حذف یارانه ها؛ نان ِ نان ‌خشكی ‌ها آجر شد

سایت ملت آنلاین: چيزي از روزهايي كه نگران ميزان توليد نان‌هاي خشك در شهر تهران بوديم نمي‌گذرد. همين يكي دو سال پيش بحث‌هاي فراواني در اين باره شده بود و آمارها و خبرهايي كه از سرنوشت نان‌هاي خشك به ما مي‌رسيد، متعجب‌مان مي‌كرد. كارشناسان نشست‌هاي متفاوتي داشتند و به دنبال مقصر مي‌گشتند. نمي‌دانستند، مردم را مقصر بدانند، يا نانوايان را. كيفيت آرد هم بحث جدايي بود كه گاهي نگاه را به سمت و سوي مسوولان جلب مي‌كرد.

در بحث هدفمندي يارانه‌ها يكي از وعده‌هاي مسوولان رفع اين مشكل بود كه بايد گفت‌ اين معضل تا اندازه‌یی سامان‌ يافته است. به گزارش روابط عمومي شهرداري منطقه 17، پس از اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها و افزايش قيمت نان، شهروندان منطقه 17 در فروردين‌ماه امسال 40 تن كمتر نسبت به سال گذشته نان خشك توليد كرده‌اند.

بنا بر اعلام محمدحسن صافي مدير اداره بازيافت شهرداري منطقه 17، در فروردين‌ماه سال گذشته و پيش از اجراي هدفمندي يارانه‌ها 250 تن نان توسط شهروندان منطقه 17 به چرخه بازيافت وارد شده بود كه اين ميزان در مدت مشابه با كاهش40 تني به 210 تن رسيده است. اين در حالي است كه تناژ متوسط جمع‌آوري پسماند خشك، نسبت بمدت مشابه سال گذشته از 610 تن با افزايش 30 تني به بيش از 640 تن در فروردين‌ماه امسال رسيده است.»

صافي در عين‌حال مهم‌ترين عامل در اصلاح الگوي مصرف و كاهش توليد زباله را آموزش‌هاي شهروندي دانست و اضافه كرد: «در ماه‌هاي اخير برنامه‌هاي متعددي در زمينه‌هاي شناسايي زباله ‌تر و خشك، شناسايي انواع پلاستيك‌ها، شناسايي ظروف يك‌بارمصرف گياهي و ارتباط زباله و حيوانات براي شهروندان برگزار شده است.»

وي با اشاره به برنامه‌هاي اداره بازيافت براي كاهش پسماند در منطقه خاطرنشان كرد: «برگزاري كارگاه‌هاي آموزشي، برگزاري مسابقات ترويجي در مدارس فرهنگسراها و سراهاي محله در كنار اجراي آموزش‌هاي چهره به چهره در غرفه‌هاي بازيافت مي‌تواند نقش موثري در كاهش توليد پسماند داشته باشد.» اين كارشناس حوزه مديريت پسماند خاطرنشان كرد: «مهم‌ترين عامل در كاهش پسماند نان خشك اجراي قانون هدفمندكردن يارانه‌ها، همكاري شهروندان با اداره بازيافت، تفكيك زباله از مبدأ و همچنين ارتقای سطح فرهنگي مردم منطقه بوده است.»

حدود 2 ماه پيش نيز، محمد فياض درباره موضوع هدفمندي يارانه‌ها و كاهش ضايعات نان در سطح شهر تهران به باشگاه خبرنگاران گفته بود: «هنوز آمار دقيق اين چند ماه اخير بطور كامل جمع‌آوري نشده اما بطور كل هم‌اكنون با كاهش ضايعات نان مواجه هستيم كه اين ميزان كاهش كمتر از 20 درصد بوده است. وي با اشاره به اينكه در گذشته روزانه 250 تن ضايعات نان از مناطق 22گانه شهر تهران جمع‌آوري مي‌شد، گفت: «هم‌اكنون با هدفمندي يارانه‌ها شاهد افزايش 2 برابري قيمت خريد و فروش نان خشك در تهران هستيم.» مديرعامل سازمان مديريت پسماند شهر تهران ادامه داد: «يكي از دلايل گران‌شدن قيمت نان خشك، بالا رفتن قيمت نان است.»

همچنين فياض گفته بود: «بطور كل آمارهاي مقدماتي نشان مي‌دهد كه هدفمندي يارانه‌ها بر كاهش ضايعات نان تاثير داشته و در اين مورد اميدواريم با افزايش كيفيت نان در آينده شاهد كاهش ضايعات نان، بيش از پيش باشيم.» امروز در مسيري گام نهاده‌ايم كه با كاهش ضايعات نان به رسومات ديرينه خود بازگرديم و حرمت نان و گندم را بيش از پيش به جا آوريم. از طرف ديگر، ما مسلمانيم و به اسراف كردن نگاهي گناه‌آميز داريم.

قصه اسراف نان با اعتقادات ديني ما گره خورده بود و مسلماني ما را زير سوال مي‌برد. هر چه بود، مشكل غيرقابل حل ديروز، امروز در مسير حل شدن گام نهاده است. اما اسم نان خشك آمده و چيزي از قلم افتاده. اسم نان خشك كه مي‌آيد، بي‌اختيار ياد نمكي‌ها مي‌افتيم. مهرباناني كه ديروز صدايشان را از پنجره اتاقمان مي‌شنيدم كه: «نان خشكيه!» و گاهي هم خنده‌مان مي‌گرفت. در پي خبر خوشحال كننده كاهش نان خشك‌ها، سرنوشت نامعلوم نمكي‌ها بايد مورد توجه قرار گيرد. دي ماه سال پيش شاهد خبري درباره ورشكستگي تاجران نان خشك بوديم.

مسوولان اين ايستگاه‌ها در گفت‌وگو با مهر در مشهد از كاهش 30 تا70 درصدي نان خشك خبر دادند و گفتند: «نان خشك در مشهد كيميا شده است.» در اين باره تقي حسني يكي از فعالان تجارت نان خشك مشهد به مهر گفت: «در چند روز گذشته نان خشك در مشهد حسابي كيميا شده است.» وي افزود: «تا چند هفته قبل هركدام از گاري‌هاي نمكي‌ها بين 50 تا 100 كيلوگرم در روز نان خشك جمع‌آوري مي‌كردند، اما اكنون اين رقم به بيش از نصف كاهش يافته است.»وي با بيان اينكه در گذشته شهروندان بطور ميانگين ماهانه 2 تا 5 كيلوگرم نان را روانه نان‌خشكي‌ها مي‌كردند، افزود: «به نظر مي‌رسد با گران شدن نان، ضايعات آن نيز تا حدود زيادي كاهش يافته است؛ چراكه براي مردم صرف نمي‌كند نان 300 توماني را دور بريزند.»

افت 492 واحدی شاخص بورس تهران

دنياي‌اقتصاد- بورس تهران در هفته جاري شاهد نخستين دوره اصلاح قيمت‌ها در سال 90 بود، به نحوي كه با افت 2/6 درصدي شاخص، ضعيف‌ترين عملكرد هفتگي بازار در شش ماه اخير رقم خورد. شاخص بورس اوراق بهادار روز گذشته نيز با بزرگ‌ترين سقوط دو سال و نيم گذشته مواجه شد.ديروز معامله‌گران كه با آغازي مثبت، اميدوار به بهبود بازار بودند با چرخشي ناگهاني در نمادهاي پيشرو روبه‌رو شدند كه افت 492 واحدي معادل 9/1درصد را براي شاخص رقم زد.

يك هفته با تپيكس
ثبت ضعيف‌ترين عملكرد هفتگي شاخص
شروين شهرياري
بورس تهران در هفته جاري شاهد نخستين دوره اصلاح قيمت‌ها در سال 90 بود به نحوي كه با افت 2/6 درصدي شاخص، ضعيف‌ترين عملكرد هفتگي بازار در شش ماه اخير رقم خورد.
افت قيمت‌ها در بازار سهام در حالي روي مي‌دهد كه به لحاظ تحولات اقتصادي، سرمايه‌گذاران شاهد آرامش نسبي در بازارهاي جهاني و نزديك شدن به فصل مجامع و تقسيم سود شركت‌ها هستند. بدين ترتيب با توجه به ثبات متغيرهاي اقتصادي، علت افت كنوني بازار را بايد در عوامل ديگري جست‌وجو كرد. در اين ميان، بر اساس گزارش رسمي سازمان بورس ميانگين نسبت قيمت بر درآمد بازار سهام در پايان فروردين‌ماه به 01/9 واحد رسيده است كه بالاترين نسبت P/E براي بورس تهران در هفت سال گذشته است. اين مساله كه نشان‌دهنده پيشي گرفتن رشد قيمت سهام از افزايش سودآوري شركت‌ها است، در كنار برخي نگراني‌هاي سياسي مي‌تواند توجيه‌كننده تغيير روند بازار در شرايط حاضر باشد.
افت قيمت در اكثر صنايع
دامنه اصلاح قيمت سهام در هفته جاري فراگير بود و اكثر گروه‌هاي صنايع در بازار را شامل مي‌شد. استخراج كانه‌هاي فلزي يكي از صنايعي بودند كه آسيب شديدتري را متحمل شدند و تحت تاثير افت سهام معدني، شاخص اين صنعت كاهش 7/6 درصدي را در اين هفته ثبت كرد. هشدار برخي كارشناسان در مورد رشد بي‌محاباي سهام سنگ آهني در كنار افت هيجان خريداران در گروه توليد‌كنندگان روي از دلايل ركود سهام اين صنعت به شمار مي‌رود. سهام خودرويي هم كه از اصلي‌ترين گروه‌هاي پيشرو بازار از ابتداي سال بودند، در اين هفته حال و روز خوشي نداشتند و شاخص اين صنعت 4 درصد كاهش يافت. سهام گروه تجهيزات و پيمانكاري نيز از جو حاكم بر بورس متاثر شدند و سهام شركت‌هاي صدرا، مپنا و حفاري شمال به ترتيب نزول 7/7، 7 و 1/5 درصدي را در مقياس هفتگي تجربه كردند. مپنا در روز سه شنبه آينده شاهد برگزاري جلسه هيات‌مديره براي افزايش سرمايه 25 درصدي خواهد بود كه بيش از نيمي از آن از محل سود انباشته و مابقي از محل آورده نقدي و مطالبات سهامداران تامين مي‌شود. حفاري نيز در روز 18 ارديبهشت شاهد يك تلاش ديگر از سوي سازمان خصوصي‌سازي براي عرضه بلوك مديريتي (50 درصد بعلاوه يك سهم) در قيمت 3731 ريال خواهد بود تا در صورت ناكام ماندن مجدد (كه احتمالا به وقوع خواهد پيوست) شاهد واگذاري بلوك به تامين اجتماعي، صندوق‌هاي بازنشستگي و گروهي ديگر از بستانكاران دولت بابت رد ديون باشد. نكته جالب توجه، دعوت سهامداران حفاري از سوي هيات‌مديره براي روز 14 ارديبهشت به منظور مجمع فوق‌العاده است كه با توجه به تعطيلي پس از آن و توقف نماد، عملا انجام عرضه براي روز موعود را با دشواري مواجه مي‌سازد. در اين ميان، صنعت انبوه‌سازي و مستغلات يكي از معدود صنايعي بود كه با كسب بازده مثبت 4/1 درصدي، عملكردي مناسب را در فضاي منفي اين هفته از خود بر جاي گذاشت. اين صنعت با ميانگين P/E معادل 4/5 مرتبه عملا در بين كل صنايع بورسي نازلترين نسبت قيمت بر درآمد را تجربه مي‌كند. به نظر مي‌رسد با ورود زيرمجموعه‌هاي ساختماني شركت‌هاي بورسي به فرابورس (از جمله شركت باغ ميشه وابسته به بين‌الملل توسعه ساختمان و مسكن شمال شرق وابسته به سرمايه‌گذاري مسكن) سهام اين گروه پس از مدت‌ها ركود، بار ديگر توجه سرمايه‌گذاران به خود جلب كرده است.
پيشتازي فرابورسي‌ها در برگزاري مجامع
دو شركت فرابورسي ارتباطات سيار و تجارت الكترونيك پارسيان در اين هفته با برگزاري مجامع سالانه مربوط به عملكرد سال 89 عملا گوي سبقت را از بورسي‌ها در اين بخش ربودند. در مجمع همراه اول، تقسيم سود 5000 ريالي مطابق با انتظارات قبلي صورت پذيرفت. پرداخت سود 1000 ميليارد توماني «همراه» بين سهامداران بنا بر اعلام شركت بدون وقفه پس از برگزاري مجمع آغاز شده است. يكي از نكات قابل توجه در اين مجمع اختلاف حساب 100 ميليارد توماني با شركت ارتباطات زيرساخت ناشي از تفاوت نحوه محاسبه هزينه خدمات بود كه البته با توجه به سود انباشته 184 ميليارد توماني (پس از كسر سود تقسيمي) ذخيره كافي در حساب‌ها براي رفع مغايرت‌هاي احتمالي وجود خواهد داشت. اما مساله ديگر به اختلاف بيش از 400 ميليارد توماني با سازمان تنظيم مقررات راديويي بابت هزينه پروانه سال 88 مربوط مي‌شود كه هيات‌رييسه مجمع به‌رغم طرح بحث از سوي نماينده سازمان بورس، اين مورد را با توجه به حكميت سازمان خصوصي‌سازي و تاييديه وزارت اقتصاد فاقد وجاهت قانوني دانستند. بدين ترتيب با تقسيم سود صورت گرفته عملا سهامداران همراه نسبت به ادعاي وزارت ارتباطات موضع تدافعي اتخاذ نكردند. تجارت الكترونيك پارسيان ديگر مجمع فرابورسي را برگزار كرد كه طي آن تقسيم سود 600 ريالي بين سهامداران انجام شد. از اخبار جالب توجه در اين مجمع مي‌توان به اعلام رشد 5/3 برابري حجم تراكنش‌ها در فروردين‌ماه سال 90 نسبت به فروردين‌ماه سال گذشته اشاره كرد كه براي شركت‌هاي مرتبط (تجارت الكترونيك پارسيان و خدمات انفورماتيك) خبر خوشي تلقي مي‌شود. «رپارس» همچنين در اين مجمع از برنامه فروش 180 هزار دستگاه پايانه فروش در سال 90 خبر داد كه رشد دو برابري نسبت به سال گذشته نشان مي‌دهد. بر اساس اعلام مسوولان در مجمع، نماد «رپارس» پس از تعديل مثبت پيش‌بيني درآمد براي سال 90 در فرابورس بازگشايي خواهد شد.
صنايع و گام دوم هدفمندسازي يارانه‌ها
تغييرات قيمتي كه در بخش برق و گاز در هفته جاري توسط مسوولان ذي‌ربط منتشر شد نشان از تغيير برخي سياست‌ها در نرخ گذاري خانگي و عدم تغيير شرايط براي صنايع در سال جديد دارد.
در مورد گاز طبيعي، مدير عامل شركت گاز طي مصاحبه‌اي خبر از ثبات قيمت گاز صنايع در سطح 700 ريال به ازاي هر مترمكعب داده است. اين در حالي است كه در بخش خانگي زمزمه‌هاي افزايش قيمت گاز در هفت ماه گرم سال وجود دارد. در نرخ گذاري برق نيز در اين هفته وزارت نيرو اعلام كرد كه تعرفه برق صنعتی همان نرخ سال گذشته (400 ريال در هر كيلووات) است و تنها در سه ماهه تابستان؛ یعنی تیر، مرداد و شهریور 20 درصد بر قيمت‌ها افزوده می‌شود.
از سوي ديگر، رييس ستاد حمل و نقل و مديريت سوخت كشور در مصاحبه‌اي از عدم تغيير قيمت بنزين خبر داده است. بدين ترتيب به نظر مي‌رسد به‌رغم احتمال تغييرات قيمت براي مصرف‌كنندگان خانگي (كه بارزترين آن با اصلاح قيمت نان كليد خورده است)، صنايع كشور از آثار احتمالي تغييرات مجدد نرخ‌ها در امان مانده اند و اين مساله‌اي است كه در صورت ثبات تا پايان سال 90، نويد عدم افزايش مجدد هزينه صنايع و ايجاد فرصت براي تطابق با شرايط جديد را براي بنگاه‌هاي اقتصادي فراهم مي‌آورد.

بزرگ‌ترين افت بورس طي 2/5 سال گذشته
گروه بورس – شاخص بورس اوراق بهادار روز گذشته تاب نياورد و با بزرگ‌ترين سقوط دو سال و نيم گذشته مواجه شد.ديروز معامله‌گران كه با آغازي مثبت اميدوار به بهبود بازار بودند با چرخشي ناگهاني در نمادهاي پيشرو روبه‌رو شدند كه افت 492 واحدي معادل 9/1درصد را براي شاخص رقم زد.بازار روز گذشته بازاري كاملا هيجاني بود كه فضاي هيجاني معامله‌گران بر منفي شدن قيمت‌ها مهم‌ترين تاثير را داشت.با وجود اينكه در ابتداي معاملات نشانه‌هاي بهبود و تعادل وجود داشت، اما بازار كاملا منفي شد تا معامله‌گران سقوط شاخص به زير 26 هزار واحد را شاهد باشند.ديروز مخابرات، سنگين‌ترين وزنه منفي بازار بود كه سهمي 159 واحدي را در كاهش شاخص داشت. نماد اين سهم پس از تقسيم سود پايين‌تر از انتظار سهامداران در مجمع همراه اول معاملات سنگيني را شاهد بود. بر اين اساس ديروز بازدهي بورس 9/1 درصد منفي بود تا به لحاظ عددي بزرگ‌ترين افت را طي دو سال و نيم گذشته شاهد باشد.پيش از اين شاخص يك بار در 5 آبان‌ماه 87 سقوط 580 واحدي را تجربه كرده بود و پس از آن معاملات ديروز بازار تجربه بيشترين كاهش را داشت كه در دو سال و نيم گذشته بي‌سابقه بود.از سوي ديگر معامله‌گران بازار در حالي در پايان اين هفته راكد شاهد سقوط شاخص به زير 26 هزار واحد بودند تا بازدهي بازار از ابتداي امسال تاكنون و بعد از افت 9/1 درصدي ديروز به 7/10 درصد برسد. اين در حالي است كه شاخص بهترين بازدهي امسال را روز 27 فروردين‌ماه كسب كرد كه شاخص را به بالاترين ميزان بازدهي با عدد 5/14 درصد رساند و شاخص در اين روز رقم 26 هزار و 676 را تجربه كرد. در اين روز ارزش بازار نيز در نقطه اوج خود به رقم 128 هزار ميليارد تومان رسيده بود.بورس اوراق بهادار سال 90 را با شاخص 23 هزار واحدي آغاز كرد، اما رشد سريع شاخص، ركوردهاي سريعي را براي آن موجب شد تا شاخص عبور از 26 هزار واحد را براي اولين بار تجربه كند.نكته جالب توجه در معاملات فروردين‌ماه بازدهي 7/13 درصدي است كه به مانند سال گذشته قابل توجه بود و حتي از بازدهي 2/13 درصدي فروردين سال گذشته، پيشي گرفته بود. تجربه سال گذشته بازار نشان داد كه بعد از يك فروردين‌ مثبت و استقبال عجيب سهامداران، طي ارديبهشت و خردادماه ركود يك باره‌اي در بازار پديد آمد كه بازدهي را براي ارديبهشت و خردادماه به ترتيب منفي 2/0 درصد و 7/0 درصد به ثبت رساند. حال با توجه به تجربه روز گذشته بايد منتظر ماند و ديد آيا بازار در كنار شرايط مختلف طبق روال سال گذشته عمل خواهد كرد يا اينكه اين كاهش قيمت‌ها به معني استراحت بازار در آستانه مجامع است.

تعطيلی مرکز تالاسمی بيماران خاص و عدم دسترسی به دارو

روزنامه مردمسالاری: صبح ديروز تعدادي از بيماران تالاسمي و مبتلا به نقص ايمني بدن با تجمع در مقابل ساختمان وزارت بهداشت، نسبت به تعطيل شدن مرکز تالاسمي بنياد امور بيماران خاص در مرکز شهر و عدم ارائه دارو اعتراض کردند.
به گزارش فارس، حدود 60 نفر از بيماران تالاسمي و نقص ايمني بدن از ساعات اوليه صبح ديروز با تجمع در مقابل وزارت بهداشت به تعطيل شدن مرکز بيماران خاص در مرکز شهر تهران واقع در خيابان استاد نجات اللهي واکنش نشان دادند.
در اين تجمع، بيماران تالاسمي پلاکاردهايي را در دست داشتند و خواستار توجه و حمايت بيشتر مسوولان وزارت بهداشت و درمان بودند.
مريم يکي از شهرونداني که به بيماري تالاسمي مبتلاست با بيان اينکه از انتهاي سال گذشته مرکز بيماران خاص در خيابان نجات اللهي حاضر به ارائه خدمات به بيماران تالاسمي نبوده است، اظهار داشت: علي رغم اينکه داروهاي بيماران تالاسمي بسيار گران است و افراد مبتلا به اين بيماري توان مالي خوبي ندارند، حمايت خوبي از آنها نمي شود.
وي افزود: اکثر بيماران به خاطر هزينه هاي دارويي دچار مشکلات معيشتي شده اند و به همين دليل بسياري از آنها آروزي مرگ دارند.
اين بيمار بيان داشت: متاسفانه در چند ماه گذشته حمايت از بيماران تالاسمي به فراموشي سپرده شده و همين امر منجر شده است بسياري از آنها در زمينه درمان با مشکلات بسياري مواجه شوند.
وي گفت: از بدو تولد دچار اين بيماري شده ام و حدود 25 سال است که خون تزريق مي کنم به طوري که ابتدا براي درمان به بيمارستان امام حسين (ع) و بوعلي مي رفتم و بعد از آن در مرکز بيماران خاص وابسته به بنياد امور بيماري هاي خاص تحت درمان بودم اما اين مرکز نيز از مدتي پيش خدمات خود را متوقف کرده است.
يکي ديگر از بيماران مبتلا به تالاسمي تصريح کرد: متاسفانه داروخانه مرکز بيماران خاص از اسفند سال گذشته تعطيل شده است و هيچ مسئولي نيز علت آن را بيان نمي کند.
وي با بيان اينکه بسياري از بيماران تالاسمي و نقص ايمني بدن در ماه هاي گذشته با مشکلاتي روبه رو شده اند، گفت: اگر داروهاي مورد نياز اين بيماران در اختيار اين گروه قرار نگيرد در آينده شاهد از بين رفتن و تشديد بيماري اين افراد خواهيم شد.
به گزارش فارس در پي درج خبر تجمع بيماران تالاسمي در مقابل وزارت بهداشت و انعکاس اعتراضات اين بيماران مطلع شديم که مسئول اداره پيوند و بيماران خاص وزارت بهداشت به مرکز پزشکي خاص بنياد بيماري هاي خاص مراجعه کرده و از نزديک با مشکلات اين بيماران رو به رو شده است.
محمد عقيقي نژاد، رئيس اداره پيوند و بيماري هاي خاص وزارت بهداشت در اين زمينه به فارس گفت: در حال حاضر من در دفتر رئيس مرکز پزشکي خاص هستم و با خود بيماران هم صحبت کرده ام. رياست مرکز قول مساعدت داده است که مشکلات اين بيماران را برطرف کند.
وي مي افزايد: بخش داروخانه اين مرکز نيز مشکلاتي دارد که مربوط به تمديد پروانه است که بايد تمديد شود و اين کار در حال انجام است.
حقيقي نژاد خاطر نشان مي کند: بستن بخش تالاسمي مرکز پزشکي خاص در کار نيست و بيماران از اين نظر راحت باشند.
وي همچنين درباره کمبود پرستار نيز مي گويد: اين موضوع در هر مرکز درماني وجود دارد و مشکل جدي نيست.
محمدرضا مشهدي، مديرعامل انجمن تالاسمي ايران نيز مي گويد: در اين زمينه نامه هايي به وزارت بهداشت و رفاه ارسال کرديم و موضوع را پيگيري کرديم که يا مرکز را بازگشايي کنند يا يک مرکز ديگر به اين بيماران معرفي کنند اما هنوز جوابي داده نشده است.
وي مي افزايد: مرکز شرق بنياد بيماري هاي خاص نيز پر است و ظرفيت پذيرش ندارد.
 

انتظار طولانی بيماران برای پزشکان و کمبود دارو در داروخانه

روزنامه خراسان: اگر به آن پزشکاني که بيمارانشان از ساعت 8 و نيم صبح منتظرشان هستند و اما آن ها درحالي که ساعت حدود 10 است هنوز نيامده اند، حق ندهيم، احتمالا بايد حق را به آن بيماري بدهيم که مي گويد: اين جا وقت براي رسيدگي به بيماران نيست ولي بعدازظهر که به مطب پزشکان مراجعه کني، ماجرا فرق مي کند! هرچند اين موضوع را نبايد تنها درد دل بيماراني دانست که به بيمارستان 17 شهريور مشهد مي آيند. اين بيمارستان اگرچه به نوعي اصلي ترين مرکز درماني مشهد است که بيمه شدگان تامين اجتماعي، آن هم بيشتر کساني که جزو اقشار آسيب پذير محسوب مي شوند به آن مراجعه مي کنند اما با بيماران و همراهانشان که صحبت کني يک دنيا درددل دارند آن هم از همين بيمارستان چند صد مترمربعي حاشيه خيابان کوهسنگي. از نبود داروهاي اساسي و گران قيمت در داروخانه بيمارستان گرفته تا وضعيت فوق العاده چندش آور سرويس هاي بهداشتي بخش هاي مختلف به خصوص آزمايشگاه و اورژانس. البته اين جا تازه آغازي براي اين ماجراست چرا که بايد با آن پيرزن 60 ساله ساعت 4 و نيم صبح به بيمارستان آمده باشي تا بفهمي سختي خود بيماري دربرابر اين سختي ها آنقدر هم زياد نيست که بخواهي به دنبال درمانش باشي. اين جا بيمارستان 17 شهريور مشهد است. جايي که روزانه ده ها و شايد صدها مراجعه کننده دارد که سال هاي سال حق بيمه تامين اجتماعي را به اميد درمان راحت پرداخت کرده اند و آن چه مي خوانيد نتيجه حضور 2 ساعته خبرنگار ماست در اين بيمارستان.

عقربه هاي ساعت ۸ را نشان مي دهد، اينجا درب ورودي بيمارستان ۱۷ شهريور است تعدادي مراجعه کننده بيرون ايستاده اند و بوي شديد سيگار ميهمان لحظه هاي انتظارشان است.به محض ورود نخستين جايي که توجهم را جلب مي کند بخش آزمايشگاه است که تعداد زيادي بيمار بيرون آن منتظرند. سعي مي کنم با تعدادي از آن ها صحبت کنم اما تمايلي به بيان مشکلات ندارند و تنها به گفتن «مشکلي نيست» قناعت مي کنند. تعبير اين عبارت را هم به عهده خودتان مي گذاريم البته بعد از آن که اين گزارش را خوانديد.وارد آزمايشگاه مي شوم، هوا به شدت گرفته است و تعداد زيادي مراجعه کننده که قابل شمارش نيستند در انتظار اعلام نامشان هستند.

مرد ميانسالي که به ديوار کنار سرويس بهداشتي تکيه داده است از انتظار طولاني و معطلي چند روزه اش براي گرفتن آزمايش شکايت مي کند و مي گويد:ديروز آمدم، کاغذي دادند و گفتند فردا بيا و الان نيز يک ساعت و نيم است که منتظرم تا نوبتم شود و يک روز ديگر نيز بايد براي گرفتن جواب آن بيايم. حرفش که تمام مي شود به سرويس بهداشتي نگاهي مي اندازم، آن چنان که انتظار مي رود تميز نيست و هواي مسمومي دارد در اين حين مردي حدود ۳۵ساله نيز صدايم مي زند و با بيان اين که از ساعت ۶:۳۰ صبح براي گرفتن آزمايش آمده است، اضافه مي کند: براي هر مرحله بايد يک روز از کارمان بزنيم، اينجا بي نهايت بي برنامه است.مرد ميانسال ديگري که شاهد گفت وگوي ما بود، علاوه بر تاييد حرف آن ها، مي گويد: دفترچه بيمه تامين اجتماعي دارم اما آن را قبول نمي کنند و مي گويند بايد بيش از ۳۷هزار تومان پرداخت کنيم، نمي دانم چرا با وجودي که دفترچه ام اعتبار دارد، حاضر به قبول آن نيستند!

مردي از داخل اتاق نمونه گيري بيرون مي آيد از او مي پرسم آيا از انجام آزمايش در اين مرکز رضايت داريد؟دستش را که فقط يک تکه پنبه رويش بود نشان مي دهد و مي گويد: انتظار طولاني، نوبت دهي بي قانون و هزينه آزاد آزمايشگاه از يک طرف و نوع خدماتشان از سوي ديگر مشکلاتي است که با آن مواجهيم حتي از يک چسب کوچک براي نگه داشتن پنبه دريغ مي کنند!مي خواهم از آزمايشگاه خارج شوم که متوجه پيرمرد نابيناي رنگ پريده اي مي شوم؛ پسرش مي گويد: حالش خيلي بد است و نمي تواند صحبت کند،اورژانس گفت پدرم را بياورم از او آزمايش بگيرم. مي گويم: به پذيرش گفتيد که بيمارتان اورژانسي است که پاسخ مي شنوم: بله اما آن ها گفتند منتظر بمان، شايد بتوانيم زودتر به او نوبت بدهيم!از آزمايشگاه خارج مي شوم.پيرمرد که روي پله ها نشسته است، مي گويد: از ساعت ۶صبح آمده و اکنون که ساعت از ۹گذشته هنوز منتظر دکتر است!


دکترهايي که نمي آيند
به سمت درمانگاه تخصصي مي روم که در امتداد آن داروخانه است؛ در اين قسمت نيز شلوغي بيداد مي کند. بيماران يا براي مدت طولاني منتظر پزشکاني هستند که هنوز نيامده اند و يا در صف طويل داروخانه تا دارويشان را بگيرند.خانم جواني که مدعي است ۲روز است از ساعت ۶صبح براي گرفتن نوبت دندانپزشکي مي آيد و موفق نمي شود، مي گويد: با وجود اين همه مراجعه کننده در اين مرکز تنها ۳ دکتر دندانپزشک وجود دارد و بعدازظهرها نيز تا شهريور ماه نوبت نمي دهند.خانم ميانسالي نيز وارد بحث مي شود و با لحني گلايه آميز مي گويد: دکترها نيز زياد به مشکل بيمار توجه نمي کنند و هنوز به طور کامل دردهايت را توضيح نداده اي، نسخه ات را مي پيچند!

پيرزني که از ساعت ۴:۳۰ صبح آمده است نيز مي گويد: از منشي پرسيدم که دکتر چه زماني مي آيد اما جواب درستي نداد و به کاغذ پشت در اشاره کرد و گفت: بخوان، پرسيدم اصلا امروز مي آيد، باز گفت بخوان! آخر من که سواد ندارم چگونه بخوانم؟ چرا اين گونه با بيماران برخورد مي کنند؟


داروخانه بي دارو
به سمت مردي که ماسکي به صورت دارد مي روم و از وضعيت خدماتي بيمارستان مي پرسم که پاسخ مي دهد: تا دلت بخواهد مشکل وجود دارد، براي گرفتن شماره بايد از ۵ صبح بيايي، ۷:۳۰ در کمال بي نظمي شماره مي دهند، برخوردها تند و خشن است و داروخانه شان نيز ۲ قلم دارو دارد و ۴ قلم را بايد از بيرون آزاد تهيه کني!مرد ميانسالي ميان حرف او مي آيد و مي گويد: ۳۱ سال کار کردم هر ماه حق بيمه را پرداخت کردم اما اکنون نمي توانم از آن استفاده کنم، امروز که به بيمه نياز دارم بايد داروهايم را آزاد از بيرون تهيه کنم؛ اين بيمه به هيچ دردي نمي خورد و پول بي خودي از مردم مي گيرند.


در مطب جور ديگري رفتار مي کنند
او ادامه مي دهد: ۶ ماه است مي خواهم براي همسرم نوبت بگيرم اما نمي توانم، مي گويند از خانه شماره بگير اما مگر ممکن است خط آزاد نمي شود که شماره بگيرم، وقتي هم که آزاد مي شود تا مي خواهم شماره ها را وارد کنم، قطع مي شود!همراهش يادآور مي شود: دکترهاي اينجا يا جواب بيمار را به خوبي نمي دهند يا نمي شود وقت بگيري و مجبوريم بعدازظهرها به مطب هايشان برويم و آنجاست که جور ديگري رفتار مي کنند! مردي با لهجه تربتي نيز مي گويد: ۳ روز براي گرفتن سونوگرافي به اينجا مي آمدم اما موفق نمي شدم و در نهايت مجبور شدم از بيرون و با هزينه آزاد سونوگرافي را انجام دهم.در اين حين خانمي با لهجه کرمانشاهي مي پرسد: بيمارستان ۲۲ بهمن کجاست؟ مي گويد: گفتند داروهايم را ندارند و بايد از آنجا تهيه کنم!


نوبت براي آشنايان !
به قسمت ديگري از بيمارستان مي روم باز هم با بيماران منتظر مواجه مي شوم اما ديگر برايم عجيب نيست! خانم جواني از نوع نوبت دهي گلايه مند است و اظهار مي کند: بارها ديده ام اعلام مي کنند نوبت تمام شده است اما آشنايانشان که مي آيند براي آن ها نوبت دارند که بدهند. کمي آن سوتر مردي ايستاده است، وقتي علت حضورم را توضيح مي دهم، مي گويد: نه تنها وضعيت بهداشتي بسيار نامناسب است بلکه سيستم تهويه نيز وضعيت مناسبي ندارد و به شدت هواي خفه و آلوده اي دارد.مرد جواني نيز که بيماري قلبي دارد، مي گويد: داروخانه اين جا مجهز نيست و به هر بيماري داروهاي ابتدايي را مي دهند و اقلام ارزشمند و اساسي را بايد آزاد از بيرون تهيه کنند.


اورژانسي که...
اينجا اورژانس است، به محض ورود بوي نه چندان خوشايند سرويس بهداشتي باعث مي شود بيني ام را بگيرم. شايد حدود ۱۰ نفر در انتظار عمل جراحي سرپايي بودند. به همه آن ها گفته شده بود که رأس ساعت 8:30 اينجا باشند تا عمل شوند! اما دکتر هنوز نيامده است!

يکي از آن ها که پيرمردي شوخ طبع اما در عين حال جدي است مي گويد: آقايان هنوز از ساعت 8:30 دنبال دمپايي براي بيمار مي گردند تا او را به اتاق عمل بفرستند!!! وي با تاثر ادامه مي دهد: خدمات بسيار پايين و ضعيف، نظافت صفر و شيرهاي آب سرويس هاي بهداشتي خراب است.


رئيس بيمارستان: حاضرم در حضور خبرنگار به مشکلات بيماران رسيدگي کنم
براي اطلاع از وضعيت بيمارستان ۱۷ شهريور با دکتر اخوان رئيس اين بيمارستان گفت و گو کردم. از وي درباره ادعاي مردم مبني بر نپذيرفتن دفترچه تأمين اجتماعي در آزمايشگاه بيمارستان ۱۷ شهريور و دريافت وجه براي ارائه خدمت مي پرسم که وي با بيان اين که اصل سوال به نظر شما عجيب نيست؟ مي گويد: در اين بيمارستان فقط دفترچه بيمه تأمين اجتماعي را قبول مي کنيم و حتي يک پذيرش غير از آن هم نداريم مگر فرد بستري شده باشد.اخوان ياد آور مي شود: تنها در موردي طبق قانون کشوري، وجه از بيمار دريافت مي شود يا به بيرون ارجاع مي يابد که به درخواست فرد مريض آزمايش «چکاب» انجام شود.وي تأکيد مي کند: آزمايشگاه اورژانس جداگانه و به صورت شبانه روزي خدمات ارائه مي دهد و اورژانس مستقر در بخش ديگر بيمارستان مخصوص بيماران سرپايي و بستري است.وي درباره انتظارهاي طولاني بيماران براي دريافت نوبت و مراجعه به پزشکان نيز، اظهار مي دارد: طبق اطلاع رساني هاي به عمل آمده، شروع ساعت نوبت دهي از ساعت ۷ و ۳۰ دقيقه و در مواقع شلوغ نيز ساعت ۶ و ۳۰ دقيقه صبح است.اخوان با بيان اين که پزشکان از ۸ و ۳۰ دقيقه تا ساعت ۹ در درمانگاه حاضر مي شوند، مي گويد: قبل از اين ساعت، آن ها بيماران بستري در بخش را ويزيت مي کنند اما مراجعان براي اطمينان از دريافت نوبت زودتر در بيمارستان حاضر مي شوند.رئيس بيمارستان ۱۷ شهريور از اجرايي شدن سيستم نوبت دهي جديدي از ابتداي ماه آينده خبر مي دهد و اظهار مي کند: از آن جايي که شماره دهي تلفني نيز به دليل مشغول بودن خط تلفن براي مردم مشکل است اين سيستم را طراحي کرديم.وي با بيان اين که طبق سيستم جديد، بيمار از ساعت ۵صبح به بيمارستان مراجعه و نوبت دريافت مي کند، تصريح کرد: آن جا به وي اطلاع رساني مي شود زمان ويزيت چه ساعتي است و فرد مي تواند به ساير کارهاي خود برسد.وي درباره انتظار بيماران عمل سرپايي نيز تصريح مي کند: گاهي جراحان به دليل يک جراحي اورژانسي مجبور مي شوند، ۲ نفري به اتاق عمل بروند و در اين شرايط بيمار سرپايي حدود يک ساعت بايد منتظر بماند که اين مسئله دائمي نيست.اخوان داروخانه بيمارستان ۱۷ شهريور را مجهز ارزيابي مي کند و مي گويد: طبق جدول تحويل دارو به بيماران که مورد تأييد وزارتخانه است، برخي داروها مشمول بيمه نمي شود اما با وجود اين در چارچوب جدول متعهديم که بيماري بدون دارو خارج نشود و همه تلاش خود را براي تأمين نياز دارويي آن ها به کار مي بريم.وي با استقبال از حضور خبرنگار خراسان در بيمارستان مي گويد: حاضرم هر زمان که بخواهيد با شما هم قدم شوم و با مستندات و مدارک به مشکلات بيماران پاسخ بگويم.

عسگراولادى: وقت تبادل كالاهاى مصرفى با چين را نداريم

روزنامه ابرار اقتصادی: رئيس اتاق بازرگانى ايران و چين به چينى ها پيغام داد كه ايران وقت تبادل كالاها با آنها را ندارد و بايد به سمت سرمايه گذارى هاى مشترك و انتقال تكنولوژى حركت كند.اسداله عسگراولادى در گفتگو با مهر گفت: بهترين بسترى كه دولت لازم است در مسير تحقق اهداف جهاد اقتصادى فراهم كند، اشتغال و در صدر آن، سرمايه گذارى از سوى دولت و بخش خصوصى است. اين درحالى است كه در سراسر كشور ۵۰ هزار كارآفرين اقتصادى در ۳۴ استان وجود دارد كه از اين تعداد، ۲۴ هزار نفر عضو اتاقهاى بازرگانى و ساير افراد نيز در صنوف و اتاقهاى تعاون و نيز بخش هاى دولتى و نيمه دولتى متمركز هستند.عسگراولادى گفت: ابزار تسهيل در امر سرمايه گذارى، دولت است. وقتى سرمايه گذارى صورت گرفت، اشتغالى كه هم اكنون دولت براى ايجاد ۲‎/۵ ميليون كار برنامه ريزى كرده است، با ابزار سرمايه گذارى و اعتنا به اتاقهاى شهرستان و بخش خصوصى در ۳۴ استان، ميسر مى شود. در اين ميان نبايد تنها به كلانشهر تهران توجه كرد؛ بلكه بايد به سمت تمام شهرهايى رفت كه بالاى ۵۰ هزار نفر جمعيت دارند.وى ادامه داد: براى گسترش سرمايه گذارى ها و تشويق سرمايه گذاران، اتاق ايران و چين با كمك وزارتخانه هاى امور اقتصادى و دارايى و بازرگانى برنامه دارد تا اجلاس تشويق سرمايه گذارى در استانها را با حضور كارآفرينان در سراسر كشور برگزار كند. در اين ميان، هدف اصلى اعتلاى اقتصاد و جهاد اقتصادى براى پيش بردن سرمايه گذارى، اشتغال و رونق استفاده از تكنولوژى است كه در سايه آن، با فرآورى ها و فناورى ها و ارتقاى بازده توليد بتوان قيمت ها را مهار كرد.به اعتقاد عسگراولادى، اگر بتوان قيمت ها را مهار كرد كه ارزش افزوده يا ارزش واقعى تمام شده كالا به سوى تورم دو رقمى حركت نكند، توفيق حاصل شده است و مى توان كارنامه خود را تا قبل از آخر سال ارايه كنيم.
اقتصاددانان به حاشيه رانده شده، به متن بيايند
رئيس اتاق مشترك ايران و چين خاطرنشان كرد: معتقديم اتاق ايران مسئوليت سنگينى را دارد و بايد اقتصاد را كه هم اكنون در متن جامعه قرار گرفته است را پررنگ كند، اين درحالى است كه اتاق بازرگانى بايد اقتصاددانان و كارآفرينان را از حاشيه به متن بياورد. هم اكنون كارآفرينان به دليل مشكلاتى كه دارند از متن به حاشيه رانده شده اند و اتاق ايران بايد تلاش كند كه اين روند را معكوس و حاشيه نشينى را به متن نشينى تبديل كند.
رشد ۳۰ درصدى صادرات، ضامن برابرى واردات با صادرات
عسگراولادى گفت: در سال ۸۹ صادرات كشور به ۳۲ ميليارد دلار رسيد كه بايد در سال ۹۰ به ۴۰ ميليارد دلار ارتقا يابد، يعنى صادرات ۳۰ درصد رشد را تجربه كند؛ بنابراين اگر قرار است كه اين عدد محقق شود، وزارتخانه هاى اقتصادى دولت مثل وزارت بازرگانى، صنايع، جهادكشاورزى و امور اقتصادى و دارايى و سازمان سرمايه گذارى خارجى بايد با بخش خصوصى همراه شوند.وى افزود: هر جا رئيس جمهور به استانها سفر مى كند، نماينده بخش خصوصى بايد در كنارش قرار گيرد، ضمن اينكه توسعه اقتصادى كشور نبايد به سمت توسعه اقتصادى دولتى باشد، بلكه بايد به سمت بخش خصوصى و اتاقهاى بازرگانى سوق يابد.وقتى براى خريد و فروش كالاى مصرفى با چين نداريم
رئيس اتاق بازرگانى مشترك ايران و چين گفت: به چينى ها پيغام داده ام كه براى خريد و فروش كالاى مصرفى وقت نداريم؛ چراكه بايد به جاى خريد و فروش كالاى مصرفى از چين كه گاه مورد گله گذارى واقع مى شود كه بى كيفيت است، سرمايه گذارى و تكنولوژى جايگزين شود. البته ما پول را از چينى ها نمى خواهيم، ما در ايران پول به اندازه كافى داريم و سرمايه گذاران ايرانى پول لازم را تدارك مى بينند، ما تكنولوژى و سهم بازار از آنها طلب مى كنيم.

ایران؛ آمار چک های برگشتی تکان دهنده است

روزنامه خراسان: «امين رجبي» قاضي دادگاه تهران در گفت وگو با مهر با ابراز تعجب از آمار تکان دهنده چک هاي برگشتي گفت: در بسياري از پرونده هاي چک هاي بي محل مشاهده مي شود که صادرکننده چک با اسناد جعلي يا اسناد و مدارک ضعيف اقدام به دريافت دسته چک ۵۰برگي کرده و ۵۰خانواده را دچار مشکلات مالي کرده است. وي افزود: متاسفانه به جاي اين که براساس قانون چک اعتبار داشته باشد اعتبار چک به صادرکننده آن مرتبط شده است يعني اگر صادرکننده چک خودش اعتبار داشته باشد چک هم اعتبار دارد.

بیمارستان امام: پول دیر برسد بیمار را در بیابان رها می کنیم

مصاحبه تکان دهنده بیمار رها شده/ به همسرم گفتند: قانون ما این است" پول دیر برسد بیمار را در بیابان رها می کنیم" .....حتی به من غذا هم ندادند...همسرم 50 هزار تومان پرداخت و رفت تا بقیه پول را بیاورد اما وقتی برگشت مرا ندید...شب قبل مرا در زیر زمین،لای آهن پاره ها با یک بیمار دیگر پنهان کردند.
*****

سایت عصرایران - حمید فرازی ، بیماری که در چند روز گذشته تصاویر مربوط به وی در کنار اتوبان خلیج فارس ، داغ ترین و البته تلخ ترین تصاویر رسانه ای کشور محسوب می شود ، در گفتگو با اعتدال به انتشار ابعاد دیگری از عدم رسیدگی مسئولان بیمارستان امام خمینی (ره) به وی پرداخت .

فرازی در ابتدا به تشریح وضعیت درمانی خود در بیمارستان امام خمینی (ره) – پیش از رها شدن در کنار اراضی نزدیک بهشت زهرا (س) - پرداخت و اظهار داشت : به دلیل عفونت پایم قبلا در بیمارستان امام خمینی عمل کرده بودم ، که پس از چند روز هنگامی که سوار موتور شدم ، پوست پایم شروع به تاول زدن نمود و سپس برای درمان تاول ها مجددا به بیمارستان مراجعه کردم .

وی افزود : علیرغم آنکه برخی رسانه ها مدعی اند ما به بیمارستان امام خمینی (ره ) پولی پرداخت نکرده ایم ، همان شب اول همسرم ، 50 هزار تومان به حساب بیمارستان واریز کرد . پس از واریز وجه و بستری من در بیمارستان ، و در معاینات اولیه پزشک دستور داد تا فردا مرا برای عکسبرداری منتقل کنند.

فرازی اظهار داشت : به دلیل اینکه همسرم برای تهیه مابقی پول بیمارستان چند ساعتی طول داده بود ، مرا شبانه به زیرزمین انتقال دادند و هنگامی که صبح شد من و بیمار دیگری که از ناحیه صورت و باسن دچار سوختگی شدید شده بود را لای آهن پاره های زیرزمین بیمارستان پنهان کردند .

این بیمار چهل ساله که بیست و دوم تا بیست و سوم فروردین شبها و روزهای تلخی را در این بیمارستان سپری نموده است ، ادامه داد : بعد با آمبولانس قدیمی که دیگر از آن استفاده نمی شد ما را گذاشتند توی آمبولانس ؛ وقتی اعتراض کردم و گفتم خانمم می آید دنبالم گفتند : آدرس تو را داریم ، می بریم خانه ات تحویلت می دهیم ، این یکی را هم تحویل کهریزک می دهیم . بعد چند ساعت چشم باز کردیم ،دیدیم توی بیابانهای اطراف بهشت زهرا هستیم و ما را عین زباله انداختند زمین و فرار کردند .

نحوه رسیدگی ها در بیمارستان امام

فرازی در خصوص نحوه رسیدگی مسئولان بیمارستان امام خمینی به بیماران نیز لب به انتقاد گشود و ضمن ابراز نارضاینی شدید خود از عدم توجه آنان به بیماران این بیمارستان اظهار داشت : پس از پرداخت پنجاه هزار تومان که به پذیرش اورژانس بیمارستان امام دادیم ، معمولا در این بیمارستان رسم است غذا پخش می کنند ، صبحانه نهار و شام ، به محض اینکه اسمت در فهرست باشد ، به مریض جیره غذایی می دهند ، اما به من غذا هم ندادند و فقط به دستور پزشک معالج به من یک سرم وصل کردند .

وی تاکید کرد : شب اول که من را بستری کردند رسیدگی وجود نداشت و فقط نیمه شب به من سرم وصل کردند و یک کیسه خون و کار درمانی دیگری برای من انجام ندادند ، فقط همین بود . اما فرآیند درمان من تمام نشده بود و قرار بود صبح دکترم بیاید و به من سرکشی کند که این بلا را سرم آوردند . اما خدا را شکر الان در بیمارستان فیروزآبادی رسیدگی خوبی دارند .

این بیمار که به گفته خودش اگر ماموران نیروی انتظامی وی را کنار اتوبان مشاهده ننموده بودند ، مشخص نبود چه سرنوشتی در انتظار وی است ، افزود : تقاضا دارم اینهایی که این کار را با ما کردند را شناسایی کنند ، با حیوانات هم کاری را که با ما کردند را نمی کنند . الان هم از بیمارستان امام شکایت کرده ام .

وی در پاسخ به سوال خبرنگار ما که «می گفتند شما چون پول نداشتید این کار را با شما کرده اند ؟» گفت : من هزینه اولیه بیمارستان را پرداخت کرده بودم ، پنجاه هزار تومن را داده بودیم ، شب اول پول را دادیم ، خانمم هم رفت برای تهیه بقیه پول ، اما چون خسته بود رفت چند ساعتی استراحت کند ، همین . صبحش هم که می آید به خانمم می گویند : مریض به رضایت خودش رفت ، اگر من رضایت داشتم ، باید من را می بردند خانه ام نه توی بیابان رهایم کنند .

فرازی ادامه داد : وقتی خانمم صبح برگشت بیمارستان امام ، وقتی به خانم مددکار گفت که مریض من کجاست ؟ خانم مددکار می گوید : قانون بیمارستان امام این است که یک روز دیر کردی در خصوص واریز پول ، ما ببریم مریض ها را رها کنیم در بیابانهای اطراف حرم امام ، هم اون خانم هست ، هم خانم خودم هست ، خواستید رو در رو می کنیم .

این بیماردر خاتمه افزود : در مورد بیمار دوم اما مثل اینکه اقوام وی ، او را آورده اند بیمارستان و رهایش کرده اند ؛ وی در حال حاضر بهبودی نسبی یافته و به کهریزک متقل شده است .

عصرایران این مصاحبه را نه فقط یک افشاگری درباره یک حادثه نادر و استثنایی که دریچه ای می داند که رو به تاریکخانه بهداشت و درمان کشور گشوده شده است و خبر از یک رسوایی فراگیر در این خصوص می دهد کما این که در این گفت و گو تصریح شده که کار رها کردن بیماران در بیابان های اطراف شهر به طور سیستماتیک صورت می گرفته است!

متاسفانه باید گفت که کشورمان یکی از فشل ترین و ناکارآمدترین سیستم های درمانی را دارد و از وقتی هم که بیمارستان های دولتی را نیز وارد گود درآمد زایی کرده اند ، اوضاع اسفناک تر هم شده است.

حتی يک دلار هم در حساب ذخيره ارزی نیست

سایت خبرآنلاین: در جلسه علنی امروز پیشنهاداتی از سوی نمایندگان برای برداشت از حساب ذخیره ارزی در طول سال 90 مطرح می‌‌شد که نیازمند اشراف به موجودی این صندوق بود.

یکی از این پیشنهادات مربوط به تخصیص دو هزار میلیارد تومان برای کمک به بخش کشاورزی بود که از سوی عباس رجایی رئیس کمیسیون کشاورزی مطرح شد.

رضا عبدالهی رئیس کمیسیون تلفیق که تا امروز هیچ اظهارنظری در جریان بررسی لایحه بودجه 90 در مجلس نداشت، طی تذکری به این پیشنهاد گفت: مجلس در حال حاضر مشغول بررسی بخش درآمدها است و نه هزینه‌ها. از این رو نمی‌توان از حساب ذخیره ارزی یا صندوق توسعه ملی پول‌هایی را به بخش کشاورزی بدهیم.

وی با بیان اینکه از مدافعین حمایت از بخش کشاورزی است، به نقل از محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی در کمیسیون تلفیق گفت: ایشان گفتند که تا پایان سال 89 یک دلار هم در حساب ذخیره ارزی نداریم! پس چطور چک بلا محل بکشیم و از حسابی که پولی در آن نیست، هزینه کنیم؟

وی یادآور شد: هرچه در حساب ذخیره باشد، باید 50 درصدش را به صندوق توسعه ملی بدهیم و ما بقی برای کسری بودجه ناشی از کاهش قیمت نفت باید صرف شود.

عبدالهی که چندین بار ابوترابی قصد قطع سخنانش را داشت، دو با دیگر هم تاکید کرد که در حساب ذخیره ارزی پولی نیست، و افزود: با دستور و فرمان هم پولی به وجود نمی‌آید! اختصاص چنین بودجه‌ای هم به دلیل مغایرت با قانون برنامه پنجم، کار درستی نیست.

ابوترابی‌فرد که در غیاب لاریجانی ریاست جلسه امروز را برعهده داشت، به کنایه به عبدالهی گفت: اگرچه اظهارات شما دال بر مغایرت این پیشنهاد با قانون برنامه پنجم، صحیح بود اما تذکر شما به حواشی هم پرداخت!

مصطفی کواکبیان هم در تذکر دیگری خطاب به عبدالهی گفت: شما به عنوان رئیس کمیسیون تلفیق برای اینکه چیزی را هوا کنید، زیرآبش را اینگونه می‌زنید که پولی در حساب ذخیره ارزی نیست. اما دولت از ذخایر ارزی 100 میلیاردی آمار می‌دهد!

با این حال محمد مهدی مفتح سخنگوی کمیسیون تلفیق از سخنان عبدالهی حمایت کرد و گفت: آیا واقعا پولی هست؟ ما که اوراق مشارکت و فاینانس را تصویب می‌کردیم برای این بود که وعده بدون پول نداه باشیم!

وی با بیان اینکه در حساب ذخیره ارزی پولی نیست، گفت: تعجب می‌کنم که نماینده دولت که این را می‌داند چطور با این پیشنهاد موافقت می‌کند!

گفتنی است نهایتا این پیشنهاد رای لازم را کسب نکرد.

تحریم؛ تعطیلی دومین کارخانه طلا و بیکاری صدها کارگر

سایت آفتاب: همزمان با افزایش بی‌رویه قیمت طلا در بازار، کارخانه استحصال طلای پویا زرکان آق دره تکاب در جنوب آذربایجان غربی تعطیل و فعالیت آن متوقف شد.

مدیر عامل این کارخانه با تایید خبر فوق گفت: فعالیت بخش‌های عمده‌ای از کارخانه استحصال طلای معدن آق دره تکاب متوقف گردید و تا چند ماه تعطیل خواهد بود.

عباس احمدی نیری علت این تعطیلی را شکستگی یکی از قطعات اصلی کارخانه طلا اعلام نمود و تصریح کرد بر اثر شکستگی و نقص فنی یکی از چرخ دنده‌‌های بزرگ آسیاب کارخانه، عملیات استحصال و فرآوری طلای معدن آق دره نیز متوقف شده است.

وی اظهار داشت: این آسیاب بزرگ بعنوان قلب کارخانه طلا عمل می‌کند و آسیب دیدن آن کل فعالیت کارخانه را تحت تاثیر قرار داده است.

احمدی با اشاره به ضرورت تعمیر اساسی و یا خرید قطعه جدید خاطر‌نشان ساخت در شرایط فعلی و به علت وجود برخی تحریم‌ها و نیاز به خرید قطعه آسیب دیده از کشورهای خارجی فعالیت کارخانه حداقل به مدت چهار ماه متوقف خواهد شد.

وی همچنین از تعطیلی بخش‌هایی از کارخانه طلا و بیکاری موقت ۳۰ درصد از کارگران خبر داد، حال آنکه به گفته کارگران این کارخانه، بیش از ۹۵ درصد کارگران و کارکنان این کارخانه شغل خود را از دست داده اند و فعالیت کارخانه طلای اق دره تکاب بکلی متوقف شده است.

یکی از کارگران شاغل در این کارخانه می‌گوید مسئولان کارخانه طلای پویا زرکان آق دره تکاب به کلیه کارکنان و کارگران اعلام کرده‌اند تا زمان تعمیر قطعی و تجهیز مجدد کارخانه در سر کار خود حاضر نشوند.

وی می‌افزاید مسئولان این کارخانه زمان دقیق بازگشت به کار کارگران را اعلام نکرده‌اند در حالیکه تعطیلی کارخانه را موقتی اعلام نموده‌اند.

گفته می‌شود با توقف فعالیت کارخانه استحصال و فرآوری طلای پویا زرکان آقدره تکاب بیش از دویست نفر از کارگران و کارکنان آن شغل خود را از دست داده‌اند و این میزان ۹۵ در صد کارکنان فعلی کارخانه را شامل می‌شود در حالیکه مسوولان کارخانه از بیکاری ۳۰ درصدی کارگران خبر داده‌اند.

در حال حاضر فقط تعداد محدودی از کارکنان بخش‌‌های نگهبانی و حراست کارخانه طلای آق دره تکاب در سر کار خود مانده‌اند. علاوه بر این میزان کارگر بیکار عده‌ی بیشماری بر اثر تعطیلی معدن طلای آق دره بیکار شده‌اند.

دلایل نامعلوم

در حالیکه نقص فنی و شکستگی یکی از قطعات اصلی آسیاب بزرگ کارخانه فراوری طلای پویا زرکان آق دره تکاب علت تعطیلی این کارخانه عنوان شده اما همزمان با آن فعالیت معدن طلای آق دره نیز به دلایل نا معلوم و نا مشخص متوقف گردیده است.

فعالیت استخراج از معدن طلا جدا از عملیات استحصال و فرآوری در کارخانه طلا است که توقف فعالیت معدن طلا و بیکاری کارگران این معدن نیز موجب نگرانی آنها شده است.

به گفته کارگران معدن طلای آق دره فعالیت این معدن نیز همزمان با کارخانه متوقف گردیده است و ماشین آلات مستقر در این معدن از کار باز ایستاده‌اند.

نکته قابل ذکر اینکه آذر ماه سال گذشته و به علت بارش برف فعالیت معدن آق دره تا حدودی تحت‌الشعاع وضعیت آب و هوایی قرار گرفته و تعدادی از کارگران آن اخراج شدند.

مسئولان کارخانه طلا اخراج کارگران معدن طلای آق دره تکاب را فصلی عنوان کرده بودند که می بایست با آغاز فصل بهار این کارگران مجدداً به‌کارگیری شوند.

یکی از کارگران معدن طلای آق دره در این زمینه اظهار نمود هر ساله در فصل زمستان تعدادی از کار گران معدن طلای آق دره تکاب بمدت چند ماه بیکار شده ولی در نیمه فروردین ماه سال بعد جهت فعالیت در معدن طلا به کار فراخوانده می‌شدند.

وی با اشاره به اینکه امسال نه تنها کارگران فصلی پس از پایان فصل زمستان در ۱۵ فروردین ماه بکار گرفته نشدند بلکه سایر کارگران شاغل در این معدن نیز با توقف فعالیت معدن و کارخانه طلای آق دره بیکار گشته‌اند.

بلا تکلیفی کارگران

با توقف فعالیت معدن طلای آق دره تکاب و بلا تکلیفی کارگران فصلی این معدن بیش از سیصد و پنجاه نفر ازکارگران شاغل در بخش معدن این شهرستان شغل خود را از دست داده‌اند که با احتساب کارگران بیکار ناشی از توقف و تعطیلی کارخانه طلای آق دره این میزان به ۵۵۰ نفر کارگر بیکار می‌رسد.

بیکاری گسترده کارکنان و کارگران معدن و کارخانه طلای آق دره شهرستان تکاب موجب نگرانی آنها و خانواده‌های‌شان شده و سرگردانی کارگران را در پی داشته است.

نماینده کارگران شاغل در کارخانه طلای پویا زرکان آق دره تکاب در این خصوص گفت : بیکاری کارگران به مدت نا محدود اعلام شده است و تا زمان رفع و تعمیرات اساسی قطعات آسیب دیده کارخانه طلا بازگشت کارگران به کارخانه و از سر گیری فعالیت آنان امکان پذیر نخواهد بود.

حسن قربانی افزود: مسئولان کارخانه طلای آق دره تکاب هنگام تعطیلی این کارخانه به کارگران قول بازگشت به کار داده‌اند و این امر را منوط به رفع نقص فنی آسیاب بزرگ کارخانه داشته‌اند.

وی تاکید کرد: علیرغم اعلام مسئولان کارخانه طلای آق دره تکاب مبنی بر بازگشت قطعی کارگران به این کارخانه، کارگران و کارکنان نگران وضعیت شغلی خود بوده و در بلا تکلیفی بسر می‌برند.

وی با اشاره به دغدغه های کارگران بیکار شده از کارخانه طلای آق دره تکاب نسبت به آینده شغلی و اوضاع معشیتی خود تاکید کرد در مدت تعطیلی کارخانه طلا، کارگران این کارخانه می توانند طبق ضوابط و محدوده زمانی مشخص و با شرایطی از مزایا بیمه بیکاری بهره‌مند شوند.

دومین معدن طلای کشور

معدن طلای آق دره در ۳۰ کیلومتری شهرستان تکاب و ۱۵ کیلومتری مجموعه میراث فرهنگی و گردشگری تخت سلیمان در جنوب آذربایجان غربی واقع شده و بعد از معدن موته اصفهان به عنوان دومین معدن طلای کشور و یکی از معادن بزرگ طلای خاورمیانه محسوب می‌گردد. این معدن بیش از ۳۰ تن ذخیره قطعی طلا دارد.

پروانه بهره برداری از این معدن در سال ۱۳۷۸ به مدت ۱۵ سال صادر گردیده و در حالی فعالیت معدن طلای آق دره متوقف گردیده که بمدت سه سال دیگر و تا سال ۱۳۹۳ اجازه بهره برداری و استخراج از این معدن وجود دارد.

فعالیت کارخانه استحصال و فرآوری طلای پویا زرکان در جوار معدن طلای آق دره از سال۱۳۸۳ با سرمایه ای بالغ بر بیست میلیون دلار و با بکار گیری ۷۵۰ نفر از کارشناسان ،متخصصان حوزه استخراج و استحصال طلا و کارگران و کارکنان دیگر در شهرستان تکاب آغاز گردید. این کارخانه سالانه ۲/۲ تن طلا با عیار ۳ گرد در تن تولید می‌نماید.

علاوه بر معدن طلای آق دره، معدن طلای زره شوران تکاب با ذخیره ۷ میلیون تن کانسنگ طلا با عیار ۸٫۵ گرم در تن در انتظار بهره‌برداری است.

صفهای طولانی خرید سکه مقابل بانکها

خبرگزاری مهر: عرضه وسیع سکه ها در شعبات بانکی و خرید آنها توسط مردم با قیمتهای پائین تر از بازار، باعث افزایش تعداد فروشندگان سکه در بازار شده و همین امر بر کاهش جزئی قیمتها تاثیر گذاشته است.

در پنجمین روز از آغاز عرضه سکه در شعب منتخب بانک ملی، هنوز هم صفهای طولانی در مقابل درب شعب تشکیل شده و مردم همچنان متقاضی خرید سکه با قیمت اعلامی توسط بانک مرکزی هستند.

این در حالی است که هر قطعه سکه تمام بهار طرح جدید امروز در شعب بانک ملی با نرخ 409 هزارتومان، نیم سکه با قیمت 204 هزار تومان و ربع سکه با قیمت 111 هزار تومان عرضه می شود.

اتحادیه کشوری طلا و جواهر نیز نرخ اعلام شده به سکه فروشان بازار را امروز برای هر قطعه سکه تمام بهار طرح قدیم 445 هزار تومان، طرح جدید 417 هزار تومان، نیم سکه 209 هزار تومان، ربع سکه 121 هزار تومان و سکه گرمی 59 هزار تومان اعلام کرده است.

قیمت سکه در روز جاری نشان می دهد که نرخ سکه های تمام بهار طرح قدیم، طرح جدید و گرمی نسبت به روز گذشته ثابت است، اما نرخ سکه های نیم بهار آزادی و ربع بهار با کاهش یکهزار تومانی نسبت به روز گذشته همرا بوده است.

نرخ هر گرم طلای زرد 18 عیار هم امروز در بازار 41 هزار تومان و هر اونس طلا در بازارهای جهانی 1507 تومان اعلام شد.

با توجه به عرضه وسیع سکه ها در شعبات بانک ملی و خرید سکه ها توسط مردم با قیمتهای پائین تر از بازار، هم اکنون تعداد فروشندگان سکه در بازار افزایش یافته و همین امر بر کاهش جزئی قیمت سکه تاثیر گذاشته است.

فعالان بازار سکه پیش بینی می کنند که اگر روند فعلی در عرضه سکه ها و افزایش میزان فروش سکه در بازار توسط افرادی که آنها را از بانک خریداری کرده اند، ادامه داشته باشد، تا چند روز آینده قیمت سکه ها به نرخ واقعی خواهد رسید.

در همین حال، بانک مرکزی از سه شنبه هفته جاری فروش و عرضه شمش طلا در راستای جلوگیری از نوسانات قیمتی به وجود آمده در بازار سکه و طلا را در بانک کارگشایی در دو نوبت صبح و عصر به صورت حراج حضوری انجام می دهد.

در عین حال محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرده است که برای تعادل بخشی به بازار سکه اگر نیاز باشد تمام سوپرمارکتی ها را سکه فروش خواهیم کرد.

اعتراف نماینده ولی فقیه به تعطیلی کارخانه ها، بیکاری...

نماینده ولی فقیه در مازندران گفت: بالغ بر 70 درصد مراجعات مردمی به دفتر بنده مربوط به موضوع اشتغال و بیکاری است.

به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله نورالله طبرسی ظهر دوشنبه به مناسبت نخستین روز از هفته کارگر در دیدار با انجمن های صنفی کارگران استان اظهار داشت: اکثر شهیدان دفاع مقدس از قشر زحمت کش کارگر بودند.

وی با بیان اینکه اسلام برای کار و کارگری جایگاه خاصی در نظر گرفته است گفت: حقوقی که نظام جمهوری اسلامی ایران برای کارگران قائل که متفاوت از سایر ادیان است.

نماینده ولی فقیه در مازندران تصریح کرد: همه طبقات جامعه از کارگر و مسئول به منظور حفظ نظم در جامعه باید سلسله مراتب را رعایت کنند و جامعه بدون طبقات امکان پذیر نیست.

وی با اشاره به ورود و خروج 10 هزار و 928 نامه در سال 89 در دفتر نماینده ولی فقیه در مازندران افزود: موضوع اکثر این نامه ها و مراجعات افراد اشتغال بوده است.

نماینده ولی فقیه در مازندران اظهار داشت: مسئله بازنشستگان، شاغلان و بیکاران از معضلات استان است که باید در خصوص حل این مشکل چاره اندیشی کرد.

نماینده ولی فقیه در مازندران خاطرنشان کرد: کارگران جامعه باید از امنیت شغلی ، روانی و اجتماعی برخوردار باشند و این امر مهم درصورت انسجام و وحدت محقق می شود در غیراین صورت تبدیل به جامعه بی هم می شویم.

وی با بیان اینکه همه مسایل به جزء مرگ حل شدنی است گفت: بحث تعطیلی کارخانجات، عدم کیفیت تولیدات و واردات کالاهای خارجی که امروز وجود دارند به مرور زمان حل

 خواهند شد.


افزايش فارغ التحصيلان بيكار در مازندران نگران كننده است

 سالانه 32 هزار نفر به جمعیت بیکاران مازندران افزوده می شود.

روزنامه بشیر: مديركل كار و امور اجتماعي مازندران يكي از مشكلات و چالش هاي پيش رو در استان را افزايش تعداد فارغ التحصيلان دانشگاهي بيكار دانست و گفت: هر ساله به تعداد فارغ التحصيلان بيكار در اين خطه افزوده مي شود و اين امر نگران كننده است.

'سيد محمد نجفي' در ديدار با نماينده ولي فقيه در مازندران و امام جمعه ساري با ارائه گزارشي افزود: متاسفانه رشته هاي فارغ التحصيلان دانشگاهي متناسب با نيازهاي بازار كار نيست و به همين دليل جويندگان كار نمي توانند جذب بازار كار شوند. وي كه به مناسبت هفته كارگر در جمع اعضاي تشكيلات خانه كار، شوراي اسلامي كار، انجمن هاي صنفي كارگران و كانون هاي بازنشستگان استان در ساري سخن مي گفت اظهارداشت: جويندگان كار اين انتظار را از دولت نداشته باشند كه به محض فارغ التحصيلي پشت ميز ادارات دولتي بنشينند زيرا اين يك تفكر غلط است. وي يكي ديگر از مشكلات را افراد دانش آموخته فاقد مهارت فني و حرفه اي در اين خطه عنوان كرد و بيان داشت: امروز امكان جذب افراد فاقد مهارت فني و حرفه اي در هيچ دستگاه دولتي وجود ندارد. مدير كل كار و امور اجتماعي مازندران با بيان اينكه 70 درصد بيكاران مقطع ديپلمه مازندران فاقد مهارت فني و حرفه اي هستند گفت: اين رقم به طور ميانگين از آمار جامعه كشوري بيشتر است. 'نجفي' افزود: بيكاران بايد ابتدا مهارت فني و حرفه اي را در مراكز آموزش فني و حرفه اي استان متناسب با نياز بازار كار فراگيرند تا در آينده بتوانند به سهولت جذب بازار كار شوند. وي با بيان اينكه برخي از كارفرمايان واحدهاي توليدي و صنعتي مازندران از پايين بودن افزايش بهره وري گله مند هستند گفت: اگر امكانات براي رشد بهره وري در جامعه فراهم شود به طور قطع راه رشد اقتصادي نيز مهيا خواهد شد. نجفی افزود: با توجه به نرخ رشد جمعیت دهه 50 و 60 در استان، سالانه 32 هزار نفر به تعداد بیکاران و کارجویان مازندران اضافه می شود.

سهم ايران از دريای خزر در هاله‌يی از ابهام

سایت ملت آنلاین: نهايي شدن كنوانسيون رژيم حقوقي و مشخص شدن سهم كشورهاي حاشيه درياي خزر اگرچه به عنوان خواست مشترك اين كشورهاست اما به دليل پيچيدگي‌هاي حقوقي و در برخي موارد زياده‌خواهي چند كشور باعث شده تا فرمول بهره‌برداري از منابع درياي خزر به صورت كامل نوشته نشود. برهمين اساس نمايندگان حقوقي كشورهاي روسيه، جمهوري آذربايجان، ايران، قزاقستان و تركمنستان بارها در نشست‌هاي رسمي دور يك ميز نشسته‌اند تا به وحدت رويه‌يي ثابت دست يابند تا همه طرف‌ها راضي از مذاكرات بيرون بيايند.

از سال81 كه نخستين اجلاس سران كشورهاي ساحلي درياي خزر در عشق‌آباد برگزار شد تا به امروز 2 نشست رسمي ديگر در تهران و باكو در سال‌هاي 86 و 89 برگزار شده است و در اين ميان بيش از 30 دور مذاكرات 5 طرفه و چند طرفه حقوقي ميان نمايندگان اين كشورها انجام شده است. اما نشست 2 روزه‌يي نيز در باكو برگزار شد تا كارگروه ويژه تدوين كنوانسيون رژيم حقوقي درياي خزر به توافقات نهايي درباره اين كنوانسيون دست يابد.

محمدمهدي آخوندزاده، مشاور رييس‌جمهور در امور درياي خزر در نشست كارگروه تدوين كنوانسيون رژيم حقوقي درياي خزر در باكو، گفت: «روساي جمهوري پنج كشور ساحلي خزر انتظار دارند كه طي يك سال آينده كنوانسيون رژيم حقوقي درياي خزر آماده شود.»وي اظهاراميدواري كرد، تا برگزاري اجلاس بعدي سران كشورهاي ساحلي خزر در مسكو، پيشرفت‌هاي خوبي در مذاكرات كشورهاي منطقه خزر حاصل شود.»


خزر تا پيش از فروپاشي شوروي

تا پيش از فروپاشي شوروي سابق چند قرارداد و معاهده ميان ايران و شوروي در مباحث درياي خزر وجود داشته (از جمله قراردادهاي 1921 و 1940) كه با توجه به امضا نشدن سند جديد در اين خصوص، اسناد قبلي مبناي رژيم حقوقي (هر چند ناقص) درياي خزر محسوب مي‌شوند البته اين موضوع مورد چالش كشورهاي تازه استقلال يافته قزاقستان، تركمنستان و آذربايجان قرار دارد و اين كشورها مصرانه خواستار تعيين رژيم حقوقي جديد براي اين دريا هستند كه منجر به شكل‌گيري مناقشات ميان ايران و روسيه با كشورهاي تازه استقلال يافته شد.

سهم ايران براساس قراردادهاي 1921 و 1940 معادل 50 درصد بود كه پس از فروپاشي شوروي سهم ايران و روسيه با توجه به شكل‌گيري كشورهاي جديد دستخوش تغييرات عمده‌يي شد. اندكي پس از فروپاشي شوروي مذاكرات مربوط به رژيم حقوقي درياي خزر آغاز شده و ايران يكي از فعال‌ترين كشورها در اين خصوص بوده است. لازم به ذكر است كشورهاي ساحلي طي نشست‌هاي جداگانه ديگر مسائل و موضوعات تخصصي درياي خزر (محيط زيست، شيلات، كشتيراني و...) را مورد بحث و بررسي قرار مي‌دهند كه انعقاد كنوانسيون حفاظت محيط زيست درياي خزر در سال 1382 در تهران به عنوان نخستين سند پنج جانبه درباره درياي خزر از نتايج نشست‌هاي تخصصي است.

كنوانسيون رژيم حقوقي درياي خزر شامل تمام مسائل درياي خزر، حقوق و وظايف كشورهاي ساحلي از جمله موارد زير است: - اشاره به مباني رژيم حقوقي قبلي و البته ناقص درياي خزر و ضرورت تكميل رژيم حقوقي جديد اين دريا - تعريف و تعيين مناطق دريايي (درياي سرزميني، منطقه ملي، منطقه ماهيگيري و پهنه مشترك آبي و مباحثي از اين دست) - شيوه‌هاي تقسيم بستر و زيربستر درياي خزر - تعيين نوع اعمال «حاكميت»، «حقوق حاكمه»و «صلاحيت» توسط كشورهاي ساحلي- ماهيگيري- حفاظت از محيط زيست درياي خزر - وضع نظامي درياي خزر- ممنوعيت حضور نيروهاي مسلح ثالث در فضا، آب و بستر درياي خزر- آزادي ترانزيت به آبهاي آزاد از طريق آبراه‌هاي روسيه- تشكيل شوراي همكاري.


سهم ايران از خزر؟

براي ايران بهترين مبنا قرارداد 1921 و 1940 است كه در آن خزر و درياي مشترك ميان ايران و شوروي تلقي شده است، اما در اينكه چقدر سهم ايران خواهد شد، بايد گفت كه ايران خواستار سهم 50 درصدي گذشته است. اگرچه هم‌اكنون نيروهاي نظامي ملزم به پاسداري از 20 درصد متعلق به ايران هستند كه همسايگان شمالي حوزه درياي خزر هرگز آن را قبول نكردند و براين اساس كشورهايي نظير تركمنستان، آذربايجان و قزاقستان قراردادهاي دوجانبه يا سه‌جانبه را امضا كردند. هم‌اكنون قزاقستان از درياي خزر 24 درصد، روسيه 20 درصد تركمنستان و آذربايجان نيز كمتر از 20 درصد سهم دارند. كشورهاي فوق اعلام كرده‌اند كه با سهم 3/11 درصدي ايران از درياي خزر مشكلي ندارند. مساله‌يي كه منوچهر متكي در اجلاس باكو به آن اشاره كرد و گفت سهم ايران 3/11 درصد است و تنها پس از يك روز سخنگوي وزارت خارجه اين مقدار درصد را اصلاح كرد.


منابع درياي خزر

درياي خزر داراي ذخاير گاز و نفت است. ذخاير اثبات شده نفت در اين دريا ۳۲ ميليارد بشكه است و اين يعني حدود ۴ درصد از كل ذخاير نفت خاورميانه. ذخاير احتمالي نفت اين حوزه نيز در حدود ۱۶۳ ميليارد بشكه ديگر برآورد شده است. همچنين ۹۰ درصد خاويار جهان از اين دريا صيد مي‌شود. اما صيد بي‌رويه اين ماهي سبب شده است كه بنابر گفته دانشمندان ۹۰ درصد از تعداد اين ماهيان در يك قرن اخير كاسته شود. اما ايران بعد از 2 دهه و پس از اتفاقاتي كه در خزر رخ داده، بايد براي رسيدن به حق و سهم خود از خزر به نظر مي‌رسد بايد وارد يك‌لابي گسترده و ابتكار جديد ديپلماسي پنج جانبه و دوجانبه با كشورهاي مختلف شود و ضمن اينكه بر حق اصولي خود و قراردادهاي 1921 و 1940 تاكيد مي‌كند، ابتكار عمل در مذاكرات را نيز به دست گيرد. اما اگرچه محمدمهدي آخوندزاده، مشاور رييس‌جمهور در امور درياي خزر روز گذشته از آمادگي كامل ايران براي تدوين كنوانسيون رژيم حقوقي درياي خزر خبر داد اما اين سوال همچنان باقي است كه با توجه به منابع عظيم نفت و گاز در اين دريا آيا درياي خزر به صورت عادلانه ميان 5 كشور تقسيم خواهد شد؟ شايد اجلاس مسكو همه ابهام‌ها را برطرف كند.

امکان تحقيق و تفحص از فعاليت های اقتصادی سپاه

روزنامه مردمسالاری: معاون حقوقي و امور مجلس سپاه، ورود سپاه به عرصه هاي مختلف سازندگي را منطبق بامقررات و قوانين کشور اعلام و تاکيد کرد که فعاليت هاي سپاه در اين عرصه ها به راحتي قابل تحقيق و تفحص است.
به گزارش مهر، سردار سرتيپ پاسدار محمدرضا يزدي ورود سپاه به عرصه هاي مختلف سازندگي را براساس برنامه هاي مدون و منطبق بامقررات و قوانين کشور اعلام کرد و افزود: فعاليت هاي سپاه در اين عرصه ها در چارچوب هاي خاص و منطبق با ظرفيت، توانمندي و نياز شرکت ها و وزارتخانه هاي دولتي بود و به راحتي قابل تحقيق و تفحص مي باشند، لذا حضور سپاه در مناقصات دولتي کاملا براساس قوانين و شرايط موجود و مندرج در مناقصه هاست و سپاه هرگز تحت تاثير القائات دشمن و عمليات رواني رسانه هاي غربي و صهيونيستي ميدان خدمت به مردم و کمک به پيشرفت کشور را خالي نخواهد گذارد. معاون حقوقي و امور مجلس سپاه تاکيد کرد: قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا» به جز در موارد استثنايي که مناطق امنيتي باشند، وارد پيمانکاري ها و پروژه هاي کوچک نشده و زمينه حضور شرکت هاي داخلي و توانمند را نيز در اجراي پروژه هايي که در توان آنهاست فراهم مي سازد. يزدي در پايان با تاکيد مجدد بر قانونمندي و تبعيت سپاه از مقررات جاري کشور در عرصه سازندگي گفت: بودجه کشور اجازه تعمير و بازسازي تجهيزات و امکانات سپاه و تامين هزينه بخشي از نيازمندي هاي دفاعي را نمي دهد، بنابر اين بخشي از هزينه ها و درآمدهاي حاصل از فعاليت هاي عمراني وسازندگي (البته بصورت شفاف و قابل بررسي) صرف همين امور شده و بخشي ديگر نيز در روستاها و نقاط محروم صرف ساخت و ساز و عمران مي شود، ولي درآمدها، بودجه و هزينه هاي صرف شده در همه اين زمينه ها قانونمند بوده و از طريق خزانه کشور واريز و برداشت شده ومرتبط مراجع قانوني قابل بررسي و تفحص است.

آیا هدفمندسازی یارانه‌ها موجب رکود اقتصادی شده است؟

روزنامه دنیای اقتصاد: هدفمندسازی یارانه‌ها‌ که اقدامی‌ناگزیر اما به هر حال شجاعانه بود‌، برای صنایع و کشاورزی کشور مشکلات تازه‌ای ایجاد کرده است.

این دشواری‌ها موجب شده که بسیاری از اهل کسب و کار و حتی تحلیل‌گران اقتصادی‌، مسائل اصلی و ریشه‌ای‌تر را از یاد ببرند و آهنگ سریع اصلاح قیمت‌های انرژی و عدم تحقق کمک‌های وعده داده شده به صنعت و کشاورزی را معضل اصلی تولید در کشور ما بپندارند. گويی که تولیدکنندگان ما قبل از هدفمند شدن یارانه‌ها‌، در جاده‌ای هموار راه می‌پیمودند‌، بازاری پر رونق را پیش روی خود می‌دیدند و سودهای کلان می‌بردند.
شکوه از مشکلات تازه‌ای که با افزایش شدید هزینه‌های تولید‌، به علت بالارفتن قیمت حامل‌های انرژی‌، پدید آمده و درخواست جبران بخشی از این خسارت، البته موجه و قابل درک است؛ اما تاکید صرف بر این مساله و غافل ماندن از ریشه‌های اصلی مشکلات تولید در کشور ما‌، هم غیرمنطقی است و هم بالقوه خسارت بار. واقعیت این است که رکودی که صنایع ما با آن دست به گریبانند‌، نه چهار ماه‌ که دست کم چهار سال سابقه دارد و بنابراین قاعدتا باید دلایلی سوای هدفمندسازی یارانه‌ها داشته باشد.
صنایع ما سال‌ها است از فضای نامساعد کسب‌وکار‌ که از عوامل اصلی بهره‌وری نازل است،‌ در عذابند. نرخ غیرواقعی ارز که عملا پرداخت یارانه به صادرکنندگان خارجی است و توان رقابتی تولید‌کنندگان داخلی را هرسال کاهش داده هم قدمتی چندساله دارد. تعطیلی کارخانه‌ها و فعال بودن کمتر از نیمی ‌از واحدها در شهرک‌های صنعتی و فعالیت 40 یا 50 درصدی واحدهای «سرپا» در این شهرک‌ها نیز از چند سال پیش بارها توسط فعالان اقتصادی‌، نمایندگان مجلس و حتی مسوولان دولتی مورد تايید قرار گرفته است. بازده نازل سرمایه‌گذاری در فعالیت‌های تولیدی‌ که بی‌رغبتی صاحبان سرمایه را به «درگیر» شدن در این حوزه در پی داشته نیز سابقه‌ای طولانی دارد و باری ناتوانی تولیدکنندگان در پرداخت بدهی‌های بانکی و افزایش معوقات تولیدکنندگان واقعی (سوای رانت‌خواران) هم پدیده‌ای است که به چند ماه اخیر مربوط نمی‌شود. همه این واقعیت‌ها در نرخ کاهنده رشد سرمایه‌گذاری و نرخ نازل رشد اقتصادی سال‌های اخیر متبلور است و هیچ کدام از اینها‌ و بسیاری شاخص‌های نامطلوب دیگر‌، ربطی به هدفمندی یارانه‌ها ندارد. غفلت از این حقایق و تصور اینکه کمک دولت در جبران بخشی از هزینه‌های ناشی از هدفمندی یارانه‌ها مشکلات تولید ما را برطرف می‌سازد‌، نه تنها ساده‌انگاری‌ که تصوری گمراه کننده است.
خطر نادیده گرفتن ریشه‌های اصلی و سابقه دار رکود کنونی که اخیرا یکی از کارشناسان اقتصادی آن را طولانی‌ترین رکود تاریخ کشور ارزیابی کرده است(1)‌، روی آوردن به سیاست‌های موضعی و تسکین دهنده‌ و غافل ماندن از معضلات بنیادین و فلج‌کننده‌ای است که تولیدکنندگان ما سال‌ها است گرفتار آنها بوده‌اند. در این رابطه به چند نکته اشاره می‌کنیم‌:
1- سوای رتبه‌بندی‌های نومیدکننده نهادهای بین‌المللی‌، اکنون چندین ماه است که مرکز پژوهش‌های مجلس فضای کسب‌وکار کشور را رصد می‌کند و عوامل بازدارنده تولید را به ترتیب اهمیت آنها از دیدگاه فعالان اقتصادی‌، به اطلاع عموم می‌رساند. اکنون دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که از دلایل و عوامل فضای کسب و کار نامساعد کشور بی‌خبر است. در این فضای نامساعد‌، سیاست‌های موضعی راه به جايی نخواهند برد‌، چنانکه تاکنون نبرده‌اند. چرا ضرورت اقداماتی قاطع و کارساز را برای حل و فصل این معضل ریشه‌ای در اولویت درخواست‌هایمان قرار نمی‌دهیم و بر آن اصرار نمی‌ورزیم؟(2)
2- حتی اگر وعده‌ها عملی شود و بخشی از هزینه‌های ناشی از افزایش قیمت‌های انرژی به تولیدکنندگان پرداخت گردد‌، باز هم تولیدکنندگان داخلی توان رقابت با واردات برخوردار از یارانه و ارزان قیمت خارجی را نخواهند داشت، مگر آنکه انتظار داشته باشیم که بهره‌وری بنگاه‌های داخلی به نحوی معجزه‌آسا جهش کند و تولیدات داخلی‌، با کیفیت بالا و به قیمت‌های ارزان‌تر به بازار عرضه شوند‌، آن هم بدون آنکه هیچ سیاست مشخصی‌، سوای فشار بر تولیدکنندگان از طریق بالا بردن هزینه‌های تولید و کنترل قیمت‌ها و توسل به تعزیرات‌، برای تحقق این امر به اجرا گذاشته شده باشد. بالا بردن تعرفه‌ها نیز در این قضیه کارساز نخواهد بود‌، چنانکه به گفته ريیس اتحادیه کشوری پوشاک «مسوولان به منظور حمایت از تولیدکنندگان داخلی، اقدام به تعیین تعرفه‌های بسیار بالا برای واردات پوشاک به کشور کردند‌، اما این امر نه تنها منجر به حمایت از تولید داخل نشد، بلکه زمینه افزایش قاچاق پوشاک به کشور را مهیا کرد. امروزه تولیدکنندگان پوشاک به دلیل افزایش قاچاق زیان‌های بسیاری را متحمل می‌شوند».(3) برای حل معضل سابقه دار «واردات بی‌رویه» چه تدبیری ‌اندیشیده‌ایم؟ آیا اعتراض و انتقاد تولیدکنندگان از پر شدن بازارهای ما از اجناس ارزان قیمت‌تر خارجی‌، مربوط به چند ماه گذشته است؟
3- هرگاه پذیرفته شود که رکود کنونی سابقه‌ای چند ساله دارد و هدفمندی یارانه‌ها صرفا بر دامنه مشکلات تولیدکنندگان افزوده است‌، شاید سیاست‌های اقتصادی جدید‌، سمت و سويي متفاوت و کارآمدتر بیابند و مبارزه با رکود چند ساله را هدف گیرند. برای مثال‌، در حالی که ماه‌ها است بنگاه‌های داخلی در دخل و خرج خود مانده‌اند و به علت کمبود نقدینگی و ناتوانی در تامین مواد اولیه‌، ناگزیر به «تعدیل نیرو» و تولید با ظرفیت نازل روی آورده‌اند‌، صرف هزینه‌های گزاف برای ایجاد اشتغال میلیونی از طریق احداث واحدهای جدید (که بسیاری از آنها کالاهای مشابهی هم تولید می‌کنند) از چه منطقی برخوردار است؟
آیا منطقی‌تر نیست که ابتدا به حفظ اشتغال موجود بیندیشیم و افزایش اشتغال را نیز در وهله اول از طریق تامین نیازهای واحدهايی که به‌رغم برخورداری از همه امکانات تولید‌، با نیمی‌از ظرفیت خود مشغول به کارند‌، دنبال کنیم و سپس به ایجاد اشتغال از طریق احداث واحدهای جدید و تحمل هزینه‌های اولیه سنگین آنها روی آوریم؟ این کار‌، حتی اگر بسیاری از واحدهای کنونی نیاز به ماشین‌آلات و تجهیزات جدیدتر هم داشته باشند‌، باز هم بسیار کم هزینه‌تر و معقول‌تر است‌، مگر آنکه کارخانه‌هاي جدید فناوری تازه و شیوه‌های تولیدی بکری را به کار گیرند که مشابه آنها هم اکنون در کشور وجود ندارد.
4- و سخن آخر اینکه رکود جان سختی که صنایع ما با آن دست به گریبانند‌، با ادامه سیاست‌های گذشته یا اقدامات موضعی قابل درمان نیست. آگاهی سیاست‌گذاران از ماهیت و دامنه مشکلاتی که تولیدکنندگان در گوشه و کنار کشور با آنها مواجهند‌ و خطراتی که از این بابت اشتغال و رشد اقتصادی کشور را تهدید می‌کند‌، هرگز ضرورت کنونی را نداشته است. در عین حال‌، این آگاهی شاید مسوولان امر را در جهت دادن به سیاست‌های مربوط به جهاد اقتصادی نیز یاری دهد.
باید بی‌درنگ فکری به حال فضای کسب و کار نامساعد کرد و آن را با ضرورت‌های تولید پایدار آشتی داد. باید تا آنجا که ممکن است از هزینه‌های آشکار و پنهانی که به تولید‌کنندگان تحمیل می‌شود، کاست و به آنها مساعدت کرد تا دست کم دخل و خرج آنها متوازن و ادامه فعالیت شان مقدور گردد. باید چاره‌ای برای بازارهای فروش‌مان‌ اندیشید که در آن تولیدکنندگان داخلی هر روز عرصه را بر خود تنگ‌تر می‌بینند. بی‌تردید نباید دروازه‌های کشور را قفل و بست زد تا تولیدکنندگان داخلی با خیالی آسوده بازارها را در انحصار خود تلقی کنند و افزایش بهره‌وری و بهبود کیفیت را به فراموشی سپارند‌، اما به خارجیان هم نباید با حفظ نرخ غیرواقعی ارز‌، یارانه‌ای سخاوتمندانه داد تا هر روز بخشی دیگر از بازارهای ما را در رقابتی ناعادلانه در چنگ خود گیرند و تولیدکنندگان داخلی را به حاشیه برانند. و خلاصه مطلب آنکه باید فضايی پدید آورد که در آن بازده سرمایه در فعالیت‌های پرچالش تولیدی از حداقل جذابیت برخوردار شود و صاحبان سرمایه‌های کوچک و بزرگ‌، از ورود به این عرصه ارزش‌آفرین گریزان نباشند. خرید و فروش‌های مقطعی و سفته‌بازی در سکه و ارز هیچ یک از دردهای اقتصاد ما را درمان نخواهند کرد‌، چنانکه ملک بازی سال‌های پیش هم نکرد.
غفلت از این واقعیت‌ها و تردید و تعلل در اتخاذ تدابیر کارساز‌، شرایط دشوارتری را برای تولید داخلی رقم خواهد زد و بعید است که رشد قابل قبول اقتصادی و افزایش معنی‌دار اشتغال پایدار را که مسوولان محترم هدف گرفته‌اند‌، محقق سازد.
منابع
1- طولانی‌ترین رکود در تاریخ ایران. تابناک. 30 فروردین 1390.
2- البته اتاق بازرگانی ایران و شخص آقای دکتر نهاوندیان‌ هم بر نقش کلیدی فضای کسب‌و‌کار وقوف کامل دارند و هم اقدامات ارزشمندی برای بهبود این فضا دنبال می‌کنند؛ اما در عمل‌، تغيیر محسوسی در این فضای نامساعد پدید نیامده است.
3- تابناک. 29 فروردین 1390.

رفسنجانى: واردات بى رويه سم مهلک اقتصاد كشور است

رزونامه ابرار: رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ديدار جمعى از نمايندگان كارگران و مسئولين تشكل هاى كارگرى، اين قشر عزيز را زحمت كش ترين و قانع ترين قشرهاى نظام جمهورى اسلامى خواند و تأكيد كرد: كارگران قبل از انقلاب، بار بزرگى براى به ثمر رساندن نهضت مردم ايران بر دوش داشتند و پس از انقلاب اسلامى نيز با حفظ و حراست از سنگرهاى توليد، بنيان هاى كشور را بيمه كردند. به گزارش ايسنا، آيت الله هاشمى رفسنجانى كه به مناسبت هفته كارگر سخن مى گفت، با اشاره به دو مناسبت مهم اين هفته براى معلمان و كارگران، اين دو بخش را از اساسى ترين بخش هاى جامعه خواند و گفت: قشر كارگر و معلم ها در تمام طول ساليان پس از انقلاب بدون ادعا، يار و ياور نظام جمهورى اسلامى بوده اند. وى تصريح كرد: در ايثار و فداكارى اين دو قشر معزز همين بس كه مشكلات و كمبودها را همواره تحمل كرده و با نجابت كامل، امام، رهبرى، انقلاب و نظام اسلامى را پشتيبانى نموده اند. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام عدم امنيت شغلى و پرداخت حقوق را از جمله دغدغه هاى هول انگيز هميشگى كارگران خواند و با اشاره به اجراى قانون هدفمندى يارانه ها تأكيد كرد: همه مسئولان بايد تلاش كنند در مسير اجراى اين طرح بزرگ، كمترين آسيب به قشر ضعيف به خصوص كارگران و كشاورزان وارد شود. هاشمى رفسنجانى حمايت از توليدات كشاورزى و صنعتى را بنيان استقلال و خوداتكايى كشور خواند و گفت: يكى از اهداف اصلى اجراى هدفمندى يارانه ها، حمايت جدى و اساسى از توليد در بخش صنعت و كشاورزى بوده است و مسئولان و مجريان نبايد از رسيدن به اين هدف بزرگ غفلت كنند. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه با اشاره به وجود ساختارهاى انسانى، مادى، زيربنايى و جغرافيايى مناسب و فراوان در كشور تأكيد كرد: در مقطع كنونى با اصلاح روش هاى مديريتى در سطوح مختلف كشور و استفاده مناسب تر از مديران و انسان هاى باتجربه و كاردان مى توان امكانات بالقوه كشور را به سمت توليد و بهره ورى بيشتر سوق داد تا در آينده دچار مشكلات بيشتر اقتصادى و اجتماعى نشويم. هاشمى رفسنجانى، واردات بى رويه و استفاده هاى پى در پى از ذخاير ارزى كشور در جهت اشباع بازار داخلى از كالاهاى وارداتى را سم مهلك اقتصاد كشور خواند و تصريح كرد: براى احياى اقتصاد كشور راهى جز ساختن زيربناها و رسيدگى و تقويت بخش هاى توليدى صنعتى و كشاورزى نداريم، چرا كه وفور منابع ارزى و ريالى كشور قطعاظ هميشگى نخواهد بود. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در پايان با تشكر از تشكل هاى كارگرى كشور به ويژه خانه كارگر و مسئولان و نمايندگان آنها تأكيد كرد: قشر كارگر و مولد كشور هم اكنون نيازمند توجه ويژه تصميم گيران و مديران كشورند و رسانه هاى گروهى نيز همواره بايد براى رفع مشكلات جامعه كارگرى، به درستى وضع اين قشر را در جامعه و براى مسئولان منعكس نمايند. در ابتداى اين جلسه عليرضا محجوب نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى و دبيركل خانه كارگر با ارائه گزارشى از وضعيت اقتصادى كشور لزوم توجه جدى قانون گذاران، تصميم گيران و مجريان كشور را در مقطع كنونى به بخش هاى توليدى و كارگرى يادآور شد و تأكيد كرد: قانون هدفمندى يارانه ها بركات بسيارى براى جامعه به همراه دارد، اما در اجراى آن هوشيارى و تيزبينى مسئولان مى تواند از آسيب وارد كردن به بخش هاى توليدى صنعتى و كشاورزى كه كارگران و كشاورزان نيز از آن متأثر مى شوند، جلوگيرى كند. دبيركل خانه كارگر بيكارى و عقب افتادن دستمزدها را معضل اساسى قشر ضعيف جامعه كارگرى خواند و از مسئولان درخواست كرد توجه جدى در اين مورد مبذول دارند.

بانک مرکزی دست به دامن صرافی‌ها شد

نگراني كارشناسان از نابساماني بازار ارز و طلا؛
بانک مرکزي دست به دامن صرافي‌ها شد

روزنامه ابتکار: طي چند روز گذشته، بانک مرکزي از طريق شعب منتخب بانک ملي اقدام به عرضه حداکثر پنج سکه تمام در ازاي دريافت کارت ملي كرده، به‌طوري‌كه هر قطعه از اين سکه‌ها، با قيمت 409هزار تومان به‌دست متقاضيان رسيده است. اين در شرايطي است که روز دوشنبه، هر قطعه سکه تمام از سوي صرافي‌ها 422هزارتومان خريداري مي‌شد و 430هزار تومان به‌فروش مي‌رفت.
براين‌اساس، اگر يک فرد عادي پنج قطعه سکه خريداري کند و به صرافي بفروشد، در يک روز 65هزار تومان سود کرده است. البته با به گردش‌انداختن نقدينگي 2ميليون‌و45هزارتوماني. بدين ترتيب، اين معامله در يک روز /درصد سود دارد. حال اين ميزان سود به‌ازاي تعداد اعضاي يک خانوار قابل افزايش است.اما کارشناسان نگران اين امر هستند که با اشباع سود در بازار سکه، نقدينگي‌ها به‌سمت بازار ارز حرکت کند و اين معضل گريبان‌گير اين بازار شود. نكته شايان توجه اينكه در بازار غيررسمي ارز هم هر دلار امريکا، حداقل تومان فروخته شد. البته برخي صرافي‌ها هر دلار امريکا را تا تومان فروخته‌اند. قيمت هر دلار امريکا در پايان هفته جاري تومان بوده است.
اگر فعالان در صرافي‌ها اقدام به اين خريد و فروش کنند، به‌ازاي خريد و فروش هر قطعه سکه تمام 21هزارتومان سود مي‌کنند. يعني با معامله پنج سکه در يک روز، 105هزار تومان معادل /درصد سود کسب مي‌کنند. البته طي روزهاي گذشته، برخي رسانه‌ها از رواج اجاره کارت ملي مردم براي افزايش خريد سکه توسط سوداگران خبر داده بودند که درصورت صحت اين خبر، اين امکان وجود دارد که سود دلالي سکه ميان بانک‌ها و صرافي‌ها حداقل در هر روز دو برابر شود. تصور کنيد اگر يک فردي که در يک صرافي مشغول به‌کار است و عضو يک خانوار پنج‌نفره باشد، در يک روز مي‌تواند تا 525هزار تومان سود کند. البته اين سود با به جريان‌انداختن 10ميليون‌و225هزار تومان نقدينگي ممکن مي‌شود. با توجه به شرايط پيش‌آمده، بانک مرکزي از يک‌صد صرافي درخواست کرد که اقدام به عرضه سکه دولتي کنند؛ ولي با پاسخ منفي اکثر آن‌ها مواجه شد.
بانک مرکزي با هدف کنترل بازار سکه، با ارسال نمابري به يک‌صد صرافي، از آن‌ها خواست تا توافق کنند که يک‌هزار سکه تمام، يک‌هزار نيم‌سکه و يک‌هزار ربع سکه را به قيمت مصوب دولت عرضه کنند.اما تاکنون تنها حدود پانزده صرافي به اين پيشنهاد پاسخ مساعد داده‌اند؛ چراکه اکثر آن‌ها معتقدند درصورت پذيرش اين پيشنهاد، ديگر قادر به مبادله سکه به نرخ آزاد نخواهند بود. گذشته از اين سود، سوداگري سکه به‌شدت کاهش خواهد يافت... بر اين اساس هر قطعه سکه تمام طرح جديد که در بازار آزاد 430هزار تومان فروخته مي‌شود، نرخ مصوب بانک مرکزي 409هزارتومان است که از سوي شعب بانک ملي در ازاي دريافت کارت ملي و با محدوديت پنج قطعه فروخته مي‌شود.
ضمن اينکه تا روز دوشنبه، قيمت مصوب نيم‌سکه بهار آزادي 202هزارو500 تومان و هر قطعه ربع سکه هم 109هزارو500 تومان بوده است. اما در بازار آزاد، نيم‌سکه 214هزار تومان و ربع سکه 137هزار تومان به فروش مي‌رسد.
تداوم عرضه تا اطلاع ثانوي
دبيرکل بانک مرکزي نيز با بيان اينکه عرضه انواع سکه در بازار، از سوي بانک مرکزي تا زمان از بين‌رفتن قيمت‌هاي کاذب ادامه خواهد داشت، گفت: بانک مرکزي نياز سکه بازار را به‌طورکامل تأمين خواهد کرد.
محمود احمدي در گفت‌وگو با مهر، با بيان اينکه عرضه سکه‌ها در بازار، از سوي بانک مرکزي تا زمان از بين‌رفتن قيمت‌هاي کاذب ادامه خواهد داشت، افزود: عرضه سکه‌ها تا زمان کنترل کامل بازار ادامه مي‌يابد.دبيرکل بانک مرکزي با تأکيد بر اينکه بانک مرکزي از ذخاير عظيم و مناسبي برخوردار است، افزود: بانک مرکزي نيازهاي سکه بازار را به‌طورکامل تأمين خواهد کرد.وي هدف از عرضه وسيع سکه‌ها را کنترل و تنظيم بازار سکه بيان کرد و اظهار کرد: هم‌اکنون علاوه بر حراج سکه و شمش طلا در بانک کارگشايي، عرضه سکه‌ها در شعب بانکي نيز انجام مي‌شود.براين‌اساس با وجود حراج سکه‌ها و شمش طلا در بانک کارگشايي و عرضه وسيع سکه‌ها در شعب بانک‌ها، قيمت‌ها در بازار سکه همچنان حبابي و کاذب است.
بانک مرکزي نيز اعلام کرده که از فروش و عرضه شمش طلا در راستاي جلوگيري از نوسانات قيمتي به‌وجودآمده در بازار سکه و طلا طي روزهاي گذشته، در دو نوبت صبح و عصر، به‌صورت حراج حضوري صورت مي‌پذيرد. همچنين اعلام شد که حراج دونوبتي سکه و شمش طلا در محل بانک کارگشايي خواهد بود. اين در حالي است که فعالان بازار سکه بيان مي‌کنند که حراج شمش طلا منجر به کاهش نرخ سکه‌ها در بازار نخواهد شد.با توجه به وضعيت ايجادشده در بازار، يک فعال بازار طلا از ضرب و ورود سکه‌هاي تقلبي به بازار تهران در اثر افزايش غيرواقعي قيمت‌ها خبر داد.
اين فعال بازار طلا با بيان اين نکته که عرضه‌هاي خرد سکه از سوي بانک مرکزي و ايجاد حباب در بازار، سوءاستفاده‌گران و متقلبان را وارد ميدان کرده است، تأکيد کرد: تا پيش از افزايش غيرواقعي سکه‌ها در بازار، سکه‌هاي تقلبي تقريباً از بازارحذف شده بود؛ ولي با ايجاد حباب در بازار، دوباره اين سکه‌ها وارد بازار شده است.

يک پزشک عمومی برای ۸ هزار مصدوم شيميايی

روزنامه خراسان: کلينيک تخصصي درمان مصدومان شيميايي دراولين شهرشيميايي شده جهان پزشک متخصص ندارد. ۲۴ سال از بمباران شيميايي سردشت توسط دژخيمان عراقي مي گذرد، اما جانبازان و مصدومان شيميايي اين شهر هنوز با مشکلات و عوارض ناشي از گازهاي شيميايي دست به گريبان هستند.

هنوز تعدادي از مصدومان شيميايي به دلايلي که گفته مي شود، نقص در پرونده يا نبود مدارک مستند است در گير و دار اثبات جانبازي شان هستند تا حداقل از خدمات درماني تحت پوشش بنياد بهره مند شوند. آنان که جانبازي شان به احراز رسيده نيز براي درمان به دليل محروم بودن منطقه با مشکل نبود پزشک و عدم دسترسي به پزشک متخصص پوست، ريه و چشم رو به رو هستند و همه عوامل دست به دست هم داده تا آ ن ها همچنان علاوه بر رنج بيماري و دردهاي ناشي از عوارض شيميايي شدن، دغدغه دسترسي نداشتن به پزشک را داشته باشند و ناچارند رنج سفر را تحمل کنند و با طي کيلومترها به شهرها و استان هاي مجاور نظير اروميه بروند تا مورد معاينه و درمان قرار گيرند و اين در حالي است که حدود ۱۵ سالي است که کلينيک تخصصي جانبازان در منطقه احداث شده است اما بنا به گفته يک مسئول در بنياد شهيد و امور ايثارگران، تامين پزشک متخصص و فوق متخصص هنوز در پيچ و خم مکاتبات بنياد شهيد و وزارت بهداشت باقي مانده است و چه بسيار از مصدوماني که از شدت عوارض ناشي از گازهاي شيميايي به دليل نبود پزشک جان خود را از دست داده اند.

البته ذکر اين نکته هم ضروري است که به دليل نبود پزشک متخصص و فوق متخصص در اين کلينيک تخصصي که از سوي بنياد براي جانبازان شيميايي احداث شده، زمزمه هايي از واگذاري اين مرکز به شبکه بهداشت دانشگاه علوم پزشکي آذربايجان غربي به گوش مي رسد که اگر به صحت نزديک شود آن وقت مشکلات اين جانبازان و دسترسي نداشتن آن ها به پزشک متخصص دائمي خواهد بود.


تجهيزاتي که خاک مي خورد
به گزارش مهر، صالح عزيزپور، رئيس انجمن حمايت از مصدومان و جانبازان شيميايي در اين باره گفت: مسئولان، کلينيک تخصصي جانبازان را براي هزار و ۵۰۰ مصدوم شيميايي باقي مانده از حمله شيميايي به سردشت احداث کردند اما اي کاش پزشک هاي معالج موردنياز در کلينيک را هم تامين مي کردند تا تجهيزات خاک نخورد.وي افزود: پس از پي گيري هاي مکرر قرار شد دانشگاه علوم پزشکي اروميه مسئوليت تامين پزشک کلينيک تخصصي جانبازان سردشت را بر عهده بگيرد که هنوز به تعهدات خود عمل نکرده است.

بنا به گفته وي، حتي جانبازان شيميايي را با اتوبوس پس از ساعت ها راه براي درمان به اروميه مي برند که ناراحت کننده است در حالي که شهر ما سردشت است و کلينيک و درمانگاه هم داريم.

علي پرتوي، نماينده سردشت نيز در اين باره گفت: کلينيکي به نام جانبازان و مصدومان شيميايي در سردشت احداث شده اما تنها يک پزشک عمومي هفته اي يک بار مصدومان و جانبازان را معاينه مي کند.وي افزود: اين مرکز فاقد متخصص پوست، چشم و ريه است و جانبازان و مصدومان ناچارند براي مداوا به شهرهاي اطراف و اروميه بروند.

دکتر ملک زاده، معاون درمان و بهداشت بنياد شهيد و امور ايثارگران نيز در اين باره به خراسان گفت: واقعيت اين است که با وجود کلينيک تخصصي جانبازان در شهر سردشت، جانبازان و مصدومان شيميايي براي معاينه و غربالگري به پزشک متخصص و فوق تخصص پوست، چشم و ريه دسترسي ندارند و ناچارند براي درمان و معاينه به شهرهاي اطراف در سفر باشند، که ظلم مضاعفي به اين افراد است.

وي افزود: بنياد شهيد برحسب وظيفه اي که دارد نسبت به ايجاد کلينيک تخصصي و نصب تجهيزات موردنياز در اين مرکز براي درمان رايگان مصدومان و جانبازان شيميايي اقدام کرد اما متاسفانه تامين پزشک و متخصص و فوق تخصص به عهده ما نيست و بايد وزارت بهداشت در اين زمينه عمل کند.

بنا به گفته اين مسئول در بنياد شهيد درحال حاضر جانبازان شيميايي براي درمان نياز مبرم به پزشک متخصص و فوق تخصص دارند درحالي که دسترسي ندارند و اين مسئله با توجه به اين که تعداد آن ها زياد است باعث گلايه مندي آن ها شده است. شايان ذکر است براساس آماري که در گذشته اعلام شده حدود ۸هزار مصدوم و جانباز شيميايي در سردشت وجود دارد که از اين تعداد تنها هزار و ۵۰۰نفر احراز جانبازي شده اند و تحت عنوان جانباز شيميايي هستند.

وي افزود: وزارت بهداشت بايد با تامين امکانات رفاهي براي پزشکان زمينه حضور آن ها را در منطقه فراهم کند تا جانبازان و مصدومان شيميايي دسترسي راحتي به پزشک متخصص داشته باشند.


مکاتبه با وزارت بهداشت براي تامين پزشک متخصص
بنا به گفته معاون بنياد شهيد و امور ايثارگران در حال حاضر مکاتبات با وزارت بهداشت در زمينه تامين پزشک متخصص و فوق تخصص در جريان است و اميدواريم هرچه زودتر اين مشکل برطرف شود. دکتر ميرهاشمي رئيس مرکز رسيدگي به امور مصدومان شيميايي بنياد شهيد نيز در اين باره به خراسان گفت: کلينيک تخصصي با هدف دسترسي راحت مصدومان و جانبازان شيميايي در سردشت احداث شده و در حال حاضر پزشک سلامت در آنجا مشغول فعاليت است و به درمان هاي اوليه جانبازان و مصدومان اقدام مي کند.اما با وجود تامين امکانات و تجهيزات تخصصي، پزشک متخصص و فوق تخصص براي درمان هاي پيشرفته اين افراد تامين نشده است و جانبازان ناچار به مراجعه به شهرهاي اطراف هستند که اين مسئله باعث اختلال در روند درمان آن ها شده است. وي همچنين افزود: به دليل مستقرنشدن پزشک متخصص و فوق تخصص و بي استفاده ماندن اين کلينيک خبرهايي در مورد واگذاري آن به دانشگاه علوم پزشکي آذربايجان غربي و شبکه بهداشت اعلام که در نهايت با پيگيري هاي انجام شده اين مسئله منتفي شد. ميرهاشمي گفت: درحال حاضر در حال مذاکره براي تامين کادر درماني موردنياز جانبازان هستيم.

آمار جانبازان شيميايي تحت پوشش بنياد به ۸۰هزار نفر رسيد
علمي- براساس آمار کميسيون هاي پزشکي درحال حاضر ۸۰هزار نفر جانباز شيميايي شناخته شده و تحت پوشش بنياد شهيد قرار دارند. مير هاشمي رئيس مرکز امور رسيدگي به مصدومان شيميايي با اعلام اين خبر به خراسان گفت: بر مبناي آخرين آمار کميسيون هاي پزشکي درباره جانبازان شيميايي ۸۰هزار نفر تاکنون احراز جانبازي شده و بسته به درصد جانبازي از بنياد شهيد خدمات دريافت مي کنند. وي افزود: برخي از اين افراد داراي چند نوع آسيب هستند و برخي نيز تنها جانباز شيميايي هستند که بسته به شدت عوارض شيميايي درصد گرفته اند.مير هاشمي تصريح کرد: حدود هزار جانباز شيميايي بدحال نيز تحت مراقبت هاي فوق تخصصي ناحيه مجروحيت قرار دارند و خدمات درماني ويژه دريافت مي کنند. شايان ذکر است در سال ۸۶ تعداد جانبازان شيميايي ۵۰هزار نفر بودکه بنا به گفته مسئولان در آن زمان آمار مصدومان شيميايي نيز حدود ۵۰هزار نفر اعلام مي شد و اين تعداد براي احراز جانبازي و همچنين تحت پوشش بنياد قرارگرفتن با مشکلات متعدد و ضوابط و مقررات متعددي روبه رو بودند و روزنامه خراسان بارها در اين زمينه گزارش تهيه کرده تا اين که در سال ۸۷ با امضاي توافق نامه اي بين بنياد شهيد و سپاه قرار شد بنياد بر مبناي فهرست تخليه مجروحان که از سوي سپاه و ارتش در اختيارش قرار مي گيرد نسبت به احراز جانبازي آنها اقدام کند و اين افراد با احراز جانبازي براي تعيين درصد در کميسيون هاي پزشکي بنياد شرکت کنند و به اين صورت از آن سال به بعد شاهد افزايش تعداد جانبازان شيميايي تحت پوشش بنياد هستيم که در حال حاضر تعداد آنها به ۸۰هزار نفر رسيده است.

باغشهرها؛ تیر خلاص به اراضی ملی

روز گذشته در صفحه شهرآرا بخش اول میزگرد همشهری با 3نفر از کارشناسان درباره زمین‌خواری و حواشی مربوط به آن را خواندید.

امروز نیز در بخش دوم و پایانی این میزگرد مسائل دیگری در ارتباط با این پدیده که سال‌هاست گریبان عرصه‌‌های مختلف در سراسر کشور را گرفته، بررسی شده است. زمین‌خواری، پدیده ناخوشایندی است که در سال‌های اخیر آثار و تبعات ویرانگر آن برای همگان ملموس و عینی شده است. در زمین‌خواری، افراد خود را به‌عنوان مالک جلوه می‌دهند و در اراضی ملی و دولتی اقدام به ساخت‌وساز می‌کنند و از این طریق به درآمدهای بادآورده و سرشار دست پیدا می‌کنند. در این میزگرد خانم مهوش توکلیان (مدیر اسبق املاک سازمان مسکن و شهر‌سازی‌ استان تهران‌)، حمید رضا ژیان عمرانیان (مدیر اسبق حقوقی سازمان مسکن و شهر‌سازی‌ استان تهران) و فرامرز تطهیری مقدم (عضو کانون معماران فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران) حضور یافتند و علل و تبعات این پدیده مجرمانه و ویرانگر را مورد بحث و بررسی قرار دادند. بخش دوم این میزگرد در پی می‌آید.

جمعیت کشور ما همچنان روبه‌رشد است و دارد اضافه می‌شود. طبق برآوردهای انجام شده جمعیت ایران در سال‌1400 شمسی به 100‌میلیون نفر می‌رسد و در نتیجه نیاز به مسکن در سال‌های آینده هم به شدت وجود خواهد داشت. مطابق آمارهای موجود وسعت شهر پاریس 105‌کیلومتر مربع است و مساحت شهر تهران 730‌کیلومتر مربع. این دو کلانشهر تقریبا جمعیتی برابر با هم دارند ولی در پاریس ساخت و سازها اراضی کمتری را اشغال کرده است. آقای تطهیری مقدم، اگر در شهر تهران ساخت‌و‌سازها در سطح افقی ادامه یابد و به جای بلندمرتبه‌سازی‌، شاهد گسترش ساختمان‌سازی‌ در سطح باشیم، آیا این روش معقول خواهد بود یا اینکه مثل کلانشهر پاریس باید زمین‌های کمتری برای ساخت و ساز اشغال شود؟
تطهیری مقدم: می‌دانید که این پروسه در مملکت ما از اول خوب شروع شد و مثلا تأسیس شهرک‌های اقماری و سر‌ریز کردن جمعیت تهران به آن شهرها مطرح شد ولی هر کدام از آنها به‌دلیل فقدان قانون کلیدی مالکیت زمین یا حقوق مالکانه زمین به‌صورت درست هیچ وقت مطرح نشده است. همیشه راه فرار افراد زرنگ فراهم شده است و ما از این نوع افراد کم نداریم. اصلا مملکت ما معروف است به اینکه آدم‌های بسیار باهوش و هوشمند در آن زیاد است. این هوشمندی در جهت منفعت‌طلبی و... به کار گرفته می‌شود و همین سرنوشتی می‌شود که دیدیم. باز می‌گویم در فقدان آن قانون هر اتفاقی می‌افتد. مجددا راهکارهایی هم پیدا می‌شود که چگونه آن را دور بزنند و آن را به سمت و سویی دیگر بکشند.

طبیعی است که خدمات شهری در پهنه وسیع، گران در می‌آید و بهتر است برویم در طبقات. الان همین مسکن مهر که مطرح شده و دارد با همین سیاست کار می‌کند در تعارض با خودش قرارگرفته است. من خاطرم هست در یکی از مجموعه‌هایی که ما برای مسکن مهر طراحی کردیم قرار بود ساختمان‌ها 8‌طبقه و 10‌طبقه باشد و حتی به‌صورت سمبلیک یک برج هم آنجا باشد که خدمات مختلف به‌صورت متمرکز به ساکنان آن مجموعه‌ها ارائه شود. اما بلافاصله گروهی آمدند و گفتند «آقا نخیر نیازمندان مسکن ما نمی‌توانند در ساختمان‌های بلند زندگی کنند و در همان 4‌طبقه اعمال کنید.» همه اینها نشان‌دهنده این است که حتی به قوانین فنی و به حرمت قوانین فنی و دانش فنی هم کسی کاری ندارد.

در روز 19 اسفند ماه سال‌1389 عالی‌ترین مقام رسمی کشور ما هنگام بازدید از پروژه تبدیل پادگان قلعه مرغی تهران به بوستان تفریحی، اظهار نظرهای مهمی درخصوص طرح باغ‌شهرها داشتند و نسبت به سوءاستفاده زمین‌خواران از اراضی ملی و باغ‌ها در قالب این طرح، ابراز نگرانی کردند. در وضع فعلی چگونه می‌توان رویکردی را در پیش گرفت که تخریب زمین‌های ملی و باغ‌ها در چارچوب موضوع باغشهرها به نوعی همانند گذشته اتفاق نیفتد و روند تخریب عرصه‌های طبیعی و محیط‌زیست متوقف شود؟
تطهیری مقدم: پیدایش طرح طوبی یک خاستگاه داشت و بعد یک بهره‌وری یا سوءاستفاده آنچنانی از آن شد. بله، قوانینی تصویب می‌شود که به این ترتیب جبران کنید و مثلا می‌گویند جنگل کاری کنید و گونه‌های مناسب با محیط‌زیست فلان منطقه را توسعه بدهید ولی خود آن بخشی از همین تصرف‌های بعدی است و تغییر کاربری‌هایی می‌شود که خودش باعث می‌شود این جریان در این مملکت تکرار شود. من به یاد دارم که در عرض یک ماه، اراضی‌ای که باغ‌های بسیار مثمر بود توسط آب نمک و مواد دیگر خشکانده شد یا با اره به جان آن افتادند و درختان را بریدند و گفتند این زمین موات و رها شده است؛ در حالی که باغ و زمین کشاورزی بود. این یک نوع بود. نوع دیگر هم در تهران خیلی تکرار شد.

در داخل خود تهران، کوچه باغ‌ها و باغ‌های شمیران معروف بود. در قانون حفظ باغ‌ها مطرح شد که ما باغ‌ها را می‌توانیم تفکیک کنیم نهایتا به هزار متر و بین ورثه توزیع بشود. بعد مبدل‌هایی به کار گرفته شد. یک باغ مثلا 3 هکتاری تبدیل به چندین زمین هزار متری می‌توانست بشود و هر کدام از آن هزار متر می‌توانست 100‌متر ساختمان باغبانی داشته باشد. همه آنها ورثه یک نفر بودند. بعد با هم توافق می‌کردند و می‌گفتند که ما تقاضا داریم که این 100‌مترها را با هم تجمیع کنیم و 10‌طبقه بسازیم.

شهرداری هم خوشحال می‌شد و عوارض آن را می‌گرفت. این برج‌هایی که در شمال تهران ایجاد شده است به این صورت ساخته شد. این کارها در یک قطعه باغ انجام می‌شد. ظاهرش خوب بود و گفته می‌شد که ما بقیه باغ را نجات می‌دهیم و فقط یک جا برج وسط باغ احداث می‌شود. در حالی که معلوم است آسمانخراش می‌سازند. می‌گفتند این را می‌سازیم و بقیه باغ نجات پیدا می‌کند. وقتی قانون تصویب و بعد تسجیل می‌شد، برادرش می‌گفت من مگر خونم کمرنگ‌تر است من هم برای سهم خودم عین آن را می‌سازم. در نتیجه باغ‌های شمیران و چندین و چند باغ از بین رفت؛ این اتفاقات بسیار افتاد.

افراد زیادی به من مراجعه می‌کردند. من این کارها را قبول نمی‌کردم و به قول معروف نان خود را آجر کردم. اگر قبلی‌ها را می‌گوییم زمین‌خواری، این باغ‌خواری است. آن ریه تبدیل شد به این فاجعه‌ای که الان می‌بینیم. الان باد آلودگی‌های مناطق صنعتی و... را از جنوب غربی تهران به شمال شرقی تهران می‌آورد. در تمام دره‌های شمال تهران هم که ساخت‌و‌ساز شده است. همه باغ‌ها هم به این ترتیب خورده شده است. بعد آمار داده می‌شود که آلوده‌ترین نقطه تهران به جای اینکه مرکز تهران باشد، شمال شرق تهران است. چون در آن توپوگرافی گیر می‌کند و سنگینی هوا می‌ماند و مردم را بیمار می‌کند. ما با دست خود تیشه به ریشه‌های خودمان می‌زنیم آن هم با با محمل وضع قوانین و عدم‌اجرای قوانین و آن تالی فاسدی که گفتم یعنی قیمت زمین.

‌عمرانیان: در بخش‌هایی که مربوط به تخصص من است می‌توانم بگویم که مجلس، قانونی را با عنوان تنقیح قوانین توسط دستگاه‌های مجری تصویب کرده است. در این چارچوب می‌توان در قانون زمین شهری که از سال‌1366 تصویب شده است اصلاحات انجام بشود و نقص‌های این قانون رفع شود. قانون تنقیح قوانین، سال گذشته در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. به‌نظرم، قانون زمین شهری یکی از قوانینی است که نیاز صددرصد به اصلاح دارد.

به هر صورت تنقیح قوانین کشور ما وقت زیادی می‌خواهد. در این مدت ممکن است خیلی اتفاقات دیگر رخ بدهد. رهبرمعظم انقلاب یک ماه قبل گفته‌اند که سوءاستفاده‌چی‌ها منتظرند از طرح باغشهرها سوءاستفاده کنند. در حال حاضر و تا زمان قطعی شدن تنقیح قوانین آیا خلأ قانونی خاصی در مورد جلوگیری از ساخت و ساز در اراضی ملی وجود دارد یا اینکه همانطور که برخی حقوقدانان معتقدند واقعا خلأ قانونی وجود ندارد و فقط در اجرا مشکل داریم؟
عمرانیان: به‌نظر من هم، قوانین در این خصوص کافی است. ما در اجرای قانون مشکل داریم. قانون منع تغییر کاربری اراضی باغ‌ها در سال‌1374 تصویب شد. این قانون مربوط به اراضی خارج از شهر است؛ برای مثال ما در سال‌1374 منطقه‌22 شهرداری تهران را نداشتیم. در این قانون تصویب شده بود که وزارت مسکن و وزارت کشاورزی گسترش شهرها را به سمت اراضی غیرکشاورزی و جاهایی ببرند که امکان کشاورزی در آنها وجود ندارد.

وقتی به سمت جنوب تهران و به جاده تهران- خراسان می‌رویم کویر آغاز می‌شود. باید مقایسه شود که در آن قسمت امکان کشاورزی‌اش در چه وضعیتی است و در منطقه‌22 شهری تهران در چه وضعیتی. در اراضی ملی منطقه‌22 تهران، حداقل از حیث بادی که از آن طرف به شهر تهران می‌وزید امکان این را داشت که هوای تهران لطیف‌تر بشود ولی می‌بینید که شهر تهران به آن طرف گسترش پیدا کرد و در جنوب محدود شد. به‌نظرم قوانین وجود دارد ولی در اجرای صحیح آن مشکل داریم.

در قضیه باغشهرها چطور ممکن است فرصