سهم زن نيمي از آزادي است نه صد صندلي!

 

سارا لقايي

از هواداران فوتبال راديکال تر در دنيا سراغ داريد؟ ببينيد خطوط قرمز چه بر سر آدم مي آورد که جمعيت هواداران فوتبال ايران در نامه اي به محمد علي آبادي، رييس سازمان تربيت بدني و معاون ‏رييس جمهور خواهان حضور “سازمان يافته” زنان در مسابقه ايران و کره جنوبي در ورزشگاه آزادي شده اند. نمي دانم خوشحال باشم يا ناراحت؟ خوشحال باشم که مردان هوادار فوتبال از علي آبادي خواسته اند زن ها را به استاديوم راه دهد يا ناراحت باشم که از لفظ ” سازمان يافته” استفاده کرده اند و خواسته اند به بهانه سال “نوآوري” صد زن از‎ ‎مديران، کارشناسان، ‏بازيکنان و خانواده‌ هاي ملي پوشان ” به صورت نمادين” (لابد نماد محروميت سي ساله زنان از حضور در استاديوم هاي فوتبال) با رعايت کامل شئونات‏‎ ‎اسلامي و تحت پوشش کميسيون بانوان به استاديوم ها راه پيدا کنند.

چنين اتفاقاتي را بايد بزرگداشت. نظير اين حمايت ها را جلوي استاديوم آزادي بارها ديده ام و تجربه کرده ام. صداي مردان هواداري را که گفته اند “برويد! حقتان است! ما از شما حمايت مي کنيم” شنيده ام و ديده ام که در جر و بحث هايمان با نيروهاي حراصت وارد مي شوند و حمايت مي کنند. ديده ام که هر بار که در بحث شکست مي خورند و ما را مي بينند که گاه با سلام و صلوات و گاه با کتک راهي مي شويم با نگاه دلجويانه همراهي مان مي کنند و کاري ازشان بر نمي آيد. در جايي که مشهورترين و مقبول ترين گزارشگر و مفسر فوتبال ايران (بله عادل فردوسي پور را مي گويم) حال از شرمساري يا گرفتاري حاضر نمي شود با روسري سفيدها ديدار کند و تلخ مي گويد “متاسفم. تنها کاري که مي توانم بکنم ابراز همدردي است” و آن را هم دريغ مي کند، حرکت مردان هوادار را بايد بزرگداشت.

اما آيا راه يافتن صد نفر از هزاران زني که مي خواهند به استاديوم بروند در دنيايي که بسياري حتي نمي دانند چنين محروميتي در کشور ما وجود دارد نوآوري است؟ آيا مقامات بلندپايه نماد چندين هزار زني هستند که هر بار با ترفندهاي مختلف پسر مي شوند تا به حراستي هاي استاديوم کلک بزنند، گاه پيروز مي شوند و نمي گذارند آزادي صدهزار پسري بماند و گاه دستگير مي شوند و به وزرا مي روند؟ آيا نماد دختراني هستند که بليط مي خرند و بي تماشاي فوتبال با کتک راهي درمانگاه و خانه مي شوند؟ آيا زناني که تا به حال مي خواستند وارد استاديوم شوند شئونات اسلامي را رعايت نمي کردند که راه داده نشده اند؟ و آيا اين تحت پوشش قرار گرفتن توسط کميسيون بانوان يعني اسکورت اين صد زن تا جايگاه لابد با پانصد سرباز باتوم به دست؟ آيا زن ها حق ندارند مثل آدم به استاديوم بروند؟

خبرگزاري مهر گزارش داده که حضور اعضاي تيم ملي فوتبال زنان در بازي با کره شمالي مورد بررسي مقامات فدراسيون فوتبال قرار گرفته است. بگذاريد خوشبينانه ترين حالت را در نظر بگيريم و فکر کنيم علي آبادي چنين درخواستي را بپذيرد و يادمان برود يک بار رييس جمهور اجازه داد زنان ها به استاديوم ها بروند و بعد چه شد. آيا بايد به اين حداقل راضي شد؟ صد صندلي تمام سهم زنان از تماشاي فوتبال؟ نه! سهم ما نيمي از آزادي است.

از آن گذشته من مدير و کارشناس نيستم، عضو تيم ملي فوتبال زنان نيستم و برادرم در تيم ملي بازي نمي کند. هزاران زن در سراسر ايران شرايط مشابهي دارند و همه عاشق فوتبالند. از مسوولان فوتبال مي پرسم: کسي که پست و مقام پارتي ندارد پايش به آزادي نمي رسد؟ آيا فکر مي کنيد اي اف سي با اين ظاهر سازي راضي مي شود؟ گمان مي کنيد روسري سفيدها ميدان را خالي مي کنند؟! هرگز!