آیا خانه ما را کاملاً خالی پنداشته‌اید؟
امید نوری

"بنده با شناسایی عوامل پان‌فارسیسم در استان، اجازه کوچکترین حرکت نژادپرستانه را به آنها نداده ونخواهم داد". این جمله نه از زبان یکی از فعالان پان‌ترک بیرون آمده‌است و نه در یکی از ده‌ها سایت و وبلاگی منتشر شده‌است که شب و روز در صدد روشن کردن آتش منازعات قومی در کشور ما فعالیت می‌کنند. بلکه از زبان امام جمعه اردبیل، دکتر سید‌حسن عاملی در همایشی که با نام "همایش بزرگ پرسمان هویت" توسط مؤسسه فرهنگی‌ای با همین نام -یعنی "هویت"- و با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشگین‌شهر برگزار شده‌است بیرون آمده و در تارنمای اهراب نیوز، "سایت خبری تحلیلی استان آذربایجان شرقی" منتشر شده‌است. اینکه این حرف‌ها از زبان گروه‌هایی شنیده شود که سرشان در باکو و استانبول و یا یکی از شهرهای اروپا و آمریکا و اخیراً کشورهای منطقه است جای تعجب ندارد، اما شنیدن این حرف‌ها از زبان امام جمعه شهری که سنگ‌بنای ایرانِ جدید در آن گذاشته شد، یعنی اردبیل، نه فقط تعجب‌آور که نگران کننده است. آیا واقعاً خانه ما را تا به این حد خالی پنداشته‌اند؟

برگزاری همایش با کدام هدف؟
ایجاد امکاناتی برای طرح و بیان هر چه آزادنه‌تر عقاید و آراء - که این روزها برگزاری همایش وجه غالب آن و آزادی مطبوعات و تجمعات و احزاب و انجمن‌های مدنی دانشجویی، وجوه فراموش شده‌اش به شمار می‌روند- برای آن است که بتوان ادعاهای تفرقه‌افکنانه و تنش‌زا را با محک تاریخ و فرهنگ و سوابق همزیستی سنجید و خواسته‌های بر حق و حرف‌های استوار را از مدعاهای سست و تاریخ‌های ساختگی جدا ساخت و برای آشتی ملی و صلح با همسایگان به خدمت گرفت. نه آنکه همایشی ترتیب داده شود که شرکت کنندگان بپرسند "چرا زمانی که از هویت بحث می‌شود بعضی از مسئولین دولتی با دیده امنیتی به مسئله مینگرند؟ " و جناب دکتر نیز در تأیید بفرمایند "بنده انتقاد وسوال شما را قبول داشته و مسئولین را به اصلاح نگرش در این زمینه دعوت می‌نمایم." البته این سؤال نیز مطرح است که این مسئولین چه کسانی هستند که امام جمعه یکی از شهرهای مهم کشور در زمره‌ی ایشان نیست؟

اما سؤال مهم‌تر آن است که آیا در همایشی با عنوان پُرطمطراق "همایش بزرگ پرسمان هویت" هیچ سخنران دیگری هیچ حرف دیگری نزد که ارزش بازتاب یافتن در سایتی که نام یکی از تاریخی‌ترین و ملی‌ترین استان‌های کشور را به دوش می‌کشد منتشر شود؟ هیچکس نگفت "تُرک زبان" و "تُرک" دو هویت مختلفند؟ هیچکس نپرسید این "فارس" که "پان‌فارسیسم" ناظر به اوست و عواملش در استان شناسایی شده‌اند، کیست؟ این فارس، کُرد و لُر و تُرک و ترکمن و بلوچ و عرب و گیلک و مازندرانی و تات و تالش که نیست. لابد ناظر است بر ساکنان حاشیه‌های اطراف کویرهای مرکزی ایران، که آنان نیز خود را بیرجندی و سبزواری و سمنانی و کاشانی و یزدی و اصفهانی و کرمانی و غیره می‌دانند و نه فارس. پس این "فارس" کیست که امام جمعه اردبیل به خود می‌بالد که "اجازه کوچکترین حرکت نژادپرستانه را به آنها نداده است"؟ بگذریم. بگذریم و برسیم به پرسش "چرا ...امنیتی؟". و باز هم پرسشی و پاسخی.

دکتر عاملی در پاسخ به یکی از حاضرین که پرسیده‌است "چرا پان فارسیسم سعی دارد در ایران هویت سایر اقوام را از بین ببرد؟" فرض پرسشگر را حقیقت محض می‌انگارد و بدون ذره‌ای چند و چون کردن و داوری‌ در مورد این پرسش که از قضا اولین وجهش "وجه امنیتی" است به این پاسخ اکتفا می‌کند که بگوید: "بنده از جمله کسانی هستم که در تشویق خانواده‌ها در صحبت کردن با فرزندان‌شان به زبان ترکی پیش قدم بوده‌ام." و اضافه کند که "بنده در تمامی جلسات شورای فرهنگ عمومی تأکید داشته‌ام که مسئولین طوری برنامه‌ریزی نمایند که اصالت زبان آذری از بین نرود و حتی شخص بنده به جمع آوری لغات اصیل زبان ترکی اقدام نموده‌ام".
به عبارت دیگر، از سویی تهاجمی در کار است و در سوی دیگر دفاع. مهاجمان "پان فارس‌ها" هستند که حجت‌الاسلام دکتر عاملی "اجازه کوچکترین حرکت نژادپرستانه را به آنها نداده ونخواهد داد"؛ و همچنین مسئولین که باز هم جناب عاملی، نه یک بار و دوبار بلکه در "تمامی" جلسات شورای فرهنگ عمومی به آنها تأکید کرده‌است که طوری برنامه‌ریزی کنند که اصالت زبان ترکی از بین نرود.

آیا در همایشی با عنوان پُرطمطراق "همایش بزرگ پرسمان هویت" هیچ سخنران دیگری هیچ حرف دیگری نزد که ارزش بازتاب یافتن در سایتی که نام یکی از تاریخی‌ترین و ملی‌ترین استان‌های کشور را به دوش می‌کشد منتشر شود؟

مدافعان یا مقاومت‌کنندگان در برابر این تهاجم، آنهایی هستند که بخشی در سالن همایش نسبت به برخورد امنیتی با موضوع هویت اعتراض دارند و دیگری دکتر عاملی که به دفاع خانه به خانه می‌پردازد تا خانواده‌ها را تشویق کند که با فرزندان‌شان به زبان ترکی صحبت کنند. چه اگر او در این کار پیشقدم نمی‌شد، لابد اهالی اردبیل و مشگین شهر هم اکنون همه در خانه به زبان دیگری جز ترکی صحبت می‌کردند.

بُعد امنیتی
واقعیت آن است که طرح و بحث مسائل قومی در ایران -همینطور که از سؤالِ پرسشگر و جواب پاسخگو می‌توان به آن پی برد- دارای بُعدی امنیتی هست. ندیدنِ بُعد امنیتی نه فقط از آن جهت که سهل‌انگاری خطیری محسوب می‌شود اشتباه است بلکه از این جهت نیز که مانعی جدی است در برابر یافتن راه حلی برای مسائل و پرسش‌های واقعی در این زمینه، گمراه کننده می‌باشد.

ندیدنِ بُعد امنیتی نه فقط از آن جهت که سهل‌انگاری خطیری محسوب می‌شود اشتباه است بلکه از این جهت نیز که مانعی جدی است در برابر یافتن راه حلی برای مسائل و پرسش‌های واقعی در این زمینه، گمراه کننده می‌باشد.

نگاهی حتی گذرا به تاریخچه طرح و بحث مسائل قومی در ایران به روشنی نشان می‌دهد که شکل‌گیری نگاه و خواسته‌ قومی در کشور بسی بیش از آنکه نتیجه داد و ستد سیاسی و فرهنگی داخلی باشد، منشأیی خارجی دارد. آنچه امروز با عنوان "پان‌ترکیسم" مطرح است و مدعی برکشیدنِ ناسیونالیسم "آذری"، حاصل تحولات شکل گرفته در ایالات مسلمان‌نشین امپراطوری روسیه در قفقاز بود که در پایان جنگ جهانی اول از جمله به تأسیس کشوری با نام جعلی "آذربایجان" منجر شد و امروز نیز همین جعل تاریخی زمینه‌ی شکل‌گیری برخی از تحولات قومی در آذربایجان ایران است. به همین روال مشکل بتوان برآمدن بخشی از مطالبات قومی و تحولات پیرو آن را از شکل‌گیری ناسیونالیسم کُرد در حوزه نفوذ امپراطوری عثمانی جدا دانست. دنبال کردن این "خط خارجی" در مسائل قومی کشور از طریق مداخلات اتحاد جاهیر شوروی و عراق در دهه‌های گذشته و اینک اسرائیل و کشورهای ساحل جنوبی خلیج فارس و قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای نیز دشوار نیست. پس مسئله وجه امنیتی دارد و از قضا خیلی هم جدی است. همانطور که در دهه ۱۹۴۰ تا ۵۰ میلادی جدی بود.

اگرواقعا مایل هستیم "بُعد امنیتی" ماجرا کمرنگ شود، پیش از هر چیز باید عوامل آن را شناسایی و سپس افشاء کرد. و در این زمینه این "پان‌فارس"‌های تخیلی نیستند که جناب عاملی باید شناسایی‌شان کند، بلکه "پان‌ترک‌"‌های واقعی هستند که رفتار و حرکات و پرچم‌ها و نمادهای‌شان یادآور تشکیلات "گرگ‌های خاکستری" ترکیه، یعنی مجموعه‌ای از گروه‌های فاشیستی و نژادپرستی است که در سال‌های اول تشکیل جمهوری ترکیه از جمله سومریان را نیز تُرک‌تبار می‌دانستند. آیا جناب عاملی این عوامل را که به راستی مبلغ نژادپرستی هستند شناسایی کرده‌اند یا از ترس اینکه متهم شوند به اینکه "نگاه امنیتی" به ماجرا دارند در مورد آن‌ها سکوت اختیار می‌کنند؟

اگرواقعا مایل هستیم "بُعد امنیتی" ماجرا کمرنگ شود، پیش از هر چیز باید عوامل آن را شناسایی و سپس افشاء کرد

وقتی این بحث‌ها انجام شد، این عوامل شناسایی و افشاء شدند، زمینه‌های گفتمانی و عینی رشدشان شناخته و با آنها مقابله شد، آنوقت می‌توان گفت که بحث‌های قومی به بحث ملی و خودی تبدیل شده‌است. آنوقت می‌توان به ضعف‌ها و بی‌ارادگی‌ها و ندانم‌کاری‌ها در اجرای مواد ۱۹ و ۱۵ قانون اساسی پرداخت. می‌توان دید که کجا و چرا این اصل که می‌گوید مردم ایران "از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود". آن وقت می‌توان پرسید چه مشکلاتی در قبال اجرای ماده ۱۵ قانون اساسی وجود دارد که همراه با تأکید بر رسمیت خط و زبان فارسی "استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس [را] در کنار زبان فارسی آزاد" اعلام کرده‌است. و البته باید در مورد سایر مواد قانون اساسی نیز صحبت کرد. به عنوان مثال در مورد حقوق مردم و انتخابات آزاد و حق تشکل و تحزب و راهپیمایی بدون حمل سلاح و غیره و غیره. فقط در این صورت است که می‌توان آن "بُعد کذایی امنیتی" را نادیده گرفت، اصول اجرا نشده قانون اساسی را کنار یکدیگر نشاند و به مشکلات کشورداری رسیدگی کرد. آن وقت شاید نه به نبرد خانه به خانه جناب عاملی نیاز باشد و نه به یادآوری‌های مکرر ایشان در حفاظت از زبان ترکی اصیل و نه به جمع‌آوری لغات در پستوی خانه.

اوج بی‌درایتی
با اینهمه اوج تئاتری که با نام ""همایش بزرگ پرسمان هویت" توسط مؤسسه فرهنگی‌ "هویت"- با همکاری دانشگاه برگزار شده‌است و در آن تماشاچی و بازیگر به یکدیگر و -خدا می‌داند به چه کسان دیگری- نان قرض می‌دهند، در استدلال دکتر عاملی است مبنی بر اینکه ملت ایران قرن‌هاست که یک "ملت" است و دعوای "نژادی" ندارد. جمله مشعشعانه‌ی امام جمعه اردبیل را عیناً نقل می‌کنیم: "افراط در بحث ناسیونالیسم باعث بوجود آمدن تشکل‌های نژاد پرستی در جامعه امروزی ما شده است. بحث‌هایی مانند نژاد اصیل در میان تمامی اقوام ایرانی ،زهی خیال باطل است چرا که در حمله مغول به ایران و با تجاوز سربازان مغولی به ایرانیان بحث نژاد اصیل منتفی است. "

وقتی این بحث‌ها انجام شد، این عوامل شناسایی و افشاء شدند، زمینه‌های گفتمانی و عینی رشدشان شناخته و با آنها مقابله شد، آنوقت می‌توان گفت که بحث‌های قومی به بحث ملی و خودی تبدیل شده‌است. آنوقت می‌توان به ضعف‌ها و بی‌ارادگی‌ها و ندانم‌کاری‌ها در اجرای مواد ۱۹ و ۱۵ قانون اساسی پرداخت.

ما اینجا نه به تاریخ چندهزارساله همزیستی اقوام مختلف در فلات ایران کاری داریم و نه به سلسله‌های پادشاهان تُرک ‌زبانی همچون غزنویان که از قضا برای رشد و گسترش زبان فارسی بیش از سایر سلسله‌ها تلاش کردند. نه به جانفشانی‌های شاه اسماعیل صفوی برای بازسازی ایران کاری داریم و نه به نقش مردمان تُرک‌زبان و کُردزبان و ایلات سنجابی و بختیاری و قشقایی و دیگران در اهدای مشروطیت به کشور. ما فقط می‌خواهیم به امام جمعه شهری که یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران است و ایران‌شناسان آن را گهواره دولت ایران به آن صورت که آن را امروز می‌شناسیم می‌دانند؛ به امام جمعه شهری که حوزه برآمدنِ طریقت صفوی و شاه اسماعیل بوده‌است؛ شهری که مردمانش برای حفاظت از تمامیت کشور در رده اول جانفشانی قرار دارند و شهری است که تعداد شهدایش به نسبت جمعیت اگر نه در رتبه اول که بدون تردید در جایگاه دوم می‌باشند؛ شهری که با تأسیس تیپ ابوالفضل‌العباس در دلِ لشکر سی‌ویکم الگوی رشادت و دفاع از کشور بود؛ بگوئیم که وحدت ملی ایرانیان را به هزار و یک دلیل و برهان می‌توان اثبات کرد. مگر آنکه هدف توهین به یک ملت کهنسال و دیرپا باشد با نیت تضعیفش و کشاندنش به سرسپردگی‌های نافرجام. شاید هم دکتر عاملی بر این باور است که دیگر نفری در این خانه نمانده است.

از "جمهوری"