گزارش‌دادگاه‌اسیدپاشی‌ به‌ صورت‌یك‌دختر جوان‌

 

باور كنید؛ این چهره من نبود

 

 دختر جوانی كه پس از پاسخ منفی دادن به همكلاسی دانشگاهی‌اش برای ازدواج، از سوی او بی‌رحمانه با اسید مورد حمله قرار گرفته و هر دو چشمش را از دست داده است، روز گذشته در دادسرای جنایی برای عامل جنایت درخواست قصاص كرد.

 

 ساعت 16 روز 12 آبان سال 83، عابران حوالی سیدخندان با شنیدن فریادهای كمك‌خواهی دختر جوانی كه از سوی یك جوان مهاجم با اسید مورد حمله قرار گرفته بود، به یاری این دختر شتافتند و او را به بیمارستان منتقل كردند.

پس از گزارش موضوع به ماموران انتظامی و عزیمت آنها  به بیمارستان، دختر آسیب‌دیده خود را آمنه بهرامی معرفی و در تحقیقات مقدماتی عنوان كرد: وقتی از محل كارم خارج شدم، از سوی یكی از همكلاسی‌های دانشگاه كه پیش از این خواستگارم بود و به درخواست ازدواج وی پاسخ منفی داده بودم، با اسید مورد حمله قرار گرفتم.

دستور ویژه قضایی‌

پس از تشكیل پرونده‌ای در این ارتباط، پرونده به شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران ارسال شد و بازپرس قیصری، دستور ویژه‌ای را در این ارتباط صادر كرد و پرونده به پلیس آگاهی تهران ارسال شد.

در پی تحقیقات گسترده، متهم فراری سرانجام در مخفیگاه خود شناسایی و پس از انتقال به پلیس آگاهی با صراحت به اسیدپاشی اعتراف و عنوان كرد: در دانشگاه آمنه را می‌شناختم و از او خواستگاری كردم، اما پاسخ منفی به درخواست من داد و من هم تصمیم به انتقام گرفتم و پس از تهیه اسید، روز حادثه اطراف محل كار آمنه انتظار می‌كشیدم و ساعت 16 كه او از شركت خارج شد، با ظرف اسید به وی حمله كردم و ...

قرار بازداشت موقت

به دنبال این اعترافات، بازپرس جنایی با صدور قرار بازداشت موقت، متهم را روانه زندان كرد.

این گزارش حاكی است، هر روز كه می‌گذشت شرایط جسمی و روحی آمنه وخیم‌تر می‌شد تا این كه پزشكان عنوان كردند وی به دلیل شدت جراحات باید به كشور اسپانیا برود و در این كشور مداوا شود.  پس از گذشت 4 سال از وقوع این جنایت هولناك و بازگشت آمنه از كشور اسپانیا، در حالی كه وی از دو چشم نابینا شده، روز گذشته در شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی حضور یافت و شكایت خود را مطرح كرد.

نابود شدم

آمنه در حالی كه بشدت بغض كرده بود، خطاب به بازپرس قیصری گفت: من هیچ شناختی نسبت به متهم نداشتم تا به وی علاقه پیدا كنم و بخواهم با او ازدواج كنم، یك بار مادر او تماس گرفت و گفت، پسرش همكلاسی من در دانشگاه است، من حتی اسم او را نمی‌دانستم تا این‌كه پس از تحقیق از دوستانم در دانشگاه متوجه شدم مجید  م نام دارد و زمانی كه با او روبه‌رو شدم، گفتم هیچ علاقه‌ای به تو ندارم و حتی به دروغ گفتم، شوهر دارم كه وی در پاسخ عنوان كرد باید از شوهرم طلاق بگیرم و با او ازدواج كنم.

ده‌ها عمل جراحی‌

آمنه در حالی كه می‌گریست، اضافه كرد: روز حادثه او ناجوانمردانه به من حمله‌ور شد و پس از آن زندگی‌ام را نابود كرد در حالی كه بینایی دو چشمم را از دست داده‌ام.

وی افزود: در این سال‌ها مدام با كابوس زندگی كرده‌ام. پس از آن كه پزشكان داخل كشور از مداوای من قطع امید كردند به كشور اسپانیا رفتم، در این كشور غریب و تنها بودم و ده‌ها عمل جراحی روی دست و صورتم انجام شد. برای نمونه فقط برای ترمیم پلك‌هایم 17 عمل جراحی انجام گرفت و والدینم مجبور شدند به زندگی خود چوب حراج بزنند تا بتوانند هزینه درمان مرا تامین كنند. اگرچه‌  9 ماه تحت حمایت رئیس‌جمهور بودم، اما پس از این مدت، دیگر هیچ حمایتی از من صورت نگرفت.

قصاص‌

آمنه اضافه كرد: عامل اسیدپاشی همه چیز را از من گرفت. من تنها قصاص او را می‌خواهم. در این سال‌ها تلاش كردم او را ببخشم اما نتوانستم، زیرا براین باورمكه مجازات او می‌تواند درس عبرت برای دیگر مجرمانی باشد كه به خود اجازه می‌دهند زندگی انسان‌ها را نابود كنند.

وی ادامه داد: امروز با خاطرات گذشته خود زنده هستم و مدام كابوس می‌بینم. نمی‌دانم با شرایطی كه دارم، چه سرنوشتی انتظار مرا می‌كشد.

مرا اعدام كنید

به دنبال اظهارات قربانی اسیدپاشی، بازپرس جنایی از عامل اسیدپاشی درخواست كرد درخصوص این اقدام تبهكارانه از خود دفاع كند.

مجید - م (متهم)‌ در حالی كه ابراز تاسف می‌كرد، گفت: حرفی ندارم و پشیمان هستم. مرا اعدام كنید.

با ثبت این اظهارات، بازپرس جنایی متهم را بار دیگر روانه زندان كرد تا پرونده پس از صدور قرار مجرمیت و كیفرخواست به دادگاه كیفری استان تهران ارسال شود.

قاضی: فقط باید تاسف خورد

بازپرس جنایی پس از صدور دستور  قصاص به پرسش‌های خبرنگار «جام‌جم» در ارتباط با این پرونده پاسخ گفت.

چرا رسیدگی به این پرونده طولانی شده است؟

به دلیل آن كه آمنه در اسپانیا در بیمارستان بستری بود و پزشكان مشغول مداوای او بودند.

برای متهم چه قراری صادر شده است؟

تا امروز قرار او بازداشت موقت بود، اما امروز و پس از اخذ آخرین دفاعیات، قرار وی تبدیل به وثیقه 500 میلیون تومانی شد.

چرا چنین اتفاقی افتاده است؟

این پرونده یكی از دلخراش‌ترین پرونده‌های چند سال اخیر بوده است. متاسفانه اقدام مجرمانه متهم شرایط بسیار سختی برای دختر جوان رقم زده به طوری كه وی از ناحیه هر دو چشم نابینا شده و چهره‌اش كاملا سوخته است.

آیا درخواست قصاص او از منظر قانونی قابل اجراست؟

قانونگذار مجازات‌های مربوط به اسیدپاشی را در ماده‌های قانونی 283، 284 و 285 تعیین كرده است. اگر متهم نتواند رضایت شاكی را فراهم كند، وی نیز از ناحیه دو چشم قصاص خواهد شد.

زمینه‌های شكل‌گیری حادثه چه بوده است؟

از نگاه من، فرد مجرم با افكار شیطانی خود پس از شنیدن پاسخ منفی برای ازدواج فقط در اندیشه انتقام بوده به طوری كه 6 ساعت با ظرف اسید در خیابان انتظار آمنه را كشیده است، در حالی كه اگر كمی منطقی بود، اكنون شاهد این حادثه هولناك نبودیم.

توصیه شما؟

از نظر من پاسخ منفی به درخواست ازدواج، پایان راه نیست و زمانی كه فرد علاقه‌ای به ازدواج ندارد، اگر هم مجبور به ازدواج شود، این زندگی دوامی نخواهد داشت. پس باید كمی به عاقبت كاری كه قصد انجامش را داریم، فكر كنیم...

در حاشیه‌

حضور خبرنگاران در این جلسه چشمگیر بود.

وقتی آمنه (قربانی اسیدپاشی)‌ ماجرای تلخ خود را بازگو می‌كرد، حاضران در دادگاه از جمله خبرنگاران، همراه او می‌گریستند.

متهم در چندین مرحله به خبرنگاران اعتراض و تهدید كرد، كسی حق چاپ تصویرش را ندارد.

وقتی دختر جوان از درد و رنج‌های خود می‌گفت، قاضی دادگاه اگرچه با صلابت به پرونده رسیدگی می‌كرد، اما بارها سعی كرد اشك خود را از دید خبرنگاران پنهان كند.

پدر آمنه در دادگاه، هنوز در بهت حادثه‌ای بود كه از زبان فرزندش می‌شنید.

متهم جرات نگاه كردن به چهره آمنه را نداشت و آرزو می‌كرد هرچه سریع‌تر دادگاه را ترك كرد.