آیت الله خامنه ای مقصر «هتک آبروی نظام» است!

 

بابک داد

 

پنجشنبه ، 5 شهریور 1388

 

آیت الله خامنه ای دیروز در دیدار با دانشجویان بسیجی، «هتک آبروی نظام مقابل ملتها» را مسئله اصلی دانست و تلاش کرد اتفاقات کوی دانشگاه یا جنایات در زندان کهریزک را «کوچک نمایی» کند و کم اهمیت نشان دهد. دیروز ایشان باز هم به دانشجویان بسیجی «مجوز برخورد» با معترضان در دانشگاهها را داد و مانند خطبه های ۲۹ خرداد، با تهدید و هشدار با دانشجویان معترض سخن گفت! با این همه، بر خلاف سخنان قبلی اش درباره دخالت «انگلیس خبیث و نجس! و آمریکا» در اعتراضات بعد از انتخابات، دیروز اعتراف کرد ارتباطی میان پیش قراولان اعتراضات با کشورهای خارجی ندیده است! و رسما" ادعای قبلی خود را پس گرفت! آقای خامنه ای همچنین با «کوچک نمایی» جنایات کهریزک، وعده داد با عوامل آن قتلها و جنایات برخورد خواهد شد. لابد به زودی عده ای «عوامل خودسر!» به ملت معرفی و مثل «تیم ترور حجاریان»، آنها از یک «دخمه» بیرون می آورند و مثلا" محاکمه می شوند. اما هیچکدام از این سخنان، «نگرانی عمیق» آقای خامنه ای را پنهان نکرد: هتک آبروی نظام مقابل «ملتها»! و چرا ملتها؟

ظاهرا" «ولی امر مسلمین جهان» فهمیده است بعد از کودتا و افشای جنایات فجیع پس از انتخابات، برای «نظام» نزد ملتهای مسلمان و عربی و جهانیان دیگر هیچ قداست و آبرویی باقی نمانده است. اما هنوز با فرافکنی، قصد دارد آدرس اشتباهی بدهد و دیگران را مقصر این هتک آبرو معرفی کند. در حالی که خرد و کلان دریافته اند شخص آیت الله خامنه ای، به عنوان آمر و فرمانده کل قوا، مقصر اصلی تمامی جنایات صورت گرفته در خیابانها و زندانهاست و تنها خود ایشان «مقصر اصلی هتک آبروی نظام» است و بس!

مسئله ای که آقای خامنه ای هنوز درنیافته است «ابعاد هولناک» این جنایتهای ضدبشری و اهمیت آنها برای «ملتهای جهان» است که با «کوچک نمایی» و لفاظی های همیشگی، نمی تواند روی آنها خاک بپاشد و از حافظه ذهنی مردم جهان محوشان نماید. ایشان نگران «هتک آبروی نظام در بین ملتها» است اما از این واقعیت روی بر می گرداند که خود ایشان و دولت منصوبش و نیروهای نظامی و شبه نظامی تحت امرش، تنها ظرف همین چندماه، دیگر هیچ آبرویی برای نظام باقی نگذاشته اند و برخی ملتهای مسلمان که زمانی به ایران به عنوان پایتخت اسلام ناب(!) نگاه می کردند، امروز از خبر «تجاوز به پسران و دختران زندانی» در زندانهای ایران اسلامی(!) به خود لرزیده اند و شوکه شده اند. مردم دنیا اکنون فیلمها و خبرهای جنایتهای ضدبشری و ضددینی این نظام برعلیه شهروندان بی دفاع خود را دیده اند و آن «حباب تقدس نظام» نزد ملتهای جهان ترکیده است.

گاهی باید از این کودتای اخیر، به عنوان یک «عدو» که «سبب خیر» شد، شکرگذاری کرد. اگر کودتای ۲۳ مرداد رخ نمی داد، آیا پرده های واقعیت از چهره حقیقی و اقدامات جنایتکار نظام تحت رهبری آقای خامنه ای، این چنین «یکجا» برداشته می شد؟ اگر مقام معظم رهبری اندکی تدبیر و عقلانیت و امانتداری و عدالت داشت و به «رأی مردم» گردن گذاشته بود و مهندس موسوی رئیس جمهور می شد، آیا راز سالها جنایات مقام عظمای ولایت و اقلیت حاکم وابسته به ایشان «نزد ملتها» فاش می شد؟ تردید نکنید این لطف خدا بود که کودتا و جنایات بعدی رخ دهد تا آبروی افراد پاکدامنی مانند موسوی و کروبی و خاتمی و سایر اصلاح طلبان، دوباره بری «حفظ آبروی این نظام» خرج نشود.«و عَسی ان تکرهوا شیئا" و هو خیر لکم!»( ای بسا چیز ناخوشایندی، باعث خیر تو باشد!)

سالهای سال مردمی که عزیزانشان در زندان سال ۶۷ اعدام شدند و اجسادشان شبانه در گورستان «خاوران» دفن شده بودند، نتوانستند «ملتهای جهان» را به حقیقت جنایات سال ۱۳۶۷ در زندانها مجاب کنند و واقعیت «آبروی نظام» را نزد ملتها افشا کنند. اما دفن شبانه اجساد منجمد شده تعدادی از قربانیان جنایات اخیر در بهشت زهرا، به لطف رسانه های جهانی و اینترنت، ناگهان تمامی اذهان جهانی را متوجه خود کرد و به حیرت انداخت و حقانیت ادعای خانواده های کشته شدگان سال ۶۷ را «به ملتها» اثبات نمود. آنچه باعث خوف آقای خامنه ای شده، هتک آبروی نظام ولایی او «نزد ملتهاست» وگرنه دولتها هیچ اعتقادی به حقانیت این نظام ندارند (به همین دلیل زیر بار اتمی شدن ایران نمی روند) و شهروندان ایرانی هم که سالهاست از عمق بسیاری از جنایات نظام باخبر هستند.

در کشوری که داعیه دار پرچمداری اسلام ناب محمدی است و مدعی بود تحت امر «ولایت فقیه مجتهد و عادل و جامع الشرایط» اداره می شود و زمینه ساز ظهور حضرت صاحب الزمان است، به پسران و دختران این مردم «تجـــاوز» شده است! فقط به صرف اعتراض به تقلب انتخاباتی که آن تقلبها و کودتا هم با دستور و حمایت همه جانبه رهبری انجام شد. به زندانیان بی دفاع در زندانها با «شیشه نوشابه»، با «باتوم» و توسط عده ای از مأموران کثیف ایرانی و لبنانی تبار، «تجاوز جنسی» صورت گرفت و همگی بر مبنای همان دستور «برخورد بیرحمانه» آقای خامنه ای انجام شد. آبروی نظام ولایی در کل جهان اسلام بر باد رفت و یکباره آن هاله تقدس تصنعی نظام نابود شد. آیا این چیزی جز وعده الهی است که ظالمان را بدست خودشان بی آبرو و نابود می سازد؟ چرا ایشان خود را به نفهمیدن می زند؟ و چرا بدنبال مقصر دیگری غیر از خود می گردد؟ چه کسی در خطبه های نمازجمعه ۲۹ خرداد، دستور برخورد با معترضان را صادر کرد؟ و امروز چه کسی غیر از آقای خامنه ای مسئول «بی آبرویی نظام» نزد ملتها و دولتهای جهان است؟

در انتخابات اخیر دنیا و همه «ملتها» دیدند و شنیدند که «ولی فقیه عادل»(!) چه بی عدالتی ها و تقلبها و خیانتهایی به آراء مردم کرد و آقای خامنه ای چگونه بیرحمانه دستور برخورد با معترضان را صادر نمود. ملتها دیدند دختر معصومی را که با شلیک مستقیم بسیجیان، بر زمین افتاد و جان داد. و دیدند بسیجیانی را که از پشت بامها با نهایت خشم، مردم بی دفاع را به رگبار مسلسل می بستند. و دیدند اجساد قربانیان را که در قبال دریافت پول و به شرط عدم برگزاری مراسم ترحیم به خانواده های سوگوارشان تحویل می دادند. و دیدند دفن شبانه قربانیان را و... اما افشای خبر تجاوزهای جنسی در زندانها و بخصوص کمپ «آشویتس ایران» کهریزک، ته مانده آبروی نظام را نزد همه ملتهای جهان برد. این جنایات هم به لطف همین کودتا از پرده بیرون افتاد و «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!» افشای این اعمال ضدبشری و کثیف در «ام القرای اسلام!» سایر جنایتهای دوران رهبری آیت الله خامنه ای را «یکجا» عیان نمود. در این نظام اسلامی(!) به دستور شخص رهبری و عوامل منصوبش مانند احمد خاتمی و احمد جنتی، «برخورد بیرحمانه» و کشتار مردم و دستگیریهای جمعی معترضان و جنایت تاریخی «تجاوزهای جنسی» به پسران و دختران در زندانها رخ داد. مسئول هتک آبروی نظام و رهبری، شخص آیت الله خامنه ای است. نکته مضحک اینجاست برای بررسی این تجاوزها، از یک «قربانی تجاوز جنسی» در کمپ کهریزک پرسیده اند: «میزان دخول آلت مأموران» چقدر بوده؟ و آیا مأمور مربوطه به مرحله «انزال» و ارضای کامل رسیده یا خیر؟ و قاضی ادعا می کند بر اساس «اصول شرعیه!» باید میزان و انزال معین و اثبات باشد تا «تجاوز» از لحاظ شرعی اثبات شود!

آقای خامنه ای به عنوان یک «فقیه عادل جامع الشرایط» آیا نمی داند که به برخی از زندانیان با شیشه نوشابه و یا باتوم و لوله و حتی با شلنگ تجاوز شده، که نه «میزان دخول»(!) آنها مشخص است و نه قابلیت ارضاء و انزال دارند؟! آیا تضمینی برای قربانیان هست که جراحتهای شدید خود را به کسانی نشان بدهند که به فکر «میزان دخول» هستند و می خواهند با این روشها، اصل جنایت را کمتان کنند؟ حالا «تعارض» را ببینید! در همین کشور اسلامی، یک زن را به صرف حضور در خانه یا بستر یک مرد نامحرم، مستوجب «سنگسار» می دانند و قاضی، مطلقا" کاری به «میزان دخول آلت» یا «ارضای مرد» ندارد و هرگونه سئوالی را در این باره «وارد» نمی داند! صرف «هم بستری» حتی اگر هیچ عملی هم رخ نداده باشد، برای صدور حکم ضدبشری «سنگسار» کافی است تا زن و مرد بدبخت را تا گردن زیر خاک فرو کنند و با سنگ ریزه آنقدر بر سرشان بکوبند تا بمیرند!

اکنون ملتهای اسلامی که آقای خامنه ای در آرزوی «زعامت» آنها بود، دیگر ذرّه ای به عدالت، ایمان، پاکی و خلوص ایشان به عنوان «ولی امر مسلمین» اعتقادی ندارند و برای همین ایشان چنین از هتک آبروی نظام (نظام یعنی شخص خود ایشان) نزد ملتها خشمگین شده است. آقای خامنه ای که رؤیای زعامت مسلمانان جهان را در سر دارد، به خوبی می داند سالهاست نزد «دولتهای اسلامی» آبرویی برای نظام باقی نگذاشته است و به این دل خوش کرده بود که با اختلاف افکنی بی دولتها و ملتهای مسلمان، زعیم و «ولی امر ملتهای مسلمان» شود. غافل از اینکه جنایتهای نظام تحت رهبری ایشان، چنان «یکباره و یکجا» از پرده بیرون افتاده که حتی نزد قشر ناآگاه جامعه خودمان هم آبرویی برای نظام و شخص رهبری باقی نمانده است. بی اعتقادی به عدالت و ایمان آقای خامنه ای در میان مردم کشور خودمان هم به وضوح چندین برابر قبل شده است. مقام معظم رهبری این واقعیت را در «اعلام شروع ماه رمضان» و «بی اقبالی» مسلمانان کشورها به رساله های عملیه ایشان به روشنی دیده و تازه متوجه شده که چه هزینه های کلانی که برای ریاست جمهوری احمدی نژاد و کودتای ننگین ۲۳ خرداد پرداخته است.برای همین، تازه نگران «هتک آبروی نظام (بخوانید خودش) نزد ملتها» شده است.

اینها نشان می دهد عمر حقیقی این نظام به آخر رسیده و فقط از لحاظ «اسمی» پابرجاست. این تجاوزهای کثیف، باعث شد «تقدس» نظام اسلامی در میان مسلمانان و سایر ملتهای جهان از بین برود و مسئولان فاسد نظام اسلامی ایران، دیگر نتوانند نزد کشورهای مسلمان، خود را «کاسه داغتر از آش» و «کاتولیک تر از پاپ» بنمایند و اینجا و آنجا به بهانه دفاع از مسلمانان مظلوم جهان، دست به ماجراجوئی و ایجاد اغتشاش و جنگ افروزی بزنند!

اینها تلاشهای واپسین یک «حکومت پایان یافته» است. و کسی جز شخص آقای خامنه ای، مقصر هتک آبروی نظامی نیست که ادعای جانشینی و نیابت امام زمان را داشت اما اکنون نزد ملتهای جهان، بی حیثیت شده است. این تقاص خونهای به ناحق ریخته شده ای است که به گفته بزرگان دینی، به زودی دامان قاتلان و آمران آن را می گیرد. اعتراف رهبر به «بی آبرویی نظام نزد ملتها» اعترافی بسیار با اهمیت تر از اعترافات نمایشی بیدادگاههای اخیر است و جالب اینکه، این اقرار بزرگ زیر شکنجه و فشار از آقای خامنه ای گرفته نشده است. این نشانه فروپاشی نظامی است که به حکم روزگار، به دست خود باعث فروپاشی خود شده و «خود کرده را تدبیر نیست!»

 

http://babakdad.blogspot.com/