تيغ تيز سنت بر زنانگي زنان

 گلاله بهرامي

 

علاوه بر تبعيضاتي که به موجب قوانين بر زنان ايران تحميل مي‌گردد، برخي از سنت‌ها و عرف‌هاي ‌غلط نيز در جامعه وجود دارند كه رنج زن بودن و زن زيستن را دو چندان مي‌كنند. در اين ميان شايد زنان مناطق كردنشين بيش‌تر از ديگر هم‌جنسان خود در ايران با اين سنت‌ها و عرف‌ها در جامعه‌ي مردسالار كردستان درگير باشند.

خشونت‌هاي ناموسي در اشكال مختلف با تأثيرات مخرب و كشنده‌اي كه بر جسم و روان زنان مي‌گذارد هنوز در اين منطقه رواج دارد. ناقص سازي جنسي زنان يا همان ختنه نيز از جمله‌ي اين خشونت‌هاست كه نه تنها عوارض جبران ناپذير جسمي را در پي دارد بلکه فرد قرباني در تمام طول عمر خود به لحاظ رواني نيز از اين مسئله رنج خواهد برد.

ختنه از فجيع‌ترين رفتارهايي‌ست كه در برخي جوامع در مورد زنان انجام مي‌شود و متأسفانه هنوز هم در كردستان قرباني مي‌گيرد. پيش‌تر شخصاً تصورم بر اين بود كه ختنه‌‌ي زنان پديده‌اي‌ست محدود به برخي از جوامع مسلمان در مناطقي از آفريقا ولي بعدها با مطالعه‌ي گزارش‌هايي متوجه گستردگي اين سنت عقب مانده در بخش‌هايي از ايران و به ويژه مناطق كردنشين شدم. هر چند باز هم در وهله‌ي نخست اين احتمال مي‌رفت كه انجام عمل شنيع ختنه زنان در زمان حاضر از سطح شهرها به روستاهاي مناطق دورافتاده عقب نشيني كرده باشد اما متأسفانه با آغاز تحقيقاتي محدود در حد پرس و جوهاي معمول برايم مشخص گرديد كه گستردگي اين عمل در حدي‌ست كه نمي‌توان نسبت به آن بي‌توجه بود و توقيف آن را به مرور زمان واگذار نمود.

لزوم پرداختن ويژه به مسئله‌ي ختنه زنان و تلاش براي پايان دادن به اين عمل غيرانساني كاملاً احساس مي‌گردد و دريافت آماري تقريبي از ميزان رواج و گستردگي آن در مناطق مختلف ايران به ويژه كردستان مي‌تواند نخستين گام در شروع كارزاري عليه ناقص سازي زنان در اين منطقه باشد. كارزاري كه در سطح جهاني نيز روزي را در تقويم به خود اختصاص داده است.

در فرصت كوتاهي كه تا 6 فوريه باقي مانده براي استارت كار و در دست داشتن آماري تقريبي جهت اقدامي جدي طي دو هفته تحقيقاتي ميداني به صورت محدود در سطح شهر كامياران صورت مي‌پذيرد و سعي بر آن است تا از حداقل از هر طيف اجتماعي و سني نمونه‌هايي مورد بررسي قرار گيرند.

در ميان مردم اين منطقه ختنه‌ي زنان به عنوان يک فريضه‌ي مذهبي و سنت اسلامي تلقي مي‌‌گردد و به آن تيغ مسلماني مي‌گويند. هر چند اين پديد بيش‌تر در ميان مردم اهل سنت منطقه رواج دارد اما در حين اين تحقيق به مواردي از زنان شيعه هم برخورد كرده‌ام كه به علت هم‌جواري جغرافيايي و آميختگي فرهنگي با جماعت سني مذهب و پيش‌زمينه‌ي خرافاتي موجود در اين رابطه مورد ناقص سازي جنسي قرار گرفته‌اند.

زنان اين منطقه به حكم شرع و عرف متحمل چنين خشونتي مي‌شوند و با اين استدلال كه ميل جنسي در آنان سركوب شده و از افتادنش به دام هوا و هوس جلوگيري مي‌شود و نهايتاً پس از طي دوران دختري بدون اين‌كه بتواند از لذت جنسي لازم در رابطه‌ي زناشويي برخوردار گردد تنها در جهت ارضاء جنسي همسرش مورد استفاده قرار مي‌گيرد. البته در اين ميان خرافات بسياري نيز وجود دارد كه بيش‌تر از سوي زنان مسن‌تر فاميل جهت ترغيب مادران جوان به ختنه‌ي دختران‌شان بازگو مي‌شود. از آن جمله اين‌كه دختري که ختنه نشود مهر و عطوفت نسبت به پدر و مادر و خانواده‌اش ندارد يا غذايي که توسط او تهيه مي‌شود حرام است!

هر چند گستردگي ‌اين عمل در ميان بافت سنتي و قشر بي‌سواد جامعه نمود بيش‌تر و عيان‌تري دارد اما بعضاً مشاهده مي‌شود والديني كه خود داراي تحصيلات دانشگاهي مي‌باشند تحت تأثير القاءات غلط اطرافيان اقدام به ختنه‌ي دختران خود مي‌كنند. در مواردي نيز خواست و اصرار مرد خانواده است كه مادر را مجبور مي‌سازد تا دخترش را به زير تيغ ماماي محلي جهت انجام ختنه كه عموماً نيز در شرايطي غيربهداشتي و در محيطي آلوده صورت مي‌گيرد بسپارد.

اگر چه در ميانه‌ي همين تحقيق مورد اشاره كه در شهر كامياران انجام گرفت به مادر جواني برخوردم كه چون خود پيامدهاي جسمي و رواني ختنه را لمس و درك نموده بود با وجود اصرار بسيار خانواده در مقابل ختنه دخترش مقاومت كرده و حاضر نشده بود تا دخترش را به سرنوشت خود دچار كند.

متأسفانه به سختي مي‌توان دختران و زنان را به حرف زدن در اين مورد وا داشت به خصوص دختران جوان و تحصيل کرده‌اي که احساس شرم مي‌كنند و حاضر نيستند در مورد ظلمي كه از سوي والدين بر آنان روا گرديده صحبت كنند در حالي كه بعضاً ديده مي‌شود والديني كه به خاطر ناقص سازي دختران‌شان احساس غرور نيز مي‌کنند.

به هر روي با وجود مشكلات و موانع مورد اشاره در بررسي اين پديده و با احساس لزوم به انجام تحقيقي گسترده‌تر و دقيق‌تر در اين زمينه، آماري که در اين مدت از سطح شهر كامياران به دست آورده‌ام را بدين صورت مي‌توان ارائه نمود. با در نظر داشتن اين‌كه براي سنين 40 سال به بالا متأسفانه افرادي که حاضر به بحث در اين باره باشند بسيار اندک بوده تا آن‌جا که قابل ذکر نيستند.

1ـ در ميان زنان 30 تا 40 ساله از 20 مورد بررسي 11 نفر ختنه شده‌اند

2ـ در ميان دختران و زنان دهه‌ي 60 از پنجاه مورد بررسي شده 20 نفر ختنه شده‌اند

3ـ در ميان دختران زير 10 سال از 20 مورد تحقيق شده 6 نفر ختنه شده‌اند

با نگاهي به همين آمار و ارقام ساده مي‌توان به دور از انتظار بودن رواج ختنه‌ي زنان در زمان حاضر ميان مردم اين منطقه پي برد و اين خطر را براي هر يك از نوزادان دختر كه هر روزه متولد مي‌شوند محتمل دانست. همچنين مطمئناً گستردگي اين عمل در ميان روستائيان منطقه بيش‌تر از نمونه‌هاي شهري آن مي‌باشد.

کميته عليه خشونت‌ هاي ناموسي

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .