اين ره که مي رويد به ترکستان است !

 

طلعت تقي نيا

مدرسه فمينيستي: چه کساني از تداوم خشونت و تبعيض و ظلم بهره مي گيرند؟ چه کساني حمايت از افرادي را که به خشونت عليه زنان، کودکان و فعالان حقوق بشرو روشنفکران مي پردازند را مشروعيت مي دهند تا نقض حقوق انسانها به سهولت توجيه شود؟ خشونت ورزي ‏به کودکان ، زنان و فعالين بخشي ازساخت فرهنگي جامعه ايران را شکل داده است. وظيفه مسئولين تداوم چنين ساختي نيست بلکه اصلاح ساخت فرهنگ و بازنگري قوانين حمايت گر خشونت است.

چه کساني مسئوليت تغيير اين ساخت هاي فرهنگي قديمي وتکراري را دارند؟ آيا با تداوم وحفظ کردن اين ساخت ها از طريق تربيون هاي مختلف و روزنامه ها ورسانه هاي جانبدارانه جامعه به امنيت وآرامش مي رسد؟

شهروندان به اين باوررسيده اند که حامياني قدرتمند از افراد تند رو و کساني که خشونت و بي قانوني مي کنند وحقوق ديگران را محترم نمي شمارند و عدالت و انصاف را زيرسئوال مي برند، حمايت مي کنند .

کساني که اينگونه عمليات ها را طراحي و اجراء مي کنند نمي دانند که با اينگونه رفتار ها نه براي حکومت ايران ثبات، بلکه بي ثباتي فزون تري مي آفرينند. شواهد حاکي از آن است که اراده اي قوي در کار است تا شيرين عبادي که همواره منتقدي صادق و حامي کساني بوده است که به دليل نقض حقوق بشر در ايران حقوقشان رعايت نمي شود، و همواره در مقابل نقض حقوق بشر به شکل قانوني اعتراض کرده است را به کناره گيري از فعاليت ها و سکوت بکشانند. اما فعاليت هاي شيرين عبادي که خواب خوش را از اقتدارگرايان گرفته است و آنان را مصمم به خاموش کردن وي کرده است، چه بوده است؟

شيرين عبادي با کتاب" تاريخچه اسناد حقوق بشر" و کتاب " حقوق کودک " که به ويرايش هفتم رسيد، شناخته شد. او از نخستين کساني بود که در ايران بعد از انقلاب ازحقوق کودکان سخن گفت واكنون پس از گذشت سال‌ها، موضوع حقوق کودکان با تلاش هاي وي و همکارانش در انجمن حمايت از حقوق کودکان در جامعه مطرح و عمومي شده است .

شيرين عبادي با وکلاي هم فکر و علاقمند خود از حقوق كودك، حقوق زنان و حقوق بشر سخن گفت و به گسترش گفتمان حقوق فردي و شهروندي در ايران بعد از جنگ همت گمارد. گفتماني که با تلاش هاي کساني چون وي، گفتمان قطبي شده و خشن سال هاي سرکوب و جنگ را به حاشيه برد و اکنون در جامعه امروز ما به گفتماني عمومي و غير قابل انکار بدل شده است.و صد البته که وي براي گسترش اين گفتمان و عمل به آن هزينه پرداخت و ماند.

کافي است که نگاهي به نشريات زنان و نشريات عمومي اي که در سال هاي پس از جنگ در ايران منتشر مي شدند، بياندازيم تا نقش شيرين عبادي را به عنوان يکي از پيشگامان طرح حقوق زنان و اعتراض به بي حقوقي آنان در يابيم. تلاش هايي که البته همواره با مقاومت اقتدارگرايان روبرو شده است. روزي در مجلس پنجم اقتدارگرايان با طرح ممنوعيت استفاده ابزاري از زنان براي خاموشي وي و همکارانش و خاموشي صداي عدالت خواهانه زنان ايراني، به تصويب قانون دست مي زنند و روز ديگر که خواست خود را بدين گونه محقق نمي بينند به تهديد مجلس مي پردازند که اگر با آن ها همراهي نکند، تکفير عبادي و کار را از مراجع قم مي گيرند. چرا که آنان زبان گوياي زنان ايراني را خاموش مي بينند و حمله کنندگان به دفتر عبادي نيز آبشخور فکري و سياسي اشان با تکفير کنندگان يکي است.

نسرين ستوده ازوکلاي همکار عبادي در مورد پيشرفت هاي وي مي گويد: " من كه در كسوت روزنامه‌نگاري از 17 سال پيش با ايشان آشنا شدم و سپس افتخار همكاري در حرفه وكالت را نيز داشتم فكر مي‌كنم دو عنصر در پيشرفت چشمگير و افتخار آفريني‌هاي عبادي براي ايرانيان مؤثر بوده است كه اولين و مهم‌ترين آن صداقت و دومين عنصر، بي اعتنايي وي به قدرت سياسي براي دستيابي به آن بوده است. به ويژه عنصر دوم همواره باعث شده است كه نه تنها براي دستيابي به قدرت سياسي تلاش نكند و كل توش و توان خود را صرف مبارزه در جهت احياء حقوق بشر نمايد بلكه از قدرت سياسي حاكم نيز نهراسد." ( مدرسه فمينيستي25/10/87 )

تهديد به مرگ و سپس اعمال فشارهاي گسترده رسانه اي از سوي خبرگزاري هاي دولتي ، يورش ماموران امنيتي وانتظامي به کانون مدافعان حقوق بشردر اوايل دي ماه و پلمب اين دفترو هم چنين فرستادن ماموراني تحت پوشش ضابطين مالياتي که با يورش به دفتر وکالت شيرين عبادي اقدام به ضبط دستگاه هاي کامپيوترو بردن تمام پوشه ها و اسناد و مدارک و پرونده هاي موکلانش کردند و در نهايت حمله 150 نفره به منزل مسکوني ودفتر وي به راستي مي خواهد چه چيزي را به شهروندان ايراني که تلاش هاي بانوي صلح خود و پيگيري او در مبارزاتش و تاکيد بر مبارزه بدون خشونت وي را اميد بخش فرداي بي خشونت جامعه خود مي دانند، مي خواهد نشان دهد؟

تهديد عبادي امروز آغاز نشده است. عبادي آن گاه که پرونده کوي دانشگاه و جان باخته آن عزت ابراهيم نژاد را به عهده گرفت، تهديد شد و به زندان افتاد. از فرداي روزي که با افتخار نوبل به کشورش بازگشت و شوق حضورش در فرودگاه مهرآباد هنوز هم براي همه ما خاطره انگيز و شادي بخش است، تهديد عبادي به مرگ از سوي اقتدارگرايان آغاز شد. اما عبادي در تمام اين سال ها بر رفتار مسالمت آميز و مدني خود پاي فشرده است. او ملجاء و پناه کساني بوده است که با پايبندي به رفتارهاي مدني، دچار خشونت مي شدند. دفتر وکالت او به روي کساني باز بوده است که از هر گونه حقوقي در اين جامعه محروم شده اند.عبادي با صداقت و سادگي و جسارت در خور يک وکيل جنبشي اعلام كرد كه وكالت دفاع از متهمان سياسي فعال در گروه‌هاي سياسي و هموطنان بهايي را مي‌پذيرد.

شيرين عبادى به دليل اعتراض به نقض حقوق بشر در ايران و پذيرفتن وكالت فعالان سياسي، دانشجويى و جنبش زنان بارها مورد حمله رسانه هاى محافظه كار قرار گرفته است. پروندۀ قتل هاى زنجيره اى ، پروندۀ قتل زهرا كاظمى خبرنگار کانادايي ايراني اصل و دکتر زهرا بني يعقوب نيز بر عهده شيرين عبادي بوده است. پرونده هايي که اگر چه در مراکز قضايي ايران تاکنون سرانجامي نيافته اند اما دادخواست آن در مقابل شهروندان ايراني و جهاني قرار گرفته است و افکار عمومي احکام خود را براي اين پرونده ها صادر کرده است. تلاش هاي او در دفاع از موکلانش بارها وکيل را در جاي متهم نشانده است. مصاحبه‌‌هاي عبادي براي دفاع از حقوق اكبر گنجي و اعلام شرايط خطرناك او در زمان اعتصاب غذا و بستري شدن در بيمارستان ميلاد، باعث تشكيل پرونده‌اي عليه وي شد كه هنوز در دادگاه انقلاب مفتوح است.

تهمت ها و تهديدهاي روزنا مه ها حتي به خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي (ايرنا) نيزسرايت کرد. زماني دخترعبادي را بهايي خواندند. زماني ديگربه وي اتهام همکاري با محافل صهيونيستي دادند و سپس او را جانبدار محمد رضا پهلوي ناميدند و او را جانباز شاهنشاه آريامهر خواندند. نامه هاي تهديد آميزي به دفتر وي فرستادند و افراد ناشناسي به طور مداوم او را به مرگ تهديد مي کردند . اما پرسش ما اين است، چگونه است که برقراري جلسه اي کوچک براي فعالان کمپين يک ميليون امضاء در خانه شخصي يک فعال از چشم ماموران امنيت پنهان نمي ماند و ماموران براي بر هم زدن جلسه به آن خانه فرستاده مي شوند اما افرادي به طور مداوم به تهديد برنده نوبل صلح دست مي زنند و هم چنان ناشناس باقي مي مانند؟

کانون مدافعان حقوق بشر که رياست آن با شيرين عبادي است يکي از نهادهاي شناخته شده حقوق بشري است که با همکاري وکلاي داوطلب درمدت فعاليت خود دفاع از بسياري از فعالين مدني رابه رايگان انجام داده است. خبر پلمپ دفتر کانون مدافعان با اين ادعا که کانون مدافعان فاقد مجوز است در رسانه هاي دولتي بازتاب گسترده اي يافت. شيرين عبادي رئيس کانون مدافعان حقوق بشر پس از تعطيلي اين نهاد در گفتگو با رسانه ها اعلام کرد هر چند بر اساس قانون نياز به مجوز نداشته ايم اما تمامي مراحل ثبت انجام شده است. عبادي با اشاره به اين که از کليه طرق قانوني براي احقاق حق خود استفاده خواهد گفت: "وضعيت ما شبيه فردى است كه مى رود امتحان رانندگى مى دهد، آزمون هاى آيين نامه و رانندگى در شهر و همه چيز را قبول مى شود و بايد به او گواهينامه بدهند، اما بر خلاف قانون به او گواهينامه نمى دهند. در چنين حالتى چه كسى مرتكب كار خلاف قانون شده؟ آن شخصى كه امتحان داده، قبول شده و به او گواهينامه نمى دهند يا آن كسى كه بر خلاف قانون، گواهينامه نمى دهد»؟

دفترکانون با قسمتي از جايزه صلح نوبل که در سال 2003 به شيرين عبادي تعلق گرفته بود، خريداري شده و در اختيار کانون قرار گرفته است . در اين دفتر علاوه بر کانون مدافعان حقوق بشر، نهاد مردمي ديگري به نام «کانون مشارکت براي پاکسازي مين» که توسط شيرين عبادي و گروهي از همفکران وي تأسيس شده بود، اداره مي شد. در اطلاعيه کانون تاکيد شده است کانون مدافعان عضو رسمي فدراسيون بين المللي است که 190 کشور جهان عضو آن هستند و ثبت جهاني شده است . بهانه پلمب کانون را فرار مالياتي عبادي اعلام مي کنند! عبادي در مورد فرار مالياتي مي گويد : از 15 سال پيش تمام وکالت ها را به صورت مجاني و رايگان انجام مي دهم و تنها از متهمين سياسي و عقيدتي دفاع مي کنم که هيچ درآمدي نيز ندارم. بر اساس قانون حتا اگر هر وکيلي پرونده اي را به صورت رايگان قبول کند بايد دست کم مبلغ 30 هزارتومان بابت ماليات پرداخت کند. وي همچنين گفت درآمد وکلا از طريق دفترچه تمبر به راحتي قابل پيگيري است و با توجه به اين مساله که در ازاء وکالت هر پرونده تمبر ابطال و الصاق مي شود بنابر اين همه مدارک در مورد رايگان بودن پرونده ها موجود است .

کانون قبل از بسته شدن و با آغاز جنگ غزه بيانيه اي در منع اين جنگ وعمليات نظامي که منجر به از بين رفتن غير نظاميان و تخريب مناطق مسکوني شده است صادر کرد و حمله به غزه را محکوم کرد.هفته بعد عده اي شيرين عبادي را با اتهام حمايت از دولت هاي متجاوز و سرکوبگر مورد حمله قرار داده و در وديوارخانه او را فحش باران مي کنند و تابلوي وکالتش را لگد مال مي کنند. و با سر دادن شعارهاي بي اساس و متهم کردن شيرين عبادي به عدم حمايت از مردم فلسطين آ شوب و بلوا به راه انداختند.

شيرين عبادي مي گويد: آنچه براي من و بسياري از مردم پرسش عجيبي را طرح کرده ماجرايي است که امروز در مقابل سفارت فلسطين اتفاق افتاده است .داستان از اين قرار است که امروز جمع مادران صلح که زنان حامي صلح و برابري هستند، راس ساعت 11 مقابل سفارت فلسطين در حمايت از زنان و کودکان فلسطين و قربانيان غير نظامي اين جنگ ، اجتماع کردند .بعد از مدت زماني بسيار کوتاه حدودا نيم ساعت ، عده اي خشونت طلب و مهاجم که احتمالا همان افراد و يا همفکران همان افراد حمله کننده به دفتر و منزل من بودند ؛ به شديد ترين شکل به مادران خود حمله کرده و تعدادي از شرکت کنند گان تجمع را مضروب کرده اند . آنها از اسپري فلفل براي آزار اين گروه استفاده کرده اند و باشعار : مرگ بر صلح طلب و سازشکار، مادران صلح را مورد آزار و خشونت قرار داده اند.حال در اين ميان پرسش اساسي من اين است که واقعا حرف حساب اين مهاجمان زنجيره اي چيست؟ آيا بالاخره بايد از مردم فلسطين حمايت کنيم ياخير ؟ ( مدرسه فمينيستي 22/10/87 )

آنچه که روشن است ، عده اى از جناح تندرو، تصميم گرفته اند خانم عبادى را اذيت و خسته كنند و او را از فعاليت هاى حقوق بشرى باز دارند. خانم عبادى با اين تهديدها و اين برخوردها هرگز عقب نشينى نخواهد كرد و به آنچه كه معتقد است يعنى فعاليت در راستاى كرامت انسانى مثل سابق ادامه خواهد داد. شايد مشکل از آن جايي ناشي ميشود که بسياري از سازمان هاي بين المللي به گزارش هاي کانون استناد مي کردند و اخيرا« بان کي مون» دبير کل سازمان ملل متحد دردسامبر2008 گزارشي به مجمع عمومي سازمان ملل متحد ارائه و صدور قطعنامه اي عليه دولت جمهوري اسلامي ايران را خواستار شد. کانون مدافعان گزارش دهي مستمر نقض حقوق بشر در ايران و حمايت از خانواده هاي زندانيا ن را در دستور کارخود دارد .

دراطلاعيه کانون تاکيد شده است مجموعه فعاليت هاي حقوق بشري کانون موجب برخورد غيرقانوني روز يک شنبه اول دي ماه شده است. کانون تاکيد مي کند ما تشکل سياسي نيستيم. تشکلي حقوق‏ بشري صرفاً براي دفاع از موازين حقوق بشر هستيم‌. پس طبق قانون اساسي، اين آزادي را همه‌‏ي آحاد ملت و تشکل‏‌ها دارند تا در چهارچوبي که قانون اساسي گفته، فعاليت کنند.بر اساس اطلاعيه شماره 3 روابط عمومي کانون مدافعان حقوق بشر با تاکيد بر قانوني بودن اين تشکل، عدم ارائه پروانه فعاليت به کانون را ناشي از قصور مسئولين ذي ربط وزارت کشور دانسته و عمل آنان را از مصاديق ماده 570 قانون مجازات اسلامي برشمرد و اعلام کرد کانون همچون گذشته به کليه فعاليت هاي قانوني خود ادامه مي دهد و از مسئولين عالي رتبه جمهوري اسلامي ايران خواستار فک پلمب غيرقانوني کانون مدافعان و نيز عدم تضييع حقوق اساسي اين نهاد حقوق بشري شد.

هنجارهاي ‏حکومتي ابدي و ايستا نيستند. پياپي تغيير مي کنند. حرکتهاي مدني زير فشارهاي ‏امنيتي راه افتاده است به صورت مسالمت آميز خواستار تحولات بنيادي است. حکومت نمي تواند همچنان مردم را ناديده بگيرد‏. درجامعه ‏ اعتراض هاي فردي، صنفي، گروهي صلحجويانه و حقوق بشري رو به گسترش است ودر واقع حقوق بشر به يک جنبش فراگير تبديل شده است، حکومت نمي تواند بي خيال واقعيات اجتماعي، آن ‏همه را پشت گوش بيندازد و قوانين، مقررات و رفتارش را با شهروندانش تغيير ندهد. پلمپ کانون مدافعان حقوق بشر فقط حمله به شيرين عبادي عضو موثرو مهم و همکاران ايشان در کانون نيست، بلکه حمله به تمامي موکلان کانون وشيرين عبادي است