با چشم پُر نیرنگ او، حافظ مکن آهنگ او
کان چشم مست شَنگ او بسیار مکاری کند!

 

رفسنجانی: دانشجویان نگذارند جامعه به خواب غفلت رود

یکی از ویژگی‌های بسیار ممتاز ایران که سابقه‌ای درخشان در گذشته‌های بسیار دور تاریخ دارد، تأسیس دانشگاه جندی شاپور است که اولاً مأمن و مرجع دانشمندان تمدن‌های قدیم بود که به جرم آگاهی و آگاهی‌بخشی فراری و متواری می‌شدند و ثانیاً مردم ایران را در پذیرش دین سراسر سعادت اسلام با چشم باز و سعه صدر آماده ساخت.

موفقیت‌های علمی مرکز آموزشی جندی‌شاپور مختص به سال‌های خدمات متقابل ایران و اسلام نیست. مستندات تاریخی حکایت از وجود دانشمندان ایرانی، مخصوصاً پزشکان حاذق در بسیاری از کشورها از جمله در مکه و مدینه زمان پیامبر(ص) دارد و انکارناپذیرترین سند، آن روایت مشهور از رسول اکرم(ص) است که فرمودند: اگر علم در ثریا باشد، توسط قوم ایرانی به زمین کشانده می‌شود.

در سال‌های پس از صدر اسلام، اگرچه خلفای اسلامی، سعی در انتقال مراکز علمی به مراکز خلافت خویش در بغداد، شامات و… داشتند، اما استادان همان مراکز نیز علما و دانشمندان ایرانی بودند که محافل درس امام محمد غزالی یکی از نمونه‌هاست. در دوره‌های بعد همزمان با ظلمات قرون وسطایی در غرب، دانش و فن در ممالک اسلامی در اوج بود و انوار دانش مسلمانان از طریق اندلس و جزایر سیسیل و سیاحت به غرب رسید، گروهی از دوراندیشان غربی با استفاده از فرصت نزاع‌های داخلی مسلمانان در دوران جنگ‌های صلیبی و قبل و بعد از آن، با چراغ آمدند و برگزیده‌ترین کالا، یعنی بهترین دانش‌ها و کتاب‌های سرزمین‌های اسلامی، مخصوصاً ایران را به غرب بردند و منصفان آنان بارها و بارها اعتراف کرده‌اند که همان آثار بی‌بدیل، پایه و اساس پیشرفت‌های علمی امروز غرب است.

استعداد علمی و پژوهشی ایرانیان، چون خورشیدی تابناک بوده و هست که هر از چندگاهی از پس ابرهای تنگ‌نظری و جنگ و جدال‌های بیهوده و بازی‌های مضحک سیاسی درخشیده و باز هم می‌درخشد تا پایه‌های تقسیم‌ بندی غیرعادلانه دنیا به کشورهای پیشرفته و کشورهای جهان سوم را به هم بریزد.

البته باید به این نکته هم توجه فراوان داشت که مسلمانان با تکیه به معارف قران و اسلام در چرخه تحقیقات و رشد و عمق علوم، نقش شگرف و ژرفی ایجاد کردند. آنچه که تاکنون گفته‌ام، نگاه تاریخی به سابقه علم و دانش در ایران قدیم است و در دوره جدید دانشگاه‌ها یکی پس از دیگری تأسیس می‌شوند تا جوانان ایرانی برای کسب علم و طی مدارج علمی مجبور به مهاجرت‌های دست‌جمعی به کشورهای دیگر نگردند.

در تاریخ معاصر دانشگاه، علاوه بر صبغه علمی، رنگ و بوی سیاست به خود می‌گیرد و دانشجویان ایرانی در هر رشته دانشگاهی، علاوه بر تحصیل دانش و فن، به عنوان آینده‌سازان و مدیران فردای جامعه، حاکمان را با استدلال و منطق به چالش می‌کشند و نسبت به هر نوع وابستگی کشور واکنش نشان می‌دهند که نقطه اوج این چالش ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ است که وقتی عمق وابستگی رژیم پهلوی به آمریکا افشا می‌شود، سعی می‌کند عامل بیداری مردم، یعنی دانشگاه را به خواب مرگ بکشاند و همین حادثه، ۱۶ آذر ماه را به عنوان روز دانشجو در تاریخ ایران جاودان کرد.

در سال‌های مبارزه، رژیم پهلوی که تحرکات حوزه و دانشگاه را زلزله بنیان‌بر‌افکن، در کاخ موروثی سلطنت می‌دید، به لطایف‌الحیل سعی در القای اختلاف بین دانشگاه و حوزه‌‌ها را داشت تا با تز استعماری «تفرقه‌انداز و حکومت‌کن»، چند صباحی بیشتر بر پایه‌ای متزلزل بماند.

اما دانشجویان ایرانی با درایت عمیق اسلامی چنان پیوندی با مبارزان ۱۷ ساله که پیشتازان آنها روحانیون بودند، ایجاد کردند که حوزه و دانشگاه دو نهاد تأثیرگذار برای نهادینه کردن ساختارهای نظامی شدند که می‌تواند پس از حکومت ۱۳ ساله پیامبر(ص) در مدینه و حکومت ۵ ساله امام علی(ع) در کوفه در تمام تاریخ اسلام بی‌نظیر باشد، حکومتی که بر پایه تعالیم مترقی مکتب اهل بیت(ع) و حمایت‌های مردم، مشروعیت یافت و دوران پیروزی و تثبیت را پشت گذاشت و با گذر مدبرانه از گردنه‌های صعب‌العبور داخلی و خارجی و با نگاهی دوراندیش به افق ۱۴۰۴ در سند چشم‌انداز به روزهایی می‌اندیشد که سرآمد کشورهای منطقه باشد.

طی این مسیر و رسیدن به اهداف ترسیم شده، بدون دانشگاه و حوزه نمی‌شود. چرا که محور آن سند و همه سیاست‌های کلی مصوب نظام، دانایی است و دانشگاه اساس دانایی است. الحمدلله در دوران سازندگی، زیرساخت‌های توجه به علم و دانش و تحقیقات در کشور بنیانگذاری شد و با گسترش مراکز دانشگاهی در اقصی نقاط کشور، اندیشه موهوم لوکس بودن تحصیلات عالیه فرو ریخت و نه تنها پسران، حتی دختران شهری و روستایی ایران اسلامی، به دانشگاه آمدند.

اگر در سال ۱۳۵۷ در همه دانشگاه‌های ایران فقط ۱۵۰ هزار دانشجو داشتیم، فقط در دانشگاه آزاد اسلامی یک و نیم میلیون دانشجو و ۳ میلیون فارغ‌التحصیل داریم. البته رشد خیره‌کننده کمّی نباید ما را از الزامات رشد کیفی دانشگاه و دانشجو غافل نماید و الحمدلله سیاست‌های کلی این مهم، یعنی ارتقای مقاطع تحصیلی عالیه و توجه به مراکز تحقیقاتی و پژوهشی پس از تهیه در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رهبر انقلاب رسیده و باید موانع نظری و عملی این هدف مقدس را برداریم تا کرسی‌های آزاداندیشی با جنبش نرم‌افزاری به هم آمیزد و ما را به جهش علمی برساند که لازمه حضور در دنیای پیشرفته و فراصنعتی امروز است که به حق دهکده جهانی نامیده می‌شود.

دانشجوی ایرانی باید تلاش نماید تا وارثی صالح برای سرمایه‌های علمی، پژوهشی اسلافش باشد و نباید بگذارد تحجّر و واپسگرایی چوب لای چرخ پیشرفت کشور بگذارد و تحت تأثیر دگم‌‌اندیشی‌های زمانه، از حرکت بایستد. چرا که در این دوره و زمانه، هر توقفی فاصله ما را با قافله علم و تکنولوژی چند برابر می‌کند.

دانشجوی ایرانی باید بداند که توأم شدن دیانت و سیاست، ملیت و اسلامیت و تعهد و تخصص از الزامات پیشرفت و توسعه آینده این سرزمین است که ملتش با فطرت دینی، فترت را با هر توجیهی نمی‌پسندد و می‌خواهد براساس حکمت، عزت و مصلحت با جهان پیرامونی خویش تعاملات سازنده داشته باشد.

دانشجوی ایرانی باید هوشیار باشد که جامعه با لالایی خرافه‌پرستی، به خواب غفلت نرود و دین و تعصب کور برای مردم پوستین وارونه نشود و نباید بگذارد نردبان ترقی، پله‌های سقوط گردد.

دانشجویان امروز ایران، فرزندان و برادران دانشجویان دیروزند که وقتی با عزت و افتخار از دانشگاه ۸ سال دفاع مقدس فارغ‌التحصیل شدند، با سهمیه ایثارگران که کمترین حق آنان بود، تجربیات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری را در خدمت سازندگی قرار دادند و پایه‌های دانش هسته‌ای، موشک‌های پیشرفته و دیگر تحقیقات و پژوهش‌ها را در دانشگاه‌ها چنان محکم کرده‌اند که غنی‌سازی هسته‌ای، ماهواره امید، تحقیقات مرکز رویان و دیگر دستاوردها، دوستان و دشمنان ایران را خوشحال و ناراحت کرده است.

با تبریک این روز عزیز به همه دانشجویان، سفارش و تأکید می‌نمایم که فراموش نکنند، فعالیت‌های فوق برنامه هرچند که لازمه جامعیت طلبه و دانشجوست ولی تحصیل باید سرلوحه برنامه‌های آنان باشد که اگر چنین شود، آینده ایران در همه ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی درخشان خواهد بود.