داوود هرميداس باوند; در صورت نپذيرفتن تعليق با ‏مشكلات بسيار بسيار سهمگيني روبروخواهيم شد

 

 

‫گفت و گوي داوود هرميداس باوند با روز - سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۸۷ [۲۰۰۸.۰۷.۲۲]

‫نادرايراني

‫محمود احمدي نژاد از پيشرفت مذاكرات درژنو صحبت مي كند، درحالي كه اخبار منتشر شده در رسانه هاي ‏خارجي نه تنها حاکي از "پيشرفت" نيست بلکه بيانگر آن است که "اگر ايران تا دوهفته ديگر جواب آري يا ‏خير ندهد"، خواه ناخواه پرونده ايران واردمرحله جديدي خواهد شد. دراين باره با دكتر داوود هرميداس باوند، ‏دبيركل جبهه ملي ايران مصاحبه اي کرده ايم. به باور وي درشرايط كنوني، عدم پذيرش تعليق غني سازي ‏مترادف با حوادث "بسيار، بسيار سهمگيني" براي ايران خواهد بود.‏

‫‎‎آقاي دكتر باوند رويدادهاي منطقه مانند تبادل اسرا ميان حزب الله و اسراييل تا چه اندازه مي تواند ‏در مذاكرات ايران با غرب تاثيرگذار باشد؟‎ ‎

‫رويدادهاي جديدمنطقه تا حدودي فضا را درجهت حل مشكلات مساعد كرده است. مذاكرات سوريه با اسراييل ‏و كشورهاي اروپايي، تفاهم ميان حزب الله واسراييل براي تبادل اسرا وبازماندگان و يا ميان حماس با اسراييل ‏که از طريق مصر انجام گرفت، فضارا تا حدودي درجهت تعديل نسبي آماده كرده است. بنابراين شايد امروز ‏مسئله ايران كه داراي تكنولوژي هسته اي است مهمترين مسئله در منطقه وجهان باشد.‏

‫‎‎آيا اين تحركات در آمريكا نيز مشاهده مي شود؟‎ ‎

‫بله در خود كنگره آمريكا هم چه از سوي دموكرات ها وچه از طرف جمهوريخواهان، نظراتي مطرح شده ‏مبني براينكه به مصلحت آمريكا است که وارد نوعي مذاكره با ايران بشود. بنا براين دولت بوش با بهره ‏گيري از فضاي به وجود آمده، و درعين حال براي اينكه خواسته برخي از افراد كنگره را هم تامين كرده ‏باشد، به عنوان يك امتياز بسيار حاشيه اي به ايران وارد مذاكرات شد. همانطور كه مي دانيد آمريكا بارها ‏اعلام كرده بود مادام كه ايران غني سازي را تعليق نكند، وارد مذاكره نخواهد شد. بنابراين اين خود امتياز ‏كوچكي از لحاظ رواني وسياسي تلقي مي شود. ‏

‫‎‎مفهوم اين تلقي چيست؟ شركت نيكلاس برنز در اين مذاكرات چه معنايي دارد؟‎ ‎

‫يعني به اين ترتيب هم خواست برخي از اعضاي كنگره براي رفتن به سوي مذاكره با ايران برآورده شده، هم ‏مي تواند يك تعديل نسبي در رابطه با ايران تلقي شود. به همين دليل مشاركت برنز معاون وزيرخارجه آمريكا ‏در مذاكرات، به جو كنفرانس اعتبار بيشتري بخشيد.‏

‫‎‎دركنفرانس ژنو به ايران دوهفته فرصت دادند كه به بسته پيشنهادي غرب جواب آري يا خير ‏بگويد. به نظر شما اگر ايران بسته پيشنهادي را نپذيرد با چه شرايطي مواجه خواهد شد؟‎ ‎

‫ببينيد اگر قرار بود طرفين برمواضع اوليه خود ايستادگي كنند مذاكرات ديپلماتيك ديگر معنايي نداشت؛ چون ‏از قبل مي دانند مواضع اصلي آنان چيست. اما وقتي مي پذيرند وارد مذاكره شوند، يعني اين آمادگي به طور ‏بالقوه براي ايجاد تعديل نسبي درمواضع به وجود آمده است، به همين دليل هم درمذاكرات شركت مي كنند تا ‏به يك تفاهم وتوافقي دست يابند. درسياست، كلمه هايي مانند هرگز، غيرممكن، و...وجود ندارد. اين واژه ها ‏شايد براي مصرف هاي داخلي وامثالهم بد نباشد. ولي براي مذاكرات در محدوده بين المللي بي معني است. از ‏اين رو وقتي ايران درمذاكرات شركت ومتقابلا بسته اي را پيشنهاد كرده است، نشان دهنده اين است كه ايران ‏داراي اين آمادگي است كه مذاكرات را به پيش ببرد. همانطور كه مي دانيد طرف مقابل هم تعديل هاي ‏كوچكي را ارائه كرده است. مثلا سولانا موضوع تعديل درمقابل تعديل را مطرح كرده است يا آمريكايي ها ‏موج اول سياست خود را تا اندازه كمي شكسته اند و برنز در مذاكرات شركت كرده است، درعين حال آنان ‏انتظار دارند طرف مقابل هم به همين نسبت درنگرش خود تعديل به وجود بياورد. به نظر من اين خود ‏فرصتي است. يعني با توجه به تحولاتي كه درافق منطقه پديدار شده، فرصتي است كه ايران تعديل بسيار نسبي ‏را بپذيرد تا مذاكرات به نتيجه مرضي الطرفيني منتهي شود. ‏

‫‎‎آقاي دكتر همه مسئله دراين است كه اگر ايران اين انعطاف را به خرج ندهد وتن به تعليق ندهد چه ‏اتفاقي روي خواهد داد؟‎ ‎

‫اگر ايران تصور كند استمرار استراتژي تهاجمي به دستاوردها وفرآيندهاي بهتري درآينده منتهي خواهد شد، ‏من فكرمي كنم اين تصور غلطي است. به عبارت ديگر اگر دولت ايران دراين دوهفته پاسخ مثبت ندهد، ‏مشروعيتي به نفع آمريكا و ديگران به وجود خواهد آورد و آنان به اين موضوع استناد خواهند كرد كه راه ‏هاي مسالمت آميز را طي كرده اند، تعديل هايي را هم درموج اول خود انجام داده اند ولي راه به جايي نبرده ‏اند. بنا براين زمينه بسيار مساعدي براي قطعنامه چهارم شوراي امنيت و همچنين تحريم هاي يكجانبه نه تنها ‏آمريكا بلكه اتحاديه اروپا ـ فراتر از آنچه راجع به بانك ملي انجام دادند ـ به وجود خواهد آمد. به عبارت ديگر ‏در اين موضوع اجماع جهاني عليه ايران به طوركامل شكل خواهد گرفت. ‏

‫‎‎آيا آمريكا هم از موضع خود در برابر ايران عدول خواهد كرد؟ به عبارت ديگر اين امكان وجود ‏دارد كه آمريكا ديگر به دنبال تعليق نباشد؟‎ ‎

‫البته مسايل ديگري نيز درارتباط با ايران وجود دارد كه بايد به آن ها توجه كنيم. آمريكا در زمان كلينتون به ‏كشورهاي تهديد كننده مانند ليبي وسوريه، ايران، كره شمالي وعراق اشاره كرده بود. در اين ميان مسئله ليبي ‏حل شده، موضوع كره شمالي در آستانه حل شدن قرار دارد، تاسيسات سوريه را از بين بردند ضمن آنكه ‏دربرابر اين كشور مذاكرات جديدي با اسراييل قرار گرفته كه به احتمال قوي آنان راه خود را در اين زمينه ‏دنبال خواهند كرد، عراق نيز مسئله اش به شكل ديگري حل شد. بنا براين اگر مسئله تكنولوژي هسته اي هم به ‏تفاهمي منتهي بشود مديريت منازعه بوش موفق خواهد شد. در مورد مسئله حمايت از تروريزم هم اگر مسئله ‏سوريه و سازمان آزاديبخش فلسطين، بخصوص سوريه حل شود بار سنگيني از روي دوش ايران برداشته مي ‏شود. زيرا ايران متهم است كه از گروهاي تروريستي خاورميانه حمايت مي كند.اگر سوريه وارد صلح با ‏اسراييل شود، چارچوب حزب الله عوض مي شود، و حزب الله درساختار داخلي لبنان بيش از گذشته سعي مي ‏كند جايگاه خود را گسترش بدهد. بنابراين ابزاري به نام حزب الله دربرابر اسراييل آن ضرورت وجودي خود ‏را از دست مي دهد. اتهام به ايران نيز نسبت به گذشته بي رنگ تر مي شود. ‏

