سکوت ابهام آمیز جنبش زنان در مورد قتل های اخیر زنان در کردستان

 

هنوز پنجمین ماه از سال جدید را پشت سر نگذاشته ایم که آمار حکایت از وقوع گسترده قتلهای ناموسی درایران و بخصوص کردستان است. دو مورد در سنندج، ۳مورد مریوان و یک مورد پیرانشهر. تمام موارد ناموسی بوده و چند مورد هم خودسوزی .تلخ است اما تلخ تر سکوت آزادیخواهان وفعالین زن در داخل کشور است. تا کی بنویسیم مریوان مسلخ گاه زنان؟ تا کی از آمار ۴۵در صدی قتلهای ناموسی در خوزستان بنویسیم و تا کی از سنگسار سمیه ۱۴ ساله توسط پدر در بلوچستان بگوییم . آنقدر خواندیم ونوشتیم که دیگر از همه چیز را از حفظیم.

 

ریشه اش را سالهاست یافته اییم خشونت علیه زنان و از جمله خشونتهای ناموسی پدیده جامعه طبقاتی و سیستم مرد سالاری و تداوم ان در جامعه سرمایه داری تبعیض جنسی وفرادستی وفرو دستی ….. تا کی بگوییم سنت وباورهای غلط انقدر قوی هستند که دست پدر را به خون فرزند آلوده میکند تا کی بنویسیم قانون قضایی دست مردان را برای کتک آزار وشکنجه زنان و قتل وختنه باز گذاشته است؟ همه میدانیم که در یک جمله قانون زن را همچون کالایی در دست مردان قرار داده که وسیله هر نوع استفاده از جمله هوسرانی وخوشگذرانی اشتهای سیری نا پذیر آنان شوند و میدانیم به نام حفظ شرف و ناموس براحتی زنان و کودکانشان را می کشند.

 

روی سخنم با فعالین و جبش زنان ایرا ن است. ما زنان مریوان و سایر مناطقی که سنتهای کهنه و ارتجاعی حرف اول را می زنند شجاعانه وبا وجود تمامی مشکلات به پا خواستیم و نهراسیدیم حتی به قیمت کشتن و سنگسار در این منطقه سنتی. و همیشه با وجود محرومیت از هرنوع امکاناتی حتی دریغ از یک تشکل قوی همچون بازوی توانا ی جنبش برابری خواهانه در سراسر دنیا عمل کردیم. وقتی از قانون ضدخانواده نوشتید با وجودی که ما از اساس با خانواده ایی که بر مبنای مالکیت مردان بر زنان است مخالف بودیم و هر چند که چند همسری و مهریه و شیر بها را بدون اما و اگر مردود میدانیم و معتقد یم که قانونی که بر مبنای مالکیت مرد بر زن است از اساس ضد زن و اصلاح ناپذیر است اما هم صدایتان شدیم چون همبستگی زنان را هرچند با گرایشات متفاوت و با حفظ مواضع لازم میدانیم.

 

و حتی تصمیم داشتیم فرا خوان ائتلاف را نقد و تکمیل کنیم اما قتلهای اخیر و کار مداوم و اخبار رسیده از قتلهای تایید نشده زنانی دیگر این مجال را از ما گرفت و موکول به روزهای آتی شد.

 

اما شما مدافعان حقوق زن در ایران در مقابل اینهمه جنایت چکار کردید غیر از نقل خبری کوتاه کدام اقدام فوری واوژانسی انجام دادید؟ کدام طیف از شما در این مورد نوشتید؟ بیانیه نوشتید؟ مصاحبه داشتید و چه تلاشی برای بر گزاری یک نشست یا همایشی سراسری کردید؟ چند نفرتان عازم کردستان شدید تا از نزدیک تحقیقی در این مورد داشته باشید چند نفر از وکلا ونویسندگان و پژوهشگران یک روز از وقت تان را برا ی بررسی این پدیده شوم و کثیف اختصاص دادید؟ از وجود کدام امکانات تان بهره گرفتید و ضرب الاجلی اعلام حمایت کردید. چطور امکانش بود در مقابل لایحه تمام اختلافات نادیده گرفته شد و در مدتی کوتاه ائتلاف تشکیل شد. اما مجال پرداختن به قتل فرشته و شهین و مکیه و دهها نفر دیگر را نداشتید؟ آیا قتل و کشتن زنان و کودکان نیز در زمره کثیف ترین و ضد بشری ترین نوع خشونت نیست و به اندازه طلاق و مسافرت خارج از کشور و بازی زنان در استادیوم اهمیت نداشت ؟ آیا باید باور کرد که فعالین زن در ایران این را مشکل خاص بعضی مناطق میدانند که جنبه سراسری ندارد؟ حتی اگر اینطور باشد جنبه ضدانسانی که دارد.

 

سکوت در برابر قضایای اخیر و حرکت اعتراضی مردم این شهر تنها دست عاملان و حامیان آنان را بازتر گذاشته و باعث شکاف و اختلاف در جنبش زنان خواهد شد و تقویت این اندیشه که جنبش زنان با طرح اصلاح قوانین آب در هاون میکوبد و جنبش را از مسیر اصلی باز می دارد و بخصوص فعالین در تهران خود را در راس کار می پندارند پرداختن به مسایل مورد نظرشان را در درجه اول و بقیه مسایل و شهرهای دیگر را در حاشیه میدانند؟

 

کمیته علیه خشونت های ناموسی