مبارزه با خرافات یا جنگ قدرت!
مریم محمدی
از نخستین روزهای روی کار آمدن دولت محمود
احمدینژاد در سال ۱۳۸۴، انتقادات معینی همواره از
جانب مخالفان سیاسی او، به ویژه اصلاحطلبان مطرح
بوده است؛ انتقاداتی که عمدتاً متوجه سیاستهای او
در داخل و خارج از کشور و به ویژه سوءمدیریت در
اداره اقتصادی کشور بود.
اما تقریباً خیلی زود انتقادات اصولگرایان نیز،
به صورت زمزمه ها و گله هایی نسبت به رئیس
جمهور برگزیده خود آغاز شد. البته این انتقادات
متوجه سیاستهای خارجی آقای احمدینژاد نبود که به
انزوای سیاسی ایران و صدور چهار یا پنج قطعنامه
علیه ایران منجر شد؛ بلکه عموماً به سمتگیریهای
فرهنگی و ایدئولوژیکی همراهان احمدینژاد
برمیگشت.
عدم جدیت در برخورد با مسئله حجاب، تاکید بر برخی
آزادیها در مورد زنان و جوانان و سرانجام طرح
مسئله ایرانیت در برابر یا در کنار مسئله اسلامیت،
مواردی بودند که امروز به حملات علنی علیه
رئیسجمهور و همراهان او و حتی برکناری یا بازداشت
برخی از آنها منجر شده است.
ایرادها به مسئله حجاب، حضور زنان در برخی
اجتماعات و حتی در مقام وزیر یا معاونین
رئیسجمهور، مطالبی بودند که در جامعه، همراهان
کمتری داشتند.
امروز اما همه حملات اصولگرایان، متوجه مسئله
خرافات و اجنه و طرح مسئله امام زمان در دولت آقای
احمدینژاد است؛ مسائلی که میتواند روشنفکران و
گروههای آگاه شهری را نیز در کنار اصولگرایان
قرار بدهد. دقت در این مسئله را به حسن یوسفی
اشکوری، اسلامشناس و تحلیلگر سیاسی منتقد حکومت
سپرده ام.
حسن یوسفی اشکوری: اصطلاحات،
مفاهیم یا موجوداتی به نام فرشتگان، جن و به طور
کلی پدیدههای ماورایی و غیبی دیگر، در فرهنگ بشری
همیشه بوده است. در تمام ادیان به شکلهای مختلف
هست. در اسلام هم همینطور و حتی در خود قران هم
این مفاهیم آمده اند؛ ازجمله در مورد ایمان به
غیب و ایمان به فرشتگان.
البته در مورد جن، مسئله ایمان به جن مطرح نشده
است، ولی به هرحال چیزی به نام جن که جمع آن اجنه
میشود، در قران آمده است، در روایات هست و در
افکار و اندیشه ها و نظریات مذهبی مسلمانان، از
گذشته تاکنون وجود داشته است. بنابراین چیز تازه
ای نیست. این در سنت اسلامی سابقه دیرینه دارد.
گفتید که ایمان به جن در قران طرح نشده است. این
آقایان متهم هستند که به جن و شیطان در حدی ایمان
دارند که به وسیله آنها کار میکنند. میتوانیم
نتیجه بگیریم که تفاوت برداشت از اجنه، مورد
اختلاف است؟
سنت زشتی که متأسفانه از آغاز در جمهوری اسلامی
بوده و هنوز هم ادامه دارد، سنت تهمت و دروغ و جعل
و افتراهایی است که گروهها در جدالهای سیاسی، به
همدیگر میزنند و برای بیرون راندن حریف از هیچ
تهمت و افترایی هم ابا ندارند.
این یک سنت دیرینه است و به همین دلیل من شخصاً
نمیدانم حرفهایی که اخیراً در مطبوعات
اصولگراهای مخالف احمدینژاد، در مورد مسئله جن،
جادو، جنبل، رمالی و یا مسائل دیگر، علیه ایشان
زده میشود، تا چه حدی درست است. من شخصاً
نمیتوانم در اینباره داوری کنم.
شما شک دارید که این مسائل در مورد
اطرافیان آقای احمدینژاد واقعیت داشته باشد؟
حسن یوسفی اشکوری: نه! در کل
قضیه و اینکه افکار و اندیشه های خرافی در افکار
مذهبی اینها وجود دارد، شک و تردیدی نیست. برای
اینکه خودشان (آقای رحیم مشایی و خود آقای
احمدینژاد) این مسائل را به طور علنی مطرح کرده
اند. اساساً اسلام اینها یک اسلام خرافی،
ارتجاعی و عوامانه است. در این مسئله تردیدی نیست.
منتها به شکلی که مطبوعات و رسانه های راست،
اینروزها علیه آقای احمدینژاد، رحیم مشایی و
امثال اینها مطرح میکنند، باید بگویم نمیدانم
همه این نسبتها درست است یا نادرست. بنابراین
حداقل در برخی از این جزییات میتوان تردید کرد.
به همین دلیل است که نمیشود به طور کلی درباره
همه این جزییات اظهار نظر کرد.
ولی در مجموع، دیدگاهی که آقای احمدینژاد، رحیم
مشایی و گروهشان دارند، دیدگاههای ارتجاعی است و
حتی دیدگاه اسلام سنتی هم نیست. باورهای مذهبی
عامیانه ای است که احتمالاً به انگیزه بسیج توده
های مردم به نفع خودشان و گروه خودشان مطرح
میشود.
ولی به هرحال اگر به سنت اسلامی برگردیم، حتی
درباره آن چیزی هم که به نام جن یا فرشته و
اینگونه امور غیبی مطرح است، در طول این ۱۴۰۰
سال، هیچ تفسیر روشنی ارائه نشده است.
دیدگاه های کاملاً متفاوت و متضادی در این زمینه
مطرح است و اصلاً معلوم نیست که واقعاً جبرییل،
عزراییل، اسرافیل و… اسامی ای که در روایتهای ما
آمده و حتی برخی از آنها در قران هم آمده اند،
واقعاً وجود خارجی داشته باشند یا نداشته باشند.
یا جن واقعاً وجود خارجی دارد یا ندارد.
در گذشته عموماً تصور میکردند که اینها موجودات
واقعی هستند. حتی از ظواهر قران هم چنین برمیآید
که این موجودات وجود خارجی دارند، اما در ۱۰۰ سال
اخیر، برخی از نواندیشان و نوگرایان مسلمان و
مفسران نواندیش به این نتیجه رسیدهاند که اینها
واقعیت خارجی ندارند.
ولی این تعبیرات جدید، همانطور که اشاره
کردید، از جانب نواندیشان دینی است. اصولگرایان
منتقد آقای احمدینژاد، آیا از برداشتهای
نواندیشان دینی حرکت میکنند؟
حسن یوسفی اشکوری:میخواهم بگویم
درباره خود این مفاهیمی که گفته میشود در اسلام
یا قران هم وجود دارد، دیدگاهها و تفسیرهای
متضادی وجود دارد. در صد سال اخیر، بعضی ها
فرشتگان را که قران به «مدبرات امر» تعبیر کرده،
به نیروی جاذبه تفسیر و جن را به میکروب تفسیر
کرده اند.
ولی بله شما درست میگویید؛ کسانی که امروز با
آنها محاجه میکنند، یک محاجه سیاسی است و بحث
این نیست که آیا جن وجود دارد یا ندارد.
ولی مسئله ظهور، مسئله مهدی و اینکه
هرزمان میتواند ظاهر بشود، یکی از مسائلی است که
این افراد از آن باب و به خصوص در رابطه با فیلمی
که تهیه شد، زیر ضرب میروند. مسئله مهدی چطور
موجب اعتراض است؟ ریشه های این اعتراض در کجاست؟
حسن یوسفی اشکوری:در همان مورد
اجنه و شیطان هم، همانطور که خودتان به درستی
اشاره کردید، مسئله، مسئله تفسیرهای مختلف از آن
نیست. ایراد آنها این است که آقای احمدینژاد و
گروهش از این مفاهیم سوءاستفاده میکنند یا
برداشتهای نادرستی دارند که در جهت اهداف خاص
سیاسیشان از آن استفاده میکنند. فعلاًّ دعوا نه
روی اصل آن است و نه تفسیرش، بلکه دعوا روی نحوه
استفاده یا سوءاستفاده از این مسئله مطرح است.
در مورد مسئله مهدویت هم که ریشه دارتر از این
است و حتی از اوایل دوره آقای احمدینژاد این بحث
مطرح بود. بازهم در گذشته این اختلافها خیلی جدی
نبود، اما اخیراً با توجه به اختلافات پشت صحنه
سیاسی، آقای احمدینژاد و گروهش به گونهای از این
مسئله استفاده میکنند یا تفسیری از آن ارائه
میدهند که با دیدگاه سنتی علما و فقها و مسلمانان
سنتی سازگار نیست.
همانگونه که اصولگراها، به نظر من، به درستی
مطرح میکنند، اینها امام زمان و مهدویت و ظهور
را به گونهای مطرح میکنند که در عمل اسلام
سنتی، نهاد مرجعیت روحانیت سنتی و طبعاً ولایت
فقیه سنتی که از دل آن تفکر و اندیشه درآمده،
منتفی و بی اعتبار میشود.
اینها معتقدند که خودشان بهطور مستقیم میتوانند
با امام زمان رابطه داشته باشند و حتی چند سال پیش
نقل شد و در مطبوعات هم آمد که آقای احمدینژاد در
گفتگویی به آقای خامنه ای گفته: «من رئیس جمهور
شما نیستم، رئیس جمهور امام زمان هستم.» خب! معلوم
است این تفکر کل پروژه هزار ساله شیعه و مهدویت را
منتفی میکند.
برخورد سیاسی حکومت میتواند بر این پایه
باشد. اما برخوردهای دینی چرا الان دارد صورت
میگیرد؟
حسن یوسفی اشکوری:به طور کلی
روحانیت، آنهایی هم که مسئله سیاسی نداشتند، الان
دارند با مسائلی که آقای احمدینژاد مطرح میکند،
برخورد میکنند. در حالیکه قبلاً مسئله هاله نور
طرح شده بود و حتی اینکه فهرست وزرا را امام زمان
امضا کرده است.
مسئله الان جدیتر شده است. در گذشته هم مطرح
بوده. در پنج سال پیش، یا چهار و سه سال پیش نیز
طرح شده است، اما شاید خود علما هم متوجه پیآمدها
و نتایج منطقی این حرفها و ایدئولوژی آقای
احمدینژاد و مشاییسم نبودهاند.
الان بیشتر متوجه شده اند و به همین دلیل الان
مسئله، مسئله قدرت است و مسئله تنازع برای بقا.
بنابراین هردو طرف از ابزارهای مذهبی، زبان، بیان
و ادبیات مذهبی استفاده میکنند برای رسیدن به
اغراض خاص سیاسی.
در واقع، هم طرف آقای احمدینژاد و هم طرف
اصولگرایان، برخورد سیاسی را پشت این مسئله پنهان
کرده اند. منظورتان این است؟
حسن یوسفی اشکوری:اساساً همین
است. ولی همانطور که گفتم، شاید در گذشته آقای
مصباح و امثال او، متوجه نبودند که این تفکرات به
طور منطقی به کجا میرسد. این اندازه اش را شاید
پیشبینی نمیکردند.
ولی در عین حال٬ اساس روی مسئله خرافات، دیدگاه
خرافی یا تمثیلهای خرافی از مذهب نیست. الان
مسئله به تقابل کشیده شده و به خصوص آقای
احمدینژاد و گروهش هم نشان دادند که تابع رهبری
نیستند.
حادثه اخیری که پیش آمد، نشان داد که آقای
احمدینژاد بنا ندارد تابع حکم ولی فقیه باشد و
نافرمانیای که کرد، تقابل را علنی کرد. در نتیجه،
آنها از همین ابزارها استفاده میکنند برای بیرون
راندن رقیب از صحنه.
شما به جز تخصصتان در امر دین و به ویژه
اسلام، یک منتقد سیاسی حکومت اسلامی و فعال سیاسی
محسوب میشوید. مبارزه ای که در شرایط فعلی، بین
این دو گروه آغاز شده و مضامین آن را شما تبیین
کردید، چه فرجامی خواهد داشت؟
حسن یوسفی اشکوری:تحولات آینده
برای هیچکسی قابل پیشبینی نیست. آن هم در مورد
جامعه ایران و طبعاً من نمیتوانم پیشبینی دقیق
که هیچ، حتی به طور نسبی نزدیک به یقین داشته
باشم. میتوانم حدسیاتی بزنم.
آنچه مسلم است این است که پایگاه آقای احمدینژاد
پایگاه متوهم آنهایی
است که ایشان نسبت به خودش و جامعه
اش دارد. در حالیکه تاکنون هم در طول این
شش سال، به خصوص در این دو
سال، با تأیید و حمایت آقای خامنه
ای بوده که توانسته است بماند.
آقای احمدینژاد پایگاه اجتماعی وسیع و گستردهای
ندارد. به خصوص اینکه
اگر پایگاهی هم داشته باشد یا تاکنون به
نظر میآمد که داشته، در همین روحانیون،
هیئتهای مذهبی و توده
های مذهبی معمولی بوده که تابع علما، روحانیون،
واعظها و مداحان مذهبی هستند، اما اینها امروز
علیه ایشان شده اند و خود
رهبری هم که علیه ایشان قرار گرفته است.
به نظر میآید فعلاً
سناریو این است که اطرافیان آقای احمدینژاد و حتی
آقای رحیم مشایی را کنار بگذارند و آقای
احمدینژاد را برای این دو سال نگه دارند. فعلاً
به نظر میرسد که سناریو
این باشد. ولی در عین حال، اگر آقای احمدینژاد
بخواهد به همین شکل ادامه بدهد و واقعاً مقاومت
جدی بکند، نمیشود تردید کرد که به حذف آقای
احمدینژاد منجر خواهد شد.
اما تا اینجا، به نظر
من، مسئله برد و باخت چندان مطرح نیست. یعنی
اینطور نیست که بگوییم حتماً آقای خامنه
ای برده و یا آقای احمدینژاد باخته است.
یا بعد از این، میتواند کاملاً ببازد یا کاملاً
حذف بشود. به نظر میآید یک بازی برد و باخت نیست،
بلکه باخت باخت است، برای آقای خامنه
ای.
چون آقای احمدینژاد که کسی نیست. ایشان حذف
میشود و رئیسجمهور دیگری را روی کار میآورند.
ولی آقای خامنه ای
بالاخره مقام رهبری است، ولی فقیه است و
مادامالعمر است. به نظر میآید برخوردهای خود
آقای خامنهای راجع به آقای مصلحی و دعواهایی که
به این شکل دارد علنی میشود، حرفهایی که در
رسانهها مطرح میشود، همه اینها در نهایت،
فرساینده مقام و موقعیت معنوی و دینی و شرعی ولی
فقیه است.
بنابراین در نهایت، چه آقای احمدینژاد دو سال را
بماند و چه حذف بشود، بازنده اصلی آقای خامنه
ای است.
یکشنبه, 03/01/1390
رادیو زمانه