‫‎‎يعني مي خواهيد بگوييد احتمال انتخاب مك كين بيشتر خواهد شد؟‎ ‎

‫بله اينها براي آقاي بوش كه چند ماهي بيشتر به پايان رياست جمهوري وي باقي نمانده است دستاوردهاي قابل ‏ملاحظه اي محسوب خواهد شد و درنهايت احتمال اينكه آقاي مك كين به كرسي رياست جمهوري تكيه بزند ‏بيشتر خواهد شد. ‏

‫‎‎حقوق بشر وامثال هم دراين ميان از چه وزني برخوردارخواهند شد؟‎ ‎

‫مسايل حقوق بشر وديگر مسايل مطرح، براي كشورهاي ۱+۵ از جمله براي روسيه وچين از وزن مساوي ‏برخوردار نيستند وبراي آنان چه بسا اصلا مسئله حقوق بشر مطرح نيست. بنا براين مسئله حقوق بشر مسئله ‏اي صرفا غربي است و آن نيز موكول مي شود به حركت جديدي كه در آمريكا برروي كار خواهد آمد. لذا اگر ‏ايران بسته را نپذيرد مشروعيت قوي تري براي اقدامات بعدي آمريكا وهمراهانش به وجود خواهد آورد.چه ‏دربعد قطع كامل ارتباطات و چه دربعد تحريم هاي اقتصادي، فرآيند يكساني طي خواهد شد. قطع ارتباطات با ‏استناد به ماده ۴۱ منشور، دريايي، زميني و هوايي است. به عبارت ديگر كليه صادرات وواردات از جمله ‏صادرات نفت و گاز در سايه تحريم هاي اقتصادي متوقف مي شود. ‏

‫‎‎آقاي دكتر ديدار رييس ستاد مشرك اسراييل از واشنگتن در اين شرايط را چگونه ارزيابي مي ‏كنيد؟ به ويژه از اين نظر كه درمذاكرات ژنو نيز به ايران دوهفته بيشتر براي پاسخ آري يا نه فرصت نداده ‏اند.‏‎ ‎

‫ببينيد بعد از اين تحريم ها امكان استفاده سخت افزاري هم از نظر افكارعمومي داخلي آمريكا و هم از نظر ‏افكارعمومي جهاني فراهم مي شود. درحال حاضر كنگره آمريكا قطعنامه اي را راجع به تحريم هاي گسترده ‏تر تصويب كرده است. اين درحالي است كه سابق براين كنگره درموضع انتقاد از دولت بود اما درشرايط ‏كنوني كنگره اي كه دموكرات ها درآن اكثريت دارند، سريعتر از دولت بوش حركت مي كند. بنا براين زمينه ‏براي استفاده سخت افزاري كه قبلا دركنگره، افكارعمومي آمريكا و جهان وجود نداشت اكنون درحال فراهم ‏شدن است. افكارعمومي جهاني هم درحال بسيج شدن است. تجلي افكارعمومي جهاني درشوراي امنيت است ‏زيرا شوراي امنيت نماينده جامعه جهاني است از اين رو اگر ايران تعليق را نپذيرد اين شورا به سوي ‏رفتارهاي سخت تري حركت خواهد كرد. البته اين به معناي آن نيست كه به سرعت متوسل به استراتژي ‏سخت افزاري خواهند شد زيرا جنبه هاي اقتصادي اولويت پيدا خواهد كرد، ولي احتمال آن بسيار نزديك تر ‏وقوي تر خواهد شد.‏

‫‎‎به طور كلي جواب ايران را دردوهفته آينده چگونه پيش بيني مي كنيد؟‎ ‎

‫فكر مي كنم ايران نيازمند يك ارزيابي همه جانبه اي نسبت به مواضع فرقه اي داخلي خويش است. مثلا آقاي ‏لاريجاني هنوز هم برهمان مواضع اوليه خود پايدارمانده است. به نظر من مصالح مملكت اقتضا مي كند قبل ‏از اينكه ايران به يك وضع انفعالي دچار بشود ـ سابقه نشان داده است كه فرصت ها را دربهترين شرايط از ‏دست داده ودر بدترين شرايط اوضاع را پذيرا شده ايم ـ از اين روقابل پيش بيني است كه توانايي ايستادگي ‏ايران پايدار نخواهد بود. بلكه دربدترين شرايط ما پذيراي وضعيتي خواهيم شد كه ممكن است بعد از ‏رويدادهايي باشد كه براي مردم ايران بسيار نامطلوب خواهد بود. آنان نيز بسيار زيركانه به صورت دست ‏جمعي سعي كرده اند شرايط را به نحوي درجهت اقدامات بعدي خودشان فراهم كنند كه مشروعيتي هم ازحيث ‏جلب وجذب افكاربين المللي و هم از لحاظ مردم وكنگره آمريكا كسب كرده باشند. لذا ايران بايد قادربه ‏تشخيص تغييرات منطقه و فرصت هاي به وجود آمده باشد.درغير اين صورت من فكر مي كنم ما با يك ‏مشكلات بسيار بسيار سهمگيني روبروخواهيم شد. ‏

‫‎‎شما فكر مي كنيد كه اگرايران تعليق را بپذيرد، آيا اين موضوع هموزن پذيرش قطعنامه ۵۹۸ ‏هست يا خير؟‎ ‎

‫اين بحث ماهيتا متفاوت است. يك تبليغات داخلي ايجاد شده كه از زمينه هاي چنين مقايسه اي برخوردار نيست. ‏مثلا سعي شده كه مسئله هسته اي به عنوان يك مسئله ملي تلقي شود به نحوي كه مردم ايران همه پشت سر اين ‏موضوع هستند. درواقع چنين موضوعي مشاهده نمي شود. مردم ايران درشرايط كنوني آن اندازه ازمشكلات ‏اقتصادي دررنج هستند كه مسئله هسته اي دربرابرآن موضوعي محسوب نمي شود. همچنين مشكلات باعث ‏شده كه مسئله هسته اي ايران ازمقبوليت اجتماعي گسترده برخوردار نشود. ‏

‫‎‎پس قطعنامه ۵۹۸ يا ملي شدن نفت از چنين وزني برخوردار بودند؟‎ ‎

‫بله قطعنامه ۵۹۸ از اين لحاظ داراي وزن بود كه ايران به فرصت هاي تاريخي طلايي، درنتيجه فداكاري ها ‏و از خودگذشتگي هاي مردمي دست يافته بود. مثلا ايران مي توانست به عنوان يك فاتح پشت ميز بنشيند. ‏يعني بخصوص اگر ايران بعد از آزادسازي خرمشهر پشت ميزنشسته بود درمنطقه مي توانست زلزله ايجاد ‏كند. اين موضوع به طورخود به خودي به صدورارزش ها نيز منتهي مي شد. اما ايران از اين فرصت استفاده ‏نكردو درنهايت يك جنگ طولاني به همراه كشتاروويراني هاي بسيار را پذيرا شد.‏‎ ‎حتي قطعنامه ۵۹۸ زماني ‏صادر شد كه ايران فاو را گرفته بود ودر موضع برتر قرارداشت. اما ما درآن تاريخ هم حاضر نشديم قطعنامه ‏را بپذيريم، لذا زماني كه از فاو هم اخراج شديم و با استفاده از سلاح هاي شيميايي، عراقي ها به طوركلي ‏برتري هايي را درجبهه ها كسب كردند، دراين شرايط بسيار بد، ايران قطعنامه ۵۹۸ را دريك حالت انفعالي ‏پذيرفت. بنابراين اگربخواهيم مقايسه اي صورت بدهيم، پذيرش قطعنامه ۵۹۸ براساس تغيير يك شرايط ‏پيروزمندانه و تبديل آن به يك شرايط كاملا انفعالي وتحميلي صورت گرفته بود. اما دراين جا اين موضوع ‏مصداق ندارد. چون براي ايران حق داشتن آب سبك را پذيرفته اند. بنا براين اين موضوع براي ايران شكست ‏تلقي نمي شود. من تاكيد دارم كه ارزيابي ها را بايد درپرتوشرايط و اوضاع واحوال وقت مطرح شود ونه به ‏صورت انتزاعي وتجريدي. در اين شرايطي كه مردم ازتوسل به ابزارسخت افزاري عليه ايران با توجه به ‏پيامدهاي سهمگين آن نگراني دارند بنا براين هرتصميمي قبل از هرچيزي مرتبط با اين نگراني خواهد بود. لذا ‏من فكر نمي كنم پذيرش تعليق، قابل مقايسه با قطعنامه ۵۹۸، يا ملي شدن صنعت نفت يا پس دادن گروگان ها ‏باشد.

 

   

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .