باسخنرانی
شادی
صدر،الهه
کولایی و
فاطمه صادقی
نشست
نقد لایحه
بومی سازی
جنسیتی در
دفتر سازمان
ادوار تحکیم
برگزار شد
چهارشنبه،
8 آبان 1387
ادوارنیوز:ايجاد گفتار
بازگشت ،
بنيادگرايي و
خلق باورهاي
غلط نسبت به
زن و همچنين
ارزيابي نگاه
ذات گرايانه
در دولت نهم
به زنان كه در
نهايت به
لوايحي مانند
سهميه بندي
جنسيتي ، بومي
گزيني و لايحه
حمايت از خانواده
منجر مي شود
از جمله مباحثي
بود كه در
نشست " نقد
لايحه بومي
گزيني جنسيتي
در دانشگاه ها"
در
نشست
كميته زنان
ادوار تحكيم
وحدت از سوي
استادان
دانشگاه و
حقوق دانان مورد بررسي
و ارزيابي
قرار گرفت.
كميته
زنان ادوار
تحكيم وحدت در
حالي نشست " نقد
لايحه بومي
گزيني جنسيتي در دانشگاه
ها" را برگزار
مي كند كه با
وجود تبعات
سوء تصويب احتمالي
چنين لايحهاي
براي دختران
دانشجو هنوز
اقدام جدي از
سوي گروهها و
فعالان مدني براي نقد
اين لايحه
صورت نگرفتهاست.
در صورتي كه
در مورد لايحه
حمايت از خانواده
همگرايي
منسجمي ميان
گروه ها و
جنبش هاي
اجتماعي در
نقد و اطلاع رساني لايحه
در بين مردم و
مسولان صورت
گرفت.
شادي صدر
حقوقدان در
بررسي موضوع
سهميه بندي جنسيتي
مي گويد:« موضوع
اصلی مصوبه
شورای عالی
انقلاب
فرهنگی نیست
بلکه طرح
آموزش عالی در
خصوص موضوع بومی سازی
جنسیتی در
دانشگاهها
است. از نظر من
این طرح مانند
خیلی دیگر از
طرح ها که در
مورد زنان در
جریان است، یک
پروژه
بنیادگرایانه
است.»
او در
تعريف خود از
مفهوم بنيادگرايي
ميگويد:« بنیادگرایی
را مي توان یک جنبش سیاسی
تعریف کرد که
در آن هویت
جمعی باید
مشروع از
ارزشهای قومی
و نژادی بوده،
مورد قبول
همگان باشد. به
یک نوعی همه
پروژه های
بنیادگرایانه در مواردی
اجرا می شوند
که از قبل
مشروعیت داشته
و همه باید از
آن تبعیت کنند، یک
الگویی که می
گوید همه مثل
هم باشند، همه
یکجور لباس
بپوشند و....»
صدر
همچنين به
تحليل ويژگيهاي
مهاجرت
دختران از
پيرامون به
مركز ميپردازد:«
مهاجرت از
مرکز به
پیرامون، دو
اثر برای دختران
دارد که صرف نظر از
ایجاد
تغییرات در
جامعه، خارج
شدن از کنترل
دولت و
خانواده است.»
او همچنين
در نقد دو ﺳﺆال:
« بومی یعنی
چه؟ و محل
سکونت یعنی
چه؟ » مي گويد
: « بومی یعنی
چه؟ یعنی
اینکه در چه
شهری به دنیا آمدهام،
در چه خانوادهای
به دنیا آمدهام،
ترک زبان یا
فارسی زبان یا
... هستم. این دو ﺳﺆال
نمیتواند
مبنای تبعیض
قرار گيرد. »
الهه
کولایی،
استاد
دانشگاه
تهران آنچه
اين روزها با
عنوان هاي
مختلف طرح و
لايحه عليه
زنان از سوي
نهادهاي
قانونگذار در
حال جريان است
را مفاهيمي مي داند كه
دست كم دهها
سال است که
زمینههایش
در جامعه ودر
ساختار قدرت فراهم شده و
زن به ابزاری
در جهت تامين
منافع مرد
تبدیل شدهاست.
او همچنين
به ورود مظاهر
توسعه به كشور
اشاره مي كند
در حاليكه اين
مظاهر درونی
نشده و لوازمش
فراهم نشدهاست.»
كولايي مي
افزايد:« از
همان زماني كه
نام مركز امور
زنان رياست جمهوري
به
مركز امور
زنان و
خانواده
تغيير يافت ،
تقريبا اصل
چرخش انديشه
پيرامون زن در افكار
سياستمداران
مشخص شد،
موضوع اين است
كه زن را
متعلق به حوزه خصوصی میدانند
و او نقشهای
محدودی در
حوزه خصوصی
پیدا میکند. و
در اين راه
طرح هايي
مانند سهمیه
بندی جنسیتی و
طرح بومی سازی
جنسیتی و
لايحه حمايت
از خانوداه
وضع مي شود.»
كولايي
پيشنهاد مي
دهد كه می
توان در یک
رویکرد کلان و
همه جانبه در
برابر طرحي
مانند بومي
گزيني جنسيتي
این مسیر را
از طریق آگاهی
دادن و
استفاده از
مجاری قانونی
تغییر داد.
فاطمه
صادقی،
پژوهشگر در
حوره مسائل
زنان و استاد
دانشگاه نيز
به ايجاد موجي
به نام موج
برگشت در
جامعه در سطح
حوزه انديشه و
تصميم گيري
اشاره ميكند:«اين
موج زنان را
به خانه برمیگرداند،همچنین
روشنفکران چپ
و لائیک و
نهضت پدر
سالاری نیز در
این داستان
همکاری کردند.
موج برگشت
اول، با انقلاب
57 به اوج خود
رسید و آنچه
امروز شاهدش هستیم،
موج برگشت دوم
است.
روشنفکری
ایرانی یک
نهاد عقب
مانده است که
بدنه آن یا به
عمد و یا غیر
عمد با موج
برگشت همراهی
میکند. ما در
جامعه ای
زندگی می کنیم
که پدرسالار است و
دانشگاه
نمونهای از
این جامعه
پدرسالار به
شمار مي آيد. »
صادقي در
ادامه اين
پرسش را طرح
ميكند كه چرا
بايد گفت و گو
پيرامون چنين طرحي در
شرايط كنوني
جامعه اتفاق
بيفتد و تحليل
خود را اينطور
بيان ميكند:«من
تصور میکنم
دو قطبی را
که برقرار میکنیم
(دوران اصلاح
طلبی و بعد
اصول گرایی) بسیار
ساده
انگارانه است.
به اعتقاد من
بسیاری از اتفاقات
الان نتيجه
كالايي شدن
مناسبات
اجتماعی است که
به زن به
عنوان یک جنس
یا کالا نگاه
می کند. من فکر
می کنم زمانی
جامعه ما
انسان اخلاقی
را
مدنظر
داشت ولی هر
چه از انقلاب
فاصله میگیریم
این اخلاق
کمرنگ تر میشود تا اينكه به
دوران خاتمی
مي رسيم و بعد
از آن می بینیم
که یک پدیدهای مانند دولت
احمدی نژاد
خلق می شود. احمدی
نژاد فرزند
خلف وعده هایی
است که در
دوران
اصلاحات
برآورده
نشدند،
بنابراین یکسری
تقصیرات و کم
کاریها اتفاق
افتادهاست.»
صادقي
راهكار خود را
براي برون رفت
از اين بحران
با طرح يك
پرسش بيان ميكند
، اينكه بايد
به مرور تاریخ
خودمان و تفكر
پيرامون ظهور
گفتاری که دارد
رایج می شود،
بپردازيم دارد
رایج می شود،
بپردازيم.»