اردشیر امیرارجمند: جنگ به ضرر ایران و جنبش دموکراسی خواهی است

۲۰ شهریور ۱۳۹۱

میهن: مقامات اسرائیلی، سه ماه آینده را روزهای سرنوشت سازی دانسته اند که آبستن جنگ است، جدال لفظی بین ایران و اسرائیل هم بالا گرفته است و دولت احمدی نزاد و شخص رهبری بر این نزاع دامن می زنند و این در حالی است که هم اکنون جنگ تمام عیاری در سوریه در جریان است و رهبران ایران مدافع تمام قد بشار اسد هستند. با دکتر اردشیر امیر ارجمند گفتگو کرده ایم و درباره جنگ احتمالی علیه ایران پرسیده ایم، جنگی که به گمانِ ارجمند در صورت وقوع، طبقه ی متوسط و ضعیف را متلاشی می کند و به استبدادی دیگر منتهی می شود.

آقای ارجمند، وضعیت پیرامونی ایران هر لحظه متشنج تر می شود، سوریه که بنابر قول جمهوری اسلامی، خط مقدم جنگ با ایران است، درگیر جنگی خونین و خانگی شده و بنابر گفته ناظران به زودی بشار اسد سقوط خواهد کرد، جنگ لفظی میان سران نظام جمهوری اسلامی و اسرائیل نیز بالا گرفته است و نشان دهنده اینکه خطر جنگ در فاصله ای نزدیک با ایران ایستاده، پرسش این است که در چنین شرایطی چرا در میان ایرانیان خارج از کشور و هواداران جنبش سبز، تحرکی جدی علیه جنگ دیده نمی شود؟

تمامیت ارضی, استقلال سیاسی و وحدت ملی از اصول خدشه ناپذیر جنبش سبز است که در منشور آن مورد تاکید قرار گرفته است.مخالفت شورای هماهنگی راه سبز امید با جنگ طلبی و جنگ افروزی وتجزیه طلبی قاطع,صریح و بدون شرط است.نمی توان ادعای سبز بودن کرد و با جنگ و تجزیه طلبی مخالفت قاطع نکرد. دفاع از رژیم سرکوبگر بشار اسد, به ضررمنافع ملی ایران وبه سود اسرائیل و توسعه طلبی بیگانگان در منطقه است.به جای حمایت از بشار اسد می بایست با حمایت به موقع از مطالبات مشروع مردم سوریه به انتقال مسالمت آمیز و استقرار دولتی دموکراتیک و ملی در سوریه کمک می شد.هر گونه تجاوز به خاک مقدس کشور توسط رژیم متجاوز اسرائیل یا هر قدرت خارجی دیگر قطعا با دفاع شجاعانه مردم ایران مواجه خواهد شد.

فعالان جنبش سبز در داخل و خارج از کشور مستمرا با جنگ افروزی مخالفت کرده اند. متاسفانه ما فاقد رسانه ای مستقل و فراگیر هستیم و صدای جنگ طلبان اسرائیل و ماجراجویان اقتدارگرا در ایران بلندتر از سبزها و مخالفان جنگ است.اما با تشدید بحران موجود, لازم است فعالان جنبش سبز در اقداماتی هماهنگ به افکار عمومی در سراسر جهان نسبت به عواقب هرگونه عملیات نظامی در ایران هشدار دهند.

به نظر شما نسبتِ جنبش سبز با جنگ و حمله به ایران چه می تواند باشد، آیا سقوط نظام با حمله ی خارجی می تواند فضایی باز بیافریند و گشایشی در بن بست سیاسی و اقتصادی کنونی باشد و یا اینکه جنگ مقدمه ای بر بی نظمی و نا امنی بزرگ خواهد بود و بنیاد دموکراسی خواهی نو پای ایرانی را بر خواهد چید؟

جنگ جز تشدید استبداد, له شدن طبقه متوسط و مستضعف , تهدید تمامیت ارضی کشور چیزی را بدنبال نخواهد داشت.جنگ به ضر ر ایران, جنبش دموکراسی خواهی در کشور و همچنین جامعه جهانی در کلیت ان خواهد بود.این فکر که با مداخله خارجی در ایران دموکراسی برقرار میشود کودکانه و حقارت بار است.متاسفانه بخشی از مستبدان حاکم بر کشورنیز از حمله نظامی استقبال میکنند . انها نیز به اشتباه فکر میکنند که راه خروج از بن بست و بحران مشروعیت و کارامدی که خود و کشور را درآن گرفتار کرده اند و یا حداقل تعدیل ان حمله محدود یک قدرت منفور خارجی مثل اسرائیل است.جنگ طلبان در اسرائیل و ایران منافع مشترک دارند وباید با هر دو انها مبارزه کنیم.باید به جامعه جهانی نیز تفهیم کرد که در چنین فاجعه ای پیروز و برنده ای وجود نخواهد دشت و همه بازنده خواهند بود.

اخیرا گروههای تجزیه طلب فعال شده اند و حتی بعضا به تفاهم و اتحاد نیز رسیده اند به نظر شما آیا تجزیه ایران در صورت وقوع جنگ محتمل است و آیا در حال حاضر می توان از مطالبات قومی به نوعی بهره برد که نافی تمامیت ارضی ایران نباشد؟

مطالبات مشروع اقوام را باید از تحرکات تجزیه طلبانه جدا کرد. متاسفانه اقتدارگرایان با بستن فضای سیاسی و سرکوب غیر قانونی مطالبات مشروع مردم اقوام فضا را برای جریانات تجزیه طلب هموار می کنند. همبستگی ملی, عدالت و تضمین موازین حقوق بشری و توسعه ایران مستلزم شناسایی و تضمین حقوق مشروع اقوام در چهار چوب ایران واحد است. باید توجه داشت که هر گونه گرایش تجزیه طلبانه به تحقق خواستهای مشروع قومیتها ضربه می زند آن را به تعویق می اندازد. اگر برخی چشم به قدرتهای خارجی داشته باشند و فکر کنند که با جنگ حکومت مرکزی سقوط خواهد کرد و زمینه برای تجریه کشور فراهم می شود و آنها می توانند به خواست خود برسند، اشتباه بزرگی را مرتکب می شوند ونشان می دهد که متاسفانه به سادگی تجربیات درد آلوده گذشته را فراموش کرده اند.

ما ضمن دفاع قاطع از مطالبات مشروع اقوام در ایران , هر گونه تحرک تجزیه طلبانه و یا اقدامی که موجد فضای ابهام الوده برای تقویت چنین اندیشه یا جریانی باشد را محکوم می کنیم.

اگر قرار باشد اولویت های مبارزه مدنی جنبش سبز را برشمارید، به گمان شما انتخابات ریاست جمهوری پیش رو حائز اهمیتی هست و آیا وضعیت فعلی ایران با برگزاری یک انتخابات ریاست جمهوری با حضور” اصلاح طلبان حداقلی”، قابل علاج است؟

تغییر شرایط حاضر الویت اول است. کشور در وضعیت بحرانی است. در بن بست است. خروج از این بن بست تنها با قبول باز شدن فضای سیاسی و پایان دادن به فضای امنیتی نظامی فعلی است. بدون همبستگی ملی خروج از بحران ممکن و پایدار نیست. در سایه چنین تحولی است که می توان نسبت به نحوه مواجه با انتخابات ارزیابی واقعی داشت.باز هم تکرار کنیم که انتخابات ازاد ,سالم و منصفانه بر اساس استداندار های جهانی حق هر شهروند ایرانی است.

هشدارهای دلسوزانه سه سال گذشته موسوی و کروبی در رابطه با اینده کشور را فراموش نمی کنیم. آنها چنین روزهای دشوار را برای کشور پیش بینی میکردند. بحران به شدتی است که دیدن آن نیاز به بصیرت زیادی ندارد . آقایان اگر از دروغ و عوام فریبی دست بردارند و فقط حاضر شوند گوشه چشم خود را بازکنند نیاز به تغییر رویه رابه روشنی می بینند و به بیانیه شماره ۱۷ موسوی و ۱۴ بهمن کروبی عمل میکنند