|
|
اسفندگان، روز زن ايران
باستان
جشن سپندارمذگان يا اسفندگان روز نکوداشت زن ايران کهن بوده است. سپندارمذ يکي از امشاسپندان جاوداني مؤنث است. او را مظهر پاکي و فروتني، محبت، خلوص و عشق اهورامزدا ميدانستند و بر اين عقيده بودند که سپندارمذ در عالم مادي نگهباني زمين و زنان نيک را برعهده دارد. دکتر سپنتا، در فرهنگ ايران باستان هر روز اسمي داشت. روز پنجم هر ماه به نام روز زمين و زن معروف بود. به نظر شما زمين و زن چه وجه مشترکي دارند که هر دو را براي روز پنجم در نظر گرفتند؟ پنجمين روز هر ماه و دوازدهمين ماه هر سال به نام يک امشاسپندماه گرامي نامگذاري شما بود که آن را سپنتا آرمئيتي مينامند که از دو بخش سپنته و آرمئيتي تشکيل شده که بخش اول يعني ورجاوند و بخش دوم به معني فداکاري و سازگاري و بردباري و فروتني است. اين امشاسپندبانو در گاتها يا سرودههاي زرتشت از فروزههاي اهورامزدا به حساب ميآيد که زمين را سرسبزي ميبخشد. اما در اوستاي نو اين امشاسپندبانو در جهان معنوي نماد دوستداري و فروتني و بردباري اهورامزدا و در جهان مادي نماد پاسداري از زمين و سرسبزي و باروري آن هست. باز هم در فرهنگ ايران باستان روز اسفند از ماه اسفند يعني پنجم اسفند به اسفندگان و روز زن معروف بود. ممکن است در مورد پيشينهي تاريخي اسفندگان و روز زن در ايران توضيح بدهيد؟ در ايران باستان هر گاه که نام روز و نام ماه با هم يکي ميشد، در آن روز جشني برگزار ميشد که به آن جشنهاي ماهيانه ميگفتند، مثل مهرگان، بهمنگان و اسفندگان. در پنجمين روز از دوازدهمين ماه سال جشن اسفندگان برگزار ميشد که اين جشن ويژهي زن و زمين بود. به همان خاطري که عرض کردم نماد دوستداري و بردباري و فروتني اهورامزدا در اين جهان بود و همچنين نماد پاسداري و سرسبزي و باروري زمين و چون اين صفات را در زن و همچنين در زمين به عنوان مهد و پرورشگاه همهي هستي و موجودات زنده ميديدند اين روز و جشن را روز زن و زمين نامگذاري کرده بودند. بعضيها ۲۹ بهمنماه را برابر با جشن اسفندگان ميدانند، به چه دليل؟ اين انتخاب که روز بيست و نهم بهمن را روز جشن اسفندگان انتخاب کردند به اين خاطر هست که از گاهشماري استفاده ميکنند که در آن ۱۲ ماه سيروزه داريم. ولي در گاهشماري رسمي فعلي ما داراي ماههاي ۳۱ روزه، ۳۰ روزه و ۲۹ روزه هستيم و اگر بخواهيم پنجم اسفند را از تقويم فعلي و آن گاهشماري که برخي از هموطنانمان استفاده ميکنند تطبيق بدهيم جشن اسفندگان بر مبناي آن گاهشماري در بيست و نهم بهمنماه و بر مبناي گاهشماري رسمي در پنجم اسفند خواهد بود. روز زن ايران باستان بعد از چهاردهم فوريه يعني روز ولنتاين واقع شده. به نظر شما آيا دليلي براي نزديکي اين دو روز به يکديگر وجود دارد؟ از ديدگاه من نزديکي زماني جشن ولنتاين با اسفندگان نميتواند دليل کافي براي اين باشد که يکي را ميراثدار ديگري بدانيم يا اين تصور را داشته باشيم که هر دو همريشه هستند. در سالهاي اخير برخي سعي کردند بگويند که روز ولنتاين در واقع از فرهنگ ايران سرچشمه گرفته و در حقيقت همان اسفندگان ما است. آيا اين ادعا پايهي درست و تاريخي دارد؟ اين ديدگاه بيشتر به خاطر اين نگراني مطرح ميشود که ولنتاين رفتهرفته دارد بين جوانان ايراني به عنوان يک پديدهي غربي رواج پيدا ميکند و ممکن است، فرهنگ و کيش ما را مورد تهاجم قرار دهد. بر مبناي اين تصور دوستاني هستند که پيشنهاد ميکنند که جشن اسفندگان را به جاي پنجم اسفند در ۲۹ بهمنماه برگزار بکنيم. به خاطر اينکه فاصلهي زماني کمتري با جشن ولنتاين داشته باشد و در ضمن تبليغ بکنيم که جشن اسفندگان روز مهر و عشق ايراني است تا از اين تهاجم فرهنگي کم بکنيم. البته در مقابل آن ديدگاه ديگري هم وجود دارد که ميگويد، همهي جشنها و آيينهاي بزرگ دنيا در هر کجاي دنيا که هستند، شايستهي احترامند و ما ميتوانيم آنها را اگر حاوي پيامي انساني باشند، گرامي بداريم. با اين همه اگر قرار باشد، روزي را به عنوان روز مهرورزي در فرهنگ ايراني انتخاب بکنيم، شايستهترين روز، جشن مهرگان يعني روز مهر از ماه مهر خواهد بود، نه جشن اسفندگان. ولي به هر حال اينها ديدگاههاي متفاوتي است. هنوز يک اتفاق نظر کلي و همهگير در مورد اين ديدگاهها وجود ندارد. بايد ديد در سالهاي آينده مردم و به ويژهجوانان رويکردشان بيشتر به کداميک از اين ديدگاهها بيشتر است. البته اين ديدگاهها و اختلافنظرها طبيعي است و با توجه به اينکه رويکرد مردم هم به جشنها و آيينها يک موج جديدي را تجربه ميکند. در روز زن يعني پنجم اسفند چه مراسمي برگزار ميشد؟ اطلاعات دقيق و کافي از برگزاري چنين جشني در ايران باستان نداريم. اما ويژگي مشترک بين همهي جشنها شادي، رفتن به دل طبيعت، سپاسگزاري از نزديکان و گراميداشت آنها بوده. اما در «آثار باقيه» ابوريحان بيروني ايشان ياد کرده که در چنين روزي مردان به فراخور تواناييشان هدايايي به زنان خود ميدادند. نام برده نشده که اين هدايا چه ميتوانست باشد. اما ميشود حدس زد که احتمالا شاخههاي گل يا لوازم مورد نياز آنها بوده باشد. البته اگر در نواحي مختلف ايران بررسيهاي دقيق صورت بگيرد و همچنين در کشورهاي همسايه مثل ارمنستان که با ما فرهنگ مشترک دارند، ممکن است بتوانيم برخي ريشههاي مشترک اين آيينها را پيدا بکنيم و طبيعي است که در مناطق مختلف ايران و ارمنستان جشنهاي ويژهي زنان برگزار ميشده که در اين جشنها زنها و دختران به دامن طبيعت ميرفتند، گلافشاني و پايکوبي داشتند و بعد هم براي نيايشکدهها ميرفتند و در آنجا آرزوهاي خود را به زبان ميآوردند. ميتوانيم بگوييم که هنوز هم در برخي از نقاط ايران چنين آيينهايي بين زنان و دختران متداول هست و احتمال دارد که اينها يک ريشهي مشترک داشتند و آن ريشه همان جشن اسفندگان بوده. آيا زرتشتيان هنوز اين روز را جشن ميگيرند؟ همميهنان زرتشتي ما روز ۲۹ بهمن را ويژهي اين جشن کردند و در اين روز مراسم بيشتر به صورت عمومي برگزار ميشود، در نيايشگاهها و تالارهاي همگاني حضور پيدا ميکنند. نيايش خوانده ميشود، در بارهي جايگاه زن در فرهنگ ايران صحبت ميشود. شادماني و پايکوبي در حد مقدور انجام ميشود، پذيرايي سنتي صورت ميگيرد، در خانوادهها هم اين روز گرامي داشته ميشود و من فکر ميکنم بهترين سنتي که وجود دارد رسم سپاسگزاري مردان از زنان هست که در اين روز انجام ميشود. آيا در حال حاضر تلاشهايي انجام ميشود که بار ديگر پنجم اسفند همانطور که با تاريخ ملي ما تطبيق دارد، به عنوان روز ملي زن جشن گرفته شود؟ فکر ميکنم هنوز براي چنين درخواستي زود است. چون هم از طرف کساني که کار تدوين و تنظيم تقويم را به عهده دارند، مقاومتها و مخالفتهايي صورت ميگيرد و هم جامعه هنوز پذيراي چنين نامگذاري نيست. هر چند که دوستداران فرهنگ ايران، افراد فرهنگي و کساني که علاقمند به اين جشنها و آيينها هستند تمايل دارند که نه تنها جشن اسفندگان بلکه جشن چهارشنبهسوري و بهمنگان و به طور کلي همهي آيينها و جشنهاي ما در تقويم ثبت شود. اما بخصوص در مورد جشن اسفندگان و روز ملي زن فکر ميکنم هنوز زود است . بايد چند سال ديگر بگذرد و احتمالا در شرايط مناسبتري چنين درخواستي بيان شود. با اين همه من شنيدم که برخيها تلاش ميکنند که نه به عنوان جشن اسفندگان، روز ملي زن، بلکه به عنوان روز مهرورزي و عشق اين روز را در تقويم ثبت بکنند.
بشنوید: مصاحبه با دکتر سپنتا در مورد روز زن در ایران باستان دويچه وله |
|