بررسی راهکارهای سیاست گذاری در جهت تقویت هویت ملی:

مطالعه موردی ایران

مصاحبه کننده: سمیه زُرّاع

 

موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد (سیاست گذاری عمومی)، دانشگاه یو اِن مالزی

۱  بهمن ۱۳۸۷

 

1. مفهوم هویت ملی چیست؟

کورش زعیم: هویت ملی احساس وابستگی به یک ملت است که با آن در سرزمین، تاریخ، فرهنگ و زبان اشتراک، یا بطور کلی میراث مشترک، وجود داشته باشد، و اینکه این وابستگی ما را از دیگران متمایز سازد. چیزی شبیه به هویت خانوادگی که نام و نیاکان و میراث مشترک خانوادگی ویژه خودمان، ما را از خانواده های دیگر متمایز است.

 

2. به نظر شما ارکان تشکیل دهنده هویت ملی ایرانی کدامند؟

کورش زعیم: پایه های هویت ایرانی، سرزمین ایران یا ایران زمین، تاریخ چندهزار ساله ایران، زبان فارسی و دیگر زبان های ایرانی، فرهنگ ملی که در طی هزاران سال ساخته و تکامل یافته و از خود بر جامعه بشری تاثیر گذاشته، تمدن ایرانی که یک از کهن ترین در جهان و از تاثیرگذار ترین در تمدن بشری بوده، آیین های باستانی و دینی که استمرار در برپایی آنها این ملت را از ملتهای دیگر متمایز می سازد، و سرانجام نیاکان ما، شامل فرمانروایان، دانشمندان، ادیبان، هنرمندان، مهندسان و قهرمانان تاریخی که ما را نسبت به وابستگی خود به آنها خرسند و سربلند می سازد.

 

 3. آیا شما قائل به وجود هویت ملی مشترک نزد ایرانیان هستید یا خیر؟چرا؟

کورش زعیم: آری. همه ما ایرانیان، بی توجه به جایگاه جغرافیایی، مذهب، وابستگی های کهن قومی، گویش و آیین های محلی، به علت برخورداری از یک تاریخ و فرهنگ و میراث مشترک و اینکه در درازای تاریخ چندهزار ساله خود در همه پستی و بلندی ها، در سختی ها و افتخارات و مهمتر از همه در دفاع از میهن با هم بوده ایم، از یک هویت مشترک برخورداریم، زیرا خود را در آنچه ایران و ایرانی خوانده می شود سهیم و مالک می دانیم.

 

 4. در صورتی که قائل به وجود هویت ملی مشترک ایرانی نیستید، عوامل سد راه دستیابی به هویت ملی مشترک را کدام می دانید؟

کورش زعیم: قائل هستم

 

 5. نظر خود را در رابطه با وجود و یا عدم وجود بحران هویت در ایران تحلیل نمایید.

کورش زعیم: پدیده روحی و روانی که در طی سی سال گذشته، بویژه در چند سال اخیر، در ایران بوجود آمده بحران هویت نیست، بلکه سرخوردگی مردم از آنچه بر آنها می گذرد تبدیل به یک پرسش شده که آیا این خود ما هستیم یا غریبه های فرهنگی در کشور ما هستند که بر ما حکومت می کنند؟ زیرا آنچه ما از فرهنگ ایرانی می دانیم و آنچه در چارچوب فرهنگ ایرانی در طی هزاران سال در ذهن ما نهادینه شده، که دیگران در جهان متمدن امروزی نیز از آن آگاه هستند، با فرهنگی که اکنون بر ما حاکم است و کشور ما بدان در جهان معرفی می شود بسیار متضاد است. آیا این یک فرهنگ مهاجم است، مانند زمان هایی که عربان و مغولان بر ما تاخته و مدتی بر ما حکومت کردند؟ آیا بازمانده همان فرهنگ های مهاجم است که اکنون پس از سده ها سیستم دفاعی بدن فرهنگی ما را ناتوان تشخیص داده و دوباره بروز کرده است؟ این پرسش ها دو عارضه جدید را نمایان کرده، یکی آنها که به علت رویگردانی از فساد فرهنگ حاکم شده بر ایرانیان، از ایران ناامید شده و در صدد تغییر وابستگی فرهنگی خود هستند و برای خود فرهنگ جدیدی، هرچند که ساختگی و نمایشی، را خواهان می باشند با این امید که هویت جدید مانند فرزندخوانده آنها را بپذیرد و حقوقی را که اکنون در ایران از آن محروم هستند به آنها بدهد. دوم اینکه دشمنان و رقیبان کشور و فرهنگ ما از فرصت تاریخی ناتوانی سیستم ایمنی بدن فرهنگی ما سوء استفاده کرده، مردم ما را به جلوه های فرهنگی ساختگی و غیرواقعی خودشان که در لعاب رعایت حقوق بشر تزیین شده جلب می کنند تا در میان ما جدایی فرهنگی و متعاقب آن ناگزیر جدایی سرزمینی ایجاد کنند. این سرگشتگی را برخی بحران هویت می خوانند، ولی من آن را بحران حقوق بشر می خوانم. اگر ما حقوق مدنی همه افراد جامعه خود را کامل و بدون تبعیض تضمین کنیم، ملتی سربلندتر از ایرانی نسبت به هویت فرهنگی خود وجود ندارد.

 

 6. از دیدگاه شما آیا رابطه ای بین عدم توسعه یافتگی و مشکلات هویتی در ایران وجود دارد؟

کورش زعیم: توسعه نیافتگی پدیده جدیدی در ایران نیست و هیچگاه تاثیری در هویت ملی ما نداشته، زیرا مردم توسعه نیافتگی را ناشی از فقدان امکانات و بی لیاقتی مدیریت دولتی می دانسته اند. ولی اکنون وضع فرق کرده و ما در مدت این سی سال جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگر در تاریخ کشورمان امکانات توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داشته ایم. ولی بی لیاقتی، سوء نیت و فساد گسترده حاکم بر نظام جمهوری اسلامی، و از همه بدتر بی اعتنایی به منافع ملی، باعث شده که همه فرصت ها سوخته و ملت در انزوا و خفقان و فقر بیشتر غرق شود. من در طول تاریخ چندهزار ساله خودمان هرگز زمانی را نیافته ام که ما اینگونه برایمان فرصت های طلایی پیش آمده باشد. فرصت برای استقرار دموکراسی، فرصت برای مرکزیت سیاسی منطقه ای، وجود بزرگترین قشر با سواد و دانشگاه دیده در تمامی کشورهای جهان سوم که اگر فرار نمی کرد ایران را تبدیل به کانون تکنولوژی جهان می کرد، وجود ثروت زیاد در کشور که اگر فرار نمی کرد می توانست ایران را تبدیل به یکی از کشورهای پیشرفته جهان کند، بزرگترین درآمد نفت در تاریخ، یعنی بیش از هفتصد میلیارد دلار، که اگر غارت نمی شد یا به هدر نمی رفت ایران را به یک ابرقدرت اقتصادی و سیاسی تبدیل می کرد، فروپاشی شوروی که اگر یک دولت باشعور و ایران اندیش بر سر کار بود می توانست گستره نفوذ ایران را به حد پیش از دوران قاجار برساند، نابودی رژیم های فاشیستی افغانستان و عراق که اگر یک دولت باشعور و ایران اندیش بر سر کار بود می توانست ایران را تبدیل به مرکز ثقل و ثبات و صلح در منطقه کند، فرصت در دریای مازندران که باز به علت ناهوشمندی و بی اعتنایی دولت حاکم به منافع ملی، ایران شرایط قدرتمند خود را از دست داد و ناتوان ترین دولت کرانه این دریا کرد. فرصت برای گذر لوله های انتقال انرژی از ایران به سراسر جهان که از دست رفت، همینطور می شود دهها فرصت دیگر را مثال زد که حتی یکی از آنها توسط جمهوری اسلامی تشخیص داده نشد و بهره برداری نشد. آیا شهروندان ایران حق ندارند از خود بپرسند که آیا براستی ما ایرانیان اینقدر ناهوشمند و نادان و ناتوان و فاسدیم، یا اینکه ما تحت اشغال هستیم و باید برای رهایی خود بکوشیم؟ اکثریت بالاتقاق مردم که نسبت به هویت ایرانی خود سرافراز و مغرور هستند مصمم شده اند که برای آزادی خود از یوغ بیگانگی فرهنگی و فساد و خشونت حاکم برهانند. بخش بسیار اندکی از مردم در حاشیه کشور، آنهم بیشتر در میان جوانان پرتحرک و بی صبر، که شاهد پیشرفت سریع دیگر کشورهای پیرامون ما هستند و بردباری لازم را برای مبارزه ندارند، رهایی خود را در تغییر هویت فرهنگی، هرچند که ساختگی، می بینند و در نتیجه خود را طعمه بدخواهان ایران قرار می دهند.

 

 7. آیا می توان هویت ملی ایرانی را به دوره های مشخص تاریخی تقسیم نمود؟ معیار این تقسیم بندی چیست؟

کورش زعیم: هویت یک ملت یکپارچه است و هرآنچه آن ملت در طی دوران زندگی خود انجام داده و یا بر او رخ داده، هویت او را تشکیل می دهد. هویت ملی لحاف چهل تکه نیست که تفکیک پذیر باشد. ولی می توان گفت که ظهور اسلام در هزار و چهارصد سال پیش در پی یورش عربان بر ایران، بر فرهنگ ایرانی تاثیرگذار شد. هرچند که ما سرانجام برای رهایی از فرهنگ بیگانه  دین اسلام را تعبیر ایرانی کردیم و شاخه ای از آن را تشکیل دادیم که برپایه فرهنگ کهن ایرانی تعریف شده بود. با وجود این، می توان گفت که اسلامی شدن ایران تحول چشمگیری را در هویت ایرانی ایجاد کرد بدون اینکه فرهنگ کهن ایران را کمرنگ کند.

 

 8. سیاست گذاری دولتهای ایرانی چه قبل و بعد از انقلاب اسلامی را در برخورد با هویت ملی چگونه ارزیابی می  کنید؟

کورش زعیم: هویت ملی چیزی نیست که بوسیله سیاستگذاری دولتها شکل بگیرد یا تغییر پیدا کند. دولتها خود زاییده فرهنگ و هویت ملی هستند، مگر دولتهای تحمیلی قوم های مهاجم در دوران سلطه سیاسی خود. پس از انقلاب 1357، و روی کار آمدن جمهوری اسلامی، دولتهای حاکم کوشش کردند با جبر به پذیرش ارزشهای یک فرهنگ بیگانه، فرهنگ ملی ما را تغییر دهند و بر هویت ملی ما تاثیر بگذارند. بنابراین، پوششهای بیگانگان را ترویج کردند، زبان فارسی را تحت فشار قرار دادند، تاریخ و جغرافیای بیگانگان را بجای تاریخ و جغرافیای ایران تدریس کردند و تاریخ و فرهنگ کهن ایرانی را مذموم و مردود تبلیغ کردند. اتفاقا، این یک آزمایش بسیار جالب توجه بوده که تلاش یک رژیم بیگانه اندیش حاکم با تمامی امکانات مالی و تبلیغاتی و اعمال خشونتی وحشتناک برای جبر پذیرش باورهایشان، نه تنها تاثیر پایداری بر فرهنگ و هویت ما نگذاشته که فرهنگ و هویت ملی کهن ما را با شدت بیشتر باززنده سازی کرده و فرهنگ تحمیلی را مذموم و مردود جلوه گر ساخته است

 

9. مهمترین چالشهای فرا روی هویت ملی ایرانی کدامند؟

کورش زعیم: من هیچ چالش جدی را نسبت به هویت ملی ایرانی نمی بینم. البته همیشه در درازای تاریخ، یورش هایی از سوی دشمنان و حسودان فرهنگی نسبت به فرهنگ و هویت ایرانی بوده و خواهد بود. اگر شما مهم نباشید کسی به شما توجهی نمی کند. بهمین دلیل فرهنگ هایی که در پیرامون ما وجود داشته ولی از اعتبار و عظمت فرهنگ ایرانی برخوردار نبوده اند، همیشه برای ساختن یک هویت ارزشمندتر برای ملت خودشان به ما یورش برده اند. برای مثال وقتی پورسینا را دانشمند "عرب" و بابک خرمدین را قهرمان "تورک"، مولوی را از آن خود، خشایارشاه را در چهره یک هیولا نمایش می دهند و کورش بزرگ را راهزن می نامند، همه اینها نشانگر آنست که ما براستی خیلی زیبا، غنی و مورد توجه هستیم.

 

 10. عوامل زیر را در تقویت هویت ملی ایرانی چگونه ارزیابی می کنید؟

الف: دسترسی یکسان اقلیتها به منابع و امکانات سیاسی، اقتصادی

کورش زعیم: این یک ویژگی فرهنگ ایرانی است که اکنون به نام اعلامیه جهانی حقوق بشر جهانگیر شده است. ما تنها ملت جهان هستیم که موجودیت فرهنگی کهنمان برپایه برابری همه انسانها و آزادی همه مردم پایه گذاری شده است.

 ب: تجربه اتفاقات مشترک در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی بین گروههای اقلیت

کورش زعیم: فرهنگ ایرانی زاییده رویدادها و باورها در همه گروههایی که در ایران ساکن بوده و هستند است. این رویدادها یا آیین ها در طی صدها و هزاران سال درهم آمیخته و شکل گرفته تا بصورت فرهنگ کنونی ایرانی درآمده است. در فرهنگ ایرانی اقلیت و اکثریت وجود ندارد و همه مردم بدون توجه به نژاد و رنگ و جنسیت و مذهب و قوم و زبان دارای حقوق مساوی هستند. ما تا اعمال تبعض نکنیم، اقلیت و اکثریتی بوجود نمی آید. اگر ما مذهب کسی را نپرسیم و ندانیم، از کجا می فهمیم که او اقلیت است یا اکثریت، و نیز اینکه حق نداریم این را از کسی بپرسیم.

 

 ۱1. راهکارهای مد نظر شما در جهت تقویت هویت ملی ایرانی کدامند؟

کورش زعیم: تنها راه تقویت هویت ملی، تقویت همبستگی ملی است. همبستگی ملی هم تنها با برقراری دموکراسی و رعایت کلیه حقوق مدنی و اجتماعی شهروندان است. هرچه بیشتر مردم در تعیین سرنوشت خودشان و کشورشان سهیم باشند، احساس غرور و تعلق بیشتر می کنند و این احساس تعلق، هویت ملی آنان را تقویت می کند.

 

 12. کدامیک از الگوهای زیر برای حل مسایل موجود پیرامون هویت ملی در ایران موثر می باشند؟ فدرالیسم، وحدت در کثرت، همسان سازی اقلیتها، رفتار طبق حقوق شهروندی، چند فرهنگ گرایی.

کورش زعیم: من مسئله ای برای هویت ملی ایرانی نمی بینم. ما در این مقطع تاریخی تحت فشار حکومت سیاسی کشور هستیم و نارسایی هایی در ذهن ما بوجود آمده که ارتباطی با هویت ملی ما ندارند، بلکه به عملکرد سیاسی و اقتصادی در کشور ما دارد. بنابراین، آنچه ذهن ما را از اندیشه های منفی رها می سازد برقرای دموکراسی و حقوق بشر است. وقتی دمکراسی برقرار شد و خود مردم تصمیم گرفتند چگونه می خواهند زندگی کنند و کشورشان را اداره کنند، همه این عارضه هایی که ذکر کرده اید از بین خواهد رفت

 

 13. اگر هویت ملی را به زیر مجموعه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، تاریخی، زبانی، جغرافیایی تقسیم کنیم، کدام بخش بیشترین مشکل هویت ملی ایرانیان می باشد؟

کورش زعیم: من تصور نمی کنم اینگونه بخش بندی مناسب باشد و دوم اینکه شما اصل را بر مشکل داشتن هویت ایرانی گذاشته اید. در هر حال، همانگونه که در بالا گفته ام، دشواری های سیاسی و اقتصادی و حقوق بشری معدودی افراد ملت را که گستره اندیشه شان شامل راهکارهای اجرایی در زمینه های بهبود وضع سیاسی و اقتصادی نمی شود، محرومیت های حقوق بشری خود را به گردن هویت خود می گذارند، در صورتیکه هویت ایرانی به آنان تکلیف می کند که برای احقاق حقوق مدنی و شهروندی خود مبارزه کنند نه اینکه سرشان در برف فروبرند و دنبال توجیه بگردند