مصاحبه با شيرين عبادي در باره تهديدهاي اخير

 شيرين عبادي: تا زنده ام ايران را ترک نخواهم کرد

 

 

کانون زنان ايراني (ژيلا بني يعقوب): صبح روز پنجشنبه ۱۲ دي ماه ۱۳۸۷ يکصد و پنجاه نفر که گفته مي شود بسيجي بودند ، با حضور در مقابل منزل شيرين عبادي و طرح اين شعار که «عبادي حمايت مي کند، اسراييل جنايت مي کند»، به تخريب تابلوي دفتر وکالت شيرين عبادي و لگدکوب کردن آن پرداختند و شعارهايي توهين آميز عليه او بر در وديوار خانه اش نوشتند. وقتي ازشيرين عبادي وکيل و برنده جايزه صلح نوبل مي پرسم :"نگران تکرار و يا بدتر شدن اينگونه اتفاق ها نيست ؟"،مي گويد :"چرا بايد نگران باشم ،وقتي مي دانم خدا خود ناظر بر حقيقت است .ممکن است کساني با اين رفتارها بتوانند سر برخي از افراد نا آگاه را کلاه بگذارند و من را به حمايت از آمريکا و اسرائيل متهم کنند ؛اما در برابر خدا چه مي خواهند بکنند؟ با او در باره اين حادثه گفت و گويي انجام داده ام که مي خوانيد

خانم عبادي ،به نظر خودتان ،هدف از افزايش فشارها بر شما در چند هفته اخير چيست ؟

اين سوالي است که افرادي که اين رفتارهاي خلاف قانون را مرتکب مي شوند بايد پاسخ دهند .

شما در همه اين سالها و حتي در نظق نوبل خود سخنان روشن و صريحي عليه کشتارمردم فلسطين داشته ايد ،اما بسيجي هايي که به منزل شما يورش آوردند ،شما را متهم به حمايت از اسرائيل کردند.چرا؟

بله .من حتي در سخنراني ام هنگام دريافت جايزه صلح نوبل به زندان گوانتانامو انتقاد کردم . آن هم زماني که کمتر کسي حاضر بود در اين باره سخن بگويد. اين مساله موجب شد که برخي از اپوزيسيون داخل ايران به من انتقاد کنند که چرا يک مساله بين المللي را بر مصائب داخلي ارجحيت داده ام . همواره من در حمايت از فلسطينيان و تشکيل دولت مستقل فلسطيني صحبت کرده ام . آخرين آن هم اطلاعيه کانون مدافعان حقوق بشر است . کانوني که من افتخار رياست آن را بر عهده دارم . متن اين اطلاعيه در طي سه روز گذشته در خبرگزاري هاي مختلف منتشر شده و قابل دسترسي است .

بنابراين کساني که من را متهم به همکاري و حمايت از رفتارهاي آمريکا و اسرائيل کردند ، به خوبي مي دانند که حرفشان منطقي نيست و اسناد آن هم وجود دارد . آنها از مواضع من در اين باره به خوبي واقف بوده و هستند . اما مصلحتي که به آنها ديکته شده بود ايجاب مي کرد که شعار بدهند:" اسرائيل و آمريکا جنايت مي کند ، عبادي حمايت مي کند . "آنها من را قلم به دست مزدور هم معرفي کردند . پرسش اين است که آن مصلحتي که اين جوانان را به مقابل منزل و دفتر کار من آورد ، چه بود ؟ اين را کساني را بايد پاسخ دهند که چنين افکار و رفتارهايي را اشاعه مي دهند .

با وجودي که شما در بسياري از سخنان خودتان در برابر جنگ آمريکا در عراق و افغانستان و برخورد اسرائيلي ها با فلسطيني ها موضع گرفته ايد ، چرا کساني اين مواضع روشن شما را ناديده مي گيرند ؟ آيا واقعا از آن مطلع نيستند و يا ترجيح مي دهند که مطلع نباشند؟

ضرب المثلي است که مي گويد " کسي را که خواب است، مي توان بيدار کرد . اما کسي که خود را به خواب زده نمي توان بيدار کرد ." بنابراين کساني که من را به همسويي با آمريکا و اسرائيل متهم کرده اند ، خود را به خواب زده اند .

چه مصلحتي آنها را وادار به اين رفتار مي کند؟

اين که چرا خود را به خواب زده اند و از چه مي ترسند که تا اين حد خود را به خواب زده اند ، پاسخي است که آنها بايد بدهند و نه من .

بعضي ها مي گويند که ممکن است يکي از هدف هاي اين فشارها ، اجبار شما به مهاجرت از ايران باشد.شما خودتان در اين باره چه فکر مي کنيد؟

من فقط مي تواتم بگويم تا زنده ام تحت هيچ شرايطي ايران را ترک نخواهم کرد . من ايراني هستم و بايد در ايران زندگي کنم ، کار کنم و بميرم .

فکر مي کنيد اين فشارها و تهديدها عليه شما تا کجا پيش خواهد رفت؟يعني مرزش کجاست؟

اين مساله بستگي به شرايط سياسي روز دارد . در شرايطي که جامعه آرام است و مخالفت هاي مدني در جريان است دولت علت و توجيهي براي اعمال خشونت ندارد . بنابراين تمام تلاش ما برخوردهاي مدني و قانوني است تا مردم مظلوميت ما را بدانند . بنابراين هرگز توصيه نمي کنم که جوانان به خيابان بيايند و دست به خشونت بزنند و شعار بدهند . اين نوع کارها اعمال خشونت بيشتر را از سوي حکومت ايجاب مي کند و ما تجربه سال هاي 60 و 61 را داريم و نبايد در اين باره به آنها بهانه هاي لازم را داد.

اما خانم عبادي ! تا همين الان هم رفتار ها و برخوردهاي شما مدني و قانوني بوده است . اما با اين همه آنها دربرابر شما دست به خشونت زدند ؟

من به هيج وجه رفتارهاي مدني خودم را ترک نخواهم کرد . يک پيام هم براي کساني دارم که دست به خشونت مي زنند و آن اين است که از اين طريق راه به جايي نخواهند برد . آيا آنها که در سال 60 و 61 اعلام نبرد مسلحانه کرده بودند ، از کار خود نتيجه اي بردند . موفقيت از آن کساني بوده که همواره از اين کار اجتناب کردند .

در اين يکي دو روز شايعه شده که حتي ممکن است شما را دستگير و زنداني کنند .خانم عبادي ! آيا ممکن است شما را به زندان ببرند ؟

تمامي کارهاي من در 30 سال گذشته قانوني و بر اساس مقررات جمهوري اسلامي بوده است . حال هم اگر بخواهند يک عمل غير قانوني ديگر انجام دهند و من را دستگير کنند، پاسخ آن را بايد خودشان بدهند .

به نظر مي رسد که مخالفانتان از طريق اين فشارها و تهديدها مي خواهند پيامي به شما بدهند.به نظر خودتان پيام آنها چيست؟

مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان همواره در معرض تهديد هستند .چرا که آنها خواهان اجراي حقوق بشر هستند و اين حکومت ها هستند که اين حقوق را نقض مي کنند . بنابراين تهديد عليه جان و ايجاد فشار بر يک مدافع حقوق بشر چيز تازه اي نيست و مختص ايران تنها هم نيست . اين تهديدها و فشار ها براي اين است که مدافعان حقوق بشر از کارهاي خود دست بردارند .

يعني مي خواهند شما را به سکوت و انفعال بکشانند ؟

من جواب دقيقي براي اين سوال ندارم . زيرا در ذهن آنها نيستم .

آيا با مقام هاي قضايي و انتظامي ايران در باره اتفاق هاي اخير تماس گرفته ايد و خواستار رسيدگي به اين اعمال که خلاف قانون مي خوانيد ،شده ايد؟ آيا خواستار آن شد ه ايد که مانع تکرار اين ماجراها شوند ؟

بله . اعتراض هاي قانوني خودم را بيان کردم و از اين به بعد هم آن را پيگيري خواهم کرد .

آقاي احمدي نژاد زماني گفته بود که به خاطر تهديداتي که براي شما وجود دارد، حاضراست براي شما محافظ تعيين کند. اما شما آن را نپذيرفتيد .چرا؟

هدف من دفاع از همه شهروندان است وا گرنه گذاشتن محافظ براي يک ويا چند نفر مساله را حل نمي کند . جامعه بايد براي همه شهروندان ايمن و آرام باشد تا بتوانند در کمال امنيت در آن زندگي کنند و من متاسفم که در روز پنج شنبه من پليس را به استمداد طلبيدم و دو نفر از کلانتري يوسف اباد هم آمدند ، اما در حضور آنها و در مقابل چشمان پليس تابلوي دفتر وکالت من را پائين آوردند و با اسپري رنگي شعارهايي عليه من بر در و ديوار نوشتند . پليس هم هيچ واکنشي نشان نداد . پرسش حقوقي من اين است که آيا اجتماعات يا راهپيمايي ها احتياج به مجوز دارد يا خير . اگر احتياج ندارد و پليس هم مانع آنهايي که به خانه من تعرض کردند ، نشد ، چرا وقتي زنان براي اعتراض به قوانين تبعيض آميز کوچکترين اعلام مخالفتي را نشان مي دهند به شدت با آنها برخورد مي شود . اگر هم احتياج به مجوز دارد پس چرا پليس با آنها که مجوز نداشتند برخورد نکرد و تنها نظاره گر بود . اگر هم مجوز داشتند بايد اعلام کنند چه مقامي به آنها مجوز داده که به منزل من تعرض کنند . اين يک سوال حقوقي است و آن را در برابر افکار عمومي قرار مي دهم .

شما تاچه مدت اين رفتارهاي غيرقانوني را تحمل خواهيد کرد ؟

تا زماني که زنده هستم .

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .