‫ «سفرگزاره» سيمين خانم

‫گزارش سفر به شهر سيمون دوبووار به روايت سيمين بهبهاني

 

۹ بهمن ۱۳۸۷
‫‫مدرسه فمينيستي


‫- آغاز شهريور ۱۳۸۵
‫- غروب سرخي خود را برسرشاخه گردوي روبروي پنجره ام مي ساييد و در تيرگي غم افزون شب ، آهسته آهسته ، رنگ مي باخت .

‫منصوره شجاعي آمد با شور وشادي هميشگي و گزارش داد که زنان کوشنده و برابري خواه ايران گروه پنجاه نفري جنبشي را بنياد مي نهند که بايد کمپيني را پديد آورد . کمپيني که مي بايد يک ميليون اززنان و مردان آزاده و برابري طلب آن را امضا کنند و سندي باشد براي لزوم احقاق حقوق زنان ايران .

‫خجسته باد گفتم و قول دادم که تا پاي جان همدل و همراه اشان باشم. گامي بلند بود ؛ همت زنان اما بلندتر از آن.

‫-آغاز آبان ۱۳۸۵
‫- منصوره شجاعي شادمانه خبر داد که کمپين با موفقيت روبروست . جوانان و پيران، دانشجويان ازدختر وپسر گام برميدارند و خانه به خانه در مي کوبند ؛ با زنان گفت و گوها دارند ، همدلي و ياري آنان را جلب ميکنند ، به شهرستان ها و روستاها مي روند ، براي خواهران و مادران هموطن خود تشريح مي کنند که زن در روزگار کنوني داراي چه حقوق و چه تکاليفي بايد باشد. چگونه بايد در کنار مردان هموطن خود آينده ايران را بسازد و در سرنوشت خود وفرزندان خود دخيل باشد.

‫بيش از دوسال از آن توافق خجسته گذشته است. اکنون صداي زنان ايران به گوش جهان رسيده و جايزه سيمون دوبواررا از آن خود کرده است ، و اين افتخاري است بزرگ .

‫چنيني توفيقي آسان به دست نيامده است. تلاش بانوان براي تحصيل امضا ها ، گاه با خشونت و تهديد و توهين و حتي با ضرب و شتم و دستگيري و زندان روياروي بوده است. امااين همه ناسازگاري ذره اي در اراده استوار اين زنان خللي وارد نياورده است.

‫- چهارشنبه ۱۸ دي ۱۳۸۷
‫- نوشين احمدي خراساني و منصوره شجاعي آمدند وگفتند که خبر تعلق جايزه سيمون دوبوار به کمپين يک ميليون امضا اعلام شده است . و بانوان تشکيلات گوناگون کمپين راي داده اند به من ( سيميمن بهبهاني ) براي گرفتن جايزه و شرکت در مراسم اهدا به پاريس بروم. افتخار بزرگي بود.اعتماد و حسن ظن اين نازنينان ارمغاني بود آسماني . چه کافر کيش مي بودم من اگر نمي پذيرفتم !

‫- بامداد اول بهمن ۱۳۸۷
‫- پروين اردلان و ناهيد ميرحاج آمدند و زنگ دررابه صدا در آوردند و پا دررکاب کرديم و به سوي فرودگاه روان شديم.

‫وقت تنگ بود ، ظرف چند روز همه چيز آماده شده بود و بي خوابي و رنج سفرفشرده و سه روزه ، با آن همه گفت و گو و توضيح و تشريح و مصاحبه با رسانه هاي گوناگون ، تحملي افزون بر توان من مي طلبيد. نيت خير زنان کشورم اما مرا ياري کرد.

‫- دوم بهمن ۱۳۸۷ پاريس
‫- ساعت ۱۱ صبح به وقت محلي به سالن رستوران بزرگ "دو ماگو" رفتيم عجب جمعيتي بود از فرانسوي و ايراني ! سوزن به زمين نمي رسيد. دوستان گذشته را پيدا کردم دونفر از همکلاسان دانشکده حقوق عبدالکريم لاهيجي و داريوش آشوري . ياد باد آن روزگاران ياد باد ! سپس ايرج پزشکزاد بود و گلي ترقي و محمد جلالي کيمه (م.سحر) شاعر برگزيده ايراني، احمد احرار، شاهرخ مشکين قلم هنرمند توانا و دستيارش سوسن ضيايي ، ويدا حاجبي ،عاطفه گرگين ، نوشابه اميري ، سيروس ملکوتي ،محمدرضا شاهيد وعزيزان ديگر... و چرا محبت هاي کم نظير شهلا شفيق را فراموش کنم که واقعا نمونه شفقت و ياري بود و همه ساعات حضورم را روشن و پذيرفتني مي کرد. و همسرنازنينش رضا ناصحي که واقعا يار و همسر بود. يادشان گرامي باد.

‫بخش معنوي جايزه را با شادماني تحويل گرفتم ؛ اما بنا به توصيه اعضاي کمپين ، بخش مادي آن را در اختيار اعضاي هيئت مديره بنياد سيمون دوبوار گذاشتم تا از طرف کمپين زنان ايران به مصرف امور اجتماعي و فرهنگي برسد.

‫شمه اي ازشادماني ها، ستايش ها، شادباش ها، از راه رسانه ها به گوش و چشم جهانيان رسيد و من مي گويم هرچه بود، احترام و افتخار و پيروزي بود .

‫از بانو ژوليا کريستوا و اعضاي هيئت ژوري سيلويا بون دوبوار دختر خوانده سيمون دوبوار، اليزابت بدينتر ، کيت ميلت و اليس شوارتزر، اينگريد بتانکورت، کلود لانزمن، آن زلانسکي، آني شوگر، يولاندا پاترسون ، دانيل سالنا، کلاير اشرلي، ليلان کندل ، ژورن لارسون، جوزيان ساويجنيو، آن ارناکس، اليزابت فالايز ، آيس کيران، ليندا ويل-کوريل ،آن ماري ليزين ، ميشل کايل ، جرارد بونال، آنت لوي ويلارد ، مادلين گوبيل نوئل و نيز از مدير انتشارات گاليمارد و همچنين وزيرفرهنگ و ارتباطات فرانسه خانم کريستين ماري آلبانل وزير فرهنگ و ارتباطات فرانسه، سپاسگزاري مي کنم که هريک به گونه اي کمپين ما را عزير داشتند و مرا به رساندن پيام محبت شان مامور داشتند.

‫- بامداد ۵ بهمن ۱۳۸۷
‫- با پسرم علي، به فرودگاه امام خميني تهران رسيديم.سوسن طهماسبي، ناهيد ميرحاج، آيدا سعادت و جمعي از دختران و پسران جوان کمپيني به پيشواز آمده بودند. شادي ها پايان نداشت ، اما خستگي هم امان مي گرفت. به خانه رسيديم در حالي که قرار يک شنبه عصر را گذاشته بوديم.

‫- يکشنبه ۷ بهمن ۱۳۸۷
‫- نزديک به پنجاه نفر از بانوان آمدند ، لوح جايزه افتخار آفرين از جلد بيرون آمد و روي نشان داد. کف زدن ها بود و هورا کشيدن ها و آنگاه سخن گفتن از آرزوهاي آينده و انديشيدن به اعتلا و استمرار .

‫نشستيم و گفتيم و برخاستيم . اميدهامان ماندگار ، آرزوهامان برآورده ، و گام هامان استوار باد!

‫سيمين بهبهاني . چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۷

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .