استفاده ابزاری از زنان در انتخابات

 

این روزها بحث زنان در انتخابات خیلی داغ است. از یک سو جنبش زنان را داریم که در یک حرکت متفاوت و بی سابقه، دست به همگرایی زده و فارغ از حمایت یا عدم حمایت از کاندیدای خاصی، با بهره از فضای انتخابات، به بیان مطالبات زنان پرداخته و از سویی دیگر ستادهای انتخاباتی کاندیداها را داریم که در برخی، گروهایی از زنان و دختران، در حمایت از نماینده ای خاص، مطالبات زنانه خود را گنجانده و فعالیت سیاسی خود را نیز پیش می برند.

 اما این همه داستان نیست. ما در این میان، حضور متفاوت تری هم از زنان می بینیم. زنان این بار،  نه تنها در کابینه های فرضی کاندیداها حضوری پررنگ دارندو مطالباتشان در شعارهای این افراد ،به گونه جدی تری، مطرح شده وبه آن وقعی گذارده می شود، که عملا، در دستان هر کاندیدا، دست زنی دیده میشود، که همراه او، در جلسات مختلف حضور پیدا می کند.

 واقعا داستان از چه قرار است؟ چه شده، که ناگهان زنان اینقدر در مناسبات سیاسی- انتخاباتی  پررنگ شده اند؟ نکند این یک موج جهانی است؟ آن از حضور هیلاری کلینتون در انتخابات، آن از علم کردن پولین، توسط مک کین، آن از حضور پررنگ و رومانتیک میشل اوباما. یا همین نزدیکتر، استفاده از تصویر زنان زیبا در بیلبوردها برای تبلیغات و تحریکات انتخاباتی در لبنان. و این هم که از زن پردازی کاندیداهای خودمان! جهان را چه می شود؟ آیا اینها استفاده ابزاری است؟ یا تلاشهای زنان پس از قرنها به بار نشسته است؟ از خود می پرسم مگر استفاده ابزاری شاخ و دم هم دارد؟ حتما که نباید تصویر اروتیک زنی عریان کناردریا در حال تبلیغ کوکاکولا باشد  که از زنان کاربری ابزاری بشود؟

 می توان شعارهای بلند بالای تبلیغاتی سر داد و از حقوق زنان حمایت کرد. می توان دست همسر محجبه را گرفت و به ستاد انتخاباتی برد. میتوان وزیر زن داشت و می توان های بسیاری از این دست. اما با این که تلاشهای تاریخی زنان را در عمومی کردن مطالباتشان، عامل اصلی ایجاد چنین موجی می دانم، که منجر به فراگیری آن شده، با این وجود از سویی نیز نمیتوانم انکار کنم که این نحوه بهره گیری از زنان، از اشکال مدرن استفاده ابزاری از زنان نیست. این بار با روشی هوشمندانه تر، با ظاهری فریبنده در لباس حمایت از حقوق زنان، از نام و رسم زن، استفاده ابزاری میشود.

 با این حال ، نهایتا با این شکل کاربری ابزاری، تاحدی موافق ترم و از این موجی که به راه افتاده، استقبال می کنم. هر چند خوب می دانم که در بازی قدرت، از هر آنچه بشود دستآویزی ساخت، برای بالا رفت، دریغ نخواهند کرد.اما این بارلااقل، خواسته یا ناخواسته، دست آویزی برگزیده اند و رفتاری پیشه کرده اند، که در حافظه تاریخی ملتی ثبت خواهد شد و شاید تبدیل به فرهنگ و رفتاری اجتماعی-سیاسی شود، که دیگر برایشان از ادامه و پرداختن به آن، گریزی نباشد. باشد که این حضورهای نمادین (هر چند که جامعه ما گرفتار افت تجربه های نا خوشایند و ناتمام بسیاری از حرکات نمادین است) فتح بابی برای حضور جدی تر و نهایتا ارتقاء سطح زندگی زنان شود.
میدان زنان

چهارشنبه ششم خرداد 1388