زنان تحصیلکرده، مشکل حکومت ایران

 

 

‏ تحلیلی از لا رپوبلیکا (نشریه ایتالیایی)

 

وانا وانوچی

 

شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل که سمبل جنبش فمینیستی ایران است، معتقد است که زنان ایرانی ‏موتور تغییرات اجتماعی در ایران هستند. بعد از اینکه فشار های زیاد مانع جنبش دانشجویی شد، مبارزه زنان ‏برای بدست آوردن حقوق برابر با مردان، اهمیت ویژه ای پیدا کرد و اکنون هشداری جدی برای رژیم ‏محسوب می شود.‏

حتی رئیس جمهور، محمود احمدی نژاد هم موفق نشد، این آتش را خاموش کند. زنان در ایران، مدیر ‏بیمارستان و مدیر روزنامه هستند، زنان مهندس ایرانی در شرکت های بزرگ ساختمان سازی کار می کنند و ‏جزو کادر های بالای نیروی انتظامی هستند. اگرچه قوانین حجاب در ایران سخت تر شده است، اما دختران ‏ایرانی همچنان به پوشیدن مانتو هایی ادامه می دهند که روز به روز کوتاه تر می شود، شلوارهایی که تنگ ‏تر و روسری هایی که باریک ترند. یک سوم دانشجویان دختر، بدون چادر به دانشگاه می روند و تا زمانی ‏که برای انجام کار هایشان مجبور به پوشیدن چادر نشوند، به سر کردن روسری یا مقتعه، اکتفا می کنند.‏

از همه مهم تر اینکه، تعداد دخترانی که به دانشگاه می روند، در سال های اخیر رشد زیادی داشته است. بعد ‏از گذشت بیست و نه سال از انقلاب اسلامی، دختران ایرانی 65 درصد دانشجویان را تشکیل می دهند و در ‏امتحانات کنکور تعداد دختران قبول شده، بیش از شصت درصد و تعداد پسران، کمتر از چهل درصد است. ‏این موضوع برای حکومت خطرناک است و به همین دلیل سهمیه بندی جنسیتی را در نظر گرفته اند تا تعداد ‏بیشتری پسر درکنکور دانشگاه قبول بشوند و آنها مطمئن شوند که تعداد پسران از دختران در دانشگاه ها ‏بیشتر خواهد بود.‏

در روزهای گذشته، یکی از کمیسیون های مجلس، گزارشی را ارائه کرد که طبق آن از حضور تعداد زیادی ‏از دختران باعث نگرانی است و در آینده برای پسران در بازار کار، مشکل بوجود می آید و این مشکل طبق ‏نظر کمیسون، غیر قابل حل خواهد بود. بسیاری از نمایندگان محافظه کار مجلس که خواستار سهمیه بندی ‏جنسیتی دانشجویان رشته پزشکی بودند ( به عقیده آنان، زنان پزشک باید فقط بیماران زن را درمان کنند)، ‏خطر جدیدی را با افزایش تعداد دختران در رشته پزشکی، احساس کرده اند. همین مشکل در مورد تعداد ‏دختران در رشته های داروسازی و دندانپزشکی هم وجود دارد، بیش از شصت درصد فارغ التحصیلان این ‏رشته ها، زنان هستند.‏

این یک تناقص است که حجاب اجباری و جدا کردن دختران و پسران در دانشگاه ها، باعث شده است که ‏خانواده های مذهبی و سنتی، که در گذشته اجازه نمی دادند دخترانشان از خانه بیرون بروند، به آنها اجازه ‏بدهند که به دانشگاه بروند و کار کنند.‏

طبق آمار وزارت علوم، تعداد زنان در سال 1997، سالی که خاتمی رئیس جمهور ایران شد، 37 درصد بود. ‏با حضور خاتمی، آزادی ها بیشتر شد. دولت خاتمی تصمیم گرفت که به زنان اجازه دهد که در دادگاه های ‏خانواده، قاضی شوند و این شغلی بود که از بعد از انقلاب اسلامی در ایران، برای زنان ممنوع بود. امروز ‏در حدود صد قاضی زن وجود دارد. در زمان خاتمی به دختران اجازه داده شد که برای تحصیل به خارج از ‏کشور بروند که این حقی بود که فقط مشمول زنان متاهل می شد.‏

پارکی در تهران به زنان اختصاص داده شده است که آنها می توانند هر ورزشی را که دلشان خواست، بدون ‏حجاب، انجام بدهند. به زنان اجازه داده شد که بعنوان راننده تاکسی (تاکسی هایی که مخصوص مسافران زن ‏است) کار کنند. زندگی مدرن در ایران به مبارزه با قواعد مردسالارانه و قوانین اسلامی، آمده است. تناقص ‏دیگر این است که سنت گرایی شدید در کنار میل به پیشرفت و علم و دانش آمده است که مورد توافق همه ‏گروه های سیاسی است. تنفر شدید طالبان در افغانستان از پیشرفت، در ملا های ایران، وجود ندارد.‏

‏ قوانین جدید، که در امتحانات کنکور سال آینده از آن استفاده خواهد شد، سهمیه بندی جنسیتی اعمال خواهد ‏شد که 30 درصد برای پسران و 30 درصد برای دختران در نظر گرفته می شود و 40 درصد باقی مانده ‏مورد رقابت قرار می گیرد. رئیس سازمان سنجش ایران که تلاش می کرد این قانون را منطقی جلوه بدهد، ‏گفت:« این قانون تضمین می کند که پسران، امکان حضور در دانشکده هایی را که تعداد دختران در آن بیشتر ‏است را پیدا کنند و در عین حال به نفع دختران هم هست، زیرا آنها امکان پیدا می کنند که در رشته هایی که ‏تعدادشان کم است، مثل رشته های علوم انسانی، قبول بشوند».‏

 

چهارشنبه 8 اسفند 1386  

 

 

بازگشت