آیا ایران واقعا قصد ترور سفیر عربستان در آمریکا را داشت؟

وب‌سایت ماهنامه معتبر «آتلانتیک» در آغاز تحلیل خود از اتهام دادستان کل آمریکا که روز سه‌شنبه، یازدهم اکتبر، اعلام کرد طرح عوامل حکومت ایران برای به قتل رساندن سفیر عربستان از طریق بمب‌گذاری خنثی شده است، می‌نویسد این ماجرا بیشتر به داستان تخیلی جاسوسی شباهت دارد.

اریک هولدر، دادستان کل آمریکا، روز سه‌شنبه گذشته اعلام کرد که دستگاه‌های امنیتی و قضایی آمریکا توطئه عده‌ای از عوامل جمهوری اسلامی ایران را خنثی کرده‌اند. ظاهرا طبق این طرح قرار بوده است که سفیر عربستان در آمریکا از طریق بمب‌گذاری و احتمالا در شهر واشینگتن به قتل برسد.

تحلیل‌گر مجله «آتلانتیک» می‌افزاید که حکومت ایران در حمایت از تروریسم سابقه طولانی دارد و رقابت ایران و عربستان به حالتی شبیه به جنگ سرد منطقه خاورمیانه بدل شده است. اما با وجود تمام انگیزه‌هایی که ایران می‌تواند برای اجرای این طرح داشته باشد مشخص نیست که دستاورد یک چنین اقدامی برای ایران واقعا چه خواهد بود.

ایران هیچ گاه حمایت خود را از تروریسم پنهان نکرده، ولی فقط در موارد و شرایطی که یا به نفع حکومت جمهوری اسلامی بوده یا واقعا چنین تصور می‌شده است. حال تصور این که ایران طرحی شبیه به آن چه که دادستان کل آمریکا ادعا کرده داشته است بسیار دشوار است.

اما اگر سفیر عربستان در واشینگتن واقعا به قتل می‌رسید چه پیامد و نتایجی برای ایران می‌داشت؟ مناسبات عربستان و آمریکا که از مدت‌ها پیش بد بوده از زمان آغاز بهار عربی بد‌تر شده و خاندان حاکم بر عربستان در واکنش به این تحولات درست در مخالفت با نیروهایی ایستاده است که آمریکا از آن‌ها حمایت می‌کند.

یک عضو ارشد خاندان آل سعود حتی تهدید کرده است که اگر باراک اوباما با اقدام فلسطینیان برای تشکیل کشور مستقل مخالفت کند مناسبات نزدیک با آمریکا را قطع خواهد کرد. اگر آمریکا و عربستان مناسبات نزدیک ۷۰ ساله و آغشته به نفت خود را قطع کنند مسلما برای ایران خبر خوبی خواهد بود. عربستان سعودی به اسلحه و تجهیزات نظامی آمریکا متکی است، و در مقابل در زمینه اطلاعات امنیتی و اوضاع منطقه آمریکا به عربستان کمک کرده و از رفتار حکومت عربستان در داخل آن کشور و کشورهای همسایه، از جمله بحرین، چشم می‌پوشد.

تحلیل‌گر وب‌سایت «آتلانتیک» می‌افزاید که در صورت شکسته شدن اتحاد قدیمی آمریکا و عربستان مسلما ایران برای گسترش نفوذ خود و به خصوص در کشورهای دارای جمعیت شیعه مثل عراق و بحرین یا لبنان دست بازتری خواهد داشت. حتی ایران ممکن است برخی از کشورهای عربی را که حول محور اتحاد ریاض و واشنگتن حلقه زده‌اند به سوی خود جلب کند.

بهترین قسمت در یک چنین سناریویی این است که ایران حتی لازم نیست برای وقوع این حالت کاری بکند. اگر قرار باشد مناسبات استراتژیک عربستان و آمریکا به هم بخورد ایران نیازی ندارد که حتی یک گام کوچک در این مسیر بردارد.

بنابراین ابلهانه‌ترین کاری که ایران می‌تواند بکند این است که مانع شکسته شدن این اتحاد شده و عربستان و آمریکا را یک بار دیگر به یکدیگر نزدیک کند. برای مثال، با اقدام به ترور سفیر عربستان در خاک ایالات متحده آمریکا.

رهبران ایران با تمام سابقه طولانی در نقض حقوق بشر و پیشبرد سیاست‌های ضد مردمی خود افراد ابلهی نیستند. هر چند آن‌ها از تروریسم به عنوان ابزار سیاست خارجی بهره می‌جویند، آن چه پشت آن نهفته سیاستی حساب‌شده و عمل‌گرایانه برای پیشبرد منافع منطقه‌ای آن کشور است. بنابراین متحد کردن واشینگتن و ریاض با یک عملیات تروریستی آن‌ هم در شرایطی که روابط آن‌ها به شدت تیره شده است باعث افزایش حمایت افکار عمومی و سیاستمداران آمریکا از عربستان خواهد شد.

یک چنین اقدامی هیچ نفعی برای ایران نخواهد داشت و بنابراین اقدامی ابلهانه خواهد بود، هر چند حکومت ایران در گذشته مرتکب اشتباهات سیاسی و ایدئولوژیک فراوانی شده، کما این که تمام حکومت‌ها چنین خطاهایی دارند، ولی طراحی یک چنین توطئه‌ای آن قدر دور از ذهن است که به جای طرح اتهام علیه ایران سوالات فراوانی را به میان می‌آورد.

تحلیل‌گر مجله آمریکایی «آتلانتیک» سپس به این سوالات پرداخته و از جمله می‌پرسد که اگر ایران تا این حد به خود دردسر بدهد که یک بمب‌گذاری را برای اجرا در خاک آمریکا طراحی کند چرا یک مقام نه چندان مهم را هدف قرار دهد؟

اگر ایران قرار است در خاک آمریکا حمله‌ای را سازمان‌دهی کند، چرا این کار را در سال‌های پس از حملات یازده سپتامبر و به عنوان مثال در اوج جنگ عراق انجام نداد؟ چرا یک چنین حمله‌ای را درست چندی پس از آزادی دو کوهنورد آمریکایی انجام دهد که در نوع خود نوعی مصالحه‌طلبی در برخورد با آمریکا بود.

چرا آن طور که دادستان کل آمریکا ادعا می‌کند ایران برای انجام این طرح لازم است با باندهای قاچاق مواد مخدر مکزیک همکاری کند؟ یا آن طور که برخی یادآوری کرده‌اند آیا ارسال پول به آمریکا یا صحبت در مورد این توطئه در مکالمات تلفنی واقعا می‌تواند روش مرسوم دستگاه اطلاعاتی کشوری مثل ایران باشد؟

تحلیل‌گر «آتلانتیک» در پایان مطلب خود می‌نویسد که با وجود همه شک و تردید‌ها و سوالات موجود در مورد ادعای دادستان کل آمریکا این احتمال وجود دارد که واقعا یک چنین طرحی وجود داشته است. حوادث عجیب‌تر از این نیز قبلا اتفاق افتاده و شاید ایران یک اشتباه بزرگ و ابلهانه مرتکب شده باشد.

شاید هم دو ایرانی که اسم آن‌ها در این پرونده عنوان شده واقعا قصد انجام یک چنین بمب‌گذاری را داشته‌اند، ولی عضو سپاه پاسداران یا نیروهای امنیتی ایران نیستند و اگر هم بوده‌اند شاید خودسرانه این کار را کرده‌اند.

شکی نیست که هنوز بخش اعظم اطلاعات مربوط به این ماجرا هنوز علنی نشده است. شاید زمانی که این اطلاعات علنی شود، اگر یک چنین چیزی واقعا روی دهد، ادعاهای دادستانی آمریکا را اثبات کند.

Radiofarda