نامه تاجزاده به اعضای جبهه مشارکت:باید پرچم دفاع از حقوق و آزادی‌های شهروندان را برافراشته نگاه داریم


سید مصطفی تاجزاده در نامه‌ای خطاب به اعضای جبهه مشارکت به بیان برخی نکات در خصوص وضعیت کشور پس از انتخابات اخیر پرداخته و از اعضای حزب متبوع خود خواسته است تا به بحث و بررسی این نظرات بپردازند.

به گزارش نوروز، این زندانی سیاسی در نامه خود با تاکید بر لزوم برافراشته نگاهداشتن حقوق و آزادی‌های اساسی شهروندان و فراهم آوردن امکان انتقاد آزاد خصوصا برای مخالفین و منتقدین اصلاحطلبان آورده است: "«مخالف رهبری دشمن پیغمبر است» هیچ گاه شعار و راهبرد ما نبوده و نخواهد بود. به عکس ما حامی شعار «زنده باد مخالف من» خاتمی و «دوست داشتن مخالف» موسوی هستیم و برخلاف جناح رهبری که براساس معیارهای دوگانه عمل می کند و آن چه بر خود جایز می داند برای دیگران غیرمجاز اعلام می دارد."

عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی همچنین با غیر ممکن خواندن امکان اجماع بر روی مسایلی مانند بحث هسته‌ای معتقد است هرچند نمی توان و نباید از منتقدان مذاکرات کنونی انتظار داشت که نگرش و تحلیل خود را در این باب کنار بگذارند یا سکوت کنند ولی نباید از افشای اقدامات غیرقانونی تکفیری‌های جنگ طلب نیزغافل شد.

معاون سیاسی وزارت کشور دولت خاتمی در بخش دیگری از نامه خود با تفکیک دو مقوله نقد دولت و استفاده جناحی از امکانات عمومی و نهادهای لشکری و کشوری برای تخریب، اولی را قانونی، اخلاقی و به سود همه و دومی را غیرقانونی و از مصادیق حرام خواری سیاسی بر شمرده و خواهان برخورد قوه قضاییه با این گونه اقدامات تفرقه افکنانه از سوی بنگاه‌های خبرسازی و خبرپراکنی وابسته به سپاه شده است.

متن کامل این نامه در پی می آید:

به نام خدا

اعضاء محترم جبهه مشارکت ایران اسلامی

با سلام و احترام
اظهارات اخیر مقامات قضایی نشان می دهد که حضرات نه تنها حاضر به اذعان به نقش و سهم خویش در رساندن میهن و مردم به وضع اسف انگیز کنونی نیستند و قصد اصلاح رفتار و گفتار غیرحقوقی، یک سویه و شکست خورده خود را ندارند، بلکه برخلاف رأی و خواست مردم در رویای استمرار فضای امنیتی و پلیسی به سر می برند و متأسفانه از حوادث منطقه نیز عبرت نمی گیرند. من به دلیل آن که ارتقای آگاهی عمومی را یکی از عوامل مهم موفقیت دولت و تحقق شعارهای اصلاحی و دموکراتیکش می دانم، نکاتی را برای بحث و بررسی به استحضار آن عزیزان می رسانم:

۱- ما باید پرچم دفاع از حقوق و آزادی‌های اساسی شهروندان به ویژه منتقدان را هم چنان برافراشته نگاه داریم. اگر خردورزی را شرط لازم حکمرانی خوب می دانیم، شرط کافی آن امکان انتقاد آزاد و در شرایط امن مخالفان از عملکرد حاکمان و نهادهای حکومتی است. فراموش نکنیم که انتقادهای مخالفان با هر انگیزه‌ای که مطرح شود، نقشی بی‌بدیل در تصحیح رفتار و گفتار دولت مردان و مقابله با زیاده خواهی هم فکران، اطرافیان و خویشان دارد. به علاوه گسترش و نهادمند شدن نقد به تدریج همه مقامات و دستگاه‌های حکومتی را پاسخ گو کرده و از استقرار استبداد جلوگیری می کند. دفاع ما از حقوق منتقدان باید چنان قاطع، عام و آشکار باشد که حتی یک نفر هم دچار این توهم نشود که اصلاح طلبان نیز مخالفان خود را خس و خاشاک می دانند که وجودشان به بادی بند است یا خدای ناکرده آنان را میکرب می خوانند تا سلامت جامعه در گرو حذف و نابودی آنان تعریف شود. «مخالف رهبری دشمن پیغمبر است» هیچ گاه شعار و راهبرد ما نبوده و نخواهد بود. به عکس ما حامی شعار «زنده باد مخالف من» خاتمی و «دوست داشتن مخالف» موسوی هستیم و برخلاف جناح رهبری که براساس معیارهای دوگانه عمل می کند و آن چه بر خود جایز می داند برای دیگران غیرمجاز اعلام می دارد و آن را برنمی تابد ما به قاعده زرین اخلاق ملتزم هستیم و هر حقی که برخود روا می داریم برای مخالفان خود نیز قائلیم.

۲- دست یابی به اجماع به این معنا که تمام نخبگان جامعه با علائق و منافع مختلف در مورد یک راهبرد خاص از جمله در عرصه بین الملل به توافق برسند، نه ممکن است و نه ضروری. دیپلماسی هسته‌ای کشور نیز چه در گذشته و چه در حال حاضر از این قاعده مستثنی نبوده است. پس نمی توان و نباید از منتقدان مذاکرات کنونی انتظار داشت که نگرش و تحلیل خود را در این باب کنار بگذارند یا سکوت کنند. مگر مخالفان گفتگو با ایران در ایالات متحده از اعتراض به دولت اوباما دست برداشته اند و یا منع می شوند؟ کاخ سفید هم نمی تواند از طرح دیدگاه‌های آنان جلوگیری کند. اگرچه می کوشد مانع تصویب تحریم‌های جدید در کنگره شود تا در مذاکرات خللی ایجاد نشود. براین اساس برپایی تظاهرات علیه اقدام‌های رئیس جمهور و وزیرامور خارجه، سردادن شعار مرگ برآمریکا توسط قشرهایی از مردم، تهیه و نصب پوسترهای اعتراضی علیه ایالات متحده و تقاضا برای علنی کردن پیشنهادات ایران به گروه ۵+۱ هیچ منع قانونی ندارد و از حقوق مسلم هر ایرانی از جمله مخالفان به شمار می رود. ضمن آن که ما حق نداریم همه منتقدان هم وطن خویش را افراطی بخوانیم. زیرا نه با واقعیت انطباق دارد و نه به مصلحت کشور و خودمان است. البته در افشای اقدامات غیرقانونی تکفیری‌های جنگ طلب هرگز کوتاهی نخواهیم کرد.

۳- نقد دولت و استفاده جناحی از امکانات عمومی و نهادهای لشکری و کشوری برای تخریب آن، دو مقوله کاملا جداگانه هستند. اولی قانونی، اخلاقی و به سود همه است و دومی غیرقانونی است، حرام خواری سیاسی محسوب می شود و به زیان همگان است. براین اساس لازم است از موسسه اوج وابسته به سپاه پاسداران توضیح خواست که با کدام مجوز قانونی بودجه عمومی را صرف تهیه بیلبوردهای تبلیغاتی انتقادی نموده و برخلاف ضوابط شهرداری تهران آن‌ها را در سراسر شهر نصب کرده است؟ برگزاری تظاهرات نیز حق مسلم موافق و مخالف دولت است اما تعرض فیزیکی به دولت مردان یا به هم زدن مراسم قانونی توسط لباس شخصی‌های وابسته به نهادهایی که اسامی آن‌ها در گزارش تحقیق مجلس در مورد مراسم ۲۲ بهمن قم ذکر شد، یعنی سپاه و بسیج و اطلاعات و نیروی انتظامی، برخلاف تمام ضوابط قانونی و موازین اخلاقی است. رسانه‌های مخالف باید با امنیت کامل و حتی بهره مندی از کمک‌های دولت به نقد عملکرد آن بپردازند اما تلاش‌های تفرقه افکنانه بنگاه‌های خبرسازی و خبرپراکنی وابسته به سپاه مانند فارس و تسنیم محکوم و قابل پیگرد حقوقی است. اگرچه قوه قضائیۀ آقای لاریجانی وظایف خود را در این زمینه انجام نمی دهد.

۴- مداحان درباری مانند سایر قشرها حق فعالیت سیاسی و اظهارنظر در این زمینه دارند. هتاکی معدودی از آنان را نیز باید تحمل کرد و انتظار رسیدگی قضایی به اقدامات غیرقانونی آن‌ها را از سر بیرون کرد چرا که هرگز چاقو دسته خود را نمی برد! ولی پی گیری یک مسئله ضرورت دارد و باید از رهبر پرسید که چرا بیت خود را در اختیار مداحان هتاک و مرگ خواه قرار می دهد تا در حضور ایشان به مداحی بپردازند و در غیابشان مراسم فوق را نشانه تأیید رهبری از رفتار و سخنان شرم آورد خود تبلیغ کنند؟ هم چنین لازم است از رهبر پرسید که چرا مردم ایران نمی توانند روزه خود را با مناجات ملکوتی استاد شجریان افطار کنند تنها به این دلیل که وی به برخی از رفتارهای غیرانسانی حکومت انتقادهای به جایی کرده است اما در عوض صدا و سیما می تواند تحت هر شرایطی مِلک طِلق چند مداح بد دهان و افراطی باشد؟ به راستی اگر بنیان گذار جمهوری اسلامی در قید حیات بود آیا مداحی را که علناً مرگ هاشمی را آرزو می کند، برصدر می نشاند؟

۵- اقدام جدید صدا و سیما مبنی بر فرصت دادن به مقامات دولت سابق به منظور دفاع از عملکرد خویش و نقد و حتی ردّ آمار و گزارش‌های دولت تدبیر و امید با هر انگیزه‌ای که آغاز شده باشد، نه تنها مغایر قانون نیست بلکه فی نفسه اقدامی اخلاقی و دموکراتیک محسوب می شود اما آن چه زشت و غیرقانونی است راهبرد رسانه میلی در هشت سال گذشته است که تمام مسئولان دولت‌های قبل از عصر «حکومت یک دست اقتدارگرا» را از حق مسلم خود در پاسخ گویی به اتهامات آقای احمدی نژاد و حامیان بالادستی و زیر نظر او محروم کرده بود. به نظر من اصلاح طلبان می توانند با بسیج افکار عمومی رهبری را قانع یا مجبور کنند تا قانون را رعایت نماید و دستور دهد صدا و سیما بعد از این حق دفاع از عملکرد دولت‌ها را نه فقط برای دولت نهم و دهم بلکه برای تمام دولت‌های پس از انقلاب به رسمیت بشناسد. علاوه بر آن به همه اشخاص حقیقی و حقوقی که در آن رسانه مورد نقد و به ویژه مورد اتهام و افترا واقع می شوند، فرصت داده شود تا در برنامه‌های مشابه و مناسب از خود دفاع کنند. چنین اقدامی به سود همگان است که بدانند نقد عملکرد رقیبشان در صدا و سیما بدون پاسخ نمی ماند. بنابراین با دقت و انصاف و احتیاط بیشتری سخن بگویند. روش صدا و سیمای تیمسار ضرغامی اختصاصی کردن حقوق برای گروهی خاص و محروم کردن گروهی دیگر به طور مطلق از حقوقشان است. شیوه ما به عکس دموکراتیک کردن این حقوق و تعمیم آن به همه ایرانیان است. در صورت انجام یک نظرسنجی در این زمینه معلوم خواهد شد که بیش از ۹۰% مردم راهبرد دوم را می پسندند.

۶- ما همواره خواستار شفاف شدن امور بوده و هستیم و آن را اصلی دموکراتیک می دانیم. براین اساس منتظر آشکار شدن نتایج مذاکرات نمایندگان کشورمان با گروه ۵+۱ هستیم. در صورت نیل به تفاهم خود به خود معلوم خواهد شد که طرفین چه داده اند و چه گرفته اند اما اگر خدای ناکرده مذاکرات با شکست مواجه شود، دکتر ظریف باید به ملت ایران توضیح دهد که پیشنهادهای طرفین دقیقاً چه بوده و چه عواملی موجب شده که مذاکرات با ناکامی مواجه شود و این که تداوم تحریم‌ها ناشی از درازدستی و فرصت طلبی طرف مقابل بوده یا کوته بینی و فرصت ناشناسی حکومت ایران؟ یا هردو؟ و افزون بر آن از آقای لاریجانی می خواهیم که پس از ۶ سال به طور صریح و شفاف به مردم توضیح دهد که رئوس تفاهم وی با آقای سولانا برای رفع تحریم در سال ۸۶ چه بود و چرا عملی نشد؟ از سوی دیگر ما برای شفافیت هرچه بیشتر امور در قلمرو داخلی نیز خواهان روشن شدن نقش رهبری در حصر غیرقانونی آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد هستیم و این پرسش را داریم که چرا با حضور ۵ عضو دولت تدبیر و امید شورای عالی امنیت ملی قادر به لغو بازداشت و حصر غیرقانونی آنان نیست؟ ما حق ملت می دانیم که از زبان آقای دکتر روحانی بشنوند که دولت وی دقیقاً چه چیزی از دولت قبل تحویل گرفته است و مشتاق دانستن این مسئله هستیم که چه کسی از قرائت گزارش تحقیق مجلس هشتم درباره تهاجم وحشیانه لباس شخصی‌های سازمان یافته به کوی دانشگاه تهران و مجتمع مسکونی سبحان جلوگیری کرده است؟ مردم ما به شدت مایلند روشن شود که در فرار آقای خاوری از ایران دولت احمدی نژاد مقصر بود یا دستگاه قضایی؟

۷- من نیز مانند شما منتقد مقاله روزنامه بهار هستم. در عین حال آگاهم که نهادهای زیرنظر رهبری به ویژه قوه قضائیه با فصل سوم قانون اساسی بر سر مهر نبوده و نیستند و با اولین بهانه حکم قتل روزنامه منتقد و مستقل را صادر می کنند. بر این اساس سخن بسیاری از شهروندان به ویژه جوانان آن است که چه اصلاح طلبان چنین مقاله‌ای را نقد کنند و چه ساکت بمانند، تغییری در تعطیلی روزنامه داده نخواهد شد. پس بهتر است سکوت کنیم تا دست کم در مرگ آن روزنامه مسئولیتی متوجه ما نباشد. من به عکس معتقدم که باید مقاله‌ای را که نمی پسندیم، نقد کرده و در عین حال از حقوق نویسنده آن دفاع کنیم و تا آن جا که می توانیم بکوشیم که مانع تعطیلی آن روزنامه شویم. چنین اقدامی از سوء استفاده دوگانه طرف داران حکومت و جامعه تک صدا جلوگیری کرده و آن‌ها را تا حدود زیادی خلع شعار می کند. زیرا از یک طرف دیگر نمی توانند اصلاح طلبان را به سهل انگاری در زمینه‌های عقیدتی و مذهبی متهم کنند و از طرف دیگر قادر نخواهند بود مخالفت آن‌ها را با توقیف روزنامه و دفاعشان را از حقوق و آزادی نویسنده آن حمایت از انحراف دینی بخوانند. تجربه دوران اصلاحات به من آموخت که سکوت اصلاح طلبان در برابر مطالبی که نمی پسندند، از قدرت بسیج آنان در دفاع از حقوق و آزادی‌های اساسی شهروندان می کاهد و در نقطه مقابل، نقد ما از آن چه قبولش نداریم و قابل نقد می دانیم، بر توان مان از دفاع از حقوق فوق خواهد افزود.
فراموش نکنیم که روزنامه «جوان» متعلق به سپاه پاسداران بلافاصله پس از ۲۴ خرداد پیش بینی و در واقع اعلام کرد که با لغو انتشار روزنامه‌ها پروژه عبور از روحانی کلید خواهد خورد پس باید با چنین روندی بسیار خردمندانه و دوراندیشانه برخورد کرد و مانع از انحراف واقعی یعنی حکومت خودکامگان بر جمهوری اسلامی ایران شد.

سربلندی و سلامت و سعادت برای شما عزیزان آرزو دارم.

سید مصطفی تاجزاده
اوین – آبان ماه ۹۲



تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .