تحلیل نهضت آزادی ایران از سیاستهای امنیتی دولت نهم


در روز جمعه 27 اردیبهشت ماه 1387 ، همزمان با چهل و هفتمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی ایران، ماموران امنیتی در مورد حضور اعضای این حزب بر مزار یكی از بنیانگذاران آن كارشكنی كردند.


نیروهای امنیتی ـ كه احتمالاً به مدد شنودهای غیر مجاز اعضای نهضت كشف! كرده بودند كه بنابر تصمیم دفتر سیاسی نهضت، برای پرهیز از هرگونه درگیری و خشونت، قرار شده است كه تنها معدودی از مسئولان و اعضا با حضور بر مزار آیت الله طالقانی و خواندن قرآن، با روش و منش و آرمانهای بنیانگذاران این حزب تجدید پیمان كنند ـ از نخستین ساعات بامداد جمعه، با حضور در محل، مانع حضور دوستان و همرزمان آیت الله طالقانی بر مزار ایشان می‌شدند.


همانگونه كه در اخبار رسانه های مستقل نیز انتشار یافت، این جلوگیری گاهی به خشونت و اهانت می‌گرایید و برخی از اعضای نهضت آزادی مورد ضرب و شتم و هتاكی ماموران قرار گرفتند.


البته، برای نهضت آزادی ایران ـ كه چهل و هفت سال از تاسیس آن بوسیله رادمردانی چون مهدی بازرگان، یداله‌ سحابی و سیدمحمود طالقانی، در ایران و سپس تأسیس شاخه‌های آن با همت مصطفی چمران و علی شریعتی در خارج از كشور، می‌گذرد چنین برخوردهایی تازگی ندارد.


در دوران ستمشاهی، ماموران ساواك بارها مانع حضور مبارزان ملی بر مزار دكتر محمد مصدق می‌شدند. در یكی از نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز، هنگامی كه اعضای نهضت بر مزار آیت الله طالقانی حضور یافته بودند، مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار گرفتند و حتی در بیابانهای اطراف كهریزك صحنه های اعدام انقلابی!! ایشان به نمایش گذاشته شد.


آخرین مورد پیشین، در فروردین ماه گذشته رخداد كه ماموران برای برگزاری مراسم سالگرد درگذشت دكتر یدالله سحابی در آرامگاه امامزاده عبدالله محدودیت ایجاد كردند. گویا محدودیتها و فشارهای امنیتی بر اعضای این حزب حتی با درگذشت آنان نیز پایان نمی یابد و قدرت‌مداران حتی از جسد مبارزان آزادی نیز در هراسند.


متأسفانه، نیروهای امنیتی بخاطر اینگونه عملكردهای نسنجیده و نابخردانه در برابر نهادهای قانونی پاسخگو نیستند تا بتوان شكایت از آنان را در آن نهادها پیگیری كرد و در حالی كه در سكوت بسیاری از مسوولان حاكمیت لبخند رضایت از این گونه رفتارها به چشم می‌خورد، چنین به نظر می‌رسد كه نه تنها در قوه مجریه، بلكه در قوای قضائیه و مقننه نیز كسی در صدد برخورد با ناقضان حقوق شهروندی نیست.


در شرایط فعلی، مهم تر از اعتراض به چنین رفتارهای نادرست بررسی و تحلیل چرایی این گونه اقدامات است تا بتوان برای تداوم فعالیت سیاسی منتقدان راهبردی كارساز در برابر تمامیت خواهان و اقتدارگرایان برگزید.


به نظر می‌رسد كه شاخه امنیتی نیروهای اقتدارگرا، با جلوگیری از برگزاری مراسم یادبود و نكوداشت بزرگان دین و سیاست در ایران و افزایش فشار بر فعالان سیاسی و اجتماعی، بیش از آنكه در فكر محدود ساختن آنان باشد در صدد رساندن این پیام به فعالان جامعه مدنی است كه آستانه تحمل حاكمیت به پایین ترین سطح ممكن رسیده است و حاكمان هیچ گونه فعالیتی را از مخالفان و منتقدان بر نمی تابند.


برخوردهای اهانت‌آمیز با جمعی از فعالان باسابقه سیاسی بر مزار آیت الله طالقانی نیز اعلام این نكته است كه حاكمان برای اجرای سیاستهای امنیتی و سیاسی خویش از شكستن هرگونه حریمی رویگردان نیستند و در سال گذشته بارها به روش‌های مختلف سعی كرده‌اند كه فعالان سیاسی و اجتماعی را متوجه این ظرایف كنند.


گویا اقتدارگرایان نتایج سیاست امنیتی رژیم پهلوی در سالهای 42 تا 55 و سیاستهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران در دهه 60 را رضایت بخش تلقی می‌كنند و امیدوارند كه با سرخوردگی و ناامید شدن جوانان فعال در عرصه سیاست از راهبردهای اصلاح طلبانه و مسالمت‌آمیز و تغییر گفتمان انتقادی مسالمت‌آمیز دگراندیشان جامعه به گفتمان غیر مسالمت آمیز، تجربیات محمد رضا پهلوی در سالهای دهه پنجاه و جمهوری اسلامی در دهه 60 را تكرار كنند.


ظاهراً اقتدارگرایان امیدوارند كه در صورت تغییر فضای برخورد میان حاكمیت و منتقدان از صحنه سیاست و مطبوعات و رقابتهای انتخاباتی به مبارزات غیر مسالمت آمیز، خواهند توانست كه با بهره گیری از توانمندی‌های فیزیكی اعتراضات را آنچنان پاسخ دهند كه تا سالها جرات ابراز هرگونه اعتراضی در جامعه باقی نماند.


سران نهضت آزادی ایران، هنگامی كه در سال 42 در بیدادگاه نظام استبداد شاهنشاهی محاكمه می‌شدند، هوشمندانه چنین آینده ای را برای رژیم سلطنتی پیش بینی كرده بودند و پس از آن كه مهندس بازرگان آشكارا به مسوولان آن رژیم هشدار داد كه " ما آخرین گروهی هستیم كه با شما به زبان قانون سخن می‌گوییم"، آیت الله طالقانی نیز با ذكر آیاتی از كلام الله مجید آنان را نسبت به فرجام گزینش چنان روشی انذار داد. " الم تر كیف فعل ربك بعاد ... و فرعون ذی الاوتاد ...."
در آن زمان، مسولان نظام شاهنشاهی نخواستند یا نتوانستند معنای پیش بینی بزرگان نهضت آزادی ایران را درك كنند و سالها بعد " جزیره ثبات" شان، بر اثر بی‌اعتنایی به آن پیش بینی، آنچنان بی‌ثبات شد که با انقلاب مردمی سال 57 فرو پاشید.


البته امروز، باتوجه به تغییر شرایط ومناسبات ملی و جهانی، باید به حاكمان یادآوری كرد كه به این امید نباشند كه ما آخرین كسانی باشیم كه به صورت مسالمت‌آمیز مبارزه می‌كنند. حتی اگر آنان فشارها را افزایش دهند، نسل جوان امروز ایران به چنان بلوغ و درك سیاسی دست یافته است كه برای آنچه میخواهد تلاش و مبارزه میکند نه برای آنچه نمیخواهد و در این راه همچنان بر ادامه فعالیت اصلاح طلبانه و مسالمت‌آمیزش پایداری خواهد ورزید و عرصه مبارزه اصلاح‌طلبانه و مسالمت‌آمیز عرصه‌ای است كه در آن اقتدارگرایان هیچ بهانه و اسلحه كارآمدی ندارند و محكوم به شكستند.


نهضت آزادی ایران

 

   

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .