نظری درباره وقایع اخیرگرجستان

دریکی دوهفته اخیر ، رویدادهای گرجستان تمام اخبار، حتی اخبار مربوط به المپیک را ، تحت الشعاع قرارداده است . دلیل آن پی آمدها واثرات درازمدتی است که منازعه ناگهانی گرجستان وروسیه برای کشورهای منطقه قفقاز ودرکل مناسبات بین المللی درپی خواهد داشت. برای درک عمق اثرات آن توجه به چند مساله ضروری می نماید .

اول اینکه ، برخلاف اکثر اخبارمنتشره توسط منابع غربی ، گرجستان آغازگر این مناقشه بوده است ونه روسیه . واکنش روسیه هم ، البته  بیش ازحد خشن وخارج ازتناسب بوده است . ظاهرا ، هر دو طرف منتظرفرصتی بودند تا با توسل به زور به تصفیه حساب باهم بپردازند . دراین میان محاسبات غلط رییس جمهوری گرجستان وانتظارات ساده لوحانه او ازهم پیمانان غربی اش سرنوشت جنگ را از ابتدا به نفع روسها تعیین کرد .

دوم اینکه ، اززمان فروپاشی اتحادشوروی سابق ، فدراسیون روسیه دچاراغتشاش وهرج ومرج داخلی شده و درصحنه بین المللی نیز قدرت واقتدارش را به تدریج ازدست داده بود . در روابطش با امریکا واتحادیه اروپا، عموما روش مماشات رادر پیش گرفته  وازتصادم جدی باانها پرهیز می کرد . درعوض، غرب نیز اینجا وآنجا امتیازاتی به او می داد ، لکن عادت کرده بود که اینکشوررا به عنوان یک قدرت بزرگ مغلوب وضعیف بشناسد و عملا هم چنین رفتاری را نسبت به اواز خود نشان می داد .   

اما، روسیه اکنون خودراتا حدی جمع وجورکرده ودرپی بازیافتن موقعیت سابق خویش است ، گواینکه این امربا سرکوب مخالفان وبه بهای ازدست رفتن نسبی آزادیهای مدنی جامه عمل پوشیده است . ازلحاظ اقتصادی ومالی نیز به یمن منابع عظیم گاز و نفتش ، اکنون روسیه به صورت غولی درصحنه جهانی عرض اندام می کند . روسیه ازلحاظ مساحت وسیعترین کشورجهان است ، درمنطقه وسیعی بین قاره های آسیا واروپا قرارگرفته ودرصورت قدرت یابی مجدد ، موازنه کنونی قوا درسطح جهانی ، یعنی دنیای تک قطبی به سرکردگی ایالات متحده را ، بدون شک دگرگون خواهدکرد .     

سوم، پیش زمینه منازعه گرجستان است که مراحل وعوامل زیررادربرداشته است :

تنگ ترشدن حلقه محاصره ناتو گرداگرد روسیه

اززمان فروپاشی اتحادشوروی ، کشورهایی که درهمسایگی بلافصل روسیه بودند و به طور سنتی مناطق تحت نفوذ آنکشوربه حساب می امدند ، یکی پس ازدیگری به منطقه نفوذ سیاسی ، نظامی واقتصادی غرب وناتوتبدیل شدند . این پروسه با اجرای انقلابات رنگارنگ آغاز و با قبول عضویت کشور مربوطه درناتو خاتمه می یافت . اوکرایین وگرجستان تازه ترین موارد ازاین دست می باشند .

درکنار ناتو ، اسراییلی ها نیز همزمان ، درمنطقه قفقاز فعالیتی پرجنب وجوش آغاز کردند . درجمهوری آذربایجان ، آنها مشارکین فنی ایالات متحده وغرب درطرحهای نفتی بوده وبه ارائه خدمات آموزشی واطلاعاتی دراین زمینه مبادرت کردند . گرچه اسراییل دارای روابط دیپلماتیک باارمنستان می باشد ، اما به دلیل روابط حسنه ارمنستان با هردو کشورایران وروسیه ، ونیز به دلیل حمایت فعال اسراییل ازسیاست دولت ترکیه دایربرانکار واقعیت قتل عام ارامنه ، اسراییلی ها موقعیتی برای فعالیت درارمنستان کسب نکردند .   

نزدیکترین حلقه ارتباطی اسراییل درقفقاز ، اما ، گرجستان است . از سال 2001 به اینطرف ، گرجستان کوشیده است تا ازطریق دو وزیر خود ، یعنی وزیردفاع و وزیر امور مهاجران واقلیتها ، که هردو به زبان عبری صحبت می کنند وتحصیل کرده اسراییل می باشند ، تجهیزات نظامی پیچیده به دست آورد ونیروهای مسلح خودرا به استاندارد نیروهای ناتو دربیآورد . طبق گزارشات ، محل آموزشها نیز درمناطق نزدیک به اُسـِتیای جنوبی بوده است . 

علاوه براین ، پاره ای ازکشورهای اروپای شرقی ، ازجمله جمهوری چک ولهستان ، با پیشنهاد استقرار پایگاههای موشکی و ضدموشکی ناتودرخاک کشورشان موافقت کرده اند . درپی وقایع اخیرگرجستان ، لهستان قرارداد استقرار چنین پایگاههایی رادرخاکش با ناتوامضا کرد . طبق اعلام مقامات لهستانی ، هدف ازاین طرح ، ایجاد "سپردفاعی" دربرابر خطرحمله ایران وکره شمالی است . اما روشن است که اینکاربرای اعلام هم بستگی با غرب ودراعتراض به اقدامات روسیه درگرجستان انجام گرفته است .

مساله انرژی ولوله های نفت وگاز

غیرازمحاصره سیاسی و نظامی ، روسیه مشمول نوعی محاصره اقتصادی نیز قرارگرفته است . لوله نفتی باکو-تفلیس- جیهان ، که نفت جمهوری آذربایجان را از راه گرجستان به بندرجیهان ترکیه برای صدور به اروپا وسایرنقاط جهان حمل می کند ، درواقع نوعی دهن کجی غرب وهم پیمانانش دربرابر روسیه بود . این طرح بدون توجه به منافع ومصالح مشروع روسیه (وایران) و با سرمایه گذاریهای عظیم کمپانی های نفتی غرب ازجمله ، بریتیش پترولیوم ، درسالهای اخیراجرا شده است . لازم به یادآوری است که این خط لوله چندروزپیش ازدرگیری جنگ بین روسیه و گرجستان توسط نیروهای حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.کا.کا.) منفجر شده بود . گرچه نیروهای روسی صدمه ای به خط لوله نفتی نزدند ، اما بریتیش پترولیوم ارسال نفت ازطریق این خطلوله را موقتا متو قف کرد . درپی این رویداد ، آذربایجان پیشنهاد روسیه مبنی برارسال نفتش ازطریق خط لوله منتهی به بندرنووُریسیسک دردریای سیاه را پذیرفت .

مساله کاسُوو

دررابطه با مساله کاسووُ ، نظرروسیه این بود که دادن استقلال به کاسوُ وُ به منزله بازکردن جعبه پاندورا خواهد بود ، زیرا مناطق جدایی طلب که تعدادشان هم کم نیست ، با استناد به سابقه کاسووُ خواستار استقلال وجدایی از کشور مادر خواهند شد .

 لکن ، کشورهای اروپایی و ایالات متحده ، بدون درنظر گرفتن نظر و موضع روسیه بر موضع خویش دایر بر شناسایی این منطقه وجدا کردن آن ازصربستان - یعنی تنها متحد روسیه دراروپا - اصرارورزیدند وبالاخره هم حرف خودرا به کرسی نشاندند . بااینکار، سابقه ای حقوقی برای جدایی یک منطقه از کشوراصلی به وجود آوردند که اکنون مورد استناد روسیه وجدایی طلبان اوسـِتیا ی جنوبی وآبخازیای گرجستان قرارگرفته است *.  

شروع وپایان منازعه  

به هرحال، درشب شروع بازیهای المپیک ، درهشتم اوت جاری، هنگامی که بسیاری ازروسای کشورها سرگرم تماشای مراسم وبازیها درپکن بودند ، نیروهای گرجی دست به حمله ای گسترده به منطقه خودمختار اوُسـِتیای جنوبی زدند . ضمن این عملیات مناطق مسکونی نیز بمباران شد ودرنتیجه آن هزاران شهروند عادی تلف ودهها هزارنفرازخانه وکاشانه خودآواره گردیدند . هدف ازاین عملیات برق آسا ، ظاهرا ابتدا برقراری مجدد سلطه گرجستان براوُستیای جنوبی وسپس تصرف آبخازیا ، منطقه جدایی طلب دیگرگرجستان ، بود . پاره ای ازتحلیلگران سیاسی براین نظرند که این اقدامات بدون آگاهی وتایید صریح یا ضمنی امریکا، ناتو واسراییل نمی توانست صورت بگیرد ، چه مدتها بود که نیروهای گرجی توسط مستشاران نظامی ناتو واسراییل تعلیم می دیدند .

این نظرهم ابراز شده است که که غرب واسراییل باآگاهی ازاینکه روسها چنین حمله ای را بدون پاسخ نخواهند گذاشت ، به این وسیله خواسته اند تا روسها را درگیر جنگی فرسایشی درمنطقه قفقاز کند تا درصورت حمله نظامی امریکا به ایران روسیه نتواند به طورموثربه کمک این کشور بشتابد .  

طبق گزارش یک منبع روسی (و.پ.س. (روزنامه ها چه می گویند؟))  تحت عنوان "ساهاکاشویلی باعمل خود طرح امریکا (برای حمله) علیه ایران را عقیم کرد" ، ازبین کلیه کشورهای منطقه ، نهایتا خاک گرجستان برای حمله به ایران درنظرگرفته شده بود ، زیرا آذربایجان با وجود دادن پایگاههای نظامی به امریکا درخاکش ، دردادن اجازه حمله ازآن پایگاهها به ایران ، دچارشک و تردید است و ارمنستان نیز به دلایل مشهود هرگز رضایت به اینکارنخواهد داد . درمقاله نظرداده شده که ساهاکاشویلی "کله شق وکوته فکر" ظاهرا نتیجه گیری کرده که اکنون که خاکش را برای حمله احتمالی به ایران دراختیارامریکا گذاشته ، هیچ کاری نیست که وی نتواند انجام دهد وغرب را درکنارخودنداشته باشد .      

لکن ، طبق گزارشی ازرویتر(21 اوت 2008) ، سفیرایالات متحده درناتو، آقای کورت وُلِکر،اعلام کرده است که ایالات متحده بطورمستمر نظرش را درمورد بحران مناطق تجزیه طلب گرجستان به اطلاع مقامات گرجی رسانده وبه آنها گفته است که این بحران راه حل نظامی ندارد وحتی درشب حمله نیروهای گرجی به ا ُسـِتیای جنوبی ، به ساهاکاشویلی هشدارداده وویرا از درگیرشدن درعملیات نظامی با روسها برحذرداشته است .

به هرحال ، تقریبا همه مفسران وصاحب نظران متفق القول اند که ساهاکاشویلی با این اقدام دست به کاربسیارنسنجیده ای زد ، به طوری که متحدان غربی اش رانیز غافلگیرکرد . روسها واکنشی سریع وخشن ازخود نشان دادند وظرف چند روز نیروهای گرجی را درسراسر مناطق اوُسـِتیای جنوبی وآبخازیا بیرون رانده ووارد خاک گرجستان شدند . دلیل وبهانه روسها برای ضدحمله گسترده وحساب شده شان این بود که براثرحملات ارتش گرجستان تعداد زیادی ازشهروندانش دراوُستیای جنوب کشته شده ونیروها گرجی درا ُســِتیای جنوبی مرتکب قتل عام مردم عادی شده اند . باید توجه داشت که بسیاری ازاهالی اوُستیای جنوبی شهروند روسیه به شمار می روند . علاوه براین ، تا پیش ازتشدید تدریجی عملیات ، طبق قرارداد آتش بسی که میان طرفین مجری بوده ، تعدادی نیروهای حافظ صلح ، مرکب ازروسها ، گرجی ها واوُسـِتیایی ها ، درمنطقه انجام وظیفه می کردند که شماری ازانها نیز، به گفته منابع روسی ، به قتل رسیده اند .  

باری ، کشورهای غربی فقط به محکوم کردن لفظی حمله متقابل روسیه و اخطارها و تهدیدات شفاهی اکتفا کردند .

همینطور، لهستان و پاره ای ازجمهوری های سابق اتجادشوروی، به ویژه جمهوری های بالتیک ، در محکوم کردن عمل روسیه به غرب پیوستند و حتی با حضورخود درتظاهرات وسیع گرجیان درتفلیس هم بستگی وحمایت خودرا ازساهاکاشویلی وتمامیت ارضی گرجستان اعلام داشتند ، ضمن اینکه درباره شروع جنگ توسط گرجستان سکوت اختیارکردند .  

 سایرجمهوری های شوروی سابق ، که اکثرشان در یک ساختارجمعی به نام مشترک المنافع جمهوری های سابق شوروی گردهم آمده اند ، عموما سکوت اختیارکردند . درپی منازعه اخیر با روسیه ، گرجستان اعلام کرد که این ساختار راترک می کند . 

همانطورکه درپیش گفته شد ، اندکی پیش ازدرگیری جنگ بین روسیه و گرجستان ، خط لوله حامل نفت آذربایجان به ترکیه توسط نیروهای حزب کارگران کردستان ترکیه منفجر شده بود . گرچه نیروهای روسی صدمه ای به خط لوله نفتی واردنیآوردند ، اما بریتیش پترولیوم ارسال نفت ازطریق این خط لوله را "تا اعاده ثبات درمنطقه" متو قف کرد .

این رویدادها نشان داد که خط لوله مزبور ازلحاظ تداوم نفت رسانی چندان هم قابل اعتماد نیست ودورزدن روسیه برای رساندن سوخت آذربایجان وجمهوری های آسیای مرکزی به اروپا بامخاطرات وریسکهای غیرقابل پیش بینیی روبروست .     

طبق گزارشات ، نیروهای روسی "پس ازانجام ماموریتشان درپس راندن نیروهای متجاوز ... " ، اکنون خاک گرجستان راترک کرده ویا درحال ترک آن هستند .

اثرات مناقشه برای کشورهای منطقه وجهان 

گرجستان

روشن است که بازنده اصلی دراین مناقشه گرجستان ورییس جمهوری جوان وغربزده آنکشوراست . گرجستان ازاین پس کشوری ناامن شناخته خواهد شد که درگیرمناقشه های حل نشده داخلی وخارجی وفاقد یک رهبری پخته وباتجربه است . همینطور، احتمال اینکه ، مناطق اوسـِتیای جنوبی وآبخازیا بازروزی به دامان کشورمادربرگردند ، بسیار ضغیف شده است . حتی قبل ازشروع جنگ ، این مناطق ازنوعی استقلال دوفاکتو درسایه حمایت مسکو یرخوردار بودند . اما ، اگرتا آنزمان امیدی به برگردندان آنان درتحت حاکمیت گرجستان بود ، اکنون دیگر این امیدها برباد داده شده است .  

گذشته ازاین ، گرجستان ، مثل بسیاری ازجمهوری های سابق شوروی ازفساد دستگاه دولتی ، نقض گسترده حقوق بشر، تبعیض قومی واجتماعی و نابسامانی اقتصادی رنج می برد . خود آقای ساهاکاشویلی متهم است که درانتخابات ریاست جمهوری سال گذشته با تقلب درآرا انتخاب شده است . پس ازانتخاب نیز اعتراضات مخالفان ومعترضین را با خشونت سرکوب کرد .

 اتحادیه اروپا ، ناتوواسراییل

ناتو تهدید کرده است که قضیه گرجستان را به همین صورت رها نخواهد کرد ودربرابرروسیه ازگرجستان وتمامیت ارضی اش دفاع ومجازاتهایی علیه روسیه اعمال خواهدکرد . اما روسیه آقای پوتین نیز ازاین تهدیدها هراسی به دل راه  نمی دهد وخود نیز اعلام کرده است که روابطش رابا ناتو به حال تعلیق درمی آورد .

آیا این بدانمعنی است که به عصر جنگ سردبرگشته ایم ؟ درحال حاضر، نمی توان به صراحت به این سوال پاسخ داد. اما یک مطلب روشن است و آن اینکه ، گرچه روسیه هنوزدربسیاری اززمینه ها ازامریکا وغرب عقب است ، اما وزنه و اقتدارش را به طورفزاینده ای برای جهانیان محسوس می گرداند وازاین به بعد ، احتمالا هیچ کشوری این واقعیت را درمحاسبات ومناسبات سیاسی خود نادیده نخواهدگرفت.

 یک قطبی شدن جهان به دنبال فروپاشی اتحادشوروی ، پی آمدهای منفی خودراآشکار ساخته و گسترده شدن بیش ازحد نیروهای نظامی غرب وبه ویژه ایالات متحده  درمنطقه خاورمیانه ، باعث ناتوانی نسبی آن در رویارویی با آنچه که تروریسم بین المللی اش می نامد ، شده است . به نظر می رسد که سیرحوادث ، جهان را به طرف چند قطبی شدن پیش می برد ودرموازنه جدید ،غیراز امریکا ، اتحادیه اروپا  وروسیه ، چین وهند نیز به عنوان قدرتهای تازه نفس اقتصادی وسیاسی نقشی خواهند داشت .     

به هرصورت ، احتمال اینکه غرب به خاطر گرجستان خطررویارویی جدی با روسیه رابرای خود خریداری کند ، بسیار اندک است . دراین رابطه ، این گفته هنری کیسینجر، وزیرخارجه سابق امریکا را نباید فراموش کرد که "قدرتهای بزرگ هرگز به خاطر هم پیمانانشان ، به ویژه اگر کشوری کوچک وکم اهمیت باشند ، دست به خودکشی نمی زنند ". 

ترکیه  

رهبران ترکیه ، ظاهرا با درک سریع تغییراوضاع واحوال ، اقداماتی را برای انطباق واحیانا تحکیم موقعیت خوددرمنطقه به عمل اورده اند. ازجمله این اقدامات پیشنهادی است برای تشکیل سازمانی دسته جمعی به نام "پیمان همکاری وامنیت قفقاز" متشکل ازکشورهای منطقه ، یعنی خودترکیه ، گرجستان ، ارمنستان ، آذربایجان وروسیه . کشورهای مذکوردرطرح پیشنهادی ، عجالتا نظری مثبت نسبت به طرح ابرازداشته اند. گرچه ، درداخل خود ترکیه نظرات متفاوتی درباره آن ابراز ودرباره توانایی آنکشوردربه تحقق رساندن چنین برنامه ای ابرازتردید می شود . به هرحال ، صرف مطرح شدن چنین طرحی را باید ازجمله پی آمدهای وقایع اخیر وتغییردرموازنه قوا درمنطقه دانست .      

ایران

ازپی آمدهای قابل پیش بینی این منازعه محدود شدن امکانات مانور و فشارغرب علیه جمهوری اسلامی است.  جمهوری اسلامی احتمالا خواهد کوشید که با اتکای بیشتربر روسیه واستفاده از شکافی که بین دو قدرت بزرگ ایجاد شده ، برای پیش بردن مواضعش ، بخصوص درموضوع بحران هسته ای ، استفاده نماید . آیا دولتمردان جمهوری اسلامی این درایت وواقع بینی را خواهند داشت که ازاوضاع واحوال جدید  برای تامین وتحکیم منافع واقعی کشور، کاهش تنش وافزایش وجهه ونفوذ ایران درمنطقه ، ونه برای پیش بردن مقاصد ماجراجویانه وبدنام کردن ایران ، بهره برداری کنند؟ بسیاربعید به نظرمی رسد .

به طوری که دربالا ملاحظه شد ، ایران به خاطر سیاستهای ماجراجویانه رهبرانش و عدم اعتمادی که چه ازطرف کشورهای منطقه وچه ازجانب قدرتهای بزرگ نسبت به آنها وجود دارد، درطرحها ی منطقه ای به بازی گرفته نمی شود . بدین ترتیب ، به جای مشارکت فعال وسازنده در طرحها وبرنامه های منطقه ای وبین المللی ، منابع وامکانات کشور درراه هدفهایی که هیچگونه ارتباطی با منافع ومصالح ایران ندارند ، به هدر می رود .

این انزوا ، غیرازبعد سیاسی وعواقب نامطلوبش ، بعد اقتصادی بسیار زیانباری نیز دربردارد . درمورد خطوط صدورنفت وگازآسیای مرکزی وحوزه دریای مازندران به اروپا لازم به تذکر است که ایران و همسایه شمالی اش ، ارمنستان ، درواقع مسیرهای مقرون به صرفه تری را - البته درصورت وجودثبات وامنیت درمنطقه می توانند ارائه نمایند ، زیرا این مسیرها کوتاه تر و کم خطرترازخط لوله فعلی است که درواقع ایران وروسیه را دورمی زند. چنین امری ، درصورت تحقق یافتن ، برای کلیه طرفهای درگیر اعم از صادرکنندگان و مصرف کنندگان ، مقرون به صرفه خواهد بود . ایران با منابع طبیعی ، انسانی ، فرهنگی واقتصادی سرشارش ، که درحدخود درطراز یک قدرت تمام عیار منطقه ای است ، می توانست با استفاده مثبت ازاوضاع واحوال مساعد تازه نقشی سازنده وتنش زدا ایفا کند وازانزوای سیاسی واقتصادی کنونی اش رهایی یابد . لکن ، افسوس که حکمرانان کشورمان ، به دلایلی که گفته شد ازایفای هرگونه نقش مثبت ، خواه به نفع مردم خود وخواه برای صلح وامنیت جهانی ، عاجزمی باشند.

 

آرسن نظریان (عضو شورایعالی جبهه ملی ایران- اروپا)

سوم شهریور 1387  برابربا  25 اوت 2008

_____________________________________

* بعدالتحریر – درهنگام زیرچاپ رفتن این مقاله ، منابع خبری اطلاع دادند که پارلمان ودولت روسیه درخواست شناسایی مناطق ا ُسـِتیای جنوب وآبخازیا را به عنوان جمهوری های مستقل پذیرفته است . ایالات متحده، ناتو واتحادیه اروپا این عمل روسیه را محکوم کردند.