نقش
فرانسه در شکست مذاکرات هستهای در ژنو
حسین علیزادهمذاکرات اتمی سه روزه و دشوار ایران و ۱+۵ در ژنو که در جدیت آن همان بس که در روز پایانی آن تا سطح وزیران خارجه ارتقا پیدا کرد، بدون دستیابی به نتیجهای ملموس پایان یافت. با نگاه به ادوار پیشین مذاکرات هستهای از ده سال پیش تاکنون میتوان گفت که هیچ دور از مذاکرات تا این اندازه فشرده و نفسگیر نبود خصوصاً اگر فضای اندک تلطیف شده روابط ایران و امریکا را (پس از گفتگوی روحانی – اوباما و مذاکرات ظریف- کری) در نظر بیاوریم. رسانههای ایرانی رولان فابیوس وزیر
خارجه فرانسه را عامل بلوکه کردن مذاکرات ژنو خواندهاند
گرچه نمیتوان این دور از گفتگوها را شکست نهایی مذاکرات توصیف کرد و قرار است طرفهای مذاکرهکننده برای دو هفته دیگر در سطح مدیران کل دوباره در ژنو گرد هم آیند، اما، آنچه این دور از مذاکرات را به کلی از دیگر مذاکرات متفاوت میسازد، ساز مخالفی است که این بار فرانسه نواخت. لوران فابیوس، وزیر خارجه این کشور، در اقدامی غافلگیرکننده عدم توافق با تهران را شخصا خبررسانی کرد در حالی که میبایست هرگونه بازتاب نتایج مذاکرات توسط کاترین اشتون خبررسانی میشد. فابیوس با اعلام اینکه « کشورش هنوز به تضمینهایی که از این مذاکرات انتظار داشته، نرسیده است»، شکاف موجود میان فرانسه با متحدانش (امریکا، بریتانیا و آلمان) را علنی و به سطح مطبوعات رساند. بنابراین باید اتخاذ این موضعگیری از سوی فرانسه را، رویداد شگفت این دور از مذاکرات دانست چرا که اگر این کارشکنی توسط امریکا یا بریتانیا انجام میشد، با توجه به روابط سرد دو کشور با تهران، بیشتر قابل هضم بود. دیدار بیحاصل روحانی – اولاند در سفر روحانی به نیویورک، فرنسوا اولاند، رییس جمهور فرانسه جزو اندک رهبرانی جهان بود که روحانی با وی دیدار و گفتگو داشت. آن دیدار به درخواست طرف ایرانی صورت گرفت و روحانی در گزارش خود به نمایندگان مجلس آن را بسیار خوب و سازنده ترسیم کرده بود. حال در فاصله اندکی از دیدار روحانی- اولاند در نیویورک، وزیر خارجه فرانسه سرسختانهترین موضع را در مذاکرات گرفت و آن را به سطح مطبوعات کشاند. با این حساب چندان نمیتوان باور داشت که مذاکرات روحانی- اولاند در جوی صمیمی و بدون اختلاف انجام شده باشد چرا که اگر فضای آن گفتگو سازنده و معطوف به تفاهم بود (آنگونه که روحانی برای نمایندگان مجلس ترسیم کرده بود)، امروز نباید شاهد موضع متصلب پاریس در مذاکراتی میبودیم که حساسیت آن برای همگان روشن است. با این توصیف پرسش این است که چرا فرانسه گوی سبقت را در مخالفت با برنامه هستهای ایران حتی از بریتانیا و امریکا ربوده است؟ فرانسه در پی ایفای نقش جهانی دولت سوسیالیست فرانسه به رهبری فرانسوا اولاند نشان داده است که به دنبال ایفای نقش جهانی در معادلات بینالمللی است. از یاد نباید برد که رهبری ائتلاف نظامی علیه حکومت معمر قذافی را نه امریکا که فرانسه عهدهدار بود، اما هزینه ناامنی لیبی را نه فرانسه که امریکا پرداخت؛ وقتی کریستوفر استیونز، سفیر این امریکا و سه تن از همکارانش در حمله به سفارت امریکا در بنغازی کشته شدند. همچنین در حمله و سرکوب اسلامگرایان مالی، این فرانسه بود که رهبری حمله نظامی به این گروه شورشی را بر عهده گرفت. در پرونده سوریه، فرانسه تا آنجا از صراحت لهجه علیه دولت بشار اسد برخوردار بود که در۲۷ نوامبر ۲۰۱۲ در پی دیدار احمد معاذالخطیب یکی از رهبران اپوزیسیون اسد با فرانسوا اولاند، سفارت سوریه را در اختیار ائتلاف ملی مخالفان اسد به عنوان تنها نماینده ملت سوریه قرار داد. مثالهایی از این دست نشان از آن دارد که فرانسه نقش جدیدی را برای خود در عرصه بینالملل تعریف کرده که با جایگاه این کشور در دولت پیشین فرانسه متفاوت است. فرانسه شیطان دیگر برای جمهوری اسلامی در ادبیات رایج جمهوری اسلامی، امریکا تنها کشوری است که صفت «شیطان» به او داده شده است. آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در وصف شیطنتهای آمریکا سنگ تمام گذاشته و از جمله در ۱۲ آبان امسال هر آنچه توانست به آمریکا تاخت (مراجعه شود به: تعارض آشکار در آخرین مواضع ضد آمریکایی خامنهای) حال در شرایطی که ایران برای رونق اقتصادی خود نیازمند رفع تحریمهاست کارشکنی فرانسه نشان از آن دارد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی هنوز درک درستی از دوستی و دشمنیها ندارد و به طور سنتی و کلیشهای تنها دشمن خود را امریکا میپندارد. کارشکنی فرانسه در عدم حصول به توافق در ژنو را باید به پای شکست سیاست اروپایی دولت روحانی نوشت که درک درستی از معادلات بینالملل ندارد. روحانی یک بار در کمپین انتخاباتی خود گفته بود: «بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند.» (دیپلماسی ایرانی ۲۴ اردیبهشت ۹۲) از آنچه در ژنو رخ داد دانسته میشود که بر خلاف گمان روحانی، همه کشورهای اروپایی به دنبال آقا اجازه از آمریکا نیستند. لذا تهران باید در محاسبات خود در پرونده هستهای و غیر از آن، عوامل و بازیگران دخیل و پرنفوذ دیگری غیر امریکا را نیز لحاظ کند. دو نتیجهگیری از آخرین دور مذاکرات در ژنو محمدجواد ظریف، وزیرخارجه ایران، در پیام فیسبوکی خود پیش از عزیمت به ژنو، پیشبینی کرده بود که مذاکرات سخت و دشواری را در پیش خواهد داشت. وی برای پایین آوردن سطح توقع از نتایج ملموس در مذاکرات گفته بود که انتظار دست یافتن به نتایج در این دور از مذاکرات، غیر واقع بینانه است. حال اگر ناکامی این دور از مذاکرات را به پای فرانسه بگذاریم، با وجودی که نتیجه ملموسی در رفع تحریمها حاصل نشده، کمترین فایده نشست ژنو آن بود که ظریف و همتای امریکاییاش برای بار دیگر (مزید بر دیدار در نیویروک) با یکدیگر دیدار کردند که بنا به گزارشها تا سه ساعت ادامه داشت. اینک میتوان ادعا کرد که پس از ۳۵ سال از انقلاب اسلامی، تابوی گقتگوی «اسلام ناب محمدی» با «شیطان بزرگ» شکسته شده است. به عبارت دیگر جمهوری اسلامی در سطح رهبریت نظام پذیرفته که میتوان با آمریکا وارد مذاکره شد. این خود دستاورد بزرگی برای نظامی است که در تار و پود ایدئولوژی خود تنیده گرفتار آمده است. دیگر مزیت این دور از مذاکرات این است که جمهوری اسلامی دانست که همه راهها به واشنگتن ختم نمیشود؛ هرچند آمریکا قطعا یک بازیگر عمده است. به دیگر سخن، پرونده هستهای ایران تا بدانجا موجبات نگرانی را فراهم آورده که اگر امریکا نیز به مصالحهای با ایران دست بزند، برخی دیگر از کشورها همچنان نگران هستند. اسرائیل تنها ناراضی مصالحه واشنگتن با تهران نیست. ریاض و پاریس را هم باید به این فهرست افزود. رادیو زمانه |
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |