خیالمان راحت باشد، کودتای احمدی نژاد آینده ای ندارد


شاید بعضی از ما احساس ناامیدی میکنند از اینکه چرا تظاهرات آرام شده اند به جای اینکه تبدیل به مبارزه و اعتصاب و خلاصه طوفانی فراگیر (چیزی مثل انقلاب ۵۷) بشوند و این دولت کودتا را سرنگون کنند. اما این تفکر اشتباه است و باید هرچه زودتر از ذهنمان پاکش کنیم، چون واقعیت بسیار روشن تر و امید بخش تر از اینهاست!
موضوع اصلی و بسیار مهمی که حتما باید برای خودمان و برای دیگران واضح کنیم این است که ما به دنبال انقلاب نیستیم. اولا چون انقلاب انرژی و هزینه سرسام آوری در بر دارد که ما قبل(سی سال پیش) پرداخته ایم و نیازی نیست دوباره بپردازیم؛ و ثانیا انقلاب مثل انفجار فقط برای تخریب کامل خوب است و ما احتیاجی نداریم که این خانه ای که خودمان سی سال است در حال ساختنش هستیم را منفجرش کنیم و دوباره از صفر شروع کنیم چون قلدر محله آمده و میگه این خونهٔ منه! خانه خانهٔ خودمان است، با دست و تلاش و خون دادن خودمان ساخته ایم آن را و به جای نا آمید شدن و تلاش به تخریب آن لازم است این را مرتب به خاطر بیاوریم که ۱) این خانه مال ماست، ۲) میخواهیم آن را از چنگ قلدر زورگو در بیاوریم، و ۳) بعد از تصاحب خانه مان سر فرصت میتوانیم هر جزئیاتی از طراحیش را که اشتباه کرده بودیم (مثلا فلان پنجره، که موجب شد فلان قلدر بتواند بدون موافقت ما وارد خانه شود و ادعای تصاحبش بکند، یا فلان پستو که فراموش کردیم برق بکشیم و خیلی تاریک و خطرناک شده، و غیره...) تغییر بدهیم و درست کنیم.
اما آن واقعیتی هم که گفتم روشن است ناشی از همین سه نکته ای است که عرض کردم. یعنی اینک این تظاهرات از اصلش هم قرار نبوده که منتهی بشود به یک انقلاب و تخریب کامل همه چیز، بلکه این تظاهرات یک پله بود، یک مرحله ابتدائی از یک مسیری که مقصدش باز پس گرفتن کشورمان است از دست قلدری که غصبش کرده است. و خبر خوب هم این است که تظاهراتی که انجام شد کار خودش را تمام و کمال انجام داد، و حالا دارد آرام جای خودش را به مرحله و قدم های بعدی میدهد.
قسمت عمدهٔ کاری که تظاهرات باید میکرد (و کرد) این بود که چند موضوع اساسی را به خودمان، به دنیا و همچنین به کودتاگران با روشنی هرچه تمامتر اعلام و اثبات کند تا زمینه را برای مراحل بعد آماده ساخته باشد. چهارتا از آن موضوعات اساسی که تظاهرات موفق شد برای همه واضح کند اینهاست :

همهٔ ما به طور دسته جمعی از تقلب بزرگ و زشتی که احمدی نژاد و کسانش قصد داشتند در تاریکی انجام بدهند آگاه هستیم، و دنیا را هم آگاه کرده ایم از حقانیت خودمان و از زشتی عمل احمدی نژاد و کسانش

ما تعداد بسیار بسیار زیادی هستیم، تا جائی که میلیونها نفرمان حتی در این شرایط وحشت انگیز به خیابانها میآیند تا رای خود را آنجا به شکل تظاهرات چندین میلیونی به دنیا نشان بدهند.

ما هرگز حاضر به قبول و مشروعیت دادن به احمدی نژاد و کسانش که قصد غصب مقام ریاست جمهوری را کرده اند، یا به عبارت دیگر حاضر به رها کردن خانه مان در دست قلدر محل، نیستیم.

ما دقیقا میدانیم چه میخواهیم، و در تعقیب آن خواسته بسیار بسیار جدی هستیم ، تا جائی که حاضریم حتی در راه رسیدن به آن جان خودمان را بدهیم.

واقعیت این است که با تثبیت این چهار نکته ما چهار ضلع مهم صحنه ای را مشخص کرده ایم که طی روزهای آینده دولت کودتا مجبور است در آن برای تثبیت مشروعیت خودش چه در درون و چه در بیرون از ایران تلاش کند. دقت کنید که این چهار ضلع مهم را «ما مردم ایران» بنا کرده ایم و بنا بر این دولت کودتا اکنون با این چالش اساسی مقابل است که مجبور است در محدوده خطوطی بازی کند که مامردم در طی یکی دو هفتهٔ گذشته به دور او رسم کرده ایم.
بنا بر این اکنون تازه موقع شروع مرحله بعدی است، که همان خود «بازی» باشد. من حرفم را اینجا طولانی نمیکنم و راجع به این مرحله در پستهای بعدی خواهم نوشت، اما به عنوان نتیجه گیری از بحث، فقط میخواهم این یک نکته را تکرار کنم که یادمان باشد، آرام شدن خشم و شوق اولیه کاملا طبیعی است، بخصوص که ما در پی یک انقلاب تا تخریب کامل سیستم موجود نبوده ایم و نیستیم. اما آرام شدن احساسات به هیچ وجه آخر داستان نیست، بلکه با فرونشستن کردن شور تازه شعورمیتواند برخیزد! و ما در اغاز این مرحله هستیم. شور ما کار خودش را انجام داده است و صحنه را چیده است، و حالا تازه نوبت شعور ما است که بازی اصلی را شروع کند!

http://culturallogic.blogspot.com/2009/07/blog-post_02.html