"دولت وحدت ملي" و انتخابات



‫ گفتگويي با آقاي کورش زعيم عضو شوراي عالي جبهه ملي ايران



‫ پرسشگر : فرشيد ياسائي

‫ پرسشگر: آقاي زعيم با عرض سلام و تشکر از اينکه دعوت ما را پذيرفتيد و به پرسشهايي که در جامعه مطرح است پاسخ فرموديد. همانطور که مستحضريد طرحي تحت عنوان "دولت وحدت ملي" در اين شرايط حساس کشور مطرح شد که با دخالت آقاي خامنه اي در روند شکل گيري آن مسکوت گذاشته شد. ايشان درمرحله نخست، هرگونه تبليغات انتخاباتي را زودهنگا م متصور بود، اما عملا حمايت وي از دولت نهم به رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد، آغازي بود براي تبليغات براي رياست جمهوري آتي در کشور. در اين مورد و روند انتخابات پرسش هايي مطرح است که با شما درميان ميگذاريم و مشتاقانه پاي پاسخ هاي شما در اين مورد مي نشينيم.

‫ ۱- پرسشگر: آقاي زعيم ارزيابي شما به طور کل، با طرح دولت وحدت ملي که به تازگي مطرح شده چيست؟ چرا چنين طرحي در آستانه انتخابات دهمين رياست جمهوري آتي مطرح شده است؟

‫ کورش زعيم: بخش عاقلتر نظام جمهوري اسلامي سرانجام بر اين باور آمده که سياستهاي خودمحورانه، نابخردانه و خرابکارانه جمهوري اسلامي در طي سه دهه گذشته، بويژه در دوران رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد، نه تنها پايه هاي ثبات نظام را لرزان کرده است، بلکه شرايطي را نويد مي دهد که به نافرماني هاي مدني، جنبش هاي مردمي غيرقابل کنترل، کودتاي نظامي، دخالت خارجي مشابه يوگوسلاوي و يا حتا انقلاب منجر گردد. در هر کدام از اين گزينه هاي احتمالي، سرنوشت سردمداران جمهوري اسلامي بسيار خطرناک و در بهترين شرايط بسيار مبهم خواهد بود. راه فراري براي آنان که مسبب اين نابساماني ها، غارت ها و کشتارها و ستمکاري هاي غيرانساني عليه ايرانيان بوده اند وجود نخواهد داشت. اگر شرايط غير قابل کنترل ايجاد شود، انتقامجويي ها و سوء استفاده برخي گروههاي مترصد از هرج و مرج ممکن است مشکل ساز شود. اگر دادگاه هاي بين المللي هم وارد معرکه شوند، هيچکدام از قدرتمداران راحت نخواهند بود. پس تنها راه باقي مانده براي نظام، همراه شدن با روند احساسات مردم است. احساسات مردم هم در راستاي رشد ملي گرايي و بازگشت به گذشته است.

‫ جنبش ملي گرايي مبتني بر ارزشهاي باستاني و حقوق بشر در ايران، بويژه در طي چند سال گذشته که بسياري از فعالان سياسي در ترويج آن، بعنوان موثرترين حربه عليه دگماتيسم مذهبي، خشونت، فساد و انحصارگري، کوشا بوده اند، روند رشدي فزاينده داشته است. افزون بر آن، روند گريز از مذهب حاکم چنان در حال افزايش بوده که نظام را به وحشت انداخته است. اينها همه زنگهاي خطر را براي نظام جمهوري اسلامي به صدا درآورده اند، بطوريکه آنان سرانجام درجه انزجار و خشم مردم را در پوست و استخوان خود حس مي کنند. البته منظور من بخش کمتر ناهوشمند سردمداران جمهوري اسلامي است، نه بخشي که هنوز در انتظار فروپاشي امريکا، اسلامي شدن غرب و ظهور امام زمان است.

