جلالی نائینی؛ از نسل شاهدان سال‌های آزادی

 

مسعود بهنود

 

محمدرضا جلالی نائینی یکی از آخرین بازماندگان تحولات سیاسی بعد از شهریور 20 و شاهدان نهضت ملی کردن نفت که بعد از کنار رفتن از سیاست و روزنامه نگاری سیاسی و رو کردن به تحقیقات حقوقی و فلسفی و دینی و ادبی همچنان ناظر تحولات سیاسی کشور بود، در سن 95 سالگی در تهران درگذشت.

همچنان که تاریخ معاصر ایران هفتاد ساله گذشته بخش های مختلف و گاه متناقضی را گذرانده از دموکراسی پارلمانی بعد از سقوط رضاشاه به سال های نفت، از سال های اوج قدرت محمد رضا شاه تا سقوط وی و دوران جمهوری اسلامی، جلالی نائینی این بخت را داشت که در بخش های مختلف این سال ها، هر بار به عنوانی شناخته شود.

در سال 1295 در نائین پا به عرصه وجود نهاد. تحصیلات دوره‏ى متوسطه را در اصفهان به پایان رسانید و وارد دانشكده‏ى حقوق و علوم سیاسى شد و در 1317 درجه‏ى لیسانس حقوق قضائى دریافت كرد. اما از قضاوت چشم پوشید و به كار وكالت دادگسترى پرداخت.

با سقوط رضاشاه و طلوع آزادی های شهریور 1320 موقعیت مناسبی بود که کسانی به سن و سال وی در عرصه مطبوعات جلوه گری کنند، چنان که پسرخاله و پسرعموی او حسین فاطمی و کسانی مانند ارسلان خلعتبری، مظفر فیروز، ابوالحسن عمیدی نوری، مظفر بقائی و حسین مکی، که همگی در روزنامه‏ ستاره می نوشتند تا جلالی نائینی امتیاز روزنامه کشور را گرفت. روزنامه ای که یک چند – به تبع مظفر فیروز – از سید ضیا الدین طباطبائی حمایت کرد و از همین رو در دولت قوام توقیف شد و همین باعث شد تا گروهی از مدیران روزنامه در اعتراض به انتخابات پانزدهم مجلس که حزب دموكرات ایران بازیگر آن بود، در دربار متحصن شدند.

تحصنی دیگر

با ورود حسین فاطمی به دولت مصدق، جلالی نائینی باز هم به کار روزنامه ادامه داد تا کودتای 28 مرداد و دستگیری فاطمی و اعدام وی که وی به وکالت برگشت و پس از چندى عضو هیئت مدیره كانون و سرانجام به ریاست كانون وكلای دادگسترى برگزیده شد و یك دوره بر آن كانون ریاست داشت.

محمد رضا جلالى نائینى بر اثر همین سابقه، وقتی که باز در اعتراض به برگزاری انتخابات دوره بعد به دعوت دکتر مصدق عده ای باز هم در دربار متحصن شدند از زمره آنان بود و از همین تحصن جبهه ملی پدید آمد و همان زمان حسین فاطمی از اروپا برگشت و روزنامه باخترامروز به عنوان ارگان جبهه ملی و دکتر مصدق منتشر شد و محمد رضا جلالی نائینی عملا سردبیر این روزنامه شد.

نوشته اند اولین بار سخن از ملی کردن نفت به شهادت مدارک در جلسه ای مطرح شد که موسسین جبهه ملی در دفتر کار جلالی نائینی روزنامه کشور در میدان بهارستان جمع بودند.

با ورود حسین فاطمی به دولت مصدق، جلالی نائینی باز هم به کار روزنامه ادامه داد تا کودتای 28 مرداد و دستگیری فاطمی و اعدام وی که وی به وکالت برگشت و پس از چندى عضو هیئت مدیره كانون و سرانجام به ریاست كانون وكلای دادگسترى برگزیده شد و یك دوره بر آن كانون ریاست داشت.

شجاعت سناتور

جلالی نائینی بعد از سال 32 میلی به فعالیت های سیاسی نشان نمی داد تا وقتی که در سال 1355 حزب رستاخیر تشکیل شدند و گروهی از وکیلان و روزنامه نگاران و سیاسیون قدیمی از وی خواستند وارد صحنه شود تا شاه را بیازماینند و اگر او در ایجاد فضای سیاسی باز راسخ و راستگو بود، دیگر موثران جبهه ملی هم وارد عمل شوند.

چنین بود که جلالی توبه شکست و به عنوان سناتور انتخابی تهران وارد مجلس سنا شد، در همان مقام بود که چند نطق آتشین در ماه های آخر نظام پادشاهی کرد و یک فراکسیون قدرتمند در میان پیران با تجربه پدیدآورد.

یک روز صبح آن هم به زمانی که رییس با سابقه سنا نخست وزیر شده و شایعه انتخاب جلالی نائینی به وزارت دادگستری می رفت ناگهان از رادیو مردم نطقی شنیدند که بر اساس آن تحول در کشور باورپذیر شد، جلالی نائینی با نطقی که طعم بزرگان ساله های 20 را داشت برای نخست بار نام از ساواک برد، و این سازمان را عامل تباهی نظام و لطمه زدن به کشور نامید و دستگیری و محاکمه رییس باسابقه ساواک تیمسار نعمت الله نصیری را خواهان شد.

به عنوان هند شناس و محقق

انقلاب که به پیروزی رسید در شصت و سه سالگی پس از آن که دوبار سیاست را تا آخرین پله ها طی کرده بود برای همیشه از این رشته رو گرداند و به کاری پرداخت که در گذشته نیز تمایل و تحقیقات خود را در آن زمنیه نشان داده بود. علاقه به پیشینه ایرانیان که در سفرهای متعدد وی به هند منجر به تخصص در هندشناسی شده بود. از جمله آثار به یادماندنی این دوره متن فارسی اوپانیشادها به تصحیح وی و دكتر تاراچند فیلسوف و مورخ و دولتمرد برجسته هندى است.

سال ها بر سر فرهنگ سانسكریت به فارسى زمان گذاشت، ترجمه‏ى سرودهاى ریگ ودا كه قدیمى‏ترین سند زنده قوم آریایى هند است، با نام وی تاكنون چندین چاپ شده است. ده ها تحقیق وی سرانجام توسط هندیان قدر دیده شد و دانشگاه بنارس به وى درجه‏ى دكترا اعطا كرد و او را به عضویت مجمع علمى این دانشگاه برگزید.

اشاره به زندگی کسی که دیر زیست و پروپیمان زندگی کرد، اثر ها نهاد، فروتن و افتاده بود بی اشاره به دیوان حافظ او کامل نمی شود. این یکی از بهترین نسخه های شاعر بزرگ است که از روی یك نسخه معتبر قدیمى و نایاب با مقدمه‏اى محققانه محمدرضا نائینی تدوین شد و انتشار یافت.

روز یازدهم فروردین، در بیمارستانی در تهران زندگی کسی پایان یافت که از وی می توان به عنوان روزنامه نگاری برجسته، از جمله بنیادگذاران جبهه ملی و نزدیکان مصدق، پارلمانتری وقت شناس، وکیل دادگستری و سال ها رئیس کانون وکلا، محقق در ادیان هند و دارای تتبعاتی در ادب پارسی یاد کرد و گفت یکی از دیرپاترین شاهدان تاریخ معاصر ایران، نود و پنجمین بهار عمر را هم دید و رخت بربست.


© BBC 2010