این هم از کروبی و موسوی؛ طرفداران انتخابات چه می گویند؟

مجتبی واحدی

در اواخر سال یکهزار وسیصد وهشتاد ونه ، سید محمد خاتمی با اشاره به   تقویم سیاسی سال نود که  برگزاری انتخابات مجلس نهم نیز   در آن گنجانده شده ، خواستار ایجاد فضای مناسب برای افزایش نشاط سیاسی در کشور شد . او پس از آن نیز  در چند نوبت ، موضوع انتخابات مجلس را پیش کشید و نهایتاً شرایطی برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مطرح نمود . البته هنوز مشخص نیست که  اولاً آیا واقعا ً خاتمی از شرکت در انتخابات حمایت کرده یا نه  و ثانیاً به فرض صحت اظهارات منتسب به خاتمی ، او به نمایندگی از چه فرد یا افرادی ،  حداقل های لازم برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات را تعیین کرده است  اما اظهارات منتسب به  او بلافاصله واکنش هایی رادر  میان نحله های گوناگون سیاسی برانگیخت . وقیح ترین عناصر  حکومتی که بهترین نام برای آنان « چماقداران کلامی»  است همین سخنان ر ا بهانه قرار دادند و خواستار مجازات همزمان کروبی ، موسوی و خاتمی شدند و گروهی دیگر نیز « اصلاح طلبان خوب »‌را نصیحت کردند تا با اعلام برائت از مثلث « کروبی ، موسوی و خاتمی »‌و تعیین تکلیف با هاشمی رفسنجانی ، شانس خود برای تأیید صلاحیت در انتخابات پیش رو را  افزایش دهند .  این  سخنان ، در میان اصلاح طلبان هم   بازتاب های گسترده و متنوعی داشت . عده ای بر حسب عادت ،  تنها به این دلیل  از « حضور در انتخابات »  حمایت کردند که خاتمی در این مورد سخن گفته بود . عده ای دیگر که  احتمالاً‌ از تشویق کنندگان اصلی خاتمی به  حمایت از « مشارکت در بازی انتخابات » بودند جدی تر از گروه نخست به میدان آمدند و  «اصلاح طلبان مخالفِ انتخابات »‌را با اظهاراتی  نه چندان دوستانه ، نوازش کردند .  طیف سوم از اصلاح طلبان ، عناصری بودند که ضمن علاقمندی به خاتمی ، خود متحمل  هزینه های فراوان در راه پیشبرد اصلاحات شده اند. این گروه ، تلاش کردند اظهارات خاتمی را ، نه اظهار علاقه به « شرکت در انتخابات »‌بلکه  اقدامی هوشمندانه برای «انداختن توپ در زمین اقتدارگرایان » بدانند . در مقابل ،  گروه دیگری از اصلاح طلبان ، به دو دلیل روشن ، با شرکت در انتخابات مخالفت کردند . نخستین دلیل این گروه آن بود که نه تنها نشانه ای از بازگشت منطق و انصاف به  عملکرد سران نظام مشاهده نشده بلکه رأس حاکمیت و حقوق بگیران او هر روز بر خشونت کلامی و رفتاری خود  در برابر منتقدان و مخالفان افزوده اند . دومین دلیل که ابن گروه را به عدم شرکت در انتخابات تشویق می کرد کاهش روز افزون اختیارات مجلس و تبدیل قوه قانون گذاری کشور به یک مجموعه « کاملاً بی اراده و امربر »‌بود .

به عقیده این طیف از اصلاح  طلبان ، رفتار یکی دو سال اخیر آقای خامنه ای  شرایطی را بر مجلس تحمیل کرده که حتی به فرض برگزاری یک انتخابات نسبتاً ازاد ، مجلس نهم فاقد قدرت تأثیر گذاری بر تحولات کشور خواهد بود و شرکت اصلاح طلبان در انتخابات  تنها موجب مشروعیت بخشیدن به حکومتی خواهد شد که با اطلاع رسانی های دو سال گذشته ،  مشروعیت خود را تا حدود زیادی از دست داده  است . اما در میان اصلاح طلبان گروه دیگری نیز حضور دارند که با استناد به برخی مواضع پیشین کروبی و موسوی ، شرکت در انتخابات را ضروری بر می شمارند . التبه این گروه ، خود به دو دسته تقسیم می شوند . دسته اول ،  کسانی هستند که قبلاً تصمیم خود را گرفته اند و استناد ایشان به مواضع کروبی و موسوی ، تنها استفاده ابزاری از وجهه فعلی این دو سیاستمدار شجاع است .  اما طیف دوم از این گروه ، به دلیل ایمان به استحکام و منطقی بودن مواضع این دو  همراه شجاع جنبش سبز ، پیروی از آنها را ضروری می شمارند و با این تلقی که « شرکت در انتخابات ، خواسته موسوی و کروبی است » بر مشارکت در انتخابات پافشاری می کنند. می توان انگیزه این طیف از  اصلاح طلبان را ستود اما به نظر می رسد استناد به مواضع یک سال – وشاید – دوسال قبل دو عنصر سر شناس سیاسی ،به آن شرط می تواند چراغِ راه فعالان سیاسی قرار گیرد  که شرایظ امروز کشور نسبت به زمان اظهار نظر قبلی ، تغییر قابل توجه نکرده باشد در حالی که بدون کوچک ترین تردید ، مواضع  فعلی کروبی و موسوی در برابر مدیریت کشور و حتی نسبت به اصل حاکمیت ، نمی تواند با آنچه که آنها در دو سال گذشته پیگیری می کردند یکسان باشد.  اظهار نظر جدید دو یار زندانی مردم هم مادام که آنها از دسترسی به اطلاعات دقیق محروم باشند همانند اظهار نظر قدیمی و پیش از زندان ایشان است که بدون تطبیق  با شرایط جدید کشور ، نمی تواندراهنمای حامیان آن دو باشد.

خوشبختانه  با ریسک پذیری  فرزندان شجاع کروبی و موسوی، این دو پیشتاز زندانی جنبش سبز ، تا حدود زیادی در جریان تحولات کشور قرار گرفته اند و سپس به اظهار نظر انتخاباتی پرداخته اند . فرزندان مهندس موسوی ، پس از دیار با پدر خویش نظر او در مورد انتخابات را به این صورت اعلام کرده اند که : « به توجه به تداوم وضعیت فعلی نمی توان امیدی به انتخابات و شرکت در آن داشت.»  . کروبی نیز در دیدا با همسر و  فرزند ارشد خود اظهار داشته که «‌ محکم تر از گذشته بر مواضع خویش ایستاده ام ». با اندکی تعمق در مواضع پیشین کروبی ، به راحتی می توان نظر فعلی او نسبت به انتخابات را کشف نمود . او  تا قبل از زندانی شدن رسمی ، بارها  بر وقوع تقلب گسترده در انتخابات  ۲۲ خرداد ۸۸ تأکید کرد و مجریان و ناظران فعلی انتخابات در ایران را فاقد صلاحیت برای پاسداری از آرای مردم دانست .

کروبی  در یکی از صریح ترین موضع گیری های خویش نسبت به متولیان انتخابات ، مؤثر ترین  عنصر انتحاباتی کشور  را به صورت مستقیم مورد خطاب قرار داد که : «آقای جنتی! آنچه را شما فتنه می نامید و برایش سر و دست و پا می تراشید، انتخاباتی بود که طبق معمول توسط شما و اتاق های فکر هدایت کننده ی امثال جنابعالی در شورای نگهبان و وزارت کشور و … مهندسی شد تا در شکلی ظاهرالصلاح،  مطلوب مهندسان انتخابات را فراهم آورد. اما برخلاف انتظار و بر سیاق قاعده ی (( … والله خیرالماکرین)) تدبیر شما بند نمایان و دیگر اربابان قدرت کارساز نیفتاد و آش شوری که با تعجیل به کام ملّت فرو ریختید آنان را برآشفت و کاسه و کوزه بساط انتخابات فرمایشی شما را برهم ریخت. شما و دیگر طراحان ومهندسان سناریوی انتخاباتی نیز با کمال ناباوری و علیرغم ادعاهای پوشالی تمکین به رأی مردم اعتراض آنان را با شدیدترین وجه و بی رحمانه ترین شکل ممکن سرکوب کردید. بعد هم در اوج وحشت از خشم مردم ژست پیروزی گرفتید و برای تکمیل پروژه های خویش دادگاههای نمایشی برگزار کردید تا بقایای هر صدای اعتراضی را به سکوت کشانده و مهر خاموشی بر گورستانی که خیالش را در سر پرورانده اید بنشانید. این روش استناد و صدور حکم متأسفانه همان روشی بوده است که بر اساس آن سال هاست بسیاری از فرزندان صالح این ملت را از دستیابی به حقوق خویش انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم کرده است چون آنان نیز طبق همین نوع گزارشات همواره ردّ صلاحیت شده اند.

کروبی با این اظهار نظر آشکار ، نشان داد که تا زمانی که جنتی و همکاران او متولی برگزاری انتخابات باشند تقلب ، یک موضوع بدیهی و غیر قابل تردید است . شیخ شجاع ، در همان نامه ، به افشاگری در خصوص شخص جنتی نیز پرداخت و در مورد این « پیر چسبیده به قدرت »‌ نوشت : «شما  شریک دزدان رأی مردم و نارفیق این قافله اید. چون ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه ی حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است. و متأسفانه همه جا علیه مردم و به نفع جریان خشونت گرای سرکوب گر. »  اکنون می توان سخن هفته گذشته کروبی در دیدار با خانواده خویش را بار دیگر مرور کرد که « محکم تر از گذشته ، بر مواضع خود ایستاده ام » . این سخن نشان می دهد که شیخ شجاع همچنان  « جنتی »‌را  « دزد آرای مردم » می داند که  به همراه عده ای دیگر  از  «اتاق های فکر شورای نگهبان و وزارت کشور » نخط می گیرند و برای گرفتن نتیجه مطلوب خود از « انتخابات فرمایشی »‌ مشغول « مهندسی انتخابات » هستند.    برای   فردی مانند نگارنده که از سال یکهزار و سیصد وشصت ویک ، در کنار کروبی بوده ، هیچ تردیدی وجود نداشته وندارد که او  در همه سخنان خود ، پاسخگویی به مردم وخدای بزرگ را مد نظر دارد . لذا یقینا ً عامل تشویق مردم به حضور در انتخاباتی نخواهد بود که  توسط « دزدان آرای مردم» در  « اتاق های فکر شورای نگهبان و وزارت کشور ، مهندسی می شود »  . گمان می کنم  اکنون  با  انتقال دیدگاه کروبی ،برای کم هوش ترین یا خوش بین ترین  فعالان سیاسی هم   تردیدی باقی نمانده  که شیخ شجاع حاضر نیست  با دعوت  به به شرکت در انتخابات نمایشی و تقلب آمیز ،  نام خود را در کنار « شرکای دزدی آرای مردم » ثبت کند .  میر شجاع هم ، با اظهارنظری صریح ، تکلیف علاقمندان خود را روشن ساخته است و اکنون نوبت کسانی است که تا کنون با ادعای پیروی از کروبی و موسوی ، سنگ شرکت در انتخابات را به سینه می زدند.

سحام نیوز