جان و حقوق همه ما برابر است!

 

بابک داد

 

آیا حکومت جرأت می کند معترضان را اعدام کند؟

 

دو خبر تازه درباره معترضان دربند، فضای ذهنی همه ما را دوباره به یاد فرزندان اسیر جنبش حق طلبانه ملت ایران انداخته است. فرزندانی که هرگز از یاد مردم بیرون نیستند. یکی خبر است و دومی شایعه و هر دو قابل تأمل هستند.

اولین خبر که منبع خبری موثق یا مستقلی هنوز آن را تأیید نکرده، در حقیقت شایعه ای است که از قول یکی از فرماندهان کودتا (فرمانده جدید بسیج) نقل شده که ظاهرا" در جلسه ای از مقام رهبری تقاضا کرده اجازه دهد تعدادی از اسیران جنبش را اعدام کنند تا قائله اعتراضات فروکش کند و مردم به خانه ها بازگردند! نمی دانم این شایعه چقدر صحیح است، اما بدلیل نشانه های بی خردی و سبعیتی که قبلا" از سران و مقامات کودتاچی دیده ایم، احتمال صحت چنین شایعه ای دور از واقعیت نیست!

اما خبر دوم را خبرگزاری "هرانا" منتشر کرده است: "محمد رضا علی زمانی ، روز دوشنبه 13 مهرماه از بند 209 زندان اوین به شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی منتقل شده و حکم اعدام به وی ابلاغ شد!"
"هرانا" به نقل از کمیته گزارشگران حقوق بشر گزارش داده "محمدرضا علی زمانی"، عضو انجمن پادشاهی ایران که در جلسه دوم محاکمه عوامل دخیل در اعتراضات مردمی پس از انتخابات ریاست جمهوری، اعترافات مفصلی از وی اخذ گردید و سخنان وی در دادگاه انقلاب از تلویزیون نیز پخش شده بود، روز دوشنبه 13 مهرماه از بند 209 زندان اوین به شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی منتقل شده و حکم اعدام به وی ابلاغ شده است.

این خبر، می تواند تأیید کننده آن شایعه باشد. بالاخره حکومت تصمیم گرفته آخرین نعره های وحشت آفرین خود را برای ارعاب و سرکوب ملت سر دهد، تا شاید بتواند این اعتراضات دامنه دار را مهار کند. روز گذشته هم سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی به ناتوانی پلیس برای مهار "آشوبهای خیابانی" اذعان کرد و حالا لابد به جبران اعتراف او به ناتوانی نیروهای انتظامی، حاکمیت بازهم تصمیم دارد مشت آهنین خود را برای سرکوبی مردم نشان دهد.

سئوال این است: با خبر اعدام یک عضو انجمن پادشاهی که عقیده اش سلطنت طلبانه است و ناگزیر به اعترافات ساختگی هم شده، چه باید کرد؟ و با آن شایعه که ممکن است تعدادی را محکوم یا اعدام کنند، باید چه کرد؟ آیا با سکوت و خانه نشینی ما، حکومت به فرزندان دربند ملت رحم خواهد کرد؟ با بی توجهی ما به حقوق انسانی یک عضو یا هوادار نظام سلطنتی، آیا حاکمان به سایر فرزندان درون نظام رحم خواهند کرد؟ یا اینکه با هر قدمی که مردم عقب نشسته اند، این حکومت پیش آمده و بر حقوق بدیهی مردم پای نهاده است؟

آیا اعترافات شدید و غلیط "محمدرضا علی زمانی" در دادگاه دوم بر علیه خودش، باعث نجات وی از زندان یا گشایشی در کار او شد؟ آیا اعترافات سایر زندانیان باعث نرمش این نظام خونریز شده؟

به اعتقاد من، صدور حکم اعدام به این "عضو انجمن پادشاهی"، باید تمام اهالی جنبش سبز و ایرانیان را از هر گروهی که هستند به خروش درآورد. دقیقا" بر عضویت ایشان در "انجمن پادشاهی" اصرار و تأکید می کنم تا حکومت بداند جنبش حق طلبانه ملت ایران، بر پایه های محکمی از جمله حفظ حقوق انسانی تمام ایرانیان بنا نهاده شده است و تفاوتی میان افراد با عقاید مختلف وجود ندارد. خاصه اگر محکوم در دادگاههای بی صلاحیت و بیدادگاههای نظام کودتایی باشند.

باید سلاح همیشگی کودتاچیان "ایجاد اختلاف یا افتراق" میان نیروهای سیاسی را خنثی کنیم. حاکمان گمان کرده اند اگر اعدامها را از فردی مثلا" با پیشینه ای غیر اصلاح طلبانه مانند عضویت در انجمن پادشاهی شروع کنند، نقطه آغاز مناسبی برای سکوت رضایت آمیز مردم جسته اند و سپس به اعدام سایر معترضان اقدام می کنند! آنها به خطا گمان می کنند با این نقطه شروع، اصلاح طلبان یا حق طلبان برای حفظ جایگاه فکری یا خط کشی های سیاسی، با بی توجهی از کنار اعدام یک عضو انجمن پادشاهی عبور می کنند تا وصله های همیشگی "وابستگی و ضدیت با نظام" و امثالهم بر آنها زده نشود. به رغم این خام اندیشی حاکمان، ما "محمدرضا علی زمانی" را یک شهروند ایرانی می دانیم که بدون محاکمه در یک دادگاه عادل، مبری از هر اتهام یا جرمی است. همانطور که هیچکدام از اتهامات اسیران سبز و معترضان حق طلب دادگاههای نمایشی اخیر اثبات نشده اند و بدلیل آنکه جملگی مجبور به اعترافات ساختگی شده اند، هیچکدام آنها از دیدگاه وجدان جمعی مردم مستوجب مجازات نیستند، بلکه اگر عقلانیتی در حاکمان باقی مانده باشد، باید از همگی آنان دلجویی شود و خسارات مادی و معنوی و روحی به خود و خانواده هایشان به بهترین شکلی جبران گردد.

با حمایت کامل از جان "محمدرضا علی زمانی" و برای دفاع از حقوق انسانی و شهروندیش، باید بی هیچ لکنتی به میدان بیاییم و اعلام کنیم برای حقوق و جان او، ارزشی برابر با حقوق و جان تک تک معترضان و حق طلبان قائل هستیم و به جفا بر او رضایت نخواهیم داد. بدین ترتیب برای مقامات بلندپایه نظام و سران کودتا پیغام مهمی خواهیم فرستاد؛ پیغام این است: تک به تک اسیران معترض، برای آحاد جامعه ایرانی و جنبش حق طلبانه و سبز ملت ایران، مهم هستند و اجازه تعرض به حقوق و جان هیچکدام از آنها را نخواهیم داد.

از این عضو انجمن پادشاهی، فارغ از دیدگاه سیاسی اش، به مثابه یک شهروند معترض صد در صد حمایت می کنیم و در حمایت از هیچکدام از معترضان و زندانیان، به چیزی جز اعاده تمام حقوق انسانی آنها قانع نمی شویم. نباید اجازه بدهیم حاکمان بیش از این از جداسازی ما سود ببرند و با انگ زدن به این و آن، باعث خنثی شدن نیروهای حق طلبان شوند و فرزندان ملت را بی جرم و بی جنایت، تک به تک به مسلخ ببرند. این حمایت یکپارچه و بی تبعیض از تمامی اسیران دربند، یک وظیفه ملی است و حاکمان را از ادامه این بازی غیرعاقلانه با روحیه حق طلبی مردم بازخواهد داشت. ضمن اینکه اتحاد ما، ضامن حفظ جان فرزندان دربند ملت در زندانهای نظام جائر و ظالم خواهد بود. در این تردید نکنید.

 

7 اکتبر 1388