جنگ اسرائيل و حماس!؟
اميرهوشنگ آريان پور
نيروهاي نظامي اسرائيل قبل از حملات هوايي خود به سرزمين نوار غزه در شب شنبه ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، از طريق راديو هاي خود حمله قريب الوقوع هوايي خود را باطلاع شهروندان فلسطيني نوار غزه مي رساند؛ به اينترتيب هدف اسرائيل جلوگيري از کشتار شهروندان سويل فلسطيني که در مجاورت ساختمانهايي که بوسيله جنگجويان حماس اشغال شده زندگي مي کردند بود. البته با اعلام اين حمله قريب الوقوع عده زيادي از رزمندگان حماس نيز موفق به نجات خود شدند.
بر مبناي آمار در سه سال گذشته بالغ بر ۶۴۶۵ موشک قسام * از نوار غزه بسوي
مناطق اسرائيل نشين که در محدوده کمتر از۲۰ کيلومتري نوار غزه قرار دارند پرتاب
شده است .
جنگجويان حماس مخصوصاً در ساختمانهايي اقامت دارند که درداخل مراکز مسکوني و
پر جمعيت قرار گرفته اند. هدف حماس از انتخاب اين محل ها به دو علت است:
علت اول مصون ماندن از بمباران هوايي اسرائيلي ها وجلوگيري از نابودي انبارهاي
مهماتشان است.
علت دوم : در صوررت بمباران اسرائيلي ها و قتل عام غير نظاميان فلسطيني خاصه
کودکان، کسب دلسوزي کشور هاي جهان و پشتيباني بيشتر سازمانهاي حقوق بشر و
سازمان ملل و درنتيجه محکوم کردن کشور اسرائيل است.
برداشت گروه زيادي از مردم جهان چنين است: مهمتر از کشتن اسرائيليها، براي
ليدر هاي حماس کشته شدن مردم فلسطين است تا از کشتار مردمش به بهترين وجهي بهره
برداري کند.
هدف اسرائيل از مبارزات خود عليه حماس و ساير گروه هايي که عليه اسرائيل
مبارزه مي کنند، برقراري صلح در نوار غزه و ساحل غربي رود اردن و ايجاد آرامش و
بهبود روابط حسنه با فلسطيني ها است. به اين علت بود که در سال ۲۰۰۵ اسرائيل
نيروهاي خود را از نوار غزه خالي نمود و بر خلاف سايرکشورهايي که در گذشته
فلسطين را در تصرف خود داشتند، چون: ترکها، انگليسي ها، مصري ها و اردني ها که
در هيچ هنگامي به فلسطيني ها اختيار در دست گرفتن اداره امور و خود کفائي نداده
بودند، اسرائيل چنين اختياري را به آنها داد.
در عين حال که اسرائيل مي خواهد بهر طريقي که ممکن است جلوي مخاصمات و کشت و
کشتار گرفته شده، و صلح دائم برقرار گردد؛ ولي از موشک باران هاي حماس که در سه
سال گذشته بطور روزمره برقرار بوده و نگران حال افراد اسرائيلي که دائماً در
حال ترس بسر ميبرند مي باشد . لذا مقامات اسرائيلي اظهار کرده اند که اجباراً
براي جلوگيري ازپرتاب موشک هاي حماس، حملات هوايي خود را شروع کرده است.
بنابراين همانگونه که هدف حماس نابودي کامل کشور اسرائيل و راندن همه
اسرائيليها از آن سرزمين است، هدف اسرائيل نيز نابودي حماس و باقي ماندن در آن
سرزمين و يا بقول خودشان سرزمين موعود است!
از بدو انتخاب سازمان حماس از طريق راي آزاد مردم فلسطين براي اداره امور
فلسطيني ها، کشور آمريکا انتخاب حماس را غير قانوني تلقي کرده و از اسرائيليها
خواست که تحريم شديد اقتصادي عليه فلسطيني ها را شروع کند.
بوش رئيس جمهور آمريکا در ۸ سال گذشته کليه عمليات نظامي اسرائيل را عليه
فلسطيني ها تائيد و پشتيباني کرده است. ضمن اينکه در اين ۸ سال گذشته پيشرفته
ترين سلاح را در اختيار آنها قرار داده است.
در تاريخ شنبه ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸اسرائيل حملات هوايي خود را عليه هدفهاي زيادي در
نوار غزه شروع و تا اين تاريخ پرواز هواپيما هاي بمب افکن اسرائيلي بالغ بر ۸۵۰
سورتي بوده است در حاليکه پرتاب موشک هاي حماس در همان مدت حدود ۵۰۰ بوده است.
و فقط تنها در يکروز هواپيما هاي اسرائيلي بالغ بر يکصد تن بمب بر نوار غزه
ريختند.
کشته شدگان از سال ۲۰۰۱ الي ۲۰۰۹
سال فلسطيني اسرائيلي
۲۰۰۰ ۲۷۹ ۴۱
۲۰۰۱ ۴۶۹ ۱۹۱
۲۰۰۲ ۱۰۳۲ ۴۲۱
۲۰۰۳ ۵۸۸ ۱۸۵
۲۰۰۴ ۸۲۸ ۱۰۸
۲۰۰۵ ۲۱۶ ۴۸
۲۰۰۶ ۶۷۸ ۲۵
۲۰۰۷ ۳۹۶ ۱۳
۲۰۰۸ ۶۲۵ ۶
تعداد کل کشته شدگان در ۸ سال گذشته:
فلسطيني ۴۴۸۶ ( ۸۴۲ نفر از آنها کودکان)
اسرائيلي ۱۰۳۲ (۱۲۶ نفر از آنها کودکان)
تعداد زخمي ها در سه سال گذشته
فلسطيني- ۶۲۹۷ ( ۸۶۴ نفر از کودکان زخمي شده اند)
اسرائيلي- ۱۱۸۳ ( ۱۴ نفر از کودکان زخمي شده اند)
لازم است گفته شود که تعداد کشته شدگان نيروهاي نظامي اسرائيل پس از ورود به
نوار غزه تا ديروز جمعاً ۷ نفر بوده است که ۴ نفر آنها با گلوله خود نظاميان
اسرائيل کشته شده اند.
روبرت فيسك در روزنامه اينديپندنت چاپ لندن روز ۲۹ دسامبر ۲۰۰۸ نوشته است:
انقدر به کشتاردر خاور ميانه عادت کرده ايم که ديگر به آن توجهي نمي کنيم.
اما واکنش پرزيدنت بوش و
گوردون براون نخست وزير انگليس در مورد اسرائيل و فلسطين چنان است که در چند
دهه گذشته بوده و تغييري نکرده است. اين واکنش چنين است:
" اعراب هر راهي براي مبارزه با مخالفان خود انتخاب کنند، غرب طرف اسرائيل را
خواهد گرفت"؟!
غربيها گمان مي کنند که فلسطينيان و اسرائيليها هر دو از نيروي برابر و سلاح
پيشرفته چون هواپيماهاي اف ۱۶ و اف ۱۸ و تانک هاي مرکاوا و توپخانه قدرتمند
برخوردارند؟!
در ۸ سال گذشته راکت هاي دست ساخت و بدون سيستم هدايت شونده و هدف گيري حماس
تنها ۲۰ اسرائيلي را به قتل رسانده است؛ اما يک حمله هوايي يکروزه اسرائيل بالغ
بر ۳۰۰ فلسطيني را به قتل رسانده است.
در عين حال که ما خواهان امنيت اسرائيل مي شويم، اما نسبت به اين کشتار عظيم و
بيش از حد و نا متناسب اسرائيل بي اعتنا مانده ايم.
آمريکا هواپيما هاي اف ۱۴ و موشک هاي قدرتمند که مجهز به سيستم هاي هدايت
شونده اند در اختيار اسرائيل گذاشته است، و سپس آقاي بوش از اسرائيل تمنا مي
کند در استفاده از آنها عليه فلسطيني ها مضايقه بخرج دهد! و دولت جمهوري اسلامي
را که ممکن است در ساختن موشک هاي دست ساز القسام به حماس کمک مي کند مقصر اصلي
در اين جنگ نابرابر قلمداد مي کند؟!
بزبان ساده تر مي توان بيان کرد که آمريکا مي تواند هر نوع سلاح پيشرفته اي را
به اسرائيل بدهد، ولي کشور هاي ديگر حق ندارند به فلسطيني ها بخاطر دفاع از
سرزمين خود و روبرو شدن با دشمن متجاوزي که ده ها سال است کليه حق و حقوق مردم
فلسطين را بزور غصب کرده اند هيچ نوع سلاحي را بدهند؟!
چون بيشتر کشته شدگان در اين سه سال اخير اعضاي سازمان حماس و به گفته آمريکا
و اسرائيل تروريست هاي حماس مي باشند، آمريکا و اسرائيل انتظار دارند ليدر هاي
حماس ابراز کنند که بهتر است ما هرچه زودتر اسرائيل را برسميت شناخته و با دولت
موقت فلسطين همراه شده، سلاح خود را بزمين گذارده و دعا کنند که اسرائيلي ها
آنها را براي مدت نامعلومي زنداني کنند. و سپس فلسطيني ها از يک فرايند صلح از
نوع آمريکايي در خاور ميانه حمايت کنند.!؟
لابد پس از اين همه کشتار و دربدري و سختي و مشقت هائي که در چند دهه گذشته
توسط اسرائيليها برسر فلسطينيها و خاصه رزمندگان حماس آمده است؛ مقامات
اسرائيلي انتظار دارند که اعضاي حماس در مقابل آنها زانو زده و طلب بخشش کرده و
اظهار عجز کنند؛ و البته اگر حماسي ها از اينکار خودداري نمودند، در انصورت
اسرائيل آنها را خرد و نابود خواهد نمود!؟
بنا برگزارش روزنامه واشنگتن پست روز پنجشنبه ۸ ژانويه: ماموران سازمان صليب
سرخ جهاني مستقر در نوار غزه، شکايت کرده اند که نظاميان اسرائيلي اجازه حرکت و
ورود آمبولانسهاي صليب سرخ را به نقاطي که بوسيله بمباران هواپيما ها و گلوله
توپ تانک ها و موشکهاي اسرائيلي در نوار غزه ويران شده بودند تا روز چهارشنبه
نداده و بالاخره پس از کوشش فراوان در روز چهارشنبه به آمبولانس ها اجازه ورود
به بخشي از نوار غزه داده مي شود. ماموران صليب سرخ در يک ساختمان با ۱۵ جسد از
کشته شدگان و در کنار آنها با تعدادي ازکودکاني که بعلت زخمي شدن و بي غذائي در
حال مرگ بودند روبرو مي شوند.
در گوشه اي ديگر از نوار غزه ماموران صليب سرخ وهلال ماه فلسطيني در ساختماني
با جسد ۱۲ زن و بدن نيمه جان ۴ کودک روبرو شده اند.
باوجودآنکه نظاميان اسرائيلي از روز شروع بمباران نوار غزه اجازه ورود مقداري
محدود مواد خوراکي و دارو را صادر کرده اند، ولي گروه هاي امداد حاضر در نوار
غزه ورود اين مقدار مواد را کافي ندانسته واعلام کرده اند که هرروز اوضاع بغرنج
تر و بدتر از روز قبل شده است. ضمناً اظهار کرده اند که بالغ بر يک ميليون
ازساکنان نوار غزه فاقد نيروي برق و ۸۰۰ هزارنفر فاقد آب و کمبود مواد غذايي و
داروهاي اوليه مورد نيازهزاران تن زخمي در بيمارستانها بسيار محسوس است.
سازمانهاي بيطرف بين المللي گزارش داده اند که نظاميان اسرائيل کليه قوانين
مصوبه پيمان نامه ژنو رادر مورد بمباران مناطق مسکوني غير نظاميان،ونجات زنان و
کودکان از زير آوار، رساندن زخميها به بيمارستان و غيره را زير پا گذاشته است.
قابل ذکر است که در آمد سرانه يا GNP اسرائيليها بالغ بر ۱۶ هزار دلار و از آن
فلسطيني ها حدود ۶۰۰ الي ۷۰۰ دلار است. ضمن اينکه از چهار بخش سرزمينهاي
فلسطيني ها يک بخش در نوار غزه و سه بخش در ساحل غربي رودن اردن قرار گرفته
است. اين چهار بخش فاقد ارتباط زميني هوايي و دريايي با يکديگر بوده و
نيازمنديهاي حياتي آنها از جمله: تامين آب براي نوشيدن و کشاورزي، نيروي برق،
بيمارستانها و سازمانهاي درماني، مراکز آموزشي، تامين سوخت، اداره امور بندري و
گمرکي، کنترل اياب و ذهاب شهروندان فلسطيني در داخل سرزمين هاي خود، کنترل کليه
مواد وارده و صادره فلسطين و غيره و غيره تمام و کمال در اختيار اسرائيليها
است.
اگر روزي در اين منطقه صلحي برقرار شود، و فلسطيني ها و کشورهاي عربي کشور
اسرائيل را برسميت بشناسند؛ کشور چهار پاره فلسطين که همه چيزش در اختيار
اسرائيل است چگونه خواهد توانست بعنوان يک کشور آزاد به حيات خود ادامه دهد!؟
با امضاي يک کاغذ پاره اي که با دخالت آمريکا و انگليس و ساير کشورهاي غربي،
ممکن است موقتاً صلحي در خاور ميانه برقرار گردد، ولي اين صلح نمي تواند براي
هميشه پا بر جا باشد، مگر ترتيبي داده شود که فلسطينيها از همان حق و حقوقي که
افراد اسرائيلي برخوردارند، بگونه مساوي برخوردار شوند.
بنظر من تنها يک راه براي برقراري صلح دائمي در سرزمين فلسطين وجود دارد، و آن
کشيدن خط بطلان بر روي اشتباه مهلکي است که در سال ۱۹۲۲ مقامات انگليسي به عمد
مرتکب شدند. چگونه است آن حکايت:
در سال ۱۹۲۲ بريتانياي کبير موافقت خود را در مورد تشکيل کشور تحت الحمايه اي
بنام " ماوراء اردن" اعلام نمود و سه چهارم سرزمين فلسطين را در اختيار فردي از
اهالي حجاز ( درعربستان سعودي) بنام عبدالله قرار داد!
در سال ۱۹۴۷ پرونده مربوط به يهوديان ساکن فلسطين از طريق مقامات انگليسي در
اختيار سازمان ملل تازه تاسيس شده قرار گرفت. سازمان ملل طي تصويبنامه شماره
(۱۸۱ GA) پيشنهاد تشکيل کشور اسرائيل و کشور فلسطين را مورد تائيد قرار داد.
در آن هنگام کمتر از نيمي از باقيمانده سرزمين فلسطين متعلق به مردم فلسطين با
جمعيتي بالغ بر يک ميليون دويست هزار نفر و کمتر از نيم ديگرش دولتي و فقط ۸
درصد از زمينها بوسيله يهوديان با جمعيتي برابر با ۶۰۰ هزار نفر خريداري شده
بود.
سازمان ملل تصميم داشت اين سرزمين را به دوقسمت تقسيم کرده، و در هر کجا که
اکثريت مردم را فلسطيني ها يا يهوديان تشکيل مي دهند، آن مناطق را برآن مبنا در
اختيارشان بگذارند و دو کشور بدون مرزهاي بسته باشند ( مشابه دوک نشينهاي
موناکو و ليختنشتاين در اروپا). ضمناً در نظر گرفته شده بود که اورشليم و حومه
آن به صورت يک منطقه بين المللي و خارج از مالکيت يکي از اين دو کشور در آيد.
مقامات اسرائيلي تصميم سازمان ملل را قبول کردند. ولي کشورهاي عربي زير بار
نرفتند، و متاسفانه هريک ساز خود را مي زدند! سازمان اتحاديه عرب به تحريک حاج
امين الحسيني ( مفتي فلسطين)عليه يهوديان اعلان جنگ صادر نمود تا آنها را از
سرزمين فلسطين خارج کند. امير عبدالله پادشاه ماوراء اردن محرمانه با مقامات
يهودي مسئول( خانم گلدا ماير) تماس گرفته و خواستار شد که در مقابل واگذاري همه
سرزمينهاي کرانه باختري رود اردن ( West Bank ) به کشورش، او ترتيبي خواهد داد
که هيچوقت کشور فلسطين تشکيل نشود. يعني در نتيجه خيانت ملک عبدالله حجازي و
ساخت و پاخت با يهوديان شانس تشکيل کشور فلسطين از ميان رفت.
اگر انگليسي ها توانستند يک فرد حجازي را پادشاه سرزمين فلسطين کرده وآنرا
ماوراء اردن که بعد ها تبديل به اردن هاشمي گرديد بخوانند! پس مي توان براي رفع
مشکل عظيم خاورميانه که بالغ بر پنج دهه ادامه داشته است، نوه عبدالله را که
فعلاً پادشاه اردن است با عزت و احترام وبا تعهد به تامين زندگي اشرافيش بگونه
مادام العمراز پادشاهي کشور اردن برکنار کرده و آن کشور را در اختيار فلسطيني
ها ي نوار غزه و سه بخش ساحل غربي قرارداده ، تا بکمک شهروندان اردني که در اصل
همه آنها فلسطيني بوده اند، از طريق راي آزاد، نوع حکومت خود را انتخاب و
کشورشان را بنام فلسطين بخوانند. و برابر پيشنهاد قبلي سازمان ملل اورشليم و
حومه آن به صورت يک منطقه بين المللي و خارج از مالکيت کشور اسرائيل و فلسطين
در آيد.
اميرهوشنگ آريان پور پنجشنبه ۸ ژانويه ۲۰۰۹
-----------------------------------------
*- پانويس
اطلاعات مختصري در مورد موشک هاي القسام يا Qassam
اين موشک ها بنام عزالدين القسام شخصي که در سالهاي ۱۹۳۰ يکي از ليدر هاي
فلسطيني بود نام گذاري شده است.
اولين موشک قسام بوسيله دو فلسطيني بنام هاي محمد خالد و نيدا فتحي در اکتبر
۲۰۰۱
ساخته شد و در ۱۰ فوريه ۲۰۰۲ اولين پرتاب عليه اسرائيل انجام گرفت.
در سال ۲۰۰۸ به تنهايي بالغ بر ۱۷۵۰ موشک به شهرهاي اسرائيلي پرتاب شدند.
تا پايان سال ۲۰۰۸ جمعا! ۱۵ اسرائيلي در اثر برخورد موشک قسام کشته شدند.
تا اين تاريخ سه نوع از اين موشک در کارگاه هاي نوار غزه با استفاده از حد اقل
ابزار و وسايل کارگاهي ساخته شده اند: ( دستگاه جوشکاري، دريل و ماشين تراش
ساده)
قسام شماره يک: طول ۷۹ سانتيمتر، قطر ۶ سانتيمتر،وزن ۵/۵ کيلوگرم، مواد منفجره
نيم کيلو گرم حد اکثر مسافت پرواز ۳ کيلو متر.
قسام شماره ۲: طول ۱۸۰ سانتيمتر، قطر ۱۵ سانتيمتر، وزن ۳۲ کيلوگرم، مواد
منفجره ۵ الي ۷ کيلو گرم، حداکثر مسافت پرواز ۸ – ۱۰ کيلومتر.
قسام شماره ۳: طول ۲۰۰ سانتيمتر، قطر ۱۷ سانتيمتر، وزن ۹۰ کيلو گرم، مواد
منفجره ۱۰ کيلوگرم، حد اکثر مسافت پرواز ۱۰ کيلومتر.
مواد سوخت پروازي اين موشکها مخلوطي از شکر و کود شيميائي از نوع نيترات
پتاسيوم Potassium Nitrate و مواد منفجره آن تي- ان- تي و مخلوط کود شيميايي
Urea Nitrate است.
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .