روز جهانی زن، روز جهاني وجدان

 

همانگونه که روز جهانی حقوق بشر داریم، روز جهانی منع شکنجه داریم، روز جهانی برای آزادی مطبوعات داریم... و روز جهانی برای بسیاری آنچه باید باشد و نیست داريم، روز جهاني زن هم بايد داشته باشيم. زیرا هنوز در جهان حکومت های استبدادی خشن، بی فرهنگ و جاهل و ايدئولوژيك مردسالار هستند که عقده حقارت و عدم اعتماد به نفس ناشي فقدان مردانگي خود را نسبت به مهمترين بخش جامعه و مردم کشورشان با ابراز قدرت و برتری نسبت به آنها تسکین می دهند. همانند آنها که نژاد خود را برتر از نژاد دیگران می دانند، مانند آنها که باورهای خود را برتر از باورهای دیگران میدانند و مانند آنها که جنسیت خود را برتر از جنس دیگر می دانند. اینها کسانی هستند که براستي نژاد خود را در برابر نژادهای دیگر و باور خود را در برابر باورهاي دیگر کوچک می شمارند و حقانيت خود را با اعمال تهديد و زور اثبات مي كنند؛ نامرداني که در برابر زنان، خود را حقیر و بی شخصیت احساس می کنند.

 

زنان ستم دیده ترین قربانیان این فرهنگ جاهلیت هستند، زیرا شخصیتی مهربان تر، فداکارتر، بردبارتر، متعادل تر و بخشاینده تر دارند؛ زيرا از مردان باهوش تر و خردمندتر هستند، از حافظه بهتری برخوردارند، و مدیران بهتری به شمار می آیند. این برتري ها همه مردان حقیر را پریشان می کند، و وقتی این مردان حقیر و بی شخصیت وقتي در مقام های قدرت می نشینند، برای پنهان کردن عقده حقارت خود از زور خود استفاده می کنند تا زنان را از ابراز وجود بازدارند. آنان زنان را بردگان خانگی و برای خدمت به نیازهای شخصی خود می انگارند، از دانش آموختن و پیشرفت علمی آنها نگران می شوند، زیرا خود نادانند و توان رقابت ندارند. آنان زنان را از رسیدن به مقام هایی که شایستگی آنها را دارند باز می دارند، برای اینکه بی لیاقتی خودشان آشکار نشود. آنان قانون می گذرانند تا زن را محدود تر از مرد و حقوق بشری او را انکار کنند تا زن همیشه سرگرم دشواری های زندگی خویش باشد و به رقابت با مرد نپردازد. زن را نیمی از مرد می انگارند، زیرا می دانند که براستی خود نیمی از زن هستند و زن بايد نيم باشد تا با آنان برابر شود. می خواهند که زن همیشه نیازمند مرد باشد، هرگز مستقل نباشد و یوغ خدمت به مرد را از گردن باز نکند. ما روز جهانی زن داریم تا به اینگونه مردان یادآوری کنیم که حقوق برابر نیمی از جمعیت را نمی توان انکار کرد.   

 

نیمی از جمعیت بيشتر جوامع بشري از بخش يا تمامي حقوق مدنی و اجتماعی خود محروم است، زیرا گرفتار مردان خودخواه و نادان و بی فرهنگ هستند. برخی از ما مردان داستان می سازیم که خداوند سهم آفتاب را برای زنان نیمی از سهم مردان مقرر کرده یا حق نفس کشیدن آنها فقط نیمی از مردان است، ولی وقتی برف می بارد سهم بام آنها چهاربرابر می شود. ما این فرهنگ قبيله اي ماقبل تاريخ را در بسیاری کشورهای برده داری جهان داشته ایم که بخشی از مردم را به علت رنگ پوست، نژاد، زبان و یا زن بودن از حقوق برابر مدنی و شهروندی محروم می کردند، به بردگی می کشیدند و از زنان برای لذایذ مادی و جنسی بهره برداری می کردند، زیرا زور داشتند، هرچند که عقل نداشتند.  

 

اکنون زنان ما هم گرفتار چنین فرهنگ واپس گرا هستند؛ همانند زنان چند کشور عقب افتاده فرهنگی که هنوز در جهان وجود دارند. محدود کردن زن، آنهم زن ایرانی، که در کشورش هرگز برده داری وجود نداشته، که در کشورش از آغاز تاریخ ثبت شده، نه تنها از حقوق برابر برخوردار بوده بلکه همدوش مردان در همه زمينه هاي زندگی درخشیده و شایستگی خود را نشان داده اند پذیرفتنی نیست. در ایران چنان آزادی برای زنان وجود داشته که، در زمانی که دیگران زنان خود را زنده بگور یا خرید و فروش می کردند، در اینجا به فرماندهی نظامی می رسیدند، به وزارت می رسیدند، به فرمانروایی کشور می رسیدند؛ مانند آرتمیس هخامنشي که از خردمندترین و باهوش ترین فرماندهان نیروی دریایی ایران بود. مانند آرته آ وزیر خزانه داری اشکانی که تا کنون وزیری به همتایی او نیامده است. مانند آزرمیدخت، که کمتر پادشاهی باهوش تر و خردمندتر بوده و مانند پورانداخت ساسانی، که کشور را از حالت جنگی دائم درآورد، صلح را به کشور باز گرداند و به اصلاحات داخلی از جمله لغو امتیازهای طبقاتی، گسترش عدالت در سراسر کشور، تعدیل مالیات ها و آزادیهای مدنی پرداخت. زنی که حمله تازیان به ایران را پیش بینی کرده بود و از فرماندهان ارتش خواسته بود که اختلافات را به کنار بگذارند و به نیرومند کردن ارتش بپردازند. اگر این زن چند سال بیشتر فرمانروایی می کرد، آن ضربه جبران ناپذیر هرگز به پیکر موجوديت و فرهنگ ایرانی وارد نمی آمد و ما گرفتار این فرهنگ زن ستیزي نمی شدیم.

 

فهرست زنان نامدار در تاریخ ایران زمین از آغاز تاريخ تا كنون آنقدر گسترده است که توان نام بردن از همه آنان نیست. زنان بزرگ تاریخ معاصر ایران را هم که همگان می شناسند و برخی شهرت جهانی یافته اند. ولی آنچه اثبات شده این واقعیت است که همیشه در شرایط برابر، زنان بهتر از مردان عمل کرده اند. اكنون اين ما هستيم که در برابر زنان ایران زمين احساس حقارت می کنيم و از رقابت با آنان واهمه داريم و بهمين دليل است كه زنان برجسته جامعه را آزار می دهيم، به زندان می اندازيم، فراري مي دهيم، و برابری زن و بطور كلي انسانيت او را انكار مي كنيم.

 

اگر هیچ کشوری نیاز به روز جهانی زن نداشته باشد، ما نياز داریم، تا به مردان ناشایسته ای که خود را شايسته چهار زن مي شمارند و بنيادی ترین حقوق زنان ما را انکار می کنند بفهمانیم که آنان باید بجای اینکه زن ایرانی را تحقیر کنند و تا حد خودشان پایین بکشند، بکوشند خود را تا حد زن ایرانی بالا ببرند.  

 

کورش زعیم

 

17 اسفند 1390