‫ پيشنهاد دولت وحدت ملي توسط بخشي از رژيم مطرح شده که خود را زيرک تر از بقيه فرض مي کنند و قصد دارند با ايجاد يک ائتلاف انتخاباتي در ميان جناح هاي درون حاکميت، دستکم به جنگ خانگي ميان خودشان پايان دهند تا بتوانند با شعارهاي فريبنده جديد ملي نما، بهبود روابط بين المللي و اقدامات اصلاحي اقتصادي خطري را که از جانب ملت برايشان متصور است خنثي کنند. اگر توجه کرده باشيد، اين پيشنهاد شامل دعوت به ائتلاف با حزب ها و سازمانهاي سياسي ناوابسته به حاکميت نمي شود. من تصور نمي کنم اين تلاش به نتيجه برسد، زيرا قدرت در دست کساني است که در توهم شکست ناپذيري خود هستند و براي خود رسالت گسترش نفوذ مذهبي شيعي را در قالب يک حکومت جهاني اسلامي شبيه خلافت اسلامي دوران بني عباس قايل مي باشند. براي همين است که بخش اصلاحات پذير حاکميت جمهوري اسلامي هراسان شده اند که اين طيف آنها را نيز با خود غرق خواهد کرد. به باور من، پيشنهاد دولت وحدت ملي، که در واقع وحدت جناحهاي درون جمهوري اسلامي است، براي جلوگيري يا کند کردن روند سقوط قطاري است که جناح دولت حاکم به اقرار خودشان ترمز آن را بريده است.

‫ ۲- پرسشگر: آيا فکر مي کنيد طراحان آن ((دولت وحدت ملي)) تصور ميکردند که در شرايط حساس کشور آمدن چهره اي معتدل تر در عرصه انتخابات کشور، خصوصا در رابطه با سياست خارجي، تاثيري مثبت در امر حاکميت و موقعيت کشور خواهد گذاشت؟

‫ کورش زعيم : بله. من تصور مي کنم، همانگونه که در بالا عرض کردم، اين آقايان بر اين باور هستند که روي کار آمدن يک چهره ميانه رو بجاي آقاي احمدي نژاد، مردم را اميدوار خواهد کرد و به نظام جمهوري اسلامي اين فرصت را خواهد داد تا با اعمال يک درجه اعتدال، ضريب زنده ماني خود را افزايش دهد. يکي از برآيندهاي اين ميانه روي اجباري برقراري روابط سياسي با امريکا و برطرف کردن تنش ميان ايران و اسراييل خواهد بود. آنها مي خواهند الگوي کره شمالي را در پيش بگيرند، مگر اينکه دولت جديد امريکا فضاي نفس کشيدن بيشتري را به آنها بدهد.

‫۳- پرسشگر: کوتاه برگرديم به دوران اوائل انقلاب. همانطور که ميدانيم واژه ملي، کلمه اي منفور بود هر جا واژه ‏ملي به کار مي رفت، جاي آن کلمه اسلامي مي گذاشتند. به زبان ديگر، ملي و ملي ‏گرايي به شديدترين وجه مورد حمله مسئولان رده بالاي حکومت اسلامي قرار مي گرفت بياد داريم آقاي خميني در ابتداي انقلاب جبهه ملي را مرتد و دکتر مصدق راغير مسلم متصور بود. حالا بايد ديد چرا آقايان بحث ملي و وحدت ملي را در شرايط بحراني جامعه مطرح مي کنند. نظر شما در اين مورد چيست؟

‫ کورش زعيم: واژه ملي در آن زمان به هيچ وجه منفور نبود مگر براي روحانيان انحصارخواه و حزب توده. مردم اميدشان را به ملي گرايي بسته بودند و ميليونهايي که به احمدآباد رفتند و در خيابانها به راهپيمايي پرداختند همه به دعوت و بخاطر جبهه ملي و ديگر سازمانهاي ملي گرا بود. بهمين دليل نخستين دولت انقلاب هم يک دولت ملي بود تا به مردم وانمود شود که آرزويشان پس از ربع قرن برآورده شده است. علت اينکه آقاي خميني به مصدق حمله کرد و جبهه ملي را مرتد اعلام نمود، ترس از محبوبيت روزافزون جبهه ملي بود و اينکه مبادا گروههاي جوان و فعالي مانند مجاهدين خلق به جبهه ملي بپيوندند و وارد فعاليت سياسي دموکراتيک شوند و روحانيان را به حاشيه برانند. البته مجاهدين خلق بزرگترين اشتباه سياسي تاريخ خود را در خرداد ۱۳۶۰ مرتکب شدند و به روحانيان بهانه براي حذفشان از صحنه سياسي کشور دادند.

‫ اين تظاهر به ملي گرايي جامعه روحاني سياسي در جمهوري اسلامي براي بار سوم است که رخ مي دهد. نخست همان در آغاز انقلاب بود که ملي گرايي را وسيله قبضه قدرت قرار دادند و نيروهاي ملي با فراموشي درسهاي تاريخي خود به دام اين ترفند افتادند. بار دوم پس از پذيرش قطعنامه ۵۹۸ و پايان جنگ بود که با کارنامه کشتارهاي دهه ۶۰، عملکرد نظام در جنگ، بازگشت جوانان از جنگ و روبرو شدن با يک اقتصاد درهم ريخته و بيکاري و دروغ، براي مدت بسيار کوتاهي به وحشت افتاده بودند که مبادا مردم بر آنها بشورند و دست به خشونت بزنند. در آن زمان براي مدت کوتاهي نگاهشان به نيروهاي ملي به عنوان يک راه نجات معطوف شد. سرانجام با ترفند وارد کردن نيروهاي نظامي انقلابي به عرصه اقتصاد و هزينه کردن بودجه کشور براي سرگرم نمودن جوانان بسيجي، که با هزينه گزاف اتلاف منابع مالي ملي و توقف رشد اقتصاد صنعتي و نابودي بخش خصوصي انجام شد، اعتماد به نفس خود را بازيافتند و دوباره نيروهاي ملي را زير فشار گذاشتند.

‫ در اين دو سه سال هم که دوباره سير نزولي نظام خود را احساس مي کنند، با تظاهر به ملي گرايي مي خواهند از روي گرداني مردم جلوگيري کنند. اما اگر مي خواهيد احساسات ملي گرايي جامعه روحاني حکومتي را محک بزنيد، فقط به گفتار و رفتار سران و عوامل نظام نسبت به تاريخ و فرهنگ ايران دقت کنيد که چقدر از فرهنگ کهن و نمادهاي ايراني نفرت نشان مي دهند، به گرسنگان ايران پشت مي کنند و به رفاه مردم کشورهاي ديگر مي پردازند و بيخانمان هاي ايران را رها مي کنند تا براي مردم کشورهاي ديگر خانه بسازند، صنعت و توليد کشور را با ترويج فرهنگ دلالي به نابودي مي کشانند ولي براي ديگران کارخانه و پالايشگاه مي سازند، پولهاي ملت را تصاحب مي کنند و در کشورهاي ديگر بنام خودشان و خويشانشان سرمايه گذاري ميکنند. من اين رفتار را ملي گرايي نمي خوانم.

‫ در مورد شعار وحدت ملي، منظورشان آن "ملي" که ما فکر مي کنيم نيست، بلکه منظورشان اين است که گروههاي سياسي رقيب درون حاکميت دست از رقابت و تضعيف يکديگر بردارند، براي تقسيم مسئوليت ها، مقام ها و منابع با هم توافق کنند تا ملي گراياني که ميهنشان را دوست دارند و محبوبيتشان در ميان مردم روزبروز بيشتر مي شود نتوانند نظام را از آنها بگيرند. آنها خوب مي دانند که در صورت موفقيت ملي گرايان، ريشه فساد سياسي کنده خواهد شد و دست آنان از منابع مالي و حياتي کشور بريده خواهد شد و رشد و رفاه و پيشرفت کشور نقش آنان را در فعاليت هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي کاهش خواهد داد.

‫ ۴- پرسشگر: آيا به نظر شما مي توانست اين طرح موفقيت آميز باشد؟

‫ کورش زعيم: اين طرح هرگز موفق نخواهد شد، چون در آن ذره اي صداقت نيست و هدف آن نجات خودشان، حفظ منافعشان و پايداري نظام است. اگر ملت ايران هم در اين ميان سودي برد، مفت چنگش. ولي جناح هاي قدرتمدار جلوي اين طرح را هم خواهند گرفت، زيرا اصلا باور ندارند که زير پايشان خالي است.

‫۵- پرسشگر: چنانکه ميدانيم در آتيه نزديک دهمين انتخابات دوره رياست جمهوري ايران آغاز خواهد شد. آيا جبهه ملي ايران که هميشه مخالفت خود را با روند انتخابات غير دموکراتيک اعلام داشته، چون گذشته در روند انتخابات مشارکت نداشته و از کانديداي بخصوصي حمايت نخواهد کرد؟

‫ کورش زعيم: جبهه ملي ايران هنوز شرايط را براي موضعگيري مساعد نمي داند. از آنجا که تحولات زيادي در عرصه سياست داخلي و نيز بين المللي در رابطه با ايران در جريان بوده و هست، و اينکه ما تحولات بيشتر و تاثيرگذارتري را نيز محتمل مي دانيم که در روند سياست کشور و همچنين موضع گيري جبهه ملي تاثيرگذار خواهد بود، ترجيح مي دهيم تا دو سه ماه آينده فقط به نظاره و ارزيابي رويدادها بپردازيم. جبهه ملي بهيچ وجه رسالت خود را در مخالفت، فقط بخاطر اوپوزيسيون بودن، و يا عدم مشارکت فقط بخاطر مخالفت کردن نمي داند. هدف ما تغيير شرايط به شرايط دمکراتيک است و اگر زماني ما کوچکترين روزنه اي را براي تغيير شرايط و برقراري دموکراسي ببينيم و از آن بهره برداري نکنيم به آرمانهاي خود خيانت کرده خواهيم بود. هر بار که اعلام عدم مشارکت کرده ايم براي اين بوده که هيچ روزنه اي را براي ايجاد تغييرات مشاهده نمي کرديم. اکنون هم بهين دليل، زودهنگام ماشه را نمي کشيم.

‫ معرفي يا پشتيباني از کانديدايي بخصوص هنگامي معني دارد که از اين حرکت دستاوردي متصور باشد. اگر نامزدي را بدون هيچ برنامه حساب شده و قابل تداوم معرفي کنيم که رد صلاحيت شود، يکي از شخصيت هاي سرمايه اي خود را بازيچه قرار داده ايم. اگر نامزدي را معرفي کنيم که جمهوري اسلامي هم او را بهر دليل تاييد کند، ولي امکانات تبليغ نداشته باشيم يا کنترلي در اخذ راي و شمارش راي نباشد، اين وسيله تبليغاتي را به جمهوري اسلامي داده ايم که ادعا کند انتخابات کاملا آزاد بوده و کسي طرفدار نامزدهاي جبهه ملي نيست. اگر شرايط آماده باشد، ولي گروههاي ديگر ملي از نامزد ما پشيباني نکنند و هر کدام براي خودشان نامزدي معرفي کنند، نه تنها موفق نمي شويم، بلکه مردم را نيز از خود نااميد کرده و انحصارگران کنوني را بر کرسي هاي خود ابقاء کرده ايم. اگر نامزدي را از درون نظام پشتيباني کنيم که مانند خاتمي بيايد و تحت قانونهاي موجود نتواند کاري از پيش ببرد، باز چند سال ديگر وقت ملت را تلف کرده ايم و و نيز به نظام کنوني را مشروعيت و تداوم بخشيده ايم. بنابراين، اينگونه تصميم ها بايد کارساز، بسيار کارشناسانه و آينده نگرانه گرفته شود. من اميدوارم که ما در هنگام خود با پيشنهادي کارساز و يا با موضعي خردمندانه ولي دلاورانه در مورد انتخابات تصميم بگيريم.

‫ ۶ - پرسشگر: بعنوان آخرين پرسش. آيا شما فکر مي کنيد با کانديدا شدن آقاي خاتمي و احتمالا برنده شدن ايشان، تاثيري محسوس در روند جامعه مدني و آزادي هاي مصلوب شده، بوحود خواهد آمد؟

‫ کورش زعيم: البته آقاي خاتمي اگر موفق شوند، اين بار قوي تر از بار گذشته عمل خواهند کرد، ولي اراده سياسي و اعمال قدرت در اجراي مسئوليت هاي خود در سرشت ايشان نيست. تازه حتا اگر اين بار بتوانند رييس جمهور مستقلي باشند، کسي نيستند که خارج از قفس محدوديت هاي مذهبي بتوانند عمل کنند و دوستان روحاني خود را برنجانند. بنابراين، با ايشان يا هر روحاني ديگر، هرگز نخواهيم توانست به يک قانون اساسي مردمسالار و تحقق حقوق بشر و دموکراسي راستين دست بيابيم، يا اينکه دستکم با زدودن فساد سياسي و اقتصادي در دستگاههاي حکومتي و اعمال شايسته سالاري، کشور را بسوي پيشرفت و توسعه همه جانبه هدايت کنيم.

‫ در پايان بسيار از شما متشکريم که وقت خود را در اختيار ما قرار داديد.

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .