جنبش رو به رشد "نود و نه درصدی ها" در ایران، نیازی به تایید نهادهای "قانونی" ندارد.

 پیام کمپین هنرمندان و نویسندگان و کنشگران حقوق بشر

 

دزدان ولایی و دزدان دریایی ای که در پشت "بیت رهبری" کمین کرده اند، بار دیگر درون مایه ی ارتجاعی خود را، علیرغم همه ی ادعاهای "ضد امپریالیستی" به نمایشی کمدی گذاشتند. مقامات امنيتی جمهوری "ولایی" با احضار نماينده ی اتحاديه ی آزاد کارگران ايران اعلام کردند، اين اتحاديه و ديگر تشکل های کارگری، حق برگزاری گردهمایی ها در پشتیبانی از جنبش های اعتراضی در آمريکا را ندارند. ماموران امنيتی "ولایت فقیه" همچنين تظاهرات و تجمعات در اعتراض به اصلاحيه ی ارتجاعی قانون کار را نیز، به خیال خود "ممنوع" اعلام کرده اند. اتحادیه ی آزاد کارگری ایران، در بیانیه ی تازه ی خود به درستی یاد آور شده است که "ما خود را همچون کارگران سراسر دنيا بخشی لايتجزا از اين جنبش ميدانيم. جنبش اشغال وال استريت دفاع از حق حيات و زندگی نود و نه درصد انسانهاست و ما کارگران عظيم ترين بخش اين نود و نه درصد" هستيم

کمابیش همزمان با آن، به ابتکار کانون مدافعان حقوق کارگر، سميناری در همبستگی با جنبش جهانی، ريشه های بحران و چشم انداز آينده، در کرج تشکیل شد که در آن شماری از هموندان سازمان ها و کنشگران پهنه های کارگری، زنان و دانشجويان بر ضرورت همبستگی هر چه بیشتر و مبارزات هر چه گسترده تر پای افشردند. این رویکردهای دادخواهانه ی رنجبران، و سرکوب های متقابل "ولاییان"، در حالی است که فشار به "جنبش اشغال وال استریتگ" در امریکا نیز در روزهای گذشته رو به فزونی نهاده است

رویکردهای سرکوبگرانه ی "دزدان میلیاردر" در جمهوری "ولایی"، و اقدام های نوین "بالایی ها" در شهرهایی چون نیویورک و لوس آنجلس در مقابله با دادخواهی "پایینی ها"، نشان می دهند که نهادهای روبنایی در هر دو کشور، زیر نفوذ جدی "یک درصدی ها" قرار دارند. آری، جنبش اشغال وال استريت و جنبش مردم ما، "دفاع از حق حيات و زندگی نود و نه درصد انسانهاست" در همه ی جهان. همین "بالایی ها" هستند که برای برون رفت از بحران های داخلی، بنا به "بیانیه جمعی از فعالان داخل کشور در مورد خطر حمله ی نظامی"، کوشش کرده و می کنند، تا جنگ "مخوف ترین پدیده" ی انسانی را به یک "بازی کامپیتوری" تبدیل کنند

ما همزمان با رشد گام به گام جنبش "پایینی ها" در سرزمین مان، همه ی کنشگران جنبش های دانشجویی و زنان و هنرمندان و  آموزگاران در رده ی نخست جوانان)، و نیز همه ی نهادها و سازمان ها و حزب های ملی و دمکرات کشورمان را به پشتیبانی از جنبش "نود و نه درصدی ها" و کارگران و مزدبگیران "زیر مرز فقر" ایران، که نمودی است از خیزش دوم و ژرف تر توده ای (پس از خیزش هشتاد و هشت)، فرا می خوانیم

جنبش رو به رشد "نود ونه درصدی ها" ی سرزمین مان، به جنبش یکرنگ پیشین، نمایی داده است رنگارنگ، و برگرفته از واقعیت سیاسی-اجتماعی موزاییک کشورمان. پس از بیش از یکصد سال مبارزه ی بسیار دشخوار و خونبار، گاه آن است که این بار "نود و نه درصدی ها" خانه ی مشترک و تاریخی، اما تاریک مان را، آفتابی کنند

این پیام را با بخشی از بیانیه ی تازه و ارزنده ی "جمعی از فعالان داخل کشور"، و با آرزوی جهانی پر از "آشتی و برابری" به پایان می بریم. این بیانیه بویژه اخطاری است به جنگ افروزانی از تبار تندروان آغاز انفلاب که جنگ و کشتار را "نعمت" می دانند. آنان پس از انقلاب بهمن، و همزمان با سرکوب دگراندیشان و "پایینی ها"، از یک سو بیش از پانصد میلیارد دلار به کشورمان زیان اقتصادی از آن میان زیان های "بسیار حساب شده" به نیروهای نظامی ایران و عراق) رساندند، و از سوی دیگر به گفته ی سحابی میلیاردها دلار "زیر میزی" به جیب "بالایی ها" ریختند

جنگ مخوف ترين پديده ای است که انسان از گذشته تاکنون با آن روبرو شده است. در جامعه ی ما هنوز سايه ی شوم جنگ هشت ساله با عراق بر سر زندگی ميليون ها تن از ايرانيان سنگينی می کند. هنوز خاطرات آژيرهای قرمز، پناهگاه های نمور، خاموشی های شبانه، پيکرهای بی نام، دست و پاهای قطع شده، مادران بی فرزند، فرزندان بی پدر، قحطی و گرسنگی، آوارگان بی خانه و کاشانه و ده ها تصوير دهشتناک ديگر، در گوشه گوشه ی ذهن تک تک ما، چه پر رنگ و چه کمرنگ، چه همچون کابوس شبانه و چه همچون بيم هميشگی روزانه سنگينی میکند. ماهيت ذاتی جنبش مردم ايران در چند سال اخير بر اين اصل اساسی استوار بوده است که مردم درون ايران خواستار آن هستند تا سرنوشت خودشان را با دستان خود و در صحنه ی عينی مبارزه تعيين کنند. آنها نمی خواهند هيچ قدرت داخلی و خارجی قيمشان باشد و برای آنان و به جای آنان تصميم بگيرد. در نتيجه هرگونه دخالت خارجی خصوصاً از جنس نظامی اش با اين ماهيت در تضاد بنيادين قرار دارد.  تمام کسانی که به هر نام و در هر جايگاهی برای بمب افکنهای ناتو و آمريکا کف و سوت بکشند، ديگر در کنار مردم ايران جايگاهی نخواهند داشت و بايد به صراحت به آنان گفت خط شما از خطِ منافع مردم جدا گشته است. آژيرهای قرمز جنگ را تنها کسانی به صدا در میآورند که میدانند در آينده ای که مردم ايران، بعد از پروسه ی مبارزاتی شان و به توان و نيروی خود خواهند ساخت، هيچ جايگاهی نخواهند داشت. آری،  تنها کسانی از جنگ استقبال میکنند که به قدرت مردم برای تغيير سرنوشت خويش اميدی ندارند و حيات خود را در "بحران آفرينی" جستجو میکنند

دوشادوش جنبش جهانی، پیش به سوی اشغال بیت رهبری، لانه ی دزدان ولایی و دزدان دریایی

درود بر رزمندگانی که بابک وار می رزمند

علیرغم حکومت نظامی

علیرغم سرکوب ها و کشتارهای پیاپی

علیرغم جو وحشت و مرگ

کمپین هنرمندان و نویسندگان و کنشگران حقوق بشر

www.farakhan-iran.com