خیزش ملت ایران در 30 تیر1331 و وضعیت امروز ما

دوران استبداد به سر آمده است

 

ملت قهرمان ایران اراده خود را در انقلاب مشروطیت برای سرنگونی یك نظام فاسد و ضد ایرانی نشان داد. نظامی كه نخبه كشی می كرد، دست گداییش به سوی غرب دراز بود، انگیزه دفاع از مرزها را نداشت و كشور را به ورشكستی و تجزیه كشاند. ناتوانی و بی خردی نظام استبدادی حاكم باعث شد كه در جنگ اول جهانی اول با وجود بیطرفی، چهل درصد جمعیت كشور تلف شوند. در انقلاب مشروطیت، ملت ایران برای رهایی از فساد و بی فرهنگی حاكم، به ارزشهای كهن خود بازگشت كرد و نیز نشان داد كه می خواهد جزو ملتهای پیشرو جهان سرنوشت خود را به دست خود بگیرد. ملت در خیزش خود پیروز و نظام وادار به تسلیم در برابر خواسته ملت شد. می رفت كه نظام اداری كشور همپای كشورهای پیشرو جهان تبدیل به جمهوری شود كه روحانیت محافظه كار از تغییر نظام اداری به جمهوری جلوگیری كرد. كنار آمدن برای حفظ منافع شخصی و صنفی با یك نظام تك صدایی آسانتر از نظامی است كه متكی به رای مردم باشد.

 ملت دوباره مجبور به تحمل استبداد و نظام تك صدایی شد. جامعه روشنفكران و فرهیختگان زیر فشار وخفقان و زندان قرار گرفتند و به حاشیه رانده شدند. رژیم دیكتاتوری همه كارها، حتی كارهای خوب، را با زورگویی انجام می داد، چنانكه نابخردانه بخشهایی از خاك كشور را بر باد داد. در اوج جنگ جهانی دوم كه در آن بیطرف بودیم، ناگهان وجدان ملی استبداد حاكم كه متهم به وابستگی به یك ابرقدرت بود، بیدار شده هوس استقلال كرد و در اثبات آن با بیخردی، خود را با بزرگترین دشمن بشریت زمان همسو نمود. این همسویی متفقین جنگ را وادار به حمله به ایران كرد. جنگ دوم جهانی هر خسارت و تلفاتی كه برای مردم ما داشت، دستكم آن رژیم خودكامه را از ایران برانداخت.

 ملت آزاد شده بود. روشنفكران و فرهیختگان كشور دست بكار ساماندهی یك نظام مردم سالار شدند. انتخابات رنگ آزادی به خود گرفت و سیاستمداری محبوب مردم برگزیده شد. برای نخستین بار دولتی شكل گرفت كه رای مردم را داشت و خواسته مردم بود. گستردگی سراسری پشتیبانی از آن دولت برگزیده در تاریخ كشور سابقه نداشت. كشور ما وارد مرحله نوینی شده بود. شاه طبق قانون مشروطه وظایفی فقط تشریفاتی داشت، ولی وزارت جنگ را حفظ كرده بود. دولت ملی می دانست كه كنترل نیروهای مسلح در یك نماد تشریفاتی می تواند برای بازگشت دیكتاتوری وسوسه انگیز باشد. با زور می توان انتخابات را به سویی دگر كشید و اعتراض مردم را با خشونت خاموش كرد. خودداری از واگذاری مسئولیت دفاعی به دولت، خیزش ملت ایران را در 30 تیر 1331، بوجود آورد. خیزش علیه قدرت نظامی در دست یك نفر كه پاسخگو به ملت نباشد.

 

محمد مصدق، مردی كه برای نخستین بار در تاریخ، نظام  دموكراتیك راستین را به ما چشاند، قربانی این قدرت طلبی شد و كناره گرفت تا مردم تصمیم بگیرند. او می خواست این باور خود را بیازماید كه ملت ایران دیگر زیر بار خودكامگی و تمركز قدرت در دست یك نفر ناپاسخگو نمی رود. با خیزش انقلابگونه مردم در پشتیبانی از دولت ملی خود، بار دیگر اراده ملت برای حفظ نظام مردم سالار بدست آمده حاكم شد. هرچند كه قدرتهای بیگانه برای حفظ منافع خود به دخالت پرداختند، روحانیان محافظه كار هم همكاری نمودند و بار دیگر استبداد بر مردم ایران تحمیل شد. یك دولت متكی بر رای مردم به سود منافع هیچكدام نبود.

 اكنون، بیش از یك سده از خیزش مردمی مشروطیت، شش دهه از خیزش مردمی 30 تیر و سه دهه از خیزش مردمی 57 می گذرد. هر بار نظام های استبدادی با اراده ملت ایران نابود شده اند، ولی ما هنوز در جستجوی آزادی و حاكمیت ملی هستیم. چه عاملی در درون جامعه ما وجود دارد كه به حقوق فردی و اجتماعی مردم باور ندارد، به خواست ملت برای استقرار حاكمیت ملی بی اعتناست، مردم را فاقد صلاحیت رای دادن و مشاركت در سرنوشت خود می داند و برای حفظ تك صدایی و استبداد، فساد سیاسی و اقتصادی و عقب ماندگی و تحقیر ملی را در این سرزمین اهورایی تحمل می كند؟ 

 ما به حاكمیت به قدرت نشسته هشدار می دهیم كه این بار طیف سنتی پشتیبان استبداد در ایران درهم خواهد شكست و جُز تن در دادن به تغییر بنیادین در ساختار حكومتی در راستای استقرار دموكراسی، حاكمیت ملی و رعایت حقوق بشر، هیچ راه دیگری در پیش نیست و بیش از این نمی توان ملت بردبار ایران را زیر فشار نگه داشت. رویدادهای چند ماه گذشته در سراسر منطقه دیكتاتورپرور خاورمیانه و شمال افریقا نشان می دهد كه دوران استبداد به سر آمده و  پرده آخر نزدیك به فروافتادن است.

 

 اعضای شورای مركزی: دكتر لقا اردلان، مهندس عباس امیرانتظام، دكتر داود هرمیداس باوند، عیسی خان حاتمی، مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی، جمال درودی، دكتر علی رشیدی، مهندس كورش زعیم، پریچهر مبشری، دكتر علی اكبر نقی پور.

 

 اعضای سازمانهای تهران: دكتر علی حاج قاسمعلی (سازمان پزشگان)، مهندس محمد اویسی، مهندس هوشنگ خیراندیش، مهندس آرش رحمانی، مهندس اشكان رضوی، مهنس مجید ضیایی (سازمان مهندسان)، گیتی پورفاضل، (سازمان روزنامه نگاران)، فریبا درودی، مهندس سمیرا جمشیدی، دكتر فاطمه رحمانی، فریال شیبانی فر (سازمان زنان)، دكتر حسین مجتهدی، مهندس مهران بختیاری، عسل اسماعیل زاده، امیر بداغی، شرر كنور تبریزی، سعید حسن زاده، افشین حسینی،‌ امیر شیخ الاسلامی، سعید شیرزاد، احسان قائم مقامی، بهروز قاسمی، محمد كریمی، علی كلایی، میثم نظمی، (سازمان دانش آموختگان)، 

 

نمایندگان شهرستانها: یونس رستمی (آبدانان)، رضا شاهمحمدی (آبیک)، مهندس مهدی حیاتی (اردبیل)، دکتر شاهین سپنتا (اصفهان)، مهرانه جمشیدی (انزلی)، فتح الله نجاتی مازگر (تبریز)، مهندس میترا آبتین (رشت)، مهدی اسماعیلی (زنجان)، دیاکو پروازی (سنندج)، فرامرز شهبازی (سیاهکل)، شهلا رضانیا (شیراز)، محمد خردمند (قزوین)، مهندس بایک شایگان (کرمانشاه)، مهندس حسین دلخوش (لاهیجان)، دکتر محسن رهامی (مشهد)، حسین زندی (همدان).