بیانیه جبهه ملی ایران- اروپا

بمناسبت رویداد 21  آذرماه 1324 و ارتباط آن با رخدادهای جاری کشور

هموطنان گرامی

 

     در سوم شهریور 1320 ایران به اشغال نیروهای متفقین جنگ دوم جهانی درآمد و پس از چند سال مشکلات، مانند قحطی و تحقیر ملی بالاخره با عقد قراردادی، متفقین ملزم به خروج از ایران شدند. ولی برخلاف نیروهای غربی "ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوری سوسیالیستی" نه تنها ایران را ترک نکرد بلکه، آنطوریکه اسناد کاملا رسمی آندوره نشان میدهد بدستور شخص استالین، به رهبری محمد جعفر پیشه وری و زیر نظر کمیسارهای این ارتش  به تاسیس " فرقه دمکرات آذربایجان" پرداخت و از این راه "جمهوری دمکراتیک آذربایجان" را پایه گذاشت. اسناد بازهم آشکارا نشان میدهد که قصد استالین از این اقدام جدا کردن استان آذربایجان از ایران و الحاق آن به "جمهوری سوسیالیستی آذربایجان" بود.

    ولی سرانجام با کمک دیپلوماسی ورزیده ایران و فشار دولت آمریکا ارتش سرخ مجبور به ترک ایران شد و ارتش دولت وقت ایران آذربایجان را به اشغال خود درآورد و یکپارچگی ایران را بازگرداند. حائز توجه است که آن بخشی از "فرقه ایها" که گمان میکردند، میتوانند با کمک روسها دربرابر ارتش ایران مقاومت کرده و "جمهوری" خود را حفظ نمایند با جمله معروف کمیسار قلی اف"کسی که تو را آورده بتو میگوید برو" تازه متوجه شدند که چگونه بازیچه استالین و سیاست دیرین روسها برای رسیدن به آبهای گرم شده اند و آمال و آرزوهایشان توهماتی بیش نبوده است. براستی که بخشی از اینها در ایران ماندند، مقاومت کرده و فدا شدند وبخش دیگری پس از فرار به جمهوری آذربایجان بخاطر اعتراض به سیاستها و رفتار مسئولین شوروی، در آرزوی بازگشت به وطن به اشکال گوناگون نابود گردیدند. پیشه وری خود یکی از آنها بود.

    معدودی از فرقه ایها که تابع اوامر کارفرمایان روسی خود بودند، هنوز هم حسرت آندوره را خورده و با نادیده گرفتن حقایق آندوره کوشش میکنند سیاست و رفتار فرقه دمکرات را توجیه کرده و از این دکان ورشکسته نان بخورند. اینها بهتر همان که در باکو بمانند و کمتر در آزادکردن ایران از چنگ حاکمیت مستبد جمهوری اسلامی  توسط آذربایجانیهای وطندوست اخلال نمایند.

    هممیهنان، این یک واقعیت تلخیست که در جنبش آزادی- و دمکراسی خواهانه سبز جاری برخلاف سنتهای تاریخی، بجز چند تظاهر کوچک دانشجویی، آذربایجان نقشی ندارد. شکی نیست که این امر تک علتی نیست و جو امنیتی موجود در شهرهای بزرگ آذربایجان نقشی ایفا میکند. ولی این جو در همه شهرهای بزرگ کمابیش حاکم است و نمیتواند تنها علت آرامیهای آذربایجان باشد. جو امنیتی حاکم در مشهد و شیراز اگر بیشتر از تبریز نباشد کمتر هم نیست. شواهد آشکارا حکایت از این دارند که تبلیغات گسترده پانترکیستی که از چند سال پیش در آذربایجان آغاز گشته و تا حدی نیز از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی تحمل شده، نقش بسزایی در این بی تفاوتی آذربایجان دارد. سالها "فارسها" مسئول نارواییهای اجتماعی- فرهنگی موجود در آذربایجان معرفی شده اند. همه نارضایتیهای عمومی که در گوشه کنار کل کشور حاکم است در آذربایجان با تبلیغات و جوسازیهای گسترده که مخارجش از خارج نیز تامین شده بعنوان "ستم فارسها بر ترکها" قلمدادشده است. قومپرستی ارتجاعی و ایران ستیزی نژادی از سوی جدایی خواهان ترک مسلک جایگزین ایدئولوژی مارکسیت- لنینیست گردیده و آذربایجان ایران "جنوب" آذربایجان بزرگ بشمار آورده شده است. در پایگرفتن این ایدولوژی نمیتوان به بیتفاوتی های روشنفکران و روزنامه نگاران اپوزیسیون کم بها داد. آنها نه تنها درکنار مبارزه علیه استبداد جمهوری اسلامی به مبارزه علیه ایران ستیزی پان های گوناگون بسیار کم پرداخته اند، بلکه برعکس با بزرگ کردن "کرد" بودن فلان دانشجوی دستگیری، یا "آذربایجانی" بودن آن روزنامه نگارِ زندانی به این وضع قوام بخشیده اند.

همه این مبارزان با هرگونه تعلق قومی و فرهنگی  یک نقطه مهم اشتراک دارند و آن ایرانی بودن و مبارزه آنها برای دمکراسی و سربلندی ایران است. واین مهم را ما باید پاس داریم.

    هموطنان، هیچ ایرانی آزاده و میهندوستی نمیتواند به حقوق فرهنگی- اجتماعی همه اقوامی که کشور ایران را میسازند، بی اعتناء باشد. همزیستی و آمیزش اقوام ایرانی از دیرباز آزاد و دلبخواه بوده است و نه اجباری؛ مانند "زندان ملل روسیه تزاری"! بدیهیست که خواندن و نوشتن بزبان مادری و حفظ و گسترش ارزشهای فرهنگی قومی حق مسلم آذربایجانیها، کردها، بلوچها و مانند آنها میباشد. دولت ایران باید این حق را قانونا و عملا برسمیت بشناسد. افزون بر این اداره امور محلی هر استان نیز جزو حقوق دمکراتیک ساکنین آنجا است و میتواند از طرق"انجمنهای ایالتی و ولایتی" و یا "شوراهای استانی، شهرستانی و..." عملی گردد.

    جبهه ملی ایران همواره خواهان آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی بوده است. هموطنان متحقق کردن این هدف اساسی که همه خواستهای دمکراتیک آحاد گوناگون ملت ایران را دربر میگیرد، در شرایط کنونی جز از راه مبارزه علیه ارتجاع و استبداد جمهوری اسلامی ممکن نیست.

 

پویا و پابرجا باد مبارزات مردم ایران برای آزادی و دموکراسی

 

پاینده باد ایران

 

شورای عالی جبهه ملی ایران- اروپا

بیستم آذر 1388