نامه زنان اصلاح طلب به مراجع


نگران وزارت زنان نباشید
فکری برای امنیت زنان بکنید


محضر مبارک حضرت مراجع عظام و علمای اعلام ایدهم الله تعالی

مردم ایران پس از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی و زحمات و لطمات زیادی که بر مردم وارد شد و این مردم برای و به امید آنکه شاهد جامعه‌ای توحیدی وعدالت‌گستر باشند، مصائب را تحمل کردند، امروز شاهد شرایطی هستند که نه تنها عدالتی در میان نیست بلکه حرمت و کرامت انسانی مورد هجمه قرار گرفته وجان و آبروی انسان‌ها بی‌مقدار شده است. برخی مقدسات دینی به نام دین مورد هجمه قرار گرفته و بسیاری از منهیات ماننددروغ، تهمت، افترا و غلو در دین به راحتی اشاعه داده می‌شود.آن هم توسط اداره ‌کنندگان جامعه و رسانه ملی که نقش نخست در تربیت جامعه را
دارد و به تعبیر امام خمینی (ره) یک دانشگاه است.

ما، جمعی از زنان مسلمان به عنوان وظیفه بر خود فرض دانستیم تا آنچه را که برای حفظ قدرتو حکومت و براساس توهمات و ادعاهای واهی بر جامعه می‌گذرد و زنان مسلمان وفرزندان و همسرانشان را مورد بدترین و سخت‌ترین تهمت‌ها و افتراها وبی‌حرمتی‌ها قرار می‌دهد، بازگو کنیم و حجت را بر همه کسانی که فریادمسلمانی را می‌شنوند، تمام کنیم.

اول آنکه؛ ظاهرادر این زمانه باید مرتب اقرار کرد که ما مسلمانیم، ایرانی هستیم، دین و کشور وملت خود را دوست داریم و برای پیروزی انقلاب اسلامی از سال‌ها قبل از انقلابزحمات زیادی متحمل شده‌ایم، عزیزترین کسان خود را تقدیم این انقلاب کرده‌ایم وهمچنان برای حفظ و بقای آن از هیچ فداکاری فروگذار نمی‌کنیم و به تعبیر امامخمینی (ره) نخواهیم گذاشت این انقلاب به
دست نااهلان و نامحرمان بیفتد، آنانیکه خود را وارث دروغین انقلابمی‌دانند و بر شاخه نشسته و بُن می‌بُرند و این امری است که دیگر بر کسی پوشیده نیست.

دوم آنکه؛ برای جلوگیری ازانحرافاتی که به نام دین و گفتمان امام و انقلاب صورت می‌گیرد اما نه ربطی بهدین دارد و نه به انقلاب، به بازگوکردن انحرافات پیش آمده خواهیم پرداخت تا به این وسیله سهم خود را در حفظ دین و انقلاب و اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر انجام داده باشیم.

سوم آنکه؛ از شش ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دهم با تلاش فراوان و بی‌وقفه کوشیدیم با گفتگو و اعتمادسازی در جامعه، بسیاری از کسانی را که حاضر نبودند پای صندوق‌های رای بیایند، تشویق و ترغیب به شرکت در انتخابات کنیم اما امروز، ما و نزدیکان ما مورد اتهام کسانی واقع شده‌ایم که حضور میلیونی مردم را به نفع خود مصادره به مطلوب کرده‌اند و مدام تهدیدمی‌شویم که اگراعتراض کنید هر چه دیدید از چشم خودتان دیدید.

چهارم؛ دردآورتر اینکه امروز حیثیت و حرمت زنان مسلمان ما مورد هتک قرار گرفته است، برای دستگیری زنان مسلمان از مردان مامور استفاده می‌شود، ساعت سه نیمه شب هشت مرد برای دستگیریزنی جوان در مقابل چشمان همسرش به منزل آنان هجوم آورده‌ و شوهر را که درمقابل ورود ناگهانی آنان مقاومت کرده با گاز فلفل مسلوب‌ الاختیار کرده‌ وزن جوان را با خود برده‌اند؛ زمانی دیگر خانواده های زندانیان سیاسی برای گرفتن اعتراف از عزیزانشان به شکل غیرشرعی و غیرقانونی به انحاء مختلف تحت فشار قرار می گیرند؛ در درونزندان‌ها نیز یکی از اولین تهدیدهای متوجه بازداشت‌شدگان زن،تهدید بهداشتن روابط جنسی نامشروع با دیگران به قصد ارعاب و اعتراف‌گیری استآن هم با چنین تعابیری که اگر اقرار نکنی آبرویت را در صدا و سیما می‌بریم و
می‌گوئیم که با برخی مردان روابط نامشروع داشته‌ای و سئوالات مستهجنی مثل اینکه چگونه در حمام غسل می‌کنی؟ و از این دست از آنان داشته اند.

ما زنان مسلمان هیچ تضمینی برای تامین امنیت خود نداریم و نمی‌دانیم که اگر به دستاین نامحرمان و نااهلان بیفتیم چه به روزگارمان خواهد آمد؟

آنچه امروز بر زنان می‌گذرد، بسیار فراتر از مباحث برخی مراجع دینی است کهنسبت به وزارت زنان یا ورود زنان به ورزشگاه‌ها اعتراض دارند. امروز امنیت دینی و اخلاقی زنان مورد تهدید است. اتهام‌های غیراخلاقی، پرونده‌سازی، زندان، توهین، افترا و هتک حرمت زنان آنهم در جمهوری اسلامی و به نام دین ما را نگران کرده و احساس امنیت رااز ماسلب کرده است.

نکته مهم دیگر آنکه؛ ما نگران آینده فرزندان خود هستیم. دختران و پسران جوان ما از اقداماتی که حقانیت جمهوری اسلامی را زیر سئوال می‌برند،حیرت‌زده‌اند و ما پاسخی برای آنان نداریم. کم‌ترین نتیجة سوءچنین وضعیتی افزایش میل به مهاجرت و ترک این دیار است و در مقابل این استدلال که این سرزمین متعلق به ماست و باید حکمرانان غاصب را از این سرزمین بیرون راند،پاسخ می‌شنویم که اینجا آینده‌ای نامعلوم پیش روی ماست، ما می‌خواهیم آسوده و ایمن زندگی کنیم.
آخر آنکه؛یکی از آثار اعمال این روش‌ها گسترش و توسعه ادیان دیگر و فرقه‌های مجعول باگرایش‌های متحجرانه و گاه غیردینی به‌ویژه در میان جوانان است.

آیا علمای عالی مقام دین خود رادر به وجود آمدن زمینه‌های چنین شرایطی مسئول نمی‌دانند؟ به داد ما برسید و تا دیر نشده چاره‌ایبیندیشید.

مجمع زنان اصلاح‌طلب

شهریور 1388