- خبرنامه امیرکبیر-پایگاه خبری تحلیلی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر - http://www.autnews.info -

خودکشی های خانوادگی، ثمره تلخ فقر و ناامیدی

پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۷ @ ۲:۱۵ ق.ظ در اجتماعی, خبر | بدون دیدگاه

مطبوعات داخل ایران در هفته گذشته، از دو مورد خودکشی خانوادگی خبر دادند.

 

مورد اول، در شهر سنقر کرمانشاه بود که یک مرد روستایی به دلیل فقر بسیار اقدام به کشتن خود و دختر و پسر کوچکش، از طریق سیم برق کرد که فرزندان او کشته شدند و خودش زنده ماند. او در پاسخ به این پرسش که به چه دلیل این عمل را انجام داد، گفته است نمی خواستم فرزندانم به عاقبت من دچار شوند.

 

مورد دیگر در مشکین شهر بود که مادری ۳۴ ساله و دختر ۱۷ ساله او با خوردن قرص فسفید آهن معروف به قرص برنج، خودکشی کردند. در خبرها آمده بود که این مادر و دختر در فقر کامل زندگی می کردند.

 

در نگاهی به صفحات حوادث روزنامه های کشور، می توان انواع خبرهایی از خودکشی را در نقاط مختلف کشور دید.

 

خودکشی پدیده ای نیست که فقط مختص ایران باشد، بلکه به گزارش سازمان بهداشت جهانی، یک معضل جهانی است.

 

 در این گزارش، بالاترین آمار خودکشی متعلق به ژاپن، آمریکا و شرق اروپاست. این گزارش، زنان را قربانیان اصلی خودکشی در جهان نامیده و از سه کشوری که بالاترین میزان خودکشی زنان در آنها انجام می گیرد، نام برده است که ایران مقام سوم را دارد.

 

همچنین بر اساس تحقیقی که دفتر مشارکت زنان ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۹ در مورد خودکشی در خلال سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ انجام داده، میزان خودکشی های زنان دو برابر شده در حالی که رشد جمعیت به این میزان نبوده است.

 

در شهریور ماه گذشته، محمدباقر صابری ظفرقندی، سرپرست اداره کل سلامت روان، جوانان و مدارس وزارت بهداشت، در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که سالانه شش نفر به ازای هر ۱۰۰ نفر جمعیت در ایران اقدام به خودکشی می کنند که معادل ۴۲۰۰ نفر در سال است. او افزود که همه این خودکشی ها موفق نمی شود.

 

در همین ارتباط ، مدیر کل امور اجتماعی وزارت کشور و همچنین سرپرست اداره سلامت روان، جوانان و مدارس وزارت بهداشت، از افزایش آمار خودکشی در استان های ایلام، کرمانشاه، همدان و کاهش آمار خودکشی در استان سیستان و بلوچستان در یکی دوسال اخیر خبر دادند.

 

اما به رغم این آمارها، آسیب شناسان اجتماعی معتقدند به دلیل نبودن بانک آمار و اطلاعات درایران، نمی توان اطلاع دقیقی از میزان خودکشی در ایران به دست آورد.

 

نبود آمار پایه

 

دکتر مهدیس کامکار، روانشناس در تهران، در این باره به رادیو فردا می گوید: «ما آمار درست جمعیت و حتی آمار جنسیتی ایران را نداریم. در ظرف ۲۰ سال اخیر به دلیل اطلاع رسانی عمومی که از طریق جراید و رسانه ها انجام می شود، توضیحات در مورد سلامت و بهداشت روانی و درمان های روانی خیلی بیشتر شده است.»

 

 او افزود:«شما زمانی می توانید از افزایش و کاهش، آمار دهید که قبل از آن یک آمار پایه ای داشته باشید، وقتی که این آمار پایه ای را ندارید نمی توانید بگویید کاهش داشته یا افزایش. »

 

مهدیس کامکار با اشاره به این موضوع که می گویند میزان افزایش افسردگی و اضطراب در دانش آموزان و دانشجویان افزایش یافته است،‌ می افزاید: « باید از۳۵-۳۰ سال پیش در سطح دانش آموزان و دانشجویان آماری داشته باشید که بتوانید مقایسه کنید. زیرا تحقیقات میدانی است و اگر آماری وجود نداشته باشد دلیل بر این نیست که اکنون افزایش یافته، بلکه ممکن است که قبلاً هم وجود داشته ولی اطلاع رسانی نمی شده است و حالا رسانه ها این مسئله را انعکاس می دهند.»

 

او اضافه می کند: «شرایط بی ثباتی که در ایران به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد باعث افزایش درماندگی و ناامیدی درانسان هاست تا به زندگی خود پایان دهند.»

 

افزون بر این، در بسیاری از مناطق ایران هنوز به دلیل مسائل فرهنگی و سنتی، بسیاری از خودکشی ها پنهان می ماند.

 

فقر و نا امیدی

 

 به عقیده مهرداد مشایخی، استاد جامعه شناسی درآمریکا، خودکشی یکی از آسیب های اجتماعی است که در جامعه، زمانی که میزان آن بالا باشد، حکایت از مشکلات ساختاری جدی در آن جامعه دارد.

 

 او به رادیو فردا می گوید: «ما در ایران با چند دسته خودکشی روبه رو هستیم. در زمینه ای که به جامعه شناسی مربوط می شود و شرایط اجتماعی در آن دخیل است، آمار سه نوع خودکشی در ایران بالاست. نوع اول، مسائل و آسیب های فرهنگی و فشارها و شرایط دشواری است که دولت برای جوانان ایجاد کرده که در این سال ها تعدادی از جوانان را به سمت خودکشی و خود سوزی هدایت کرده است.»

 

به گفته مهرداد مشایخی، «نوع دوم در مورد زنان است به خصوص دختران جوانی که تحت فشارهای اجتماعی خودکشی می کنند و دسته سوم مواردی که به فقر و ناامیدی مربوط است.»

 

مهرداد مشایخی با اشاره به که «البته فقر به تنهایی نمی تواند دلیل کافی برای اقدام به خودکشی باشد»، گفت:«در بسیاری از نقاط ایران و کشورهای مختلف جهان در طول تاریخ بخش عمده ای از مردم فقیر بوده اند، ولی این دلیل خودکشی نمی شود. بنابراین در کنار فقر باید عوامل دیگری به صورت مکمل حضور داشته باشند که مهمترین آن بی امیدی است. یعنی شما هم فقیر باشید و هم فکر کنید که قرار نیست تغییری در شرایط زندگی تان ایجاد شود.»

 

نابسامانی اجتماعی و فقر اقتصادی

 

در مورد خودکشی هایی که عوامل اجتماعی در تشدید آن نقش دارند، مانند خودکشی های خانوادگی یا خودکشی زنان و جوانان، آسیب شناسان علاوه بر فقر و بی امیدی، بر از بین رفتن هنجارهای اجتماعی نیز تأکید دارند.

 

کاوه مظفری، پژوهشگر اجتماعی در تهران، به رادیو فردا می گوید: «این نوع خودکشی ها در شرایط جامعه ایران که چشم انداز زیبایی برای ادامه راه وجود ندارد، در مواقعی اتفاق می افتد که نابسامانی های اجتماعی به شدت زیاد می شود و مربوط است به فقر اقتصادی مردم.»

 

او می افزاید:«در چنین وضعی ارتباطات، تصویرها و امیدهای اجتماعی افراد جامعه و مفاهیمی که با آن خود را زنده نگه می داشتند و به همبستگی اجتماعی معروف است، به یک باره فرو می ریزد به طوری که برای آن فرد یا خانواده، راهی به جز خودکشی باقی نمی ماند. این خودکشی ها شاخص های شناساندن جامعه است به ما.»

 

به گفته آقای مظفری، «برخلاف شعاری که سیاستمداران درجه اول کشور می دهند مبنی بر این که مشکل اقتصادی وجود نداریم، تورم در تمام جهان وجود دارد و یا این جمله قصار که گفتند« سرجمع وضعیت از سال قبل بهتر شده است»، این شاخص های خودکشی دلایل مطمئنی است برای رد کردن ادعاهای پوچ سیاسی.»

 

افزون بر مسائل اجتماعی و اقتصادی، به گفته آسیب شناسان، اختلالات روحی و روانی یکی دیگر از عوامل خودکشی در میان افراد جامعه است. در ایران به گفته مسئولان وزارت بهداشت، افسردگی شایع ترین اختلال روانی است و آنها خودکشی را پس از حوادث قلبی و اعتیاد، در رتبه سوم قرار داده اند.

 

سطح هیجانی برای خودکشی

 

مهدیس کامکار، روانشناس در تهران، در مورد این مسئله به رادیو فردا می گوید:«برای اقدام به خودکشی، آدم ها باید در یک سطح هیجانی مخصوصی قرار گیرند که امکانش را از نظر انرژی روانی و جسمی داشته باشند. کسانی که بسیارافسرده هستند آنقدر خطرناک نیستند ولی ممکن است وقتی تحت درمان قرار می گیرند، توانایی طرح ریزی لازم را برای خودکشی پیدا کنند. بنابراین خودکشی لزوماً این نیست که آدم ها در نهایت استیصال روانی قرار گیرند بلکه برای انجام آن، سطح هیجانی خاصی لازم است.»

 

 او اضافه می کند که:«به همین دلیل فردی که اول دیگران را می کشد تا آنها رنج نکشند و بعد می خواهد خودش را بکشد، ممکن است آن سطح هیجانی تخلیه شود و دیگر شهامت کشتن خود را نداشته باشد و این مسئله زیاد اتفاق می افتد.»

 

مهدیس کامکار بر این اعتقاد است که «آدم ها وقتی به مرز خودکشی می رسند که از زنده بودن در رنج روانی شدیدی باشند و این وقتی است که آدم ها دچار فقدان لذت از زندگی شوند یعنی هیچ گونه علاقه ای به زنده بودن، نفس کشیدن، غذا خوردن و چشم باز کردن نداشته باشند که اصطلاحاً به آن می گوییم« فقدان لذت مطلق» یا استیصال و درماندگی شدید.»

 

سازمان بهداشت جهانی در آخرین گزارش از وضعیت خودکشی در جهان، ضمن هشدار در مورد افزایش آمار خودکشی در جهان، از برخی کشورها که نرخ خودکشی در آنها بالاست خواسته است برنامه های خاصی را برای پیش گیری در نظر گیرند.

 

در ایران به عقیده کارشناسان، دولت می تواند در کنترل خودکشی هایی که متأثر از عوامل اجتماعی و اقتصادی هستند همچون فقر و محرومیت، نقش مهمی داشته باشد.

 

مهرداد مشایخی در این باره به رادیو فردا می گوید:«برنامه ریزی، باید شامل ایجاد امکاناتی باشد که افرادی را که درزیر خط فقرند و آسیب پذیرترین اقشار هستند، پوشش دهد. ما یک کشور نفت خیز هستیم و می توان از درآمد نفت که در حال حاضر حیف و میل و صرف کمک به برخی از کشورها و جنبش های منطقه می شود، بخشی از این بودجه صرف کارآفرینی شود.»

 

مهرداد مشایخی با اشاره به اینکه بر این عقیده نیست که به صورت پول و رایگان  به افراد کمک شود می افزاید :« این را در موارد استثنایی می توان انجام داد. ولی مهم تر از آن، ایجاد کار و اشتغال است. دولت با مرکزیتی که در امر اشتغال زایی دارد، می تواند کار ایجاد کند. ممکن است کار مفیدی هم نباشد ولی به گونه ای باشد که احساس درگیر بودن در کار را به این افراد بدهد و برایشان درآمدی ایجاد کند تا برای مردم امید، امکانات و شرایط فراهم شود.»

 

آسیب شناسان اجتماعی ضمن تأکید بر نقش اقتصاد در کاهش میزان خودکشی ها، معتقدند ایجاد فضای باز و آزاد اجتماعی و این که مردم بتوانند در تعیین زندگی و کار و معیشت خود تصمیم گیرنده باشند، موجب امید به زندگی و داشتن چشم اندازی بهتر برای آینده می شود و گامی است برای پیشگیری و کنترل انگیزه های خودکشی در افراد.

 

کاوه مظفری، پژوهشگر اجتماعی در تهران، در این باره به رادیو فردا می گوید :«امید اجتماعی وقتی به وجود می آید که مردم برای تنظیم امور روزمره زندگیشان اجازه مشارکت و تصمیم گیری داشته باشند. این مسئله در جامعه ما وجود داشته است.»

 

 او با اشاره به مثال شهر بم گفت:«بعد از زلزله، دولت دربم وجود نداشت و مردم خودشان امورشان را تنظیم می کردند. می خواهم بگویم که این صرفاً مربوط به دولت نیست. شاید برای حل فوری این مسائل بحرانی بهترین راه، ترویج دموکراسی مشارکتی در جامعه باشد نه این که سوبسیدها و رانت های دولتی که اکنون در جیب مافیاها می رود، در بین مردم پخش شود.»

 

آقای مظفری می افزاید: «به نظر من، راه تأثیر گذار این است که دموکراسی مشارکتی امکان پذیر شود و دولت بپذیرد که مردم در تعیین امور زندگی شان حق دارند خودشان تصمیم گیری کنند.»

 

در ۱۷ اردیبهشت ماه، علی عسگری، معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی و راهبردی رئیس جمهوری ایران، اعلام کرد ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر در ایران زیر خط فقر زندگی می کنند.

 

 از سوی دیگر، بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، ظرف ۵۰ سال گذشته خودکشی به میزان ۶۰ درصد در جهان افزایش یافته است.

 

شیرین فامیلی

رادیو فردا


پیوند نوشته: http://www.autnews.info/archives/1387,03,0009478