سه جزیره ایرانی خلیج پارس

 
گفتگوی امیر پریزاد با مهندس کورش زعیم - دکتر هرمیداس باوند - دکتر محمد علی دادخواه و خسرو سیف


با مهندس کورش زعیم پیرامون سه جزیره ایرانی خلیج پارس

پرسش: حضور مردم در اعتراض به ادعای واهی شیخ نشین تا چه حد موثر است؟
مگر صدور قطعنامه های دولتی بسنده نیست؟

پاسخ: حضور مردم در اعتراض به گزافه گویی و رویاپردازی های شیخ نشین های امارات شاید تاثیری در سیاست اعمال فشاری که برای ایران تدارک دیده شده نداشته باشد، زیرا آنها اگر پشتیبانی و تشویق برخی قدرتهای جهانی نباشد، وارد چنین چالش خطرآفرینی نمی شوند. ولی این اعتراضات . . . نشان می دهد که مردم ایران سیاستهای نابخردانه و ضدملی و عملکردهای ضد ایرانی . . . را زیر نظر دارند و آنها را پاسخگو می شمارند. . .

پرسش: علت اینکه «گوگل» شیطنت می کند، نام خلیج فارس را تحریف می کند، در شعارهای نوروزانه به "ملت های" ایران اشاره می کند و حتی نام شما را در جستجوگر خود حذف می نماید تا دسترسی به نوشته های شما دشوار شود چیست و راهکار اعتراض کدام است؟

کورش زعیم: شما از بنگاههای اقتصادی هدفی را به جز افزایش درآمد و سودآوری انتظار نداشته باشید. در گوگل هم فقط پول حرف اول را می زند و در آنجا هر کاری را با پول می توان خرید. هستند کشورهای کوچکی که پول ملت خود را برای عقده گشایی و ارضای نیاز به هویت جویی خودشان می کنند. انگار اگر نام خلیج فارس عوض شود، آنها دارای تاریخ تمدن می شوند. همین کار را با مجله نشنال جئوگرافیک هم کردند، فیلم سیصد را ساختند، و تا هنگامی که . . . اینگونه باشد، باز هم از این کارها خوهند کرد. در دنیای سیاست کشور خودمان هم هستند گروه هایی که به علت عملکرد غلطشان . . . ، اقبالی در میان مردم ندارند و برای پنهان کردن تفاوتشان دردیدگاه و سیاستگذاری با گروه ها و شخصیت های مطرح، برای دور نگه داشتن این دیدگاهها از دسترس و دید مردم پول خرج می کنند.
توضیح ضروری : بخشی از گفتگو توسط سایت حذف شده است



 
با دکترداوود هرمیداس باوند پیرامون سه جزیره ایرانی

خلیج پارس
پرسش : پیرامون ادعای واهی شیخ نشین امارات و وظیفه نسل جوان ما روشنگری بفرمایید .

پاسخ : آنها بر مبنای یک ادعای واهی معتقدند در طول تاریخ بر این جزایر حاکمیت داشته اند !

حتی حضور آنها از دو قرن هم تجاوز نمی کند و تمام اسناد و مکاتبات نقشه های قرن نوزده در مدت یک قرن تاکید بر تعلق این جزایر به ایران هست و برای یک دوره 60 ساله اشغال غیر قانونی بوسیله یک قدرت استعماری شده بود بنام شیوخ و بعد هم همان قدرت به نمایندگی همان شیوخ که بدون اینکه مذاکرات و نتایج مذاکرات مورد انتقاد و اعتراض آنها باشد انجام گرفت تا آخرین لحظه و پس از آن بود ادعای مجعول برای مدتی آرام بود پس از پایان جنگ 8 ساله این ادعا بصورت گسترده تری مطرح شد .

نکته در خور توجه اینست که موضع گیری ای که جوامع عرب و کشورهای عربی نموده اند بدون توجه به واقعیت های تاریخی ، حقانیت حقوقی و سیاسی مسیله ، صرفا بر اساس یک موضع گیری قبیله ای حمایت خود را نسبت به ادعای مجعول شیخ نشین امارات ادامه داده اند .

حتی کشورهای اتحادیه عرب مانند موریتانی و جیبوتی یا سومالی بدون اینکه مطالعه کنند که این مسیله برای اینکه اختلاف بین ایران و انگلیس برای مدت ها مذاکراتی انجام گرفته می باید حقانیتی وجود داشته باشد که این مذاکره انجام بگیره صرفا بر اساس یک تفکر قبیله ای بدون چون و چرا با صدور قطعنامه هایی به اتفاق آرا اهتمام می ورزند .

تنها موردی که اتحادیه عرب قطعنامه ای با اتفاق آرا تصویب کرده در مورد ادعای مجعول نسبت به جزایر ایرانی بوده است .

حتی در مورد مسایل اسراییل و مسایل دیگر اینها نتوانسته اند یک همبستگی و همکاری داشته باشند در هر حال موفق نشدند اختلافات خود جوامع عرب را حل و فصل کنند . مانند اختلافاتی که امروز در سودان و سومالی و جاهای دیگر جهان عرب وجود دارد ولی

تنها موردی که توانسته اند اتفاق آرا داشته باشند در مورد جزایر ایرانی است .


و عجیب اینست که سوریه هم که از نظر نفت و کمک های مالی از سوی ایران منتفع هست و مسایل منطقه ای که ایران بار سنگینی را به جان خریده به دلیل اتخاذ مواضعی که هیچگونه ارتباطی با منافع حیاتی و اساسی ایران ندارد اما به نفع سوریه هست ، حتی سوریه هم در این رای گیری شرکت کرده و تاسف بار تر اینکه رییس جمهور عراق نیز در اجلاس اخیر ، او هم همراه و همگام با کشورهای عربی شده صرفا بخاطر مقاصد و موقعیت خاص خودش ولی در قبال این نوع موضع گیری ها متاسفانه جمهوری اسلامی صرفا با اعلامیه های بسیار بسیار ساده که بجای برخورد با دشمن عمده منطقه یا بجای برخورد به مسایل اساسی ، حتی توجه به موضوع های حاشیه می شود بسنده کرده و همین مسایل سبب شده تا شورای همکاری خلیج فارس که در جنگ هشت ساله مشارکت جدی در تجاوز عراق داشت یعنی نه تنها کمک مالی سیاسی و تبلیغاتی بلکه کمک های لجسستکی که مانند کویت که جزایر خودش را در اختیار عراق گذاشت و حتی عراق از پایگاه عربستان جزیره سیری را بمباران کرد .

از نظر حقوق بین الملل بایستی این کشورها هم در پرداخت غرامت به ما سهیم باشند اما دولت ایران با توجه به دلایلی این مسایل را مطرح نکرده که می بایست مطرح می کرده و اگر هم می خواست گذشت کند بعنوان امتیازی ، متاسفانه سبب شده که آنها موضع گستاخانه تری همواره در پیش بگیرند .

چنانکه در مورد مسیله گرفتن غرامت از عراق وقتی ما غرامتی که سبب ویرانی تلفات جانی و مالی و هزاران میلیارد خسارت وارد شده ، وقتی مطرح نکنیم امروز حکومت عراقی که مدعی هستند با ایران روابط حسنه دارد حتی درمورد عهدنامه 1975 تردید می کند و بعد هم در اتحادیه عرب برای جزایر ایرانی از اعراب پشتیبانی می کند .

بنابر این وقتی ایران حقوق مسلم خودش را مطرح نکند ، پی گیری نکند سبب می شود که دیگران جسورتر و گستاخ تر می شوند و بخصوص جو بین المللی هم که به سوی انزوا کشیدن جمهوری اسلامی هست و بسیج کشورهای عربی منطقه و دیگران هست ، مجموعه این شرایط دست به دست هم داده و آنها را بیش از پیش نسبت به ادعای مجعول خودشان بی پروا تر نموده است .



پرسش : حضور مردم در اعتراض به ادعای واهی شیخ نشین امارات تا چه حد موثر هست و آیا مگر صدورقطع نامه های دولتی بسنده نیست ؟



تمام جنبشی که در یکصد سال اخیر از انقلاب مشروطه گرفته تا به امروز در جامعه ایران انجام گرفته صرفا به خاطر حضور و مشارکت مردم در اداره امور جامعه و بخصوص در مورد تصمیم گیری هایی که با مردم و نسل موجود و آینده و تاریخ مملکت ارتباط دارد

و دولت بعنوان کارگزار مردم است ،

بنابر این اگر از سوی دولت کوتاهی ، قصوری در حفظ منافع حیاتی و اساسی و تاریخی مردم انجام گیرد بر مردم هست که با اعتراض و تظاهرات و حضور خودشان به اشکال مختلف خواه از طریق ارتباط جمعی این اعتراض و انتقاد خودشون را نسبت به نارسایی و نابسامانی و پی آمد های منفی آن ها اعلام و ابراز دارند .

وقتی وزیر خارجه ای در اجلاس اتحادیه عرب حضور پیدا می کند بعنوان ناظر که هیچ ضرورتی هم به این حضور به چشم نمی خورد و وجود نداشته و در این اجلاس دبیر کل اتحادیه عرب نسبت به جزایر ایرانی مطالبی رو اشعار می دارد و نماینده لیبی پیشنهاد ارجاع به دیوان بین المللی دادگستری می کند و نهایتا بیانیه ای برای انتقال به شورای امنیت صادر میشود که وزیر خارجه جمهوری اسلامی با سکوت خودش که از لحاظ حقوق بین الملل برخی معتقدند سکوت دال بر رضاست در آنجا ساکت می نشنید و پس ازترک آنجا ؛ 6 روز بعد در یک مصاحبه ای استدلال می کند که این جزایر جز جدا ناشدنی ایران است .

اما اثری که می باید در آن اجلاس می گذاشته ، نگذاشته است .


کسانی که مسیولیت مدیریت امور جامعه بخصوص مسیولیت سیاست خارجی کشور را دارند و ایشان ، مسیول بودند که پاسخ ادعای مجعول را بدهند و نمی کنند و اینها در خور اعتراض هست .


بنابراین تجمع ، اعتراض به نحو برخورد ناصحیح در قبال ادعای مجعولی است نسبت به منافع حیاتی و اساسی ایران و بمنظور عدم تکرار موضع گیری های مشابه چه در مورد جزایر ایرانی و چه در خصوص دریای مازندران و مسایل دیگری که در اثر قصور و کوتاهی سبب شده ادعا ها بی پروا تر نسبت به منافع حیاتی سرزمین ایران مطرح بشود .


بنابراین چنین حضوری ، اعتراضی است مسالمت آمیز وبه حق برای نسل جوان

این تنها چیزی است که در شرایط موجود می توان انجام داد .


با سپاس از شما که دیدگاه خود را بیان فرمودید .


لازم به ذکر است که بیانات ایشان پیرامون نظام حقوقی خلیج پارس ، به دلیل جامع بودن ، در مقاله دیگری به دید همگان خواهد آمد .





با دکتر محمد علی دادخواه پیرامون سه جزیره ایرانی خلیج پارس

این بار ایشان گفتگو را با پرسشی شروع نموده اند .
پرسش نخست من از مدعيان عناوين مجهول براي خليج فارس آن است كه آيا اينها در دبيرستان و دانشگاه و در طول زندگي اين خطه از دريا و خشكي را به چه نام ياد گرفته اند ؟

آيا هنگامي كه كه معلم جغرافيا به آنها درس داده است تحت كدامين نام اين منطقه را نامگذاري كرده اند.

و خود تا قبل از نگرش سياسي بر اين موضوع به عنوان ديدگاه علمي كه مبتني بر اصول قاعده ضابطه و تجزيه و تحليل منطقي است چه نامي بر آن نهاده اند فارغ از اين موضوع اگر قرار باشد كه به ميل خود عناوين را عوض كنيم چه آشفته بازاري در روابط علمي و اجتماعي جامعه رخ خواهد داد فرض كنيم از اين پس ما به ميل خود به قطب شمال نام بنهيم مثلا كشور هاي عربي آيا در ماهيت آن تغييري حاصل مي شود آنجا باز هم قطب است جز آنكه هر كس اين نامگذاري را مي شنود به خرد و فرزانگي ما خواهد خنديد و به راحتي حس خواهد كرد كه ما به هيات جغرافيا و چگونگي نامگذاري آن و سلسله مراتبي كه در طول تاريخ بشري بر آن رفته است رااز ياد برده ايم بر اين مبنا بايد ما اين ضوابط را نه از نگرش خود بلكه به پاسداري علم و احترام به واقعيت هاي تاريخي از دست ندهيم


پرسش : ديد گاه نظام بين المللي كه در جهت صلح وآرامش و قطع منازعات دولت مبادرت به قطع نامه های قانون ساز می کند ريال چیست ؟


پاسخ : بسيار پرسش ارزنده ايست كه شما مي كنيد . مي دانيد كه در نظام بين المللي ما دو نوع معاهده داريم يكي معاهده هاي قرار دادي است و ديگري معاهدات قانون ساز . حقوق بين المللي صراحتا در جلد ششم صفحه 906 به بعد به اين پرداخته است و هنگامي كه به انواع معاهدات مي پردازد معاهدات قانون ساز را هم ذكر مي كند در خصوص اين موضوع ما ميدانيم كه سازمان مبادرت به يك گروه تجسس و پژوهش دارد كه در سال 1971 بنا به اعلامي كه از ناحيه سازمان ملل به آ ن ارجاع شد مقرر شد كه در اين زمينه تحقيق بلكه تحقيقي كه به وسيله كنوانسيون وين در 23 ژوین 1971 انجام شده نشانگر آن است كه از سال 1806 همه معاهدات به همين نام persian golf و در برخي از معاهداتي كه دولت هاي عربي با يكديگر نوشتند به عنوان بحر ايران از آن ياد كردند و هيچ نام ديگري به غير از آن به چشم نمي خورد جالب آن است كه الان هم در كنوانسيون وين درسال 2006 تاييد شده است باز به همين نام برخورد مي كنيم



حتي زماني كه پرتقالي ها مبادرت به اشغال بندر عباس و جزيره قشم كرده بودند و كاملا به آن مسلط بودند و اصولا دولت مركزي چندان اختيار و اقتداري نداشت باز هم در مراوداتشان از آنجا به عنوان خليج پارس ياد كردند و در چندين معاهده كه بين امارات متحده عربي بين كويت و عمان بين پرتقالها و كشور هاي عربي بين عربستان و كشور هاي اروپايي ا نجام شد در تمام اينها ما مي بينيم كه يا نوشته persian golf يا بحر ايران خوب هيچ واقعه اي كه رخ نداده است حالا ما ناچاريم دو سيستم اظهار نظر در جلوي خودمان بگشاييم يكي سيستم شرعي يا اسلامي است بقاء كان ما الي كان يعني اگر يك بچه اي را ما امروز اسمش را گذاشتيم فرخ ، قاعدتا تا فردا هم و پس فردا هم اسمش فرخ است و اين استمرار پيدا مي كند.

از سال 1969 كه كنوانسيون وين تصويب شد و مقرر شد اختلافات مرزي حل شود كنوانسيون وين صراحتا مقرر کرد كه در اين زمينه پژوهش بكند.


و در ماده 27 كنوانسيون وين مي خوانيم كه هيچ دولتي نمي تواند با استناد مقررات داخلي خودش معاهدات جهاني را ناديده بگيرد و چون ما به اين پيوسته ايم و حتي اگر دولتي نپيوسته باشد به علت اينكه در زمره حقوق عرفي الان قيد شده است الزام آور است بر اين مبادي و كلا نظراتي كه فارغ از اين ضابطه باشد بي اعتبار است .





پرسش :علت اين كه گوگل شيطنت مي كند چيست آيا اين كار قانوني است؟


باید بگويم كه به حيثيت خود لطمه مي زندچون گوگل بايد روايتگر يك حقيقت تاريخي باشد يك واقعيت غير قابل انكار را نقل بكند گوگل مي خواهد به عنوان يك مرجع و منبعي باشد كه مردم به آن اعتماد بكنند مگر يك بار قبل از اين مردم اعتراض نكردند و آن را عوض كرد چرا مجددا اين كار را مي كند قاعدتا يا اهداف سياسي دا رد كه دور از يك مجمع علمي و مرجع دانش كه بازيچه دستان سياسي شود .

ما همواره مي گوييم كه سياست امر بسيار خبيثي است كه هر روز امكان دارد بنا به منافع و نگرش سيا ستمداران حتي سياه رو بگويد سفيد و سفيد را بگوييد سياه است آيا ما نمي بينيم بسياري از كساني كه در يك رژيم سياسي منفور هستند علي رغم اينكه در نزد افكار عمومي و وجدان بشريت آنها آدم هاي مطلوبي هستند .

گوگل متاسفانه از اين بازار آ شفته دارد يك بهره برداري سياسي را دامن مي زند و در دراز مدت به حيثيت خود لطمه مسلمي وارد خواهد كرد



فارغ از ا ين مورد من از همه كساني كه مخاطب من هستند استدعا دارم و انتظار دارم كه حتما به گوگل اعلام بكنند كه اين خلاف اصول، واقعيت و نگرش وجدان پاك علمي است. چون انكار واقعيت يك خيانت به علم است فارغ از اينكه امكان دارد منافع يك جامعه را به هدر بدهد و نهايتا به ظلم به بيداد به باطل كمك بكند. بر اين مبادي تا كنون تا آنجايي كه من اطلاع دارم بيش از 600000 نفر به گوگل اعتراض كردند.

من انتظار دارم كه اين جواناني كه دل در گرو اين سرزمين پاك اهورايي دارند از اين موضوع غفلت نورزند ضمن اينكه ديگر مرداني كه در پهنه گيتي ديگر زناني كه در ساير نقاط جهان به حقيقت به عدالت به راستي و به شرا فت علم معتقدند بايد در اين پيكار حتما همگام و همراه شوند و اعترا ض خودشان را به هر نحوي اعلام بكنند تا يك تحول اسا سي به وجود بيايد.


هر چند مي گويند

در خانه اگر كس است يك حرف بس ا ست


مگر يك بار گوگل اين آزمون را در پيش خودش ننهاد و پاسخ مردان و زناني كه به اين واقعيت تاريخي و حقيقت علمي اعتراض نكردند ؟

با اين حال من انتظار دارم كه همه كساني كه به حق و راستي معتقدند يكبار ديگر اعتراض خودشان را تجديد بكنند .

من فكر مي كنم منافع مالي و مادي از ناحيه كساني كه در اين آشفته بازار سعي مي كنند با غوغا سالاري حقيقت را پنهان بكنند در اينجا به نحوي منافع گوگل را تامين كرده اند و راه حل آن هم اين است كه از طريق علم، منطق و سايتي كه متعلق به كنوانسيون وين است پاسخ علمي آن را ارسال بكنند تا اين مساله برطرف شود.



پرسش : ادعاهاي واهي شيخ نشين امارات براي سه جزيره ايراني خليج فارس بر چه مبناست ؟


اين بر مي گردد به اختلافاتي كه سابقا دولت ايران با مصر داشت در زمان ناصر. در آنجا آمدند به مديترانه به نحوي ايران را تحت فشار بگذارند يك ادعاي واهي هم اعلام كردند همان وقت هم وقتي اسناد بين المللي طرح شد آنها از ادعاي خودشان عقب نشستند اما الان به علت موقعيتهاي خاص سياسي مثل اين كه به اين مسئله دوباره دامن مي زنند. هر چند واقعيت علمي فرق نمي كند در هر شرايطي 4=2×2 مي شود.

اعم از اينكه كسي مدعي اين امر است در موضع قدرت باشد يا در موضع وهم.

هرگز واقعيت علمي در فشار، تهاجم، غوغا سلاري و تبليغات خلاف واقع تغيير پيدا نمي كند. امكان دارد ما بتوانيم جمعي را به يك مدت اندكي بفريبيم يا اينكه جهان را در يك مدت اندكي گمراه كنيم اما حقيقت هميشه در پشت ابر پنهان نمي شود و روشن مي شود. كساني كه اين راه باطل را مي روند بهتر اين است كه براي اينكه نام نيكي از خود بر جامعه بگذارند حقيقت را اعلام بكنند و دنبال يك نام مجهول گام بر ندارند.


پرسش: چالش هاي رو در روي نسل جوان ما براي درك ميهن دوستي چيست؟


متاسفانه برخي از اهداف سياسي سعي كرد كه اين هويت را قطع بكند از سوي ديگر ما مواجه با تهاجم و حمله فرهنگ غرب هستيم. البته ما هرگز با بنيان گذاران انديشه مثل: سقراط، ارسطو، افلاطون، ارشميدوس و غيره حتي كانت و ژان ژاك روسو اختلافي نداريم چون اينها يك مبادي اصولي را بحث مي كنند كه در فرهنگ ما هم بوده است.

مثلا نمونه خيلي جالبش اين است كه در طول تاريخ ايران ، هيچ وقت برده داري وجود نداشته است در صورتي كه يوناني ها اصلا غير يوناني را بربر مي گفتند و اسفبارتر كه حتي در بين خودشان اعتقاد داشته كه اگر يك يوناني بي سواد در بين يك عالم غير يوناني قرار بگيرد بايد به يوناني بي سواد احترام بگذارند. ولي خوب ديگر اين انديشه ها در طول تاريخ از بين رفته است. هر چند منادي آن افلاطون يا ارسطو بوده باشد.

و ما مي دانيم كه در سال 1948 اعلاميه جهاني حقوق بشر كلا برده داري را به عنوان يك ارمغان بزرگ برانداخته است. در صورتيكه ما در سال 534 قبل از ميلاد در منشوري كه كوروش كبير در همين تنگه بلاغي اعلام داشته نه بعنوان يك توصيه اخلاقي بلكه به عنوان يك امر قانوني برده داري را ملغي اعلام كرده است. كه اگر اندك دقتي بشود مي بينيم حتي برده هايي كه در ديگر كشورها به بيگاري گرفته مي شدند در تخت جمشيد آمدند لوح داشته حقوق به آنها داده مي شد عين ديگر افرادي كه آزاد بودند. حتي يكي از اين برده ها زن يك شاهزاده خانمي ميشود كه اصلا آن اعتبار نمي دهد كه او برده بوده و به شخصيت و حيثيت انساني او توجه مي كند.

اين نقاط بسيار ارجمندي است كه ما بايد آن را پر رنگ كنيم و با اعلام داشتن آن نشان دهيم كه تمدن باستاني ما در چه موضعي بوده است.

متاسفانه يك خلعي بوجود آمده است بين نسل امروز و تمدن پيشين ما، اعتبار و ميراث فرهنگي ناملموسي كه ما داشتيم. بايد اين خط را پر كرد تا هركس بداندهرچقدر تاريخمان طولاني تر باشد پشتوانه ارجمندي در پشت سرمان قرار دارد كه مي تواند در جهان حرفي براي گفتن و انديشه اي براي بيان كردن داشته باشد. اين وظيفه رسالت مندان روشنفكران و كساني است كه دل در گروي اين سرزمين دارند.


پرسش: حضور مردم در اعتراض به ادعاهاي واهي شيخ نشين تا چه حد موثر است مگر صدور قطعنامه هاي دولتي بسنده نيست؟


نه، البته شرط لازم است اما كافي نيست. زيرا با توجه به روابط پيوسته ، نزديك وپيچيده ي بين دولتها كه در چارچوب نظام بين المللي اجرا و اقدام مي شود ايجاب مي كند ما قواعد بين الملل را از ياد نبريم و اين موازين غير قابل انكار را از دست ننهيم. زيرا قاعدتا پس از جنگ خانمانسوز دوم خرد جهاني به اين نتيجه رسيد كه مراجعي را براي حل مناقشات و فيصل منازعات و طرح دقيق، درست و منطقي اختلافات پايه ريزي كنند.

ما نبايد از تجربه گذشته دور شويم زيرا جامعه اي كه از تجربه ي ديگران تجربه نياموزد ديگران از رفتار او تجربه مي آموزند ما بايد با اخلاق و مستندات تاريخي در نظام جهاني كه توجه كافي به اين اسناد روا داشته اند و با عنايت به اينكه كنوانسيون تحقيق معاهده وين صرفا به درخواست سازمان ملل متحد فقط در اين رشته تحقيق كرد و حاصل بررسي و تجزيه وتحليل علمي خود را ارائه نمود از همه ي مقامات بين المللي درخواست كنيم كه نسبت به اين موضوع اعلام نظر كنند البته يك قاعده بين المللي است كه اعلام مي دارد، ارائه و شرم يعني وقتي كه در پيشگاه تاريخي ونظام بين المللي و وجدان جامعه يك حقيقت و باطل ارائه مي شود مدعيان باطل دچار شرمساري مي شدند. بي گمان پس از آن مسئوليت بين المللي به همراه چنين تصميمات ناروايي ايجاد خواهد شد. ما بايد از اين اهرم ها در جهت اصلاح چنين اعلام مجهولي بهره درست ببريم و به سازمانهاي جهاني اعلام كنيم كه مبادي، مباني ، اعلامات و اظهارات ما متكي بر كدامين اسناد است.

به ويژه آنكه قبلا مراجع بين المللي از يك سو و نگرش مراجع علمي از سوي ديگر و اعلام نظر جغرافي دانان و دانشمنداني كه حيطه كار و مسئوليت و تحقيق و رشته علمي آنان چنين بوده است كه ايجاب مي كرده است درباره اين موضوع اظهار نظر بنمايند. پشتوانه و سند كافي به عنوان منبع قابل رجوع براي ما فراهم ساخته اسن.

فرزانگي ايجاب مي كند كه اين موارد را ما مجددا اعلام كنيم و در معرض ديد جهاني قرار دهيم تا از اين پس كساني كه يا جاهلند ويا خود را به جهل مي زنند امكان ارائه چنين اسامي مجهولي را نداشته باشند. بجاست كه به اين نكته نيز توجه كنند كه حتي مديران داخلي و حكومت گران ايران حق تغيير اين موضوع را ندارند زيرا اينان وارثاني هستند كه بايد امانت داراني پاك نيت باشند كه اين ميراث فرهنگي و طبيعي را از نسل پيشين به نسل بعدي بسپارند.

هيچ انديشه اي درستي خيانت در اين واقعيت تاريخي را نخواهد پذيرفت.


پرسش : و در پایان بمانند همیشه چامه اي از شما استاد گرامی


با توجه به اينكه ايران يك واقعيت تاريخي از يك سو است و از سوي ديگر يك سرزمين خداوندي است كه در طول تاريخ به همه پناه داده است. ما مي بينيم كه هنگامي كه دانشمندان يوناني از يونان گريختند در سرزمين ساسانيان به آنها مآوا مي دهند. ما مي بينيم كه ارشميدوس به علت اينكه يك برده بوده است حق نداشت كه كار فكري بكند و فقط بايد كار يدي مي كرد بعدا يك نفر پيدا مي شود و او را آزاد مي كند تا رخصت كار فكري پيدا كند.

لذا بايد گفت ايران سرزميني است كه به همه بخشيده است لذا حق آن است كه به چنين بزرگواري ما را در حيطه اي كه طلب حق دارد ما هم همان موضوع را بخوانيم.


گر راست گويي و در بند بماني

به زان كه دروغت دهد از بند رهايي




با جناب آقای خسرو سیف پیرامون سه جزیره ایرانی خلیج پارس

پرسش : چالشهای رودروی نسل جوان ما برای درک درست میهن دوستی چیست ؟

پاسخ : با درود بر شما و جوانان میهن دوست ایران . من فکر می کنم اگر جوان های ما تاریخ گذشته را مطالعه کنند ومسلما اگر مشکلاتی ظاهر نشوند ، علاقه به میهن یک امر ذاتی است . نمیتوانیم بگوییم کسی به میهنش علاقه ندارد . من فکر می کنم همه جوانان ما میهن پرست هستند و در قبال مملکتشان احساس مسیولیت می کنند و از هنگامی که در این میهن چشم باز کردند ، گذشته گان این میهن را تحویل نسل حاضر داده اند و نسل امروز هم به نسل فردا ، بدون اینکه به میهن کوچکترین گزندی وارد شود ، تحویل خواهند داد .

یکی از پایه های اساسی این نگهداری اینست که ما بتوانیم سنت هایی را که در گذشته وجود داشته حفظ کرده یعنی با زنده داشت و برگزاری این جشن ها به حفظ آنها کوشا باشیم که این یکی از آن عوامل هست .

همانطور که شما و همه اطلاع دارند ایران قدیم در دوازده ماه خود ، دوازده جشن داشته است . مانند جشن فروردین یا تیرگان و یا مسیله آرش کمانگیر که حد مرز بین ایران و توران را معیین نموده است بعلاوه جشن های دیگر مانند نوروز و سده ، مهرگان و تمام روزهای سال در جشن و سرور و پایکوبی بوده است .

ما بایستی بپیوندیم و روزها و جشن های گذشته مان را پاس بداریم و به این ترتیب نسل گذشته ای که این میهن را به ما تحویل ما داده است ، تا حدودی راضی نگه داریم .

این یک بعد و بعد دیگر مسیله تمامیت ارضی ایران است .


ما پس از کودتای 28 مرداد پس از سیل بازداشت ها و گذشت زمان ، هنگامی که دوستان توانستند همدیگر را پیدا کنند علیرغم مخفی کاری ها و روزنامه های مخفی که بر علیه استبداد روز مبارزه می کردیم ، سازمانهای هم گام ایجاد کردیم . یکی از آن سازمانها ، انجمن هنری آناهیتا بود و وبه مسیله هنری و ادبی می پرداخت که ریاست عالیه آن با استاد پورداوود و مسیول آن با آقای امیر قاسم بهزادی بود و یکی از کارهای این انجمن این بود که جشنها را زنده نگه می داشت و ما با تمام فشاری که رویمان بود سالنهای مختلفی اجاره می کردیم مثل دبیرستان دارالفنون ، انوشیروان دادگر با اینکه باز می ریختند و جلوگیری می کردند اما ما این مراسم را برگزار می کردیم .

مثلا سخنرانی که در آن روز خاص مانند تیرگان یا آرش کمانگیر ایراد می شد مرتبط با همان روز بود .

بخش دیگر فعالیت موسیقی بود .

در این بخش یکی از هنرمندان بنام ایرانی که هم اکنون بدون چشم داشت مالی فعالیت می کنند با ما همکاری داشتند و بدون چشم داشت مالی این کار را ادامه می دادند و می گفتند ، هنر فروشی نیست .

بدین ترتیب ما توانستیم با آن سازمان های هم گام ، این همبستگی را با مردم ایجاد کنیم و تلاش می کردیم که در این زمینه جوانان را با جشن های گذشته آشنا کنیم .

اما امروز علیرغم محدودیت هایی که وجود دارد ما شاهد این هستیم که جوانان ما استقبال می کنند و تا جایی که بتوانند و امکاناتی برایشان فراهم باشد در برپایی این جشن ها کوشا هستند .

آخرین تلاشی که من خود شاهد آن بودم ، جشن نوروز بود .

در سالن ابن سینای دانشگاه تهران که بسیار عالی و بسیار خوب در پیوند با مسایل روز میهن بخصوص مسیله اقوام ، تنظیم شده بود و من امیدوارم روزی فرا برسد که ما تمام جشن ها را بوسیله همین جوان ها برگزار شود

و من اعتقاد دارم می توان با فعالیت زیاد و قدری از خود گذشتگی این موانع را از جلوی پا برداشت و این جشن ها راکه مورد استقبال عموم مردم و بخصوص نسل جوان امروز ما هست برقرار کرد و ادامه داد .

من همینجا از شما و دیگر برگزار کنندگان جشن نوروز قدردانی می نمایم .



پرسش : حضور مردم در اعتراض به ادعای واهی شیخ نشین امارات تا چه حد موثر هست و آیا مگر صدورقطع نامه های دولتی بسنده نیست ؟


پاسخ : اجزه بفرمایید نمای کوچکی از گذشته خلیج فارس را بگویم .

نام اولیه خلیج فارس ؛ قبل از آریایی ها ، نارمرتو بوده است و هنگامی که حرکت می کنند به سمت جنوب کشور قوم ایرانی پارس که حمکرانی بر منطقه داشته نام خودش را بر اینجا می گذارد بنام


خلیج پارس .


این خلیج پارس از آن زمان به این نام معرفی شده و درک این مسیله بسیار ساده است همانطورکه عربها رفتند و کناردریای احمر زندگی را آغاز کردند و نام آنجا را خلیج عربی گذاشتند .

به این ترتیب ما می بینیم که خلیج پارس از آن موقع نام گرفته و در دوران هخامنشیان از آن موقع به این نام نامیده شده است .

و ما باید توجه داشته باشیم که این جزایر ما در خلیج پارس به سه استان تقسیم می شود .

استان خوزستان 4 الی 5 جزیره ، استان بوشهر 12 جزیره و 4 جزیره کوچک و بعد استان هرمزگان ما که 12 جزیره و این سه جزیره مورد ادعای واهی شیخ نشین ، که البته یادشان رفته که چند ساله تشکیل شده اند ، را شامل می شود .

و اما چرا اینها به خودشان جرات دادندکه در این سالهای اخیر در مورد خلیج پارس ادعایی مطرح کنند .

کودتای 28 مرداد بر علیه دکتر مصدق ، پیشوای ملت ایران ، علیرغم خدمات ارزنده به ایران و منطقه و کشورهای استعمار زده ، باعث شد که تمامی دستاوردهای ما را بر باد داده و نظام سلطه و استبداد بر کل منطقه حاکم شود .

خلیج پارس در آغاز 1349 خورشیدی در پی مذاکرات و توافق ها و زد و بند های سیاسی ای که بین دولت استعمارگر انگلیس و حکومت پس از کودتا انجام شد ، با نیرنگ های دیپلماسی به جدایی بحرین از ایران انجامید . بر خلاف همه اسناد و مدارک معتبر تاریخی و حتی واقعیت های اجتماعی زمان ، مانند جمعیت ، اهلیت مذهب زبان تعلق های فرهنگی بصورت خیلی ناهنجار با تایید اکثریت نمایندگان دست نشانده در مجلس ساخته شده و فرمایشی حکومت استبداد که اون روزگار به تصویب برساند و ما همانزمان بانگ اعتراض را بلند کرده که باعث بازداشت میهن دوستان گردید به این جرم که چرا شما گفته اید بحرین از ایران است !


. . . پیش از آن بحرین استان چهاردهم ایران بود .

و در اثر مبارزات مردم ایران به رهبری دکتر محمد مصدق تمام آنها یکپارچه ایران ایران می کردند . و عصر که می شد در یک قهوه خانه بزرگ عکس دکتر مصدق را می گذاشتند و همه در آنجا به ابراز احساسات به ایشان می کردند .

و بیهوده گویی این شیخ نشین های دست نشانده بخش جنوبی خلیج پارس بیش و کم در جهان عرب اثرات شومی برجا گذاشت .

بطوری که این زمزمه های شوم بار دیگر در بندی از بیانیه ای که آنها صادر کردند گنجانده شد و معلوم شد که هنوز هم دسیسه های استعمارگران جهان خوار و ریشه دار و یکه تاز جدید برای مخدوش کردن مسایلی به این واضحی و روشنی را با طرح ها و مسایل غیر واقعی و اختلاف برانگیز در منطقه برنامه ریزی می کنند .

و در مجمع نمایندگان سران کشورهای عربی بجای مخالفت با انواع سلطه جویی های سیاسی واقتصادی اجتماعی و فرقه گری ناآگاهنه و مغرضانه خود را رو در روی ایران قرار داده اند .

مردم ایران بارها اعلام کرده که نسبت به یکپارچگی و استقلال ایران پابند است و در هر زمان و در هر مکان و در هر شرایطی که قرار گرفته باشد همانطور که در جنگ با کشور استعمار ساخته عراق ، نشان داد ؛

در برابر هر بیگانه ای چه کوچک ، چه بزرگ بصورت واحد و یک پارچه ایستاده و اجازه کوچکترین تخطی و تعرضی نسبت به سراسر و تمامیت ارضی ایران را نخواهد داد .


ما اکنون می بینیم که به این شیخ نشین هایی که بر علیه ایران اطلاعیه صادر می کنند ، برادر خطاب می شود !

این شیخ نشین هایی که از تصدق سر ایران از بیابان گردی به شهر سازی و پیشرفت رسیدند .

و در حضور مسیولان اجرایی ما در اتحادیه عرب قطع نامه صادر می کنند و آن ادعای واهی ، که باید در خواب ببیند ، تصویب می شود .

این دیپلماسی که بدور از منافع ملی ما هست به اینها اجازه داده در این زمینه صدای ناهنجار و ناخوشایند خودشان را سر بدهند و ادعای واهی شان را تکرار کنند .

امروز این قدرت های بزرگ که ما مطمین هستیم در پی سود جویی خودشان هستند و نسبت به ممالک دیگر دلشان نسوخته و چه حق و چه به نا حق فقط به فکر منافع اقتصادی مملکت خودشان هستند ، با این دشمن تراشی هایی که انجام شده است این شیخ نشین ها را تحریک کرده اند .

اما آنها بدانند ، چه بخواهند چه نخواهند

ما مردم ایران برای استقلال و یک پارچگی ایران در مقابل هر بیگانه ای مثل کوه ایستاده ایم .

همانطور که جوانان ما در جنگ های گذشته با گواه تاریخ ثابت کرده اند .



 

بدلیل اختصاصی بودن این گزارشها ، هرگونه برداشت فقط با ذکر ماخذ مجاز می باشد


امیر پریزاد
   

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .