حاصل تجاوز به عراق این شد که آمریکا عراق را در کام خشونت رها کرد و رفت!

ابوالحسن بنی‌صدر

رادیو عصرجدید: تحلیل شما از خروج نیروهای آمریکایی از عراق چیست؟

بنی صدر: آقای اوباما سخنرانی کردند که از عراق خارج می شوند و ما عراقی را ترک می کنیم که دولتی دارد که منتخب مردم است، چنانکه گویی مثل اینکه آمده اند یک مخروبه ای را تحویل گرفته اند و یک بهشتی را به مردم عراق تحویل داده اند و دارند تشریف می برند! در این مدتی که قشون آمریکا در عراق بوده، سراسر عراق گرفتار خشونت بوده و هیچ روزی که کشته، زخمی و ویرانگری نباشد، عراق به خود ندیده است! از این به بعد هم هیچ معلوم نیست که این روزگار ادامه پیدا نکند! اتفاقا آنهایی که در آمریکا با خروج نیروهای آمریکا از عراق مخالف بودند، استدلالشان این است که خلاء حاصل را ایران پر می کند و کشور های همسایه عراق هم که بیکار نمی مانند، پس آنجا محل زور آزمائی همسایه های عراق می شود، بلکه آن خشونت گسترش هم پیدا می کند. درباره دموکراسی ای هم که آقای اوباما فرموده که حکومت منتخب مردم بر سر کار است، اگر بخواهیم واقع بین باشیم، اکنون عراق قطعا به سه قسمت تقسیم شده و در هر کدام از این قسمت ها هم باز یک مناطق و محدوده هایی هست که خودکامه است! قلمرو دولت عراق کجاست؟ آقای اوباما باید می گفت، آیا قلمرو دولت عراق بغداد است؟ در منطقه کردستان کسی خط این دولت را نمی خواند، سنی ها هم که با آن مخالفند و با آن در جنگ و جدل هستند، شیعه ها هم که شامل گروههای مختلفی هستند و هرکدام قلمرو خود را دارند، دموکراسی اش کجاست؟ دخالت آمریکا در عراق بقول حافظ یک جام جهان نما بوجود آورده که در این جام اثر مداخله خارجی را در توالی زندگی فردی و جمعی یک ملت، روشن و واضح مشاهده می کنید. در واقع مداخله نظامی، روند گذار از استبداد به دموکراسی را به تاخیر انداخته است، ویرانی های عظیم که به بار آورده بجای خود!

جنگ عراق و افغانستان برای خود آمریکا، ۴۰۰۰ میلیارد دلار هزینه در برداشته است، فکر کنید اگر این را می خواستند خرج عمران و آبادی عراق و افغانستان کنند، ما دو کشور داشتیم بهشت روی زمین! این هزینه که آقای بوش روی دست آمریکا گذاشته که بخش عمده ای از بحران اقتصادی آمریکا نتیجه همین دو جنگ است، ۱۵۰۰۰ میلیارد دلار کسر بودجه آمریکا است که از آن، ۴۰۰۰ میلیاردش مال همین دو جنگ است، توسعه ارتش آمریکا را هم به آن اضافه کنید، می بینید سر به جهنم می زند! همین هزینه ها هم روی دست مردم عراق گذاشته شده و کشورشان ویران شده، سرمایه های عظیمی برباد رفته، استعداد های بسیاری یا کشته شده اند یاعراق را ترک گفته اند چند نسل عراقی باید زحمت بکشد دوباره اینها را تربیت کند و اینها به کار ساختن وطنشان بپردازند؟ اینها آن واقعیت هایی است که در عراق امروز، به هنگام ترک قوای آمریکا مشاهده می کنیم، در واقع دو وضعیت در شرق و غرب ایران درست کردند که خود از عوامل ادامه حیاط این رژیم شده است، برای اینکه جامعه می ترسد و می گوید نکند به سرنوشت عراق یا افغانستان گرفتار شویم. می دانید که بسیاری از این هموطنان داخل کشور که خود را طرفدار دموکراسی هم می دانسته اند، در طول این سالها استدلال اصلی شان این بود که اگر رژیم برود یا پای مداخله خارجی پیش بیاید ایران، افغانستان یا عراق می شود و مردم را می ترساندند که تکان نخورید ایران، عراق می شود، هنوز هم این کار را می کنند، بجای اینکه بروند اسباب تحول را بجویند و به جامعه پیشنهاد کنند، توانایی های جامعه را به یادش بیاورند، شجاعت طبیعی انسان را بر انگیزند، در ترساندن مردم دستیار این رژیم می شدند و هستند که تکان نخورید که مانند عراق و افغانستان می شوید!

از لحاظ سیاست منطقه ای و سیاست جهانی: به وضعیتی که در سوریه پیش آمده، آمریکا و اروپا اینطور نگاه می کنند که هرگاه رژیم بشار اسد برجا بماند با رفتن قوای آمریکا از عراق خلاء را ایران پر می کند و دامنه نفوذ ایران گسترش پیدا می کند و منطقه بسیار وسیعی می شود که از غرب افغانستان شروع می شود تا مدیترانه(سوریه و لبنان). آنوقت ایران قدرتی می شود که آن رژیم های منطقه دوست آمریکا درواقع تحت سلطه آمریکا، متضرر می شوند و آنها بر این عقیده هستند که برای اینکه ایران را مهار کنیم از سوریه شروع می کنیم، هرگاه رژیم سوریه را بخوابانیم به ترتیبی که در لیبی عمل شد، نه به ترتیبی که مثلا در تونس و مصر شد، آنوقت قلمرو نفوذ ایران حداکثر در عراق می شود و در آنجا می شود با ایران درافتاد و نفوذ ایران را از آنجا هم ریشه کن کرد. بر این مبنا غرب دارد عمل می کند در نتیجه، آن تحول سوریه را هم دارد مخدوش می کند، بلحاظ اینکه مردم سوریه در جنبش هستند، هرگاه غرب عامل خشونت را در این جنبش وارد نکند که دست آویز روسیه در پیشنهادی که امروز به شورای امنیت برده است نیز شده است، رژیم اسد دیر یا زود فرو می خوابد و جامعه نسبتا دموکراتیک می شود که بر تحول جامعه عراقی، جامعه ایرانی و بر تعادل عمومی قوا در منطقه اثر می گذارد. در صورتی که به ترتیبی که غرب می خواهد رژیم اسد جانشین پیدا کند، وضعیت دیگری پیش می آید که وضعیت درگیری های خشونت آمیز خواهد بود، هم در خود سوریه هم در سطح منطقه.

از آمریکا و غرب سئوال این است که شما در عراق قشون داشتید، ۴۰۰۰ میلیارد دلار(این رقم مجموع خرج دو جنگ عراق و افغانستان بوده است ولی بخش اعظمش خرج جنگ عراق شده است) هم خرج کردید، حالا که دارید می روید، خلاء گذاشتید و می گویید چون من خلاء گذاشتم ایران می خواهد آنرا پر کند، و این یعنی شکست خوردید! فردا از افغانستان هم که بروید، باز همین وضعیت است! آنجا هم باز خلاء بوجود می آید و این خلاء را باید ایران، پاکستان یا هند پر کنند، فرض کنیم کشورهای همجوار افغانستان در آسیای میانه تحت نفوذ روسها باشند، روسها هم آنجا حاضر می شوند، آنوقت شما ببینید افغانستان بیچاره چه وضعیتی پیدا خواهد کرد، صدبار بدتر از این وضعیتی که الان دارد! همین وضعیت را شما الان در لیبی هم می بینید، الان در آنجا خلاء ایجاد شده و گروههای مسلح به جان یکدیگر افتاده اند و هیچ کس هم خط دیگری را نمی خواند، تازه آن جامعه در برابر همسایه های خودش هیچگونه حفاظی ندارد، مثلا مصری ها که البته خودشان الان گرفتارند، اگر یک رژیمی داشتند و می خواستند در آنجا مداخله بکنند و منطقه نفوذ خودشان بکنند، خیلی دستشان باز بود، حتی تونس اگر بخواهد در آنجا مداخله بکند، دستش باز است، برای اینکه خلاء است و هنوز نتوانسته یک دولت منسجمی در آنجا برقرار بشود.

از دید جهانی هم نگاه کنیم، آمریکا است و منطقه ای که نفت و گاز دارد که آنرا می خواسته است کنترل کند، البته کنترل نفت و گاز عراق را بدست آورده است. در لیبی، هم نخست وزیر تبعه امریکاست و هم رئیس ستاد ارتش جدید. ولی به ترتیبی که گفتم مهار عمومی در اختیار این حکومت و ارتش نیست. آمریکا که می خواهد این منطقه را مهار کند، با این مسئله روبرو است که دو کشوری که در تصرف داشته، می خواهد تخلیه کند، آنجا خلاء ای است که نمی تواند پر کند، برخورد با پاکستان و ایران هم به آن اضافه شده است، اگر خلاء عراق را هم ایران پر کند، با عراق هم برخورد پیدا می کند. افغانستان را هم اگر تخلیه کند آنجا هم همینطور می شود، در واقع از شرق ایران تا غرب آفریقا منطقه ضد امریکائی می شود. این است که گفتم "زور" همیشه به هدفی می رسد که عکس هدف دلخواه آن کسی است که بکارش می برد. آنکه قشون را بکار برده بود، می خواست که این منطقه را در مهار خود دربیاورد، اما حالا می بینیم که نتیجه وارونه شده است، نگران این است که ایران خلاء ای را که ایجاد کرده است، پر کند. از دید ایران که بنگریم، ایران بخواهد، چنین خلاء هایی را پرکند، پرهزینه می شود، رژیمی ورشکسته از لحاظ اقتصادی اگر بخواهد این بار را هم بر خودش اضافه بکند، البته که نمی تواند تحمل کند! وقتی آمریکا نمی تواند تحمل کند، ایران چگونه می تواند تحمل کند؟ اگر ایران یک دولت حقوق مدار داشت که محرکش، مشوقش و هدفش حقوق ملی بود، حقوق انسان بود، سعی نمی کرد خلاء قدرت آمریکا را با خلاء قدرت ایران پر کند، بلکه سعی می کرد به مردم عراق کمک بکند و آنها خود این خلاء را از طریق بسط توزیع اختیارات در سطح جامعه و رشد بنیادهای جامعه مدنی و تصدی امور توسط خود مردم، پر کنند به ترتیبی که یک دولت حقوق مدار پیدا بکنند.

بنی صدر در انتهای گفتگو به مساله اردوگاه اشرف و حل آن با راه و روشی متناسب با حقوق انسان پرداخت و از حقوق انسانی آنها دفاع کرد.