تشکیل استان خلیج فارس به مرکزیت بوموسی و تبدیل جزایر به منطقه آزادتجاری

در ساخت بناهای جدید این جزایر نیز می توان دستورالعمل معماری ایرانی را به عنوان یک سیاست مهم پیگیری کرد تا آنچه از خانه و بازار و اداره و اماکن تفریحی در آن ساخته می شود به سبک و ظاهر بناهای اصیل ایرانی باشد.

عصرایران ؛ جعفر محمدی - در اردیبهشت سال 1389 در سایت عصرایران ، پیشنهاد تشکیل استان خلیج فارس را مطرح کردیم و از لزوم آبادانی و توسعه جزایر ایرانی خلیج فارس به ویژه جزایر سه گانه سخن گفتیم.
این طرح پیشنهادی، با واکنش کشورهای عربی و رسانه های آنان - به ویژه العربیه - مواجه شد و به شدت از احتمال اجرای آن ابراز نگرانی کردند و مقامات و سیاستمداران جنوب خلیج فارس ، طی مصاحبه هایی ابراز امیدواری کردند که این طرح اجرایی نشود.
در آن زمان ، هر چند برخی نمایندگان مجلس نیز از این پیشنهاد استقبال کردند و حتی اظهار داشتند که ان را در کمیسیون های تخصصی مطرخ می کنند ولی در عمل چنین کاری نکردند و ترجیح دادند به روزمرگی ها مشغول باشند و کاری نکنند که شیوخ  جنوب خلیج فارس آزرده خاطر شوند!
اینک اما کار حاکمان جنوب خلیج فارس بدانجا رسیده که به سفر رئیس جمهور ایران به جزیره بوموسی نیز می تازند و آن را نقض حاکمیت امارات بر این جزیره می دانند!
هر چند در این گستاخی ها ، نقش قدرت های فرامنطقه ای و نیز عناد تاریخی حاکمان جنوب خلیج فارس مشهود است ، اما باید تصریح کرد که بی عملی و مماشات بیش از حد مسوولان ایرانی با طرف های شیوخ جنوب خلیج فارس نیز در تشدید این روند ضدایرانی بسیار سهیم بوده است.
قطعاً ادامه چرت ایرانی در برابر وقاحت مدعیان ، زمینه ساز قضاوتی سهمگین در تاریخ در خصوص عملکرد امروزمان خواهد بود.
عصرایران ، به مناسبت رخدادهای اخیر که در پی سفر رئیس جمهور به بوموسی شکل گرفته و پرده ای دیگر از ادعاهای ارضی اعراب جنوب خلیج فارس نسبت به ایران را در پی داشته ، متن کامل پیشنهاد تشکیل استان خلیج فارس را مجدداً بازخوانی می کند بدان امید که مسوولان در کنار جنجال های بی حاصلی که مدام بدان ها مشغول اند کاری هم برای سرزمین مادری کنند.

***

در حالی که کشور امارات متحده عربی به پشتوانه برخی کشورهای غربی و عربی همچنان بر طبل ادعاهای ارضی نسبت به جزایر سه گانه می کوبد ، به نظر می رسد وقت آن رسیده باشد که جمهوری اسلامی ایران اقدامات عملی بیشتری را برای تثبیت قوی تر حاکمیت ایران بر بوموسی ، تنب کوچک و تنب بزرگ در دستور کار قرار دهد.
به گزارش عصرایران ، بی گمان یکی از مهم ترین و راهبردی ترین سیاست های ممکن در این خصوص ، تلاش برای عمران و آبادانی این جزایر است چه آن که ادعای مالکیت بر بخش های مسکونی و آباد یک کشور ، بسیار سخت تر از ادعا بر چند جزیره نیمه مسکون و نه چندان آباد است.
پیشنهاد مشخصی که در این باره می توان مطرح کرد این است که مجموعه جزایر ایرانی خلیج فارس ، در قالب یک استان مجمع الجزیره ای به نام "استان خلیج فارس" در آیند و مرکز این استان تازه تأسیس نیز "بوموسی" باشد.
فایده این طرح ، ابتدا بر نام آن مترتب است چه آن که یک استان در خلیج فارس به همین نام شکل می گیرد و به نوعی تثبت این نام تاریخی است.
علاوه بر آن ، با استان شدن جزایر ، می توان شاهد رشد و شکوفایی آنها به عنوان یک واحد مستقل تقسیمات درون سرزمینی شد چه آن که تجربه ثابت کرده است که هر جا استان شده ، روند توسعه و عمران اش نیز بهبود یافته است( و به همین دلیل است که هم اکنون بخش های زیادی از کشور خواستار استان شدن هستند.)
البته می توان در سال های اولیه استان شدن جزایر خلیج فارس ، امور اداری آنها را به شکل کنونی و در ارتباط با مراکز فعلی شان مانند بندر عباس حفظ کرد تا این استان قوام گیرد و از جمله بوموسی بتواند به حداقل استانداردهای لازم برای تصدی عملی مرکزیت استان برسد (که الان در این حد نیست) ولی از همان بدو امر ، از نظر تقسیمات کشوری مرکز استان تعریف شود و برنامه هایی که برای استان های دیگر تدوین می شود مانند تخصیص بودجه مستقل ، سفرهای استانی و ... برای بوموسی و این استان هم لحاظ شود.
برای رشد و توسعه سریع جزایر به ویژه بوموسی و تنب بزرگ نیز پیشنهاد می شود آنها را همانند قشم و کیش ، "منطقه آزاد تجاری - توریستی" کرد و بدین وسیله با ارائه مشوق هایی مانند وام های کم بهره ، معافیت های مالیاتی ، راه اندازی خطوط هوایی منظم و ... سیل سرمایه های داخلی و حتی خارجی را بدان سمت رهنمون کرد.
این جزایر ، به مراتب کوچک تر از قشم و کیش هستند و لذا می توان آنها را در مدت زمان بسیار کوتاهی به شکلی مدرن و آبرومند آباد کرد و برای هزاران ایرانی از سراسر کشور و به ویژه اهالی جنوب ایران اشتغال زایی کرد.
با توسعه این جزایر ، جمعیت ساکن آن نیز افزایش می یابد ، کما این که به عنوان مثال جمعیت کیش در سال های بعد از تبدیل اش به منطقه آزاد چندین برابر شده است.
در ساخت بناهای جدید این جزایر نیز علاوه بر رعایت اصول فنی و استانداردهای روز دنیا ، می توان دستورالعمل معماری ایرانی را به عنوان یک سیاست مهم پیگیری کرد تا آنچه از خانه و بازار و اداره و اماکن تفریحی و ... در آن ساخته می شود به سبک و ظاهر بناهای اصیل ایرانی باشد تا حتی از منظر بصری هم ایرانیت این جزایر تقویت شود.
ایجاد اماکنی مانند موزه ایران شناسی ، موزه خلیج فارس ، پارک ماکت بناهای ایرانی ، سالن ها و زمین های ورزشی برای برگزاری مسابقات ملی ، منطقه ای و بین المللی به میزبانی جزایر ، مرکز همایش ها برای این که بتوان برخی همایش های داخلی و خارجی را در آنجا برگزار نمود و ... همه و همه می توانند در تثبت حاکمیت ایران بر این جزایر بسیار مؤثر باشند.
همچنین با ایجاد امکانات توریستی در این جزایر ، می توان در برنامه توریست های خارجی به ایران می آیند ، سفر به جزایر را نیز گنجاند.
در کنار همه این ها ، انتقال بخشی از زرادخانه دفاعی ایران به این جزایر نیز جهت دفاع از تمامیت ارضی کشور ، می تواند اقدامی راهبردی تلقی شود.
به راحتی می توان پیش بینی کرد که با تشکیل استان خلیج فارس و انجام اقدامات ذکر شده ، در یک بازه زمانی 5 ساله ، جزایر خلیج فارس و به ویژه جزایری که اماراتی ها بدان ها چشم طمع دوخته اند ، رونقی بی نظیر خواهند یافت و علاوه بر آن که خدمتی بزرگ به اهالی سختکوش خلیج فارس صورت می گیرد ، حاکمیت ایران بر این بخش از سرزمین پهناورمان بیش از پیش تثبیت می شود.

 

سخنی با شیوخ عرب حاکم بر جنوب خلیج فارس: این زبان درازی ها به خاطر "پدر اجاره ای" است

بدانید که روابط ایران و حامیان غربی شما تا ابد بدین گونه تیره نخواهد بود تا شما بتوانید در شکاف بین روابط ایران و غرب ، رقص عربی کنید و فکر کنید که این مستی تا همیشه ادامه دارد.

عصرایران - به احتمال قریب به یقین ، امرای امارات متحده عربی ، به این جمع بندی رسیده اند که "آب آلوده شده و مهیای ماهیگیری است!" ؛ به همین خاطر است که وزارت خارجه این کشور جنوبی خلیج فارس و نیز متحدان عرب امارات ، به سفر رئیس جمهور ایران به بخشی از خاک ایران واکنش نشان داده و حضور احمدی نژاد در جزیره بوموسی را "تجاوز به حقوق سرزمینی امارات" دانسته اند!

در این که جزایر بوموسی ، تنب کوچک و تنب بزرگ بخشی از سرزمین بزرگ ایران هستند و البته غیرقابل انفکاک از میهن ، تردیدی نیست. این را خود اماراتی ها هم می دانند چه آن که اسناد و مدارک تاریخی متعددی در این باره وجود دارد که نشان می دهد ادعای اعراب درباره این جزایر ، هیچ بنیادی ندارد. با این حال ، به حکم "کسی که خود را به خواب زده است نمی توان بیدار کرد" ، همچنان خود را به جهالت تاریخی زده اند ، کما این که درباره نام تاریخی خلیج فارس نیز برغم وجود نقشه های گاه به جا مانده از صدها و هزاران سال پیش به نافهمی و لجاجت خویش ادامه می دهند.

بنابراین ، سخن گفتن بر مبنای ادله تاریخی و حقوقی برای کسانی که خود ، برحقانیت ایران در این باره واقف اند چیزی جز کوبیدن آب در هاون نیست.

وزیر خارجه امارات
 

شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر خارجه امارات:سفر رئیس جمهور ایران به بوموسی نقض گسترده حاکمیت امارات است(!)

بنابراین بهتر است "برادران(!) عرب حاکم بر جنوب خلیج فارس" را با برخی واقعیت ها آشنا کنیم که لااقل حد و حدود خود را بدانند و زبان در کام گیرند و به همان خاک خویش که عمدتاً از صدقه سری انگلیسی ها عایدشان شده بسنده کنند و روزگار بگذرانند.

خلاصه ماجرا این است که حکام عرب جنوب خلیج فارس با خود اندیشیده اند: " اوضاع ایران چندان مناسب نیست ، تحریم ها علیه ایران روز به روز شدیدتر می شوند ، نفت ایرات مشتریانش را از دست می دهد ، فشارها علیه ایران در پرونده هسته ای ادامه دارد ، تورم و گرانی بیداد می کند  ، اختلافات دولت و مجلس توان داخلی را فرسوده و ... و همه این ها باعث شده مردم به ستوه بیایند و نارضایتی های داخلی افزایش یابد. بنابراین فرصت خوبی است برای سوء استفاده و کندن بخشی از خاک ایران! "

اما برای این که همسایه ها از توهم به در آیند بدانند که هر مشکل و اختلافی در داخل صرفاً به خود ملت ایران مربوط است و مردم ایران بدان حد از بلوغ تاریخی و سیاسی و اجتماعی رسیده اند که اجازه ندهند مشکلات داخلی طمع ورزی های خارجی را به وجود آورد.

شیوخ جنوب خلیج فارس! بدانید و آگاه باشید که اگر پای تمامیت ارضی کشورمان به میان بیاید - و مخصوصاً اگر طرف ادعا هم شماهایی باشید که در آزمون ملت ایران مردود شده اید - هر گونه اختلاف سلیقه و مشکل داخلی به حاشیه ی اصل "دفاع از تمامیت ارضی" می رود.

  ملت ایران طالب جنگ نیست ، خاصه آن که نسل کنونی ایرانیان جنگی 8 ساله را با تمام رنج هایش تجربه کرده است و هرگز نمی خواهد بناهایی که در دوران سازندگی بعد از جنگ ، آجر به آجر ساخته اند آسیب ببینند اما این بدان معنا نیست که اگر چند "شیخ تازه به دوران رسیده عرب" از گرد راه رسیدند و گفتند این چند جزیره مال ما ، در جوابشان بگوییم :بفرمایید ببرید،ما تازه از جنگ رهیده ایم و کلی هم مشکل داریم!

شیوخ عرب جنوب خلیج فارس ، بدانند که اگر امروز بدان حد از گستاخی رسیده اند که می توانند نسبت به همسایه بزرگ شمالی شان ادعای ارضی هم بکنند ، به خاطر آن نیست که خودشان بزرگ شده اند و قدرتی به هر رسانده اند و برای خودشان کسی شده اند!
نه آقایان شیوخ! شما واقعاً کسی نیستید! این را توهین به خود نپندارید ، بلکه عین واقعیت است. برای اثبات این ادعا ، فقط کافی است "پدر اجاره ای" تان آمریکا از منطقه برود و پشت تان را خالی کند ؛ آن وقت است که صدایتان می گیرد و زانوهایتان می لرزد و دوباره متوجه موقعیت تان می شوید.

بدانید که قدرت شما ، عَرَضی است و وابسته به حضور بزرگتان آمریکا و از نزد خود چیزی ندارید ولی قدرت ایران ، در همه تاریخ قدرتی ذاتی بوده است و همچنان خواهد بود.

بدانید که روابط ایران و حامیان غربی شما تا ابد بدین گونه تیره نخواهد بود تا شما بتوانید در شکاف بین روابط ایران و غرب ، رقص عربی کنید و فکر کنید که این مستی تا همیشه ادامه دارد.
روابط بین الملل مانند رودخانه ای همواره در تغییر و تحول است ولی گویا شما آن را مردابی می پندارید که همواره به نفع شما راکد خواهد ماند!

البته ما بر مسوولان سیاست خارجی خودمان هم خرده می گیریم که با شما در شأن خودتان رفتار نکردند و در حق تان برادری کردند و ندانستند "خوبی که از حد بگذرد ، نادان خیال بد کند"  تا بدانجا که بر سفر رسمی رئیس جمهور ایران به بخشی از خاک ایران هم خرده بگیرد.

آقایان شیوخ! هر وقت ایران بر سفر آل نهیان بر دوبی خرده گرفتند ، هر گاه ایران انتقاد کرد که چرا آل سعود به جده رفتند ، اگر تهران بر فلان مقام آل خلیفه ایراد گرفت که چرا به فلان ساحل قطر رفتید و ... آن گاه شما هم بر ایران خرده بگیرید که چرا مقاماتش به بوموسای ایران می روند.

و سخن آخر این که شیوخ عرب حاکم بر جنوب خلیج فارس ! یادتان باشد که "شیر نشسته ، از کفتار ایستاده بلند تر و قدرتمند است." ، حد و شأن خود را بدانید و این مساله ساده را بفهمید که در پس امروز ، فردایی هم هست ؛ همه پل های پشت سرتان را خراب نکنید.