پیام به
اعضا محترم
جبهه ملی داخل
و خارج
سرلشکر
ناصر فربد عضو
هیئت رهبری
جبهه ملی ایران
1اردیبهشت 1388
سرلشکر
ناصر فربد
رییس ستاد
پیشین ارتش
هماندیشان
ارجمند
الف – در
سفر به
آمریکا، برای
دیدار
فرزندان و مراجعاتی
طبی شخصی و خانوادگی
تعدادی پیام و
نامه از
دوستان هم
اندیش دریافت
داشتم که اکثر آنان، در
امر وحدت
تشکیلاتی
(مطمئن نبودند
که تعدادی از
اعضا به فکر
ادغام و
همبستگی
باشند بلکه
آنان پوشش
جامه پرافتخار
جبهه ملی را
فقط برای
مواضع ویژه
و محدود خود
بر تن دارند.)
با
خاطراتی که از
اصطکاک تضاد و
اختلاف افکار
در میان اعضا
داخل و خارج جبهه ملی
دارم آن گونه
برخوردها را
ویژگی ساختار
حزبی مطرح
ساختم ولی بی اعتنایی به
همبستگی را
ناشی از عدم
راهبردی روشن
برای هدفی
معین و با
طریق اجرای
مشخص دانستم.
همگی به
خاطر داریم
شادروان دکتر
محمد مصدق پدیده
جبهه ملی را
از افراد و گروه
های موجه با
راهبردی معین
به سوی هدف
ملی علیه
استبداد
داخلی و استکبار
خارجی با طرحی
کارآمد به ثمر
رسانید.
ب – اکنون
با توجه دقیق
به پایان
حاکمیت نومحافظه
کاران حزب
جمهوری خواه آمریکا و
ناکارآمدی
استراتژی جنگ
جویانه (بوش)
در منطقه خلیجفارس
و رفع نگرانی
ایران دوستان
از درگیری یا
جنگ، افقهای
نوینی در
مراودات بین المللی به
وجود آمده است.
- ورود
اعجابانگیز
(اوباما) و
اعلام
استراتژی
(تغییر) نوید بالا
را به یقین
تبدیل ساخت
اینجانب که در
اکثر تلاطم ها
و توازن های
سیاسی – نظامی نیم قرن
اخیر نظارت
عینی و دخالت
عملی داشتهام
تاکنون حاصل
پژوهشهایم
در
مجموعهای
از مقالات و
کتب انتشار
یافته است.
اخیراً هم با
درک روند تغییرات
کاربرد آن را
در نامه ای
سرگشاده تحت عنوان
(ایران در
آستانه فرصت تاریخی)
مطرح ساختم و
با توجه به
اعلام استراتژی
(تغییر) وسیله
(اوباما) نامه
مستقیم و
سرگشاده
دیگری مبتنی
بر شیوه مطلوب
در ایجاد
ارتباط با
کشور ایران
را با آشنایی
اهداف
راهبردی
آمریکا در منطقه
خلیجفارس
گوشزد نمودم که
متن هر دو
نامه در پارهای
از رسانههای
همگانی دیده
می شود.
ج- بدین
مناسبت به نظر
قطعی می رسد
جبهه ملی ایران
که در نیم قرن
اخیر بنابر
حق شناخته شده
تاریخی پرچمدار
آزادی و مردم
سالاری و
مبارز علیه استبداد و
استکبار بوده
است نظر
راهبردی تحقق
مطلوب (تحول)
تاریخی کشور
را
با توجه
ویژه به
(تغییرات) در
حال تکوین
مطرح سازد و
پارهای از
اصول رهیافتی
شاید به صورت
زیرین باشد:
د- پارهای
از اصول
راهبردی:
1- پایان
ساختارشکنی
حکومتی و
ایجاد فضای
مطلوب
ساختارسازی
مردمی و ملی
2- تغییر یا
تجدیدنظر
قانون اساسی
تا امور کشور در
مسئولیت قدرت
اجرایی قرار
گیرد.
3- انتخاب
رئیس قوه اجرایی
و مجلس بدون
نظارت
استصوابی و
جناحی صورت
پذیرد.
4- چهره های
بدون جاذبه و
گرایش مردمی
حاکمیت به سایه
رانده شوند.
5- مبارزه
واقعی و سریع
با فساد و
مفسد به گونهای
علنی.
6- مامورین
از دخالت
ناموجه در
امور شخصیه
مردم برکنار
گردند.
7- دیوار
(خودی و غیرخودی)
شکسته شود.
8- موازین
حقوق مدنی
جایگزین غالب
احکام شرعی گردد
و دادگاههای
انقلاب ملغی
گردند.
9- علاج
سریع بیماری و
ندانم کاری
اقتصاد کشور توسط
کاردانانی بی
طرف.
10- تجدیدنظر
علمی در اصول
متناسب با
شرایط زمان در
موارد مهم از
(ژئوپلیتیک و
ژئواستراتژیک)
برای تدوین
استراتژی ملی
11- جهت گیری
مثبت در راه
خواسته های بر
حق مردمی به
ویژه جوانان
کشور
12- طرحی
فوری برای
رجعت و رفت و
آمد ایرانیان
مهاجر
13- تعیین
سریع و کارآمد
هیات آگاه و
مورد اعتماد برای
حل اختلاف با
آمریکا
در خاتمه و
در صورت اقتضا
ترتیب بحث
کارشناسانه
توسط
برگزیدگانی
از مقامات معتبر
(روحانی و ملی)
با توجه به
تغییرات جاری در
تحولات داخلی
– خارجی کشور. بهویژه
تناقض مطرح در
(جمهوری و
اسلامی) و
(اتحاد ملی و
انسجام اسلامی)
زیرا در منشور
جبههی ملی
(جمهوری
پارلمانی) و
(جدایی دین از حکومت) مطرح
می باشد.
از دیرپای
تاریخ تا
روزگار دیروز
هرگز به
خود نبودیم ای وای من از
امروز