مقاومت مردم ایران رو به افزایش است

 

جنبش دموکراتیک ایران در روز عاشورا

دستکم  هشت نفر کشته و هزار نفر باز داشتی داشت .

 

 

پروین اردلان

 

برگرداننده: م جمشیدی

                                                            

خانم پروین اردلان  یکی ازفعالان حقوق شهروندی در باره ی امید و مقاومت مردم می  نویسد:

اخبار به طرف بنگاه های خبری سرازیر می شود .مهم نیست که کجا هستی .دردوری که در سال جدید شروع شده است، ایران نه فقط از نظر بنگاه های خبر گزاری، بلکه حتا از نظر دولت ها ، قدرتمداران و مفسران ب] یکی از مناطق داغ سیاسی تبدیل شده است .

 

30 سال پس از روی کارآمدن حکومت جمهوری اسلامی و انجام  ده مرتبه انتخابات ریاست جمهوری  در  دوران دو  رهبر( خمینی – خامنه ای ) ، که در طی آن 6 رئیس جمهور انتخاب شده اند،  هزاران  نفرکشته و بدار کشیده شده  اند ،  هزاران فعال سیاسی و یا اجتماعی رندانی شده و یا  سیستماتیک سرکوب شده اند،  مردم امید خود را از دست داده اند..تعداد زیادی مجبور بترک کشور شده اند .اما با وجود این رژیم جمهوری اسلامی بدون اینکه خود بخواهد بطور غیر رسمی شبکه ی  اینترنتی diasporisk nätverk را بکشور وارد کرد که موجب رسوائی رژیم می شود و هر روزه عامل ارتباطی است  که  اخبار ایران را به دنیا می رساند.

امروز دنیا با شک و تردید به پیشرفت در ایران می نگرد .هنکامی که مردم ایران قلبا بسیار امید وارند. والبته این  امیدواری شامل  روزنامه های محلی هم می شود .

روز قبل از شب یلدا ماموران سازمان امنیت بخانه سمیه رشیدی24 ساله که از فعالین دانشجوئی و جنبش زنان است هجوم برده و تمام خانه را جستجو نمودند .خانم رشیدی پس از دریافت نامه ای مبنی بر حضور در دادگاه به انجا رفته و در همانجا باز داشت می شود .

عکسی از سمیه در کنار خبری که در مورد دستگیری او پخش شده بود به  کمک وسایل ارتباط جمعی جهانی و سایت خبری جنبش زنان انتشار یافت  .سمیه تحصیلات خود را تا درجه فوق لیسانس ادامه داده است .اما بخاطر فعالیت های سیاسی و اجتماعی از ادامه تحصیل در دانشگاه باز داشته شده است .او از دانشجویان ستاره دار است . واین باین معنی است که چنین دانشجویی برای ترم یاترم هائی نمی توانند به تحصیلات دانشگاهی خود ادامه دهند .چنین دانشجویانی در مقابل اسمشان در فرم هائی که جهت ادامه تحصیل باید پر کنندستاره یا ستاره هائی قرار می دهند که از ادامه تحصیل انها جلو گیری می کند والبته این عمل را دانشگاه های ایران از دولت آلمان نازی یاد گرفته اند. زیرا ان ها هم به همین روش از ادامه تحصیلات یهودی ها و همجنس گرایان و مخالفان سیاسی خود  در دانشگاه ها جلوگیری می کردند. سمیه از ان نسل از جوانانی است که بعد از انقلاب 79 بدنیا امدند .او در یک شهر مذهبی و یک خانواده مذهبی بدنیا امده است.و از نسل جوانان انقلاب است .او   محصول کشوری است که با قوانین اسلامی اداره می شود یک مرتبه او و عده ای از دختران دانشجوی به کافه تریای دانشگده رفتند .او پرده ای را که دانشجویان پسر را از دانشجویان دختر جدا می کرد بکنار زد و همین کار موجب محرومیت او از ادامه تحصیل به مدت یکسال شد. و همچنین مجبور بود از یک راهرو المینیومی برای رفتن بکلاس استفاده کند که فقط راهی بود برای دانشجویان دختر  جهت رفتن بکلاس های خود .

اما این محرومیت از تحصیل هم نتوانست از فعالیت های او جلو گیری کند .او پنجاه و پنجمین زن فعالی است که بدلیل فعالیت در جنبش دیر پا و نیرومند زنان دستگیر می شود. مدتی پس از دستگیری سمیه وزیر اطلاعات فعلی اعلام کردکه وزارت اطلاعات عوامل اصلی اغتشاشات را شناسائی کرده است و در همان صحبت ها فعالین جنبش زنان،  جنبش دانشجوئی و فعالین سیاسی دیگر رانشانه گرفت .و چند روز بعد تلویزبون دولتی ایران برنامه ای مبنی بر شناختن برنامه ریزان جنبش دانشجوئی پخش کرد.

البته اینکه فعالان دانشجوئی با گروه های تروریستی ارتباط دارند اتهام جدیدی تیست .ولی اخیرا مشاهده می کنیم که این اتهام حتادر مورد فعالین جوانتر هم مورد استفاده قرار می گیرد .اتهام همکاری باقدرت های خارجی و جاسوسی برای انهاموجب افزایش فشار آن دولتها به دولت ایران می شود.اما تماس با یک گروه مخالفین ایرانی موجب پرسش در سطح ملی می شود و همین فشار دولت های  خارجی را کاهش می دهد .در ادامه چشمم به عکس محمد یوسف رشیدی میافتد که دانشجوی دانشکده امیر کبیر است  که البته از ادامه تحصیل محروم شده است .در  کنفرانسی در همین دانشکده وقتی محمود احمدی نزاد سخنرانی می کر درشیدی پلاکاردی بدست گرفته و بلند کرد که روی ان نوشته شده بود(  رئیس جمهور فاشیست دانشکده فنی جای تو نیست!)  .او دستگیر شد .و ازهمین عکس مشخص می شودکه این دانشجوی شجاع قصد نداشته است که خود را بی جهت فدا کند.او حتا کمک هم نخواست .او کاملا مصمم بنظر می رسد و حتا خواهان ان بود که دیگران هم در رابطه با اعتقاد او به او بپیوندند.

محمد چند سالی از سهراب اعرابی بزرگتر است .سهراب در جریان تظاهرات اعتراضی که پس از انتخابات رئیس جمهوری در سال 2009 رخ داد کشته شد .خانم پروین فهیمی مادر سهراب مدت 20 روز در زندان های مختلف و سایر ادارات دولتی دنبال فرزندش می گشت .در خاتمه جسد فرزندش را به او دادند .و حالا او یکی از مادران عزادار فرزندان ایران است .و این مادران عزادار از زمان کشته شدن خانم ندا اقا سلطان در تابستان که از همان زمان سمبل جنبش دموکراسی خواهی مردم شده هر شنبه در پارک لاله جمع می شوند .

اخبار روز عاشوراکه در 29 دسامبر بودحاکی از ان است که خواهرسهراب هم در همان روز دستگیر شده است و اکنون عکس های مردان ایرانی روسری بسر است که در نت ها دیده می شود .مردانی که حجاب های زنانه و اسلامی بتن دارند.

پس از دستگیری مجید محمدی که یکی از فعالین دانشجوئی است در کانال های تلویزیون دولتی عکسی از او به نمایش در امد که حجاب اسلامی زنانه بر تن داشت.

هدف از پخش این عکس ان بود که شخصیت او و بانوان و هر چه که مربوط به بانوان بود را بی ارزش جلوه دهند .اما به عنوان جواب به عملکرد دولت،  عکس هائی از مردان ایرانی که خود رابا روسری و چادر پوشانده بودند در ادنیای مجازی اینترنت پخش شد.این مردان با عمل خود می گویند که انها هم مجید محمدی هستند .و مدت زمانی بعد حتا مردان غیر ایرانی از کشور های دیگر هم با دانشجویان ایرانی همراهی کرده و اکنون حتا همین عکس ها در جهان پخش شده است .اعتراضات ادامه دارد .فعالان جنبش زنان پشتیبانی خود را بوسیله یک بیانیه نشان دادند و از حجاب اجباری انتقاد کردند .و همزمان از حقوق بانوان در جهت ازادانه هر نوع پوشش دفاع کردند .انها همچنین در این بیانیه متذکر می شوند که زن بودن موجب بی ارزش بودن نمی شود و مردانی که لباس زنانه بر تن کرده اندنباید خود را تحقیر شده بدانند.بیانیه از طرف هم بانوان و هم  اقایان پشتیبانی شد.

پخش عکس و خبر مرگ ایت الله منتظری هم غیر منتظره بود. منتظری که تئوری ولایت فقیه را نوشت  یکی از منتقدین رهبر قبلی و فعلی و شش رئیس جمهور قبلی ورئیس جمهوری کنونی بود . منتظری کسی بود که پایه ی  بقدرت رسیدن ایت الله خمینی را گذاشت .در زمانی که خود او یکی از قدرتمداران جمهوری اسلامی بود از ایت الله خمینی و عده ای از قدرتمداران زمان بخاطر قتل های دهه اول انقلاب و قتل عام سال 67 انتقاد کرد.این انتقاد ها موجب جدائی او و موقعیتش از ساختار قدرت شد .

درزبان فارسی جمله ای داریم که می گوید : چاقو دسته خود را نمی برد.

چاقوی رژیم در مدتی طولانی  اعمال خشونت بار زیادی را مرتکب شده بود بدون آن که  دسته خود را ببرد .

این اعمال عبارت بود از حمله به مخالفان سیاسی ، شلاق زدن، زندانی کردن، بدار کشیدن ،سنگسار کردن واعمال دیگر .اما حالا یک نفر از داخل رژیم باین اعمال اعتراض می کند. و به این ترتیب چاقو دسته خود را برید. منتظری رل مهمی را به عنوان سمبل چنین حملاتی بدست آورد.

در حال حاضر تظاهرات نه تنها خامنه ای را بعنوان بالا ترین مقام رهبری جمهوری اسلامی بلکه ایت الله خمینی و نقش او را به عنوان موسس جمهوری اسلامی و ساختار و رشد  آن حکومت مورد حمله قرار می دهد .

اخبار و عکس هایی که همراه آنها هست ، مثالی است از گوناگونی نسل و گروهی که یک هدف مشترک دارند . به گور سپردن یک تشکیلات دیکتاتوری و مذهبی واز این میان نومیدی و بدبینی را پشت سر بگذارند و در جهت تقویت مخالفان در اجتماع کار کنند

هد ف از این حملات در واقع نوع ساخت تشکیلات جمهوری اسلامی است .اخبار و عکسهائی که همراه انها است  مثالی است از گوناکونی نسل و گروهی که یک هدف مشترک دارند .بگور سپردن یک تشکیلات دیکتاتوری و مذهبی  و از این میان نا امیدی و بد بینی را پشت سر بگذارند و در جهت تقویت مخالفین در اجتماع کار کنند .

این یک اسنراتژی است که زنان هم با آن اشنا هستند .یکی از مو ضوعاتی که در مورد دفاع از خود بکار میرود اگاهی از وسیله حمله است .به زبان دیگر سکوت بیش از هر چیزیک عامل کمک کننده به ادامه مبارزه است،بدون توجه به اینکه خشونت خانگی ، جنسی  ،سیاسی یا اجتماعی  باشد .

 به این دلایل ماخانم ها یاد میکیریم چگونه با خشونت مخالفت کنیم .شاید این شباهت خوبی باشد برای جنبش های مدنی ایران که بیش از هر چیز دیگری با خشونت های سیاسی ، اجتماعی ، جنسی ، نژادی و مذهبی مبارزه می کنند .

در اساس وعمق این مبارزات مدتی در ایران از لحاظ حجم و میدان دید توسعه یافته است .

این مبارزات امید را به قلب های ما برگردانده است .

شش ماه قبل اعتراض ها به تقلبات انتخاباتی شروع شد .امروز هنوز اعتراض ها ادامه دارد  و در این هنگام  دیگر خواست ها هم تغییر کرده است .

برای هر خواست جدید که بخواست های قبلی اضافه می شود گروه جدیدی به مبارزه بر ضد رژیم می پیوندند و باین ترتیب بقدرت این مبارزه مدنی افزوده می شود .

حملات هر چه وحشیانه تر رژیم در روز های اخیر اشکارا نشان دهنده این نا امیدی است.به غیر از حملات فیزیکی چیزی که بیش از همه موجب نگرانی است  تقسیم مردم بگروه های خودی و غیر خودی است پس از هر تظاهراتی رژیم همه امکانات خود را بکار می برد که از نظر خودش  مردم واقعی را برای تظاهرات به نفع خودش به خیابانها بکشد .و این اعمال از طرف رژیم جهت قدرت نمائی در مقابل دیگرانی است که از نظر رژیم    مردم غیر واقعی و عوامل خارجی نامیده می شوند .

رژیم در طول مدت زمان زیادی با افزایش شک و تردید های فکری و روانی در بین مردم نسبت به هم کوشش کرده است انها را در مقابل هم قرار دهد .اخبار جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران نشان دهنده یک جنبش سکولار است .این یک نقاشی زنده و مخلوطی از ایده ها و رنگ های مختلف  یعنی مذهبی ها و سنتی هائی که جزو تاریخ 30 ساله ایران می باشند.

ما دیگر نمی توانیم باین جنبش یک بر چسب مذهبی بزنیم .حتا اگر با آوردن اسنادی  به رهبران این جنبش  نسبت اساطیری  بدهیم  و حتا بافوت ایت الله منتظری محترم. این جنبش از طرف عده ای از کسانی که به این رژیم بعنوان رهبران ان خدمت کرده اند، از جمله عده ای که از کارگردانان ان و تعدادی که ازفداشدگان ان  هستندهمراهی می شود.

در طول سال ها مطبوعات جهانی فقط به گزارش های رسمی توجه می کردند  و ان این جمله بود  ایرانی ها هیچ مشکلی ندارند ، که البته این یک توجیه معمولی بود .

این دلیل خوبی بود که مبارزات و جنبش های اجتماعی مردم ایران را کم ارزش جلوه دهند .

این دلایل هم چنین اساسی بودکه به همکاری اقتصادی و سیاسی بین  رژیم ایران و کشور های دیگر خدمت و و ان را تقویت می کرد .

حالا عکس ها خود گویا هستند .ان عکس ها در باره مردمی می گویند که وضعیت و شرایط کنونی را نمی پذیرند .حتا مطبوعات جهت دار هم دیگر نم یتوانند عموم مردم ایران را نادیده بگیرند .ما منتظریم و می بینیم که دولت هائی که  خودرا دول دموکرات جهان می نامند  چه استراتژی را در پیش می گیرند ،و در سال 2010 چه تصویری از خود به مردم جهان عرضه می کنند. 

 

داگنز نیوهتر –DN 02/01/2010DN