۱۵۰ سال است كه ملت ایران در جهت رسیدن به اهداف بزرگ خود

 

 

 

در حال مبارزه و تلاش است و انقلاب مشروطیت، ملی شدن صنعت

نفت، انقلاب اسلامی و دوران اصلاحات از فرازهای مهم آن هستند.

ماههای اخیر و حركت ملت ایران كه به نام «جنبش سبز» شهرت

یافته، مرحله‌‌ای دیگر از این مبارزات است. به همین مناسبت به

سراغ عزت‌الله سحابی از چهره‌های سیاسی پرسابقه و فعال در

نهضت ملی و عضو دولت موقت در ابتدای انقلاب اسلامی

رفته‌ایم تا از منظر تجربیات خود تصویری از جنبش سبز

ارائه دهد.

 

 

جنبش را نمی‌توان ریشه‌كن كرد

 

رئیس شورای فعالان ملی مذهبی در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرنگار ایلنا در پاسخ به سوالی در مورد شباهت‌ها و تفاوت‌های جنبش سبز با سایر حركت‌های یك قرن اخیر، اظهار داشت:جنبش سبز مانند حزب یا جبهه كه رهبری متمركز داشته باشد نیست و عده زیادی در سراسر كشور یا در وبلاگ‌ها هستند كه تعداد دقیق آنها را نمی‌دانیم. این افراد با هماهنگی با یكدیگر دست به كارهایی می‌زنند كه تاكنون مورد خطرناكی از این نظر ندیده‌ایم.

وی با بیان اینكه جنبشی كه خودبه‌خودی باشد و رهبری متمركزی نداشته باشد محاسن و معایبی دارد، گفت: یكی از محاسن این است كه نمی‌توان جنبش را برانداخت و ریشه‌كن كرد، زیرا رهبران معینی ندارد و به همین خاطر سراسری و مردمی می‌شود؛ لكن اشكال این امر آن است كه به این خاطر كه این واحدها متفرق و مستقل عمل می‌كنند احتمال انحراف از اهداف كلی و خط اساسی جنبش كه از طرف رهبران آن یعنی موسوی خاتمی و كروبی اعلام شده وجود دارد و این امر از خطرات نداشتن رهبر واحد است.

سحابی اظهار داشت: از محاسن دیگر عدم رهبری متمركز ابتكارات واحدهایی است كه در آن شركت دارند و این امر كمك می‌كند تا جنبش مردمی و سراسری شود و به پیشرفت آن هم كمك می‌كند.

آنچه در جنبش سبز اتفاق می‌افتد همان الگوی مشروطیت است

وی با اشاره به اینكه نداشتن رهبر واحد شباهتی با جنبش مشروطه دارد، خاطرنشان كرد: در آن زمان هم حزب یا جبهه‌ای وجود نداشت كه آن حركت را رهبری كند و دو سه شخصیت مانند طباطبایی و بهبهانی بودند كه رهبری عمومی را برعهده داشتند، اما چیزی كه رهبری را در جامعه شكل می‌داد انجمن‌هایی بودند كه اكثرا مخفی بودند و ارتباط چندانی با هم نداشتند و با رهبری هم ارتباط ساختاری نداشتند و البته از آنها تبعیت می‌كردند.

سحابی ادامه داد: در كتاب تاریخ بیداری ایرانیان ناظم الاسلام كرمانی هم موارد زیادی وجود دارد كه برخی كارها در جنبش بدون اطلاع انجام می‌شد و خود آیت‌الله بهبهانی هم به كلی از برخی رفتارها ابراز بی‌اطلاعی می‌كرد و این امر از خطرات جنبش‌هایی است كه رهبری متمركز ندارند.

رئیس شورای فعالان ملی- مذهبی تصریح كرد:آنچه امروزه در جنبش سبز اتفاق می‌افتد همان الگوی مشروطیت است، با این تفاوت كه با انقلاب IT سرعت روابط و انتقال مفاهیم و تاكتیك‌ها بسیار بیشتر از آن زمان شده است، در حالی كه در زمان مشروطه حتی تلفن هم وجود نداشت و به همین خاطر اگر انحرافی پیدا می‌شد اثرات كمتری داشت، اما اكنون با توجه به اینكه جنبش سبز در وبلاگ‌ها و... كه در سراسر كشور پراكنده‌اند متكی است، خطر انحراف بیشتر است.

وی یادآور شد: برخی اتفاقات كه در روز ۱۳ آبان افتاد به معنای ساختارشكنی بود، در حالی كه در بیانیه‌های خاتمی، موسوی و كروبی سخنی از براندازی و ساختارشكنی نیامده است و اگر قرار باشد ساختارشكنی جزو برنامه‌های جنبش سبز نباشد كه نیست باید مقامات قانونی كشور به رسمیت شناخته شوند.

چاره عدم وجود رهبری واحد اعلامیه‌ها و بیانیه‌های موسوی و كروبی است

مدیرمسئول هفته نامه توقیف شده ایران فردا در پاسخ به این سوال كه «در حالی كه شرایط برعهده گرفتن رهبری متمركز وجود ندارد، زیرا كه این امر ملزوماتی دارد، پس چاره چیست كه هم بر هواداران كنترل داشته باشند و هم تقابل با نظام ایجاد نشود؟» گفت:چاره همین اعلامیه‌ها و بیانیه‌های موسوی و كروبی است و در این بیانیه‌ها باید متذكر شد كه تمام شركت‌كنندگان جنبش سبز متوجه باشند كه اهداف مبتنی بر ساختارشكنی نیست و از هر عملی كه اندكی ساختارشكنی از آن استنباط شود بپرهیزید، در عین حال رهبران جنبش وسیله كنترل هم ندارند و در روز قدس هم شاهد بودیم كه تا حدی اتفاقات خارج از خواست آنها رخ داد.

سحابی در پاسخ به سوالی در خصوص سیر حركت جنبش سبز گفت:سیر را بسیار مثبت می‌بینم به این مفهوم كه جنبش برخلاف پیش‌بینی‌ها نه تنها كم نشده بلكه گسترده‌تر شده است.

وی افزود: حاكمیت جنبش را جدی گرفته است اما تصور می‌كند با برخوردهایی كه اكنون از خود نشان می دهد، خاموش می‌شود ولی تاكنون اینگونه نشده است.

ممكن است حاكمیت وقتی به منطق هاشمی رو بیاورد كه دیر شده باشد

سحابی بابیا ن اینكه ممكن است جریان حاكم مجبور شود به منطق چهره‌هایی مانند هاشمی‌رفسنجانی روی بیاورد تصریح كرد:فكر می‌كنم آن روز فرا می‌رسد، اما ممكن است آنگاه دیر شده باشد .

زمانی می‌رسد كه مخالفین ملت نمی‌توانند دیگر منسجم شوند

وی ادامه داد: وقتی جنبش سریع و شتابان بخواهد به جلو برود جریان موسوم به اصولگرا در هم فشرده می‌شود و به طور مثال حبیب‌الله عسگراولادی كه دو هفته پیش می‌گفت موسوی، خاتمی و كروبی را مفت به دست نیاورده‌ایم الان این سخنش را پس گرفته و یا اگر تا مدتی پیش سخن از بحران به میان می‌آورد اكنون دیگر آن را نمی‌گوید، لذا رهبری جنبش باید محاسباتی داشته باشد كه اكنون گستردگی جنبش چقدر است و در اثر یك قدم جدید آیا مخالفین نظر مردم منسجم‌تر می‌شوند یا خیر؟

سحابی تاكید كرد: زمانی می‌رسد كه مخالفین ملت نمی‌توانند دیگر منسجم شوند و به نظرم هم‌اكنون در میان اصولگرایان اختلافات زیادی وجود دارد كه به طور نمونه این مساله را در قضیه قیامدشت و پاكدشت در مجلس می‌بینیم. لذا جناح موسوم به اصولگرا اكنون درگیر است و رهبری جنبش باید ببیند كه چقدر امكان دارد آن جریان اختلافات را حل كرده و منسجم شود.

وی تصریح كرد: تا زمانی كه امكان منسجم شدن اصولگرایان وجود دارد باید از حركات تند و نسنجیده خودداری كنیم.

نسبت جنبش سبز با دین و روحانیت

رئیس شورای فعالان ملی-مذهبی در پاسخ به سوال دیگری در مورد ارتباط جنبش سبز و روحانیت یادآور شد: روحانیت و دین در این جنبش جایگاه داشته است و یكی از علائم آن وجود مراجعی چون آیت‌الله صانعی و... است.

مدیرمسئول هفته نامه توقیف شده ایران فردا در خصوص جایگاه دین در بدنه جنبش سبز، گفت:این تحول در جامعه ایران پیدا شده كه مردم و به خصوص جوانان كه طی سال‌های اخیر به دلیل وضع موجود تصور می‌شد نسبت به دین بدبینی‌هایی پیدا كرده‌اند نسبت به این مساله احترام دارند و در جریان الله‌اكبر گفتن‌ها بسیاری از جوانان كه شاید مذهبی هم نبودند شركت می‌كردند، یعنی اینها با مذهب ضدیت ندارند در حالی كه در سال‌های قبل تصور می‌شد جوانان ضد مذهب شده‌اند اما در جریان جنبش سبز مدارا و رعایت موضوع مذهب به چشم می‌خورد.

رهبران فعلی جنبش از علاقه‌مندان به امام(ره) هستند

سحابی در پاسخ به سوال دیگری در مورد بازگشت به شعارها، ارزش‌ها و ادبیات ابتدای انقلاب در جنبش سبز، با بیان اینكه رهبران فعلی جنبش از علاقه‌مندان به امام(ره) هستند و به خصوص موسوی بر این امر تاكید زیادی دارد و خود را به ایشان وابسته می‌دانند، تصریح كرد: بنده هم در این سخن با آنها شریك هستم، زیرا هم‌اكنون از مواضع امام انحراف به وجود آمده است و به عنوان نمونه برخی افرادی كه در زمان ایشان جایگاهی نداشتند و به آنان اعتمادی وجود نداشت هم‌اكنون میدان پیدا كردند و آنها افرادی هستند كه معتقد به حكومت اسلامی و نه جمهوری اسلامی هستند در حالی كه حكومت اسلامی ضوابطی دارد و از جمله آن مخالفت با دموكراسی است.

این فعال سیاسی یادآور شد: این افراد تفكرشان را را از سیداحمد فردید فرا گرفته‌اند كه خود این فرد هم از مارتین هایدگر آلمانی كه نقد دموكراسی می‌كرد تبعیت داشت و تاكید بر خشونت مقدس هم از اركان فكری این تفكر است و گرداننده‌های فعلی برخی مطبوعات هم پیرو این مكتب هستند.

سحابی تصریح كرد: این در حالی است كه در سال ۵۷ اطرافیان امام در پاریس نقل می‌كردند كه پس از ۱۷ شهریور كه انقلاب قوت گرفت وقتی شعار استقلال، آزادی، حكومت اسلامی می‌دادیم امام می‌گفت كه این شعار را ندهید و لفظ حكومت اسلامی را به كار نبرید زیرا حكومت اسلامی ضوابطی دارد كه به مصلحت نیست امروز بیان شود، زیرا معتقد به جمهوری اسلامی بود و این اعتقاد هم از زمان مشروطه نشات می‌گرفت كه مرحوم آخوند خراسانی منكر حكومت دینی می‌شود و می‌گوید ما حكومت جمهور مسلمانان داریم كه آنان هم براساس درك دینی‌شان عمل می‌كنند ولی در هر صورت حكومت متعلق به آنان است.

وی در مورد اینكه امام در عین حال به شیخ‌فضل‌الله نوری هم ارادت دارد، گفت:شیخ‌فضل‌الله در آن زمان تنها بود و سه مرجع نجف طرفدار حكومت جمهور مسلمان مردم بودند و فقط یك نفر به نام آیت‌الله یزدی با این مساله مخالف بود كه شیخ‌فضل‌الله از او حمایت می‌كرد؛ آن مرجع می‌گفت كه حكومت مشروطه می‌خواهد همه افراد را یكسان تلقی كند و علامه نائینی پاسخ تك‌تك این مسائل را می‌دهد.

سحابی یادآور شد: به این خاطر كه برخی انجمن‌های ان زمان تحت تربیت حزب سوسیال‌دموكرات روسیه بودند، شیخ‌فضل‌الله علیه آنان قیام كرد و امام خمینی هم به این جهت به او ارادت داشت كه در مقابل بعد ضددینی مشروطه ایستاد در حالی كه جنبش مشروطه الزاما ضددینی نبود.

مصاحبه : خبرگزارى ايلنا (www.ilna.ir)