سیاست سرکوب پیشگیرانه هم راه بجائی نخواهد برد

مهدی مویدزاده

 

 

دانشجویان ایران همیشه پیشگامان مبارزات آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری ملت ایران بوده اند. درنهضت ملی شدن صنعت نفت بدورانی می رسیم که بیگانگان و عوامل داخلی شان با کودتای ننگین بیست و هشت مرداد سی و دو، راه را بر پیروزی کامل ملت ایران بستند و رهبران ملت را برای سرکوب بیشتر نهضت به بیدادگاههای نظامی کشاندند. حکومت نظامی را برکشور ایران حاکم ساخنتد و دمکراسی نوپای ایران را به زنجیر کشیدند. با آغاز محاکمه دکترمحمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران نخست دانشجویان بودند که در اولین فرصت ممکن در دانشگاه تهران گرد آمدند و بانگ اعتراض خویش را بگوش جهانیان رساندند . کودتاچیان بخشم آمدند و فرمان سرکوب بیرحمانه دادند ودر پی آن سه دانشچوی دانشکده فنی دانشگاه تهران غرقه در خون به شهادت رسیدند. ازآن هنگام، شانزده آذر روز دانشجو نام گرفت. درت مام دوران خفقان محمدرضاشاهی و پس از آن در دوره استبداد دینی برآمده از انقلاب به کژراهه رفته سال پنجاه و هفت در چنین روزی فریاد آزادیخواهی دانشجویان در فضای دانشگاههای کشور طنین افکن است.
امسال از هفته ها پیش از ۱۶ آذر، حاکمیت سیاست سرکوب پیشگیرانه را درپیش گرفته است. با احضار و اخطار و گاه بازداشت دانشجویان تلاش می شود از برگذاری مراسم یادبود شهدای شانزده آذر ممانعت بعمل آید.

دانشجویان چه خواست هائی دارند؟
دانشجویان چون همه ملت ایران، آزادی می خواهند. دانشجویان، آزادی محیط آموزشی را می خواهند آزادیهای اجتماعی و فردی برآمده از اعلامیه جهانی حقوق بشررا طلب می کنند. دانشجویان می دانند آزادی حق ملت هاست و هیچ ایدئولوژی و یا قانونی نمی تواند این حق ابتدائی را از انسانها سلب نماید. آنان می دانند دانشگاهها برای هدفهائی عالی تاسیس شده اند وبرای رسیدن به آن هدفها استقلال دانشگاه باید حفظ شود. پایمال کردن استقلال دانشگاهها به بهانه های امنیتی سدی است درراه تحقق اهدافی که مراکز آموزشی برای آن بوجود آمده اند. دردانشگاهها برخورد عقاید وآراء طبیعی واجتناب ناپذیر است وبه زایش راهها و اندیشه های نوینی می انجامد.
امروز، دانشگاههای ایران دراشغال نیروهای گوناگون امنیتی است و دانشجویان تسلیم ناپذیر با دست یازیدن به انواع روشها ابداعی و گاه تجربه شده می کوشند تا خواست های بحق خویش را فریادکنند واز یمن گسترش عظیم وسایل ارتباط جمعی وپیشرفت تکنولوژی در رساندن صدای خود به جهان موفق شده اند.
درآغاز سال تحصیلی جدید هنگامیکه حاکمیت در ارزیابی به اینجارسید که تبلیغات سی ساله موثر نبوده و دگراندیشان روز به روز فزونی می یابند و بگیر و ببندها و کشتار و تجاوز نتوانسته است آزادیخواهان را از ادامه تلاش های مسالمت آمیز و پیگیر بازدارد، نغمه دیرینه ای دگرباره ساز کرد که دروس علوم انسانی دانشگاهها تحت تاثیر فرهنگ غرب است وبرای ایجاد تغییرات درهمسو باحکومت اسلامی حاکم باید تحولی بنیادی در محتوای کتاب ها و آموزش علوم انسانی پدیدآورد تادانشگاهها در راستای خواست های حکومت قرارگیرد. مردم ایران تصرف خونین دانشگاهها و سپس تعطیل دراز مدت آن را بعنوان انقلاب فرهنگی هنوز به یاد دارند. و دیده شد که نتوانست موثر باشد، آزمودن دگرباره طرحهای ناموفق نتایجی بیشتر از گذشته ببار نمی آورد . درسالهای نخست حکومت مذهب سالاران برخورد با بعضی رشته های علوم انسانی چون روانشناسی و رشته هایی از علوم اجتماعی حتی به تعطیل آن رشته ها انجامید ولی ما در دورانی هستیم که دنیای ارتباطات همگان را از همه علوم با خبر می سازد و حذف علوم از برنامه های درسی کارساز نیست.
دانشجویان بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری بارها بصورت خود جوش، نه برنامه ریزی شده به آنچه که اتفاق افتاده اعتراض کرده اند، آنان از نسلی هستند که برنامه های آموزشی وپ رورشی آنها بانظارت شورای انقلاب فرهنگی تنظیم و با دقت و حساسیت ویژه ای اجرا شده است. از وقتی که شنیده شد انتخابات با دوره های گذشته متفاوت است دانشجویان ایران این شنیده را باورکردند و برای برگذاری انتخاباتی سالم به تلاش پرداحتند. ولی با خشونتهای شدید حکومت برخورد کردند. هجوم به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران در امیرآباد و ضرب وشتم دهها دانشجوی ساکن کوی، درآستانه انتخابات نه فقط نتوانست دانشجویان را به سکوت وادار نماید، بلکه انگیزه دیگری در توسعه اعتراضات دانشجویی شد. درسی ساله بعد از انقلاب تحولات فراوانی در حکومت ایران بوجود آمده است که دراینجا نمی توان به آن پرداخت، ولی کوتاه سخن اینکه همه نیروهای موثر در انقلاب دراولین سالها ازمراکز قدرت برکنارشدند و روحانیون در ارکان حکومتی آشکارا تصمیم گرفته و دخالت و اعمال نظر می کردند. از آغاز به کار دولت نهم حکومت روحانیان به حکومت سپاه تبدیل شده است و ترکیب نمایندگان مجلس، و رئیس جمهور و وزیران، استانداران و فرمانداران، قدرت روز افزون سپاه در مراکز اقتصادی موید این تغییر است و در تعمیم این قدرت در انتخابات اخیر فرماندهان سپاه و بسیج خواست خود را بر دیگر جناحها تحمیل کردند. رای مردم بدرستی بحساب نیامد و مشاهده شد، که میزان رای مردم نیست و صاحبان قدرت نتیجه را رقم میزنند. در این انتخابات دانشجویان از ویژگیهای قدرت حاکم درایران مطلع بودند اما با شوق و شور بسیار به استقبال انتخابات آمدند تا شاید تغییری حاصل شود، اما اعلام نتایج آنان را بهت زده کرد. و هنگامیکه در جستجوی آراء یعنی حقوق شهروندی خود بودند پاسخی جز برخوردهای خشونت آمیز دریافت نکردند.
نگاهی به جامعه دانشجویان امروز بیان کننده اینست که دانشجویان ایران روز به روز آگاهتر با مسائل اجتماعی برخورد می کنند. در میان دانشجویان اندیشه های متفاوتی وجود دارد پلورالیسم (کثرت گرائی) که از مظاهر جامعه دموکراتیک است از سوی اکثر دانشجویان قبول شده و به ندرت گروههای کوچکی با نگرش پلورالیستی به مخالفت برمی خیزند. می توان دید که دردانشگاهها با همه جو خفقانی که می خواهند برآن حاکم کنند دمکراسی تمرین می شود. حتی دیده می شود برخی از دانشجویان بسیجی خلاف توصیه هایی که به آنها برای درکنترل درآوردن مراکز آموزشی می شود متاثر از جمع دانشجویان رفتاری دیگر دارند .
مدیریت دانشگاهها به روش استبدادی حاکم در کشور به شدت با دگر اندیشی مقابله می کنند، اما ضرورت انکار ناپذیر اجتماعی در مواردی راه بر آنها می بندد. ازشروع سال تحصیلی جدید روزانه دانشجویان دریک یا چند مرکز آموزشی عدم مقبولیت دولت برآمده از انتخابات ساختگی خرداد ۸۸ را فریاد می کنند. این اعتراض ها در اکثر دانشگاههای دولتی و یا آزاد با اینکه بیش از دو ماه از شروع کلاسهای درس گذشته است، همچنان ادامه دارد.
بازداشت ها، اخراج و محرومیت از تحصیل هم تا کنون بی اثر بوده است. صدها دختر و پسر دانشجو بازداشت و شکنجه های روحی و جسمی را در زندانهائی چون کهریزک که بعلت انتشار فجایع انجام شده درآن تعطیل شده است را تحمل کرده و هنوز براندیشه های خویش پای دارند. دانشجویان برآنند تا درشانزدهم آذر امسال هم یادشهدای دانشجو را گرامی دارند. این روز می تواند روز پیوند دانشجویان آزادیخواه با هرا ندیشه و دیدگاهی باشد. نخستین گام برای حرکت بسوی جامعه ای مترقی و درحال پیشرفت را در دل بستن به وجوه اشتراک می توان یافت. برای رسیدن به جامعه ای مستقل و آزاد هماهنگی در آرمانهای انسانی و آزادیخواهانه گامهای اولیه است. در جنبش برای آزادی انتخابات، صاحبان اندیشه های گوناگون در راه آزادی انتخابات هماهنگ شدند، هرچند بسیار هزینه دادند اما امید را که از جامعه رخت بربسته بود دگر بار زنده کردند و امروز آزادی خجسته کلامی است که برای تحقق آن باید درکنار هم بود چون اگر آزادی نباشد حقوق مسلم انسانها مفهوم و معنای خویش را از دست می دهد . تجربه جنبش سبز می تواند پیوند دانشجویان را پیرامون یک خواست مشترک که همان آزادی است، استوار کند. شانزده آذر ۱۳۳۲ یادآور مبارزات نهضت ملی ایران علیه استبداد است. و امروز نیز ملت ما استبداد را در همه جنبه های فردی و اجتماعی احساس می کند. پیوستگی دانشجویان در شانزده آذر امسال حرکت بسوی دموکراسی را امکان پذیر تر خواهد ساخت.

مهدی مویدزاده، دوازدهم آذر ماه ۱۳۸۸