ایران را دوست بدار یا سرزمینش را ترک کن

 

با شدت گرفتن در گیری ها بین نیروهای نظامی ایران و گروه جدایی طلب و خشونت گرای موسوم به پژاک تبلغات گسترده ای دگر باره علیه تمامیت ارضی ایران و دمیدن در شیپور تجزیه طلبی از سوی عده ای در برون مرز آغاز شده است .
محافل حقوق بشری نیزدر جایگاه خود بدون در نظر گرفتن چگونگی و چرایی این در گیری های نظامی که به طبع در هر شرایطی می تواند نقض کننده حقوق انسان ها باشد یک سویه به ماجرا نگریسته و تلاش گسترده ای را برای مظلوم نمایی گروه پژاک آغاز کرده اندبدون آنکه همین مواضع شعاری عدالت خواهانه و حقوق بشری را نسبت به آن مامور بی گناه راهنمایی و رانندگی و سربازان مرزی دیگر که به دست این نیروها کشته شده اند داشته باشد و در ابعاد گسترده تر به خطر افتادن امنیت شغلی و اقتصادی روستائیان مرزی .یعنی اینگونه برداشت می شود که حقوق بشر تا هنگامه ی قبال دفاع است که بتوان در غالب یک پروپاگاندای بسیار گسترده نانش را خورد.
اما در سوی دیگر این وقایع عده ای اندک که خود سرانه و دیکتاتور مابانه دم از نمایندگی حقوق اقوام ایرانی می زنند کار را به جایی رسانده اند که در هفته گذشته و در یک میتینگ چند نفره در آلمان شعار مرگ بر ایران و مرگ بر ایرانی سر می دهند تو گویی که شهروندان یک کشور متخاصم در حال اعلام مواضع خود نسبت به ایران و ایرانی هستند.
اینگونه روشها که در طی این چند روز به عنوان دفاع از حقوق هم میهنان عزیزکرد مطرح شده است نه تنها نمی تواند تامین کننده خواستهای به حق و مسکوت گذاشته آن عزیزان باشد بلکه خود دامن زننده به جو نفرت و خشونت در جامعه خواهد بو د. اینکه مرزبان کرد ما همچو همه افوام ایرانی دیگر حقوق معوق مانده ای دارند بر کسی پوشیده نیست اماآیا این خواست ها باید از طریق مدنی دنبال شود یا لوله تفنگ هایی که بیگانگان در اختیار عده ای فرصت طلب و خشونت گرا قرار داده اند؟
آیا گروه متزلزل پژاک که از سوی بیگناگان تشکیل شده و تحت امر اوامر آنان است می تواند نمایندگی میلیونها کرد ایرانی را داشته باشد؟ و اساسا این نمایندگی را چه کسی و یا کسانی به آنان داده اند؟آیا کردها که از هر شهروند دیگر ایران، ایرانی تر هستندرا می توان به عنوان ابزار برای پیشبرد مقاصد شوم به کار گرفت؟
بی گمان اینچنین نیست و به اثبات تاریخ کهن این سرزمین کردان گرد در همه ازمنه تاریخ ایران با رشادت های مثال زدنی خود همچو هم میهنان آذری همواره در برابر دشمن بیگانه ایستادگی نموده و تامین کننده تمامیت ارضی این سر زمین بوده اند.
و خوشبختانه در بطن جامعه ایرانی نیز هیچگاه اقوام ساکن در این سر زمین دارای مشکلات مرسوم در کشورهای استعمار ساخته و یا با پیشینه تمدنی کم نبوده اندو امروز در عموم شهرها و حتا روستاهای ایران دیده می شود که ایرانیان با تیره های مختلف در کنار هم بدون مرز بندی های قومی مشغول زیستن هستند.
اما اینکه عملکرد نیروهای نظامی ایران در دفاع از تمامیت ارضی ایران و حفظ امنیت مرز نشینان قابل دفاع است بر کسی پوشیده نیست.
و حتا باید نسبت به اقدام دیر هنگام حکومت حاکم دردفاع از تمامیت ارضی و امنیت شهروندان ساکن در مرزها خرده گرفت که چرا با تعلل و کوتاهی این فرصت را بوجودآوردندکه عده ای تروریست در جوار مرز های ایران دست به اقدامات مسلحانه بزنند.
در همه جای جهان وبراساس اصل دفاع از تمامیت ارضی،کشورها و نیروهای نظامی آنان به مقابله با اینگونه اقدامات بر می خیزندو خود امریکا و انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی که سخن از حقوق بشر می کنند در هنگامه ی دفاع از تمامیت سر زمینی خود کوچکترین چشم پوشی را روا نمی دارند و به شدید ترین وجه اقدام به سر کوب آن می کنند.
مبارزه با تروریسم فقط در القاعده و طالبان خلاصه نمی شود بلکه اگر قرار است مبارزه ای با تروریسم صورت بگیرد بدون تمایز باید باشد. مگر می شود تروریسم را به خوب و بد تقسیم کرد؟
شوربختانه قدرت های جهانی در توجیه مخالفت با حکومت اسلامی، هر اقدامی را برای به چالش گرفتن آن برای خود موجه می دانند در حالی که حمایت های آنان از اینگونه گروه ها تمامیت ارضی ایران را هدف گرفته است و در نهایت این یعنی رودر رویی با ملت ایران نه رژبم حاکم بر ایران.
و کار بدانجا رسیده که عربستان سعودی نیز در طی سالهای اخیر وارد این ماجرا شده و در حال عقده گشایی تاریخی خود نسبت به ایران و ایرانی است. حمایت ها ی مالی گسترده این کشور از تجزیه طلبان و گروهای تروریستی ضد ایرانی و ترتیب دادن کنفرانس های هدفمند گوناگون همه نشان ازآن دارد که این کشور فاقد پرنسیب های جهان مدرن، در تلاشی بی حاصل برای دامن زدن به اینگونه مسائل است.
تجربه تاریخ نشان داده است که هیچ یک از تیره های ایرانی در برابر هم قرار نخواهند گرفت و ایران ملک مشاع ایرانیان است.
و تجزیه ایران نیز در طی یکصدو پنچاه سال اخیرو در سلسه های قاجر و پهلوی به دلیل بی لیاقتی زمامداران وقت بوده است وگرنه ایرانی با همه وجودش از ذره ذره این خاک در طول تاریخ با خون خود دفاع کرده است.
در شمال و جنوب و غرب و شرق این سرزمین هر گاه دشمن بیگانه قصد تجاوز داشت با پاسخ کوبنده ساکنان چهار گوشه این سرزمین مواجه شده و امروز نیز اگر عده ای بخواهند ندای شوم تجزیه طلبی و نفاق افکنی را دست مایه خود برای ضربه زدن به تمامیت ارضی بکنند ملت ایران با تمام قدرت در برابرآنان خواهد ایستاد.
پژاک و یا هر گروه دست پروده بیگانگان باید از تاریخ درس عبرت بیاموزند.اینگونه نیست که آنان بتوانند در پناه دلار های اهدایی کشورها و قدرت های جهانی تمامیت ارضی ایران را با خطر مواجه کنند.
دفاع از خاک و خون در ایران هیچ ارتباطی با حکومت حاکم نداردو در طول جنگ هشت ساله ایران با کشورهای عربی و قدرت جهانی ملت ایران نشان دادند که هیچ درنگی را جایز نمی دادند.و حتا رادیکال ترین مخالفان حکومت اسلامی نیز برای دفاع از میهن خود به جبهه رفتند .
هیچ ابایی نباید داشت از اینکه بخواهیم در دفاع از آب و خاک خود بر خیزیم.
احترام به حقوق بشر در جایگاه خود قابل احترام است اما این دفاع از حقوق بشر نخست باید برای شهروندان ساکن در این سر زمین در نظر گرفته شود. شهروندانی که در نواحی مرزی روزانه شاهد دست اندازی ها و ترورها و انفجارها گسترده ای هستند که جان و مالشان را به خطر انداخته است و مجامع بین المللی و مدعیان حقوق بشر نیز سکوت کرده اند.
سیاست تحمیلی سکوت در برابر دفاع از سر زمین سالهاست در ایران از سوی قدرتهای جهانی دنبال می شود و هر گونه میهن گرایی را با بر چسب های ضد بشری فاشیسم و نژاد پرستی تلاش نموده اند که در نطفه خفه کنند. اما خود در عمل فاشیستی ترین رویه ها را برای تامین منافع ملی خود بکار بسته اند.
با این شرایط کنونی امروزه ایرانیان در یک اتحاد و همبستگی ملی با شجاعت تمام باید از ماهیت میهنی خود به دفاع بر خیزند.
ما امروز به جای اینکه حتا بخواهیم در برابر زیاده خواهی های دشمنان ایران و دست اندازی های آنان در راستای تجزیه ایران سکوت کنیم باید سیاست باز گشت سر زمین های جدا شده از سر زمین مادری را در پیش بگیریم.
سر زمین های که ساکنانشان هنوز دل در گرو سر زمین مادری دارند.
امروزه بایداز کردهای سلحشور ایرانی در ترکیه و سوریه و عراق که تحت ستم های قومی قرار گرفته اند به دفاع بر خیزیم
هم میهنانمان در آسیای میانه و حمهوری های استعمار ساخته که سالیان سال تحت بیداد گری تزار ها و کمونیست ها قرار داشتند و اینک نیز در یوغ دیکتاتورهای دست نشانده قرار دارند.
بحرین این پاره تن میهن و هم میهنان عزیزمان در این خطه نیز در طی ماههای اخیر شدیدترین ظلم ها برای علیه شان روا گشته اما مجامع حقوق بشری جز سکوت هیچ نکردند.
هم میهنانمان در جمهوری جعلی آذربایجان و به تعبیر میهنی آن اران اینک از ظلم خاندان علی اف ها به ستوه آمده اندو تامین نان شب نیز برایشان به آرزو مبدل گشته و باید به یارای آنان و تالش های مظلوم آنجا شتافت.
مگر می شود سر نوشت مشترک چندین هزارساله یک ملت را نادیده گرفت ؟
ایرانی هیچگاه خشونت طلب و کشور گشا نبوده و نیست و هر گاه نیز نبردی روی داده نبرد برای دفاع بوده نه گشور گشایی. ما سخن مان این نیست که بخواهیم سر زمین ها ی جدا شده از ایران را با جنگ و خون ریزی به میهن باز گردانیم اما همچو مالباخته ای هستیم که دزدان تاراجش کرده اند و همواره در جستجوی پاره به یغما رفته خویش هستیم.
امروزه ندای ننگ آور مرگ بر ایران و ایرانی از گلوی مزدورانی خارج می شود که بی گمان در همه ازمنه تاریخ وجود داشته اند انسان های که شرف و انسانیت را به لقمه ای نان خواهند فروخت و جود نا پاکشان همچو پشه ای آلوده به عفونت موجب زحمت ملت ایران شده است.
حاکمان کنونی ایران نیز آگاه باشند که اگر نتوانند از عهده وظایف حکمرانی خویش در دفاع از تمایت ارضی ایران برآیند ملت ایران سکوت نکرده و خود به پا خواهند خواست.
چه غمگنانه است انسانهایی که گوشت و پوست و خون و همه وجودشان از این سر زمین است و در هنگامه ی زیست در این سر زمین و بهره بردن از تمام مواهب آن سخن از جدایی و تجزیه یا فدرالیسم می زنند!
آنانی که به این باور خویشتن گریزی و فراموشی هویت رسیده اند چرا در پی جدا سازی خاک این میهن هستند؟گزیده تر خواهد بود که خودشان به آغوش اربابان خود پناه ببرند .
اینجا ایران است با همه زشتی و زیبایی های خودش. این سر زمین وامدار هیچ قدرت و حکومتی نیست. ایرانی بودن یک افتخار است که افتخار شهروندی آن نیز یک شبه به دست نمی آید.بلکه برایش باید از جان مایه گذاشت.

ایران را دوست بدار یا سر زمینش را ترک کن

پاینده ایران

اشکان رضوی
8 امرداد 1390 خورشیدی

ashkan.rzv@gmail.com

 

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .