اعترافات جانشين سابق فرمانده قرارگاه ثارالله

در مورد نقش سپاه و بسیج  در سرکوب مردم

 

 


 در حوادثی که بعد از انتخابات ۲۲ خرداد پيش آمد قرارگاه ثارالله يکی از مراجعی بود که در کنار وزارت اطلاعات، ناجا و... ماموريت يافت راجع به مسائل بعد از انتخابات پيگير باشد. دليل ورود اين تشکيلات سپاهي، نظامی چه بود؟
در حوادثی که بعد از ۲۲ خرداد پيش آمد ابتدا وزارت اطلاعات و ناجا وارد عمل شدند ولی بعد که دامنه اغتشاشات و درگيری ها گسترده شد قرارگاه ثارالله طبق تشخيص شورای عالی امنيت ملی وارد عمل شد.
- قرارگاه در بازجويی ها و گرفتن اعترافات هم نقشی داشت؟
بله، البته اين کار مشخصاً در قرارگاه انجام نمی شد. در زندان اوين جايگاهی برايشان مشخص کرده بودند که بازجويی ها و گرفتن اعترافات در آنجا صورت می گرفت.

- جانشين سابق فرمانده قرارگاه ثارالله: اعترافات توسط قرارگاه ثارالله گرفته می شود

اوايل دهه ۷۰ بود که سپاه پاسداران و مشخصاً قرارگاه ثارالله ماموريت يافتند در صورت بروز بحران مسووليت امنيت پايتخت کشور را برعهده گيرند. از ابتدای تشکيل اين قرارگاه در سال ۷۴ تا پيش از حوادث انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ تعيين شرايط ويژه و سپردن مسووليت امنيت پايتخت به اين قرارگاه سه بار اتفاق افتاد؛ در جريان تجمع ها و شورش های خيابانی اسلامشهر در سال ۷۴ ، ۱۸ تير ۷۸ و تجمع و شورش های خيابانی تيرماه ۱۳۸۲/ اما در سال های اخير به ويژه در حوادث بعد از انتخابات ۲۲ خرداد اين قرارگاه اهميت ويژه يی يافت و حرف و حديث ها پيرامون آن اوج گرفت. اين حرف و حديث ها هم از آنجا نشات می گيرد که با وجود گذشت بيش از يک دهه از تاسيس قرارگاه ثارالله هنوز ماهيت اصلی فعاليت ها و اختيارات آن مشخص نشده است. اسماعيل (محمد) کوثری نايب رئيس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی پيش از ورود به خانه ملت سال ها جانشين فرمانده قرارگاه ثارالله بوده است. در گفت وگويی با وی از ماهيت اين قرارگاه پرسيديم و اينکه چرا به وجود آمد.

- داستان قرارگاه ثارالله چيست؟ قبلاً چندان مطرح نبود ولی بعد از انتخابات بر سر زبان ها افتاد.

قرارگاه ثارالله بر اساس ضرورت و انجام وظيفه و ماموريتی که از سوی شورای عالی امنيت ملی برايش مشخص کرده بود در سال ۷۴ تشکيل شد و رسميت پيدا کرد.

- وظيفه اصلی اين قرارگاه چيست؟

کار نيروهای مسلح چيست؟ وظيفه اصلی نيروهای مسلح به خصوص سپاه ايجاد و برقراری نظم و امنيت و حفاظت از دستاوردهای انقلاب است. قرارگاه ثارالله هم به عنوان بخشی از نيروهای مسلح ماموريت دارد در صورت بروز بحران و شرايط خاص و ويژه که تشخيص آن با شورای عالی امنيت ملی و تصويب مقام رهبری است مسووليت برقراری امنيت شهر تهران را عهده دار شود. ولی در شرايط عادی اين مسووليت برعهده نيروی انتظامی است.

- گويا تا قبل از تشکيل اين قرارگاه وظيفه حفاظت از پايتخت و برقراری امنيت برعهده لشگر محمد رسول الله بوده است. علت انتقال مسووليت از اين لشگر به قرارگاه ثارالله چه بوده است؟

خير اين گونه نبوده است. لشگر محمد رسول الله زيرمجموعه سپاه بود که بعد از تشکيل قرارگاه ثارالله زيرمجموعه اين قرارگاه شد.

- برخی گفته ها و شنيده ها حاکی از آن است که اين قرارگاه به صورت مستقل و مستقيماً زير نظر فرمانده کل قوا فعاليت می کند و زير نظر هيچ کدام از نيروهای پنج گانه سپاه نيست.

خير، قرارگاه ثارالله زير نظر سپاه و در واقع بخشی از سپاه است. فرمانده کل قوا ستاد دارند. اين ستاد هم کارهای اجرايی مربوط به سپاه، ارتش، وزارت دفاع و ناجا را انجام می دهد. فرمانده کل قوا هيچ گاه مستقيماً به يک قرارگاه دستور نمی دهد بلکه از طريق ستاد عمل می کند.

- چرا فرماندهی اين قرارگاه هميشه به فرماندهان ارشد سپاه سپرده می شود؟ دليل اين حساسيت چيست؟

به هرحال اين رويه يی بود که از همان ابتدای تشکيل قرارگاه ثارالله وجود داشت. از همان ابتدا که قرارگاه شروع به کار کرد اين مسووليت برعهده فرمانده کل سپاه بود. فرمانده کل سپاه هم جانشين خودشان را که در آن زمان آقای رحيم صفوی بودند مسوول قرارگاه کردند. اما مسووليت اصلی برعهده خود فرمانده کل سپاه است و بعد از آن هم اين رويه دنبال شد.

- در حوادثی که بعد از انتخابات ۲۲ خرداد پيش آمد قرارگاه ثارالله يکی از مراجعی بود که در کنار وزارت اطلاعات، ناجا و... ماموريت يافت راجع به مسائل بعد از انتخابات پيگير باشد. دليل ورود اين تشکيلات سپاهي، نظامی چه بود؟

در حوادثی که بعد از ۲۲ خرداد پيش آمد ابتدا وزارت اطلاعات و ناجا وارد عمل شدند ولی بعد که دامنه اغتشاشات و درگيری ها گسترده شد قرارگاه ثارالله طبق تشخيص شورای عالی امنيت ملی وارد عمل شد. همان طور که در ابتدا هم گفتم هر زمان که تشخيص داده شود عوامل بيگانه در داخل کشور به گونه يی عمل می کنند که تهديدی عليه نظام و دستاوردهای انقلاب اسلامی هستند و مسوولان احساس خطر کنند، طبق مسووليت و وظيفه يی که برای قرارگاه ثارالله تعريف شده است، اين قرارگاه وارد عمل می شود. البته بر اساس تصميم شورای عالی امنيت ملی اين وظيفه به قرارگاه سپرده می شود.

- قبلاً و در مواردی نظير حوادث ۱۸ تير ۷۸ نيز مسووليت امنيت پايتخت به قرارگاه ثارالله سپرده شده بود اما در حوادث اخير که بعد از انتخابات ۲۲ خرداد رخ داد نام اين قرارگاه بيش از قبل شنيده می شد و بعضاً انتقادهايی هم نسبت به ورود و نحوه عمل نيروهای آن می شد. دليل اين شدت عمل چه بود؟

به خاطر اينکه توطئه گسترده تر بود. پيش از اين حوادث قرارگاه مسووليت اقدام نداشت اما چون مسووليتش حفاظت از دستاوردهای انقلاب و حفظ نظام است قبل از انتخابات رصدهايی کرده و به مسوولان هم گوشزد کرده بود که عده يی در حال توطئه چينی برای بعد از انتخابات هستند و همين طور که ديديد اين اتفاق هم افتاد. سازمان مجاهدين انقلاب، مشارکت خصوصاً نهضت آزادی و ملی - مذهبی ها همه با هم برای بعد از انتخابات توطئه کرده بودند. آقای موسوی هم به جای اينکه جلوی آنها را بگيرد خودش هم در همان مسير افتاد و به جای اينکه آرامش را برقرار کند دستور اغتشاش و تشنج را می داد.

- البته متهم کردن حزب مشارکت و مجاهدين و شخص آقای موسوی به عنوان توطئه گر و فتنه گر ادعای بزرگی است. به هرحال اين احزاب قانونی و رسمی هستند و آقای موسوی هم از شخصيت های مطرح اين نظام هستند و بايد پشت اين ادعا ادله و سند محکمی وجود داشته باشد.

من از روی غرض ورزی حرف نمی زنم. پای حرفی هم که زده ام می ايستم. ادله و سند محکم هم وجود دارد. نمونه اش هم اين است که آقای آقاجری تئوريسين سازمان مجاهدين انقلاب قبل از انتخابات می گويد ما يک پايه ولايت را در زمان اصلاحات و دوم خرداد زديم و بقيه پايه های ولايت را با انتخاب آقای موسوی منهدم خواهيم کرد. اين دقيقاً عين جمله ايشان است. از اين موارد هم زياد است و سندش هم موجود است. اين تشکيلات از لحاظ قانونی شايد بتوانند به خودشان رسميت بدهند و مجوزی هم بگيرند اما در عمل از همان ابتدا از دوره امام (ره) مخالف حرکت های امام و نظام بودند. حتی اين احزاب در دوره يی منحل شدند. حدود سال های ۶۴ يا ۶۵ امام (ره) نماينده شان آيت الله راستی کاشانی را داخل اين سازمان فرستادند ولی اينها نه تنها به حرف های ايشان توجهی نکردند بلکه کاری کردند که در نهايت موجب منحل شدن خودشان شد. از آن پس در سايه قرار گرفتند تا زمان دولت اصلاحات که مجدداً روی کار آمدند و خودشان را رسمی و قانونی اعلام کردند. حتی در آن زمان هم اعتصاب در مجلس ششم توسط سازمان مجاهدين و سران آن به خصوص آقای نبوی طراحی شده بود.

- فکر نمی کنيد قرارگاه ثارالله خيلی جنبه امنيتی- نظامی پيدا کرده است؟

شورای عالی امنيت ملی تشکيل شده از وزير کشور، وزير دفاع، وزير امور خارجه، فرماندهان ارتش، رئيس ستاد نيروهای مسلح، دو نماينده از فرمانده معظم کل قوا است و رئيس جمهور در راس آن قرار دارد. اين شورا تنها از بعد امنيتی تصميم نمی گيرد. در رابطه با موضوع هايی نظير هسته يي، دفاعي، اقتصاد کلان و... در آنجا تصميم گيری می شود. تصميمات راهبردی توسط اين شورا گرفته می شود. در مواقع بروز بحران هم اين شورا تصميم گيرنده نهايی است و تا زمانی که ماموريت و مسووليتی به قرارگاه ثارالله سپرده نشود به هيچ وجه وارد عمل نمی شود. مثلاً در حوادث ۱۸ تير ۷۸ در چهار پنج روز اول قرارگاه اصلاً وارد عمل نشد اما بعد از آن چون ديدند اوضاع به صورتی است که نمی توانند آن را کنترل کنند مسووليت به قرارگاه سپرده شد. در سال ۷۸ وقتی ديدند کار به جای باريک کشيده شده است و تخريب ها شديد شده و ناجا و وزارت کشور نمی توانند مقابله کنند مساله به شورای عالی امنيت ملی محول شد. در شورا هم تصميم گرفته شد ماموريت را به سپاه بدهند و سپاه هم به قرارگاه واگذار کرد و در نهايت هم قرارگاه مسووليت کنترل را برعهده گرفت. در اين دوره هم به همين صورت بود. اين مساله چيزی نيست که بگوييم بعد از انتخابات اخير پيش آمد و جنبه نظامی و امنيتی پيدا کرد. يا اين جنبه بيشتر شد. اين مسووليت از سال ۷۴ رسماً به قرارگاه سپرده شد. آن زمان که اصلاً خبری از اين اتفاقات نبود اما تشکيل اين قرارگاه و سپردن مسووليت به آن براساس پيش بينی هايی بود که مسوولان کرده بودند.

- در سال ۷۸ هم شما جانشين فرمانده قرارگاه ثارالله بوديد؟

خير، من از سال ۷۹ مسووليت را برعهده گرفتم.

- در حال حاضر هم ارتباطی با اين قرارگاه داريد؟

خير، شخصاً و سازمانی ارتباطی ندارم اما به خاطر اينکه عضو کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس هستم طبيعتاً با اين دستگاه ها هم ارتباط داريم. براساس قانون اساسی اعضای نيروهای مسلح برای ورود به فعاليت سياسی مثل نمايندگی مجلس بايد از فعاليت های نظامی قبلی کاملاً جدا شوند يا بازنشسته شوند يا استعفا دهند. بنده هم بازنشسته شدم و از قرارگاه جدا شدم.

- همان طور که شما هم می دانيد در قانون اساسی و در وصيتنامه امام(ره) بارها بر عدم ورود نظاميان در عرصه سياست تاکيد شده است اما در سال های اخير شاهد بوده ايم که برخی نظاميان اين مساله را ناديده می گيرند و وارد جريانات و دسته بندی های سياسی می شوند. ارزيابی شما از عملکرد اين قشر از نظاميان چيست؟

اين مطلب کاملاً درست است و همه هم بايد به آن پايبند باشند. اما اين به آن معنا نيست که بگوييم پاسدار انقلاب سياست را نفهمد. يک موقع مجموعه از يک نفر حمايت می کند که طبيعتاً اين اشکال دارد و درست نيست اما گاهی تک تک افراد خودشان تشخيص می دهند. مثلاً ممکن است اطرافيان از من در مورد رای و نظرم در انتخابات سوال کنند. من می توانم به عنوان يک شخص اظهارنظر کنم چون نظرات من به سازمان ربطی ندارد. مثلاً در سال ۷۶ اعلام شد شهرک شهيد محلاتی که خانواده های سپاهی در آنجا زندگی می کنند اکثراً به آقای خاتمی رای داده اند، آيا کسی آنها را مواخذه کرد؟ نه. چون سپاهيان هم مانند همه شهروندان حق دارند اما سپاه هيچ گاه سازمان يافته از کسی حمايت نکرده است. اما برخی تحليل می کنند که مثلاً سپاه وارد فلان مساله سياسی شده است. بله ممکن است بعضی از مسوولان نظرات شان را بگويند اما نظرات آنها، سازمان يافته و رسمی نيست.

- وقتی فردی در جايگاه فرماندهی يک نيروی نظامی حمايت خود را از يک جريان يا شخص اعلام می کند طبيعتاً اين تصور پيش می آيد که نظرات او نظرات کل سازمان است؟

بحث حمايت از يک جريان فکری فرق می کند. اصولگرايی يک سازمان يا تشکيلات نيست. شما جايی پيدا نمی کنيد که به نام اصولگرايی سازمان يا حزب يا گروهی داشته باشد. اما گروه ها و سازمان های مختلفی هستند که در انتخابات نهم يا هشتم اعلام کردند ما از اين جريان فکری که به نام اصولگرايی است، حمايت می کنيم. سپاه هم به عنوان يک سازمان حمايت خود را از اين جريان اعلام کرده است.

اصلاً بحث اصولگرايی را خود مقام معظم رهبری در ديداری که با کارگزاران و مسوولان نظام در سال ۸۶ داشتند علناً اعلام کردند و هشت بند را به عنوان شاخصه اصولگرايی و تفکر اصولگرايی بيان کردند و تفکر اصولگرايی را که برخاسته از اسلام و قانون اساسی است، راهگشا دانستند. اصولگرايی يک حزب و سازمان نيست. يک جريان فکری است و حمايت سپاه از آن هم اشکالی ندارد اما اصلاح طلب ها برخاسته از کتاب موج سوم تافلر هستند. اين اصلاح طلب را ما قبول نداريم، چون نطفه خود را از آنجا گرفته است. اگر اصلاح طلبی برخاسته از فرهنگ و دين خودمان بود مطمئناً پذيرفته می شد. وقتی می گويند انقلاب سبز يا مخملي، الگوی آن امريکا است که در تاجيکستان و... پياده شده است. ما اين اصلاح طلبی را قبول نداريم. با کسی هم رودربايستی نداريم.

- به بحث قرارگاه ثارالله برگرديم، در حوادث بعد از ۲۲ خرداد قرارگاه از چه زمانی وارد عمل شد؟

تا جايی که من اطلاع دارم حدوداً دوم تير بود که اغتشاشات به اوج خود رسيد و درگيری ها به آتش زدن اتوبوس ها و وسايل نقليه، مساجد و پايگاه های بسيج کشيده شد. مثلاً در روزی که آقای موسوی در تجمع خيابان آزادی حضور يافتند عده يی به پايگاه بسيج آنجا حمله کردند. وقتی ما براساس مسووليت کميسيون امنيت ملی مجلس مساله را پيگيری کرديم، متوجه شديم در آن پايگاه حدود ۲۰۰ اسلحه وجود داشته است. خب اگر اين اسلحه ها به دست مردم احساسی می افتاد می دانيد چه کشت و کشتاری می شد؟

- چرا بايد اين همه اسلحه در يک پايگاه بسيج باشد آن هم وقتی که تاکيد می شود بسيج را يک نيروی اجتماعي، فرهنگی و غيرنظامی تعريف کنند؟

ما دو نوع بسيج داريم، يکسری گردان های عاشورا هستند که دارای سازمان مشخصی هستند و اسلحه هم ندارند. فقط در مواقع ضروری مثل رزمايش يا رژه به آنها اسلحه داده می شود. به هر حال در مواقع حساس و بحرانی بسيج بايد اسلحه داشته باشد اما در حالت عادی هيچ اسلحه يی دست آنها نمی بينيد مگر در رزمايش ها و رژه ها، آن هم برای اينکه قدرت خود را به بيگانگان نشان دهيم. بسيج نه حقوق بگير است نه موظف. بسيج دلسوز است. مثلاً در حوادث اخير شما يک اسلحه هم دست بسيج نمی بينيد. شايد چوب و چيزهايی از اين قبيل داشته باشند مثل طرف مقابل. چطور آنها خيلی چيزها داشتند و بچه های يگان ويژه و بسيجی را می زدند. ۱۲ تا بسيجی چگونه شهيد شدند؟ بسيج برای دفاع از نظام به کمک سپاه می آيد اما تحت امر سازمان سپاه است.

- حدود اختيارات قرارگاه ثارالله در حوادث بعد از انتخابات تا کجا بود؟

تا جايی که بتواند امنيت را برقرار کند و بعد از اينکه امنيت برگشت، ماموريت آنها هم تمام شد.

- تعدادی از بازداشت شدگان از جمله آقای رضا خاتمی و خانم فائزه هاشمی اعلام کردند توسط قرارگاه ثارالله دستگير شده اند؟ اين دستگيری ها و بازداشت ها هم جزء مسووليت قرارگاه بود؟

تا زمانی که حکمی توسط قوه قضائيه و دادستان داده نشود حتی قرارگاه ثارالله هم اجازه دستگيری ندارد. اگر هم افرادی توسط اين قرارگاه دستگير شده اند با حکم دادستان بوده است و زمانی که پرونده تکميل می شد برای دنبال کردن دادگاه و اجرای حکم تحويل قوه قضائيه داده می شد.

- قرارگاه در بازجويی ها و گرفتن اعترافات هم نقشی داشت؟

بله، البته اين کار مشخصاً در قرارگاه انجام نمی شد. در زندان اوين جايگاهی برايشان مشخص کرده بودند که بازجويی ها و گرفتن اعترافات در آنجا صورت می گرفت.

- اين فعاليت قرارگاه با فعاليت ساير دستگاه های امنيتی از جمله وزارت اطلاعات تداخلی ندارد؟

خير، چون بعد از اينکه مسووليت نهادها محول می شود اين نهادها هماهنگ با هم عمل می کنند و به نوعی تقسيم کار می شود.

- يعنی قرارگاه در حد يک ضابط قضايی عمل می کند؟

بله، چون اگر غير از اين باشد اصلاً نمی شود کاری کرد. نه تنها قرارگاه بلکه خود وزارت اطلاعات هم تا زمانی که حکم قضايی نداشته باشد وارد عمل نمی شود.

- اين قرارگاه هنوز هم فعال است؟

نه، از دو ماه قبل کار و وظيفه قرارگاه تمام شد و اين را براساس جلساتی که کميسيون امنيت ملی مجلس با اعضای قرارگاه داشته، می گويم.

-یعنی در دستگيری های هفته های اخير قرارگاه نقشی نداشته است؟

خير، دستگيری ها توسط ناجا و وزارت اطلاعات صورت گرفته است.
 

منبع: اعتماد