شنبه ۱۹م بهمن ۱۳۸۷

 

تنها گذاشتن دانشجویان یک بی اخلاقی سیاسی است؛

 اشکان رضوی

 

چندی است که شتاب گرفتن مبارزات دانشجویی در فضای استبداد زده کشور خواب قدرتمداران را آشفته نموده و تلاش دارند تا با غیر قانونی اعلام نمودن تشکلهای دانشجویی شرایط را به گونه ای پیش برند که زین پس اگر دانشجویان خواستند حتا اعتراضی هر چند کوچک صنفی دشته باشند نگاهی به دوسیه خود بیاندازند و ببینند که می توانند مشروعیت از حاکمان برای بیان خواستهای به حق خود کسب نمایند یا نه .

و این توهم نشستگان بر کرسی حکمرانی چنان در ذهن آنان به یقین مبدل گشته که از صدور بیانیه و اعلامیه نیز برای غیر قانونی نشان دادن جنبش دانشجویی هیچ ابایی ندارند.

جنبش دانشجویی و دفتر تحکیم وحدت این روزها با یک خردمندی و خود آگاهی که نیازمند یک جریان دانشجویی است توانسته با اعلام مواضع اصولی خود در راستای خواسته های به حق نه تنها دانشجویان بلکه احاد ملت ایران گام برداشته و شرایطی را به وجود آورد که دوباره امید ها را به نیروهای مبارز و آزادیخواه و خصوصا جوانان و دانشجویان باز گرداند. و این یک تحول بسیار بزرگ در پروسه فعالیت این نهاد بوده که در گذشته نه چندان دوربه علت اعتماد سوزی از جانب سوداگران قدرت در یک دوران ۸ ساله دچار سرخوردگی شده و از جایگاه اصلی خود فاصله گرفته بود.

با این شرایط اعلام حمایت بیش از ۵۰ نهاد و تشکل دانشجویی در سراسر کشور نیز برگ برنده ای بود در دستان تحکیم وحدت و جنبش دانشجویی ، تا به وزارت علوم یاد آور بشوند که چه کسی در بین جامعه دارای مشروعیت است. و اساسا مشروعیت نمی تواند بر گرفته از نهاد قدرت باشد بلکه مشروعیت ریشه در خواست ملت و بر آمده از ملت است و این اکثریت جامعه هستند که می توانند هر نهاد قدرتی را از مشروعیت ساقط سازند.

 جدای از اینکه به لحاظ قانونی نیز وزارت علوم با آن اعلامیه کذا و کمیک خود بیش از آنکه به خود وزن و وجاهت قانونی برای صدور چنین رای را بدهد آن حداقل های متصور پیرامون مشروعیت خود را نیز به باد دادو به مصداق معروف “گر خدا خواهد عدوسبب خیر شود”موجبات انسجام بیش از پیش نیروهای دانشجویی را فراهم آورد.

اما آنچه که در این بین و با توجه به جانفشانی دانشجویان که همه هست و نیست خود یعنی آینده تحصیلی را مایه این آرمان خواهی نموده اندشایان توجه می باشد این نکته است که آیا این جریان اصیل و آزادیخواه می تواند بدون حمایت گسترده نیروهای سیاسی مخالف حاکمیت و اپوزسیونی که مدعی مبارزه برای آزادی هست به راه خود ادامه دهد؟

 احزاب و سازمانهای سیاسی که تمام پویایی و شهرت سازمان مطبوع و اشخاص خود را مدیون دانشجویانی هستندکه داشته ای جز ایمان به آزادگی نداشته و گاه و بیگاه با هزینه نمودن آینده خودو حتا اندک داشته های مادی خویش بر آن می شوند تا مراسمی را بر گزار نمایند و تریبونی را در اختیار اشخاص و یا سازمانهای سیاسی قرار دهند که نظرات و آراء خود را مطرح سازندکه شاید این کمکی باشد به پروسه مبارزاتی ملت برای رسیدن به آزادی های راستین و هر آیینه نیز هر کجا نیاز بوده در صف اول مبارزه حضوری پررنگ تر از همه داشته اند ،بایسته و شایسته نیست ناسپاسی پیشه نموده و در بزنگاه هایی که دانشجویان نیازمند یاری هستند دست روی دست گذاشته و شاهد آن باشیم که دانشجویان به تنهایی بدوش کشنده بار مبارزات ضد استبدادی باشند.

که به تصور من اگر چنین نگاهی یعنی اینکه دانشجویان نقش سربازان پیاده را برای نیروهای سیاسی باید بازی کنندوجود داشته باشد خیانت بسیار بزرگ و نابخشودنی خواهد بود که این رفتار زشت و ضد اخلاقی ژنرالهای متوهم بیرون از میدان نبرد هرگز از اذهان دانشجویان و ملت ایران پاک نخواهد شد.

و اما در این بین آنچه که مسئولیت سازمانهای سیاسی را بیش از پیش سنگین تر می کند حمایت بی دریغ از دانشجویانی است که خواستی بیش از خواستهای ملت ندارند با این تفاوت که حرکت آنان توامان با خردمندی است و نتیجه ای بهتر از حرکتهای میدانی و احساسی می تواند داشته باشد .

با این دید وبعد از رخدادهای اخیر پیرامون دفتر تحکیم وحدت و اعلام مواضع عریان و خشن دولتمرداران و پرونده سازان علیه این جریان که بی گمان نمی تواند بدون پروژه برخورد دستگیری و محرومیت از تحصیل این عزیزان باشد عده ای از سیاسیون کنار گود نشسته ما نه تنها هیچ گونه اعلام مواضعی در این زمینه نداشته اند بلکه با سکوت خود در این شرایط بس خطیر که هرلحظه امکان پیش آمدن فاجعه ای برای این جوانان می رود به گونه ای رفتار می نمایند، که این برداشت در اذهان حاکمان تداعی می شود که می توان گام به گام با جریان دانشجویی برخورد نمود بدون اینکه هزینه رویارویی با نیروهای سیاسی دیگر را پرداخت و این یعنی تنها گذاردن دانشجویان در برابر بیداد گران و پیروزی تمامیت خواهان.

که بی گمان در برگهای تاریخ مبارزاتی این ملت به ثبت خواهد رسید جدای از اینکه موجبات سلب اعتماد دانشجویان از رهبران و الیت های جامعه نیز خواهد بود همانگونه که در طی هشت سال حکومت جریان موسوم به اصلاحات این رویه ضد اخلاقی برای بهره کشی از دانشجویان در پیش گرفته شد هر چند که با هویدا شدن چهره این قدرت طلبان بی اخلاق وبا پشت نمودن جنبش دانشجویی به آنها نتیجه کردار خود را دیدند.

پس در این کارزار بی امان بر همه احزاب،سازمانها،و نیروهای سیاسی واجب خواهد بود با اعلام حمایت از جنبش دانشجویی و به ویژه در شرایط کنونی از دفتر تحکیم وحدت به زورمدران یادآور بشوند که فرزندان این آب و خاک تنها نبوده و نیستند وتحت هر شرایطی از جنبش ضد استبداد دانشجویان حمایت خواهند نمود.