شاه چراغ و چوب روبند

 

فریبا داوودی مهاجر

امام جمعه شيراز در جمع اعضاي ستاد تسهيل ازدواج جوانان استان فارس گفت: اينکه زني را به دليل مهريه ‏سنگين طلاق نمي دهند بزرگترين اهانت و خفت براي زن است. مگر زندگي و ازدواج زندان است که مرد را با ‏زنجير مهريه نگهدارند؟

از قرار، جناب آقاي محي الدين شيرازي، داستان روند سعودي مهريه هاي سنگين را برعکس متوجه شده اند. ‏ايشان تصور مي نمايند دختران جوان با تمسک به مهريه هاي سنگين خواستار آنند که مردان آنها را طلاق ندهند ‏وبراي تداوم ازدواج هر خفت و خواري را بر خود روامي سازند! در حالي که زنان و دختران جوان مهريه را ‏سنگين معين مي کنند تا بتوانند به راحتي طلاق بگيرند. ودر زماني که زندگي براي آنها به هر دليلي سخت و ‏طاقت فرسا شد با معامله اين مهريه، جان خود را از دست مردي که قانون همه جانبه از او حمايت مي کند نجات ‏دهند.‏

مهريه وجه المصالحه قرار مي گيرد تا بتوانند کمي از حقوق از دست رفته خود را باز يابند. در زمانيکه حق ‏طلاق و رياست خانواده و حضانت و مسافرت و مسکن و اشتغال، همه و همه يک طرفه به نفع مردان است، تنها ‏چيزي که باقي مي ماند مهريه است. شايد اگر زن حق طلاق مي داشت و مي توانست بچه هايش را حضانت کند ‏نرخ مهريه چنين بالا نمي رفت، بطوريکه زنان تصور کنند تنها با تمسک به مهريه مي توانند از زندگي هاي ‏تحميلي راحت شوند. بسيار زنان بي مهريه اي که تن به هر گونه خشونت وتحقيري مي دهند. تنها به اين دليل که ‏توانايي سالها دوندگي در دادگاههاي خانواده را ندارند، عدم معاضدت از سوي مردان را تحمل ميکنند. انواع ‏خشونت و حتي شرکاي جنسي مردان را بعنوان زن دوم، صيغه اي و يا هرعنوان ديگري تحمل مي کنند.‏

زري زن ميان سالي است که باوجود چهار فرزند و داماد و نوه با چنين همسري زندگي مي کند. او مي گويد که ‏مهريه اي را معين نکرده بودم، چون فکر مي کردم که ارزش زن به مهريه سنگين نيست و حالا شوهرم مي گويد: ‏نمي خواهي برو! او مي داند که رفتن من براي او هزينه اي ندارد ومن هم حتي قادر به تهيه يک اتاق نيستم. اگر ‏مهريه داشتم طلاق مي گرفتم و مستقل زندگي مي کردم. شايد اوهم کمي خودش را جمع مي کرد. براي دخترانم ‏مهريه اي سنگين معين کرده ام تا به مصيبت من دچار نشوند.در حالي که هيچوقت اعتقادي به مهريه سنگين ‏نداشتم. امثال زري بسيار هستند و همه ما در اطراف خود موارد مشابه را مشاهده کرد ه ايم.‏

واقعيت اين است که قانون ديگر پاسخگوي مطالبات جامعه نيست. قانون خانواده مانند يک ماشين اوراقي است که ‏حتي بوق و صندلي هم ندارد و هيچ مسافري رابه مقصد نمي رساند. اين قانون آداب و رسوم و فرهنگ ايران را ‏روز به روز و بيش از پيش تخريب مي کند و جامعه اي مريض و بيمار تحويل مي دهد. ‏

حجت الاسلام حائري شيرازي در بخش ديگري از سخنان خود اظهار داشته اند که: پدر چه گناهي کرده است که ‏دختر گيرش آمده است؟ که بايد در جواب ايشان گفت که دختران چه گناهي کرده اند که در ايران بدنيا آمده اند؟ ‏هرچند که هزاران هزار مرد ايراني مثل ايشان فکر نمي کنند و به داشتن دختران و زنان تواناي خود افتخار مي ‏کنند. واين نحوه تفکر، هرچند از سر دلجويي و يا عدم اطلاع ايشان باشد را نمي پسندند.‏

‏ به هر حال قوانين ما وابسته به شرع است. و امروز شرع و دين را اين آقايان روحاني تفسير و معني مي کنند و ‏سرنوشت دختران و زنان ما به دست اين آقايان رقم مي خورد. سرنوشتي که مي توانست به گونه اي ديگر باشد. ‏اگر تنها چند نفر از مرداني که دستشان به خون قتلهاي ناموسي آلوده است مجازات مي شدند چه بسيار دختران ‏ديگري زنده مي مانند و يا مزه تلخ خشونت خانگي را تجربه نمي کردند. ‏

آيت الله حائري شيرازي در خصوص اشتغال زنان پس از ازدواج هم مي گويد:در حديث داريم که دوک زنان براي ‏استحکام ما از سلاح مردان موثر تر است. و به اين ترتيب مهر تاييدي بر فعاليت اقتصادي زنان در اسلام مي زند ‏که البته بر هيچکس پوشيده نيست. اما اگر اين گونه است چطور اين شغل بايد منوط به اجازه شوهر باشد که اگر ‏مردي شغل زن را خلاف مصلحت خانواده دانست بتواند به دادگاه مراجعه کند و زن را از کار منع کند! ‏

امام جمعه محترم مي بايست در باره اين بند از قانون اظهار نظر کند و در جهت رفع موانع قانوني براي اشتغال ‏زنان تلاش نمايد. موانعي که زن را از حقوق قانوني و شرعي خود محروم مي سازد. به اعتقاد امام جمعه شيراز ‏افراط مستلزم تفريط است. و نتيجه اصرار در حجاب هم منجر به بي حجابي شد. و مي افزايد روزي يک نفر ‏مقابل درب شاه چراغ مي ايستاد و باچوب بر سر زنان مي زد که نقاب و روبند بزنند. اما علما مقابل اين حرکت را ‏نگرفتند و شيطان از راه قرآن کريم وارد شد.‏

البته اگرچه يکي از کساني که آن روزها سکوت کرد، خود ايشان بودند، اما بايد خدارا شکر کرد که بالاخره يک ‏عالمي پس از 30 سال اذعان کرد که شيطان از راه قرآن کريم هم مي تواند وارد شود وبرخورد با زنان به دليل ‏حجاب مي تواند عملي شيطاني باشد! اما بهترنيست که ايشان لااقل امروز شجاعانه مقابل حرکتهاي مشابه بايستد و ‏از ديگر علما دعوت کند که درمقابل تداوم اين حرکات سکوت نکنند؟

آنچه بديهي است اين است که موضوع حجاب زنان وابسته به امنيت کشور شده. کمي عقب رفتن يا جلو آمدن ‏روسري، پايه هاي نظام را سست ويا محکم مي نمايد. آيا بهتر نيست که بجاي وجب کردن روسري به مسائل ‏اساسي مردم توجه کنيم؟ آيا بهتر نيست که به جاي گذاشتن مامور بر سر هر کوي و برزن که مراقب راه رفتن و ‏عملکرد زنان باشند به مسائل اصلي مردم و حوائج روزانه آنها بپردازند و کمي از دردهاي ملت ايران بکاهند.‏

 

منبع:روز

جمعه، 8 آذر 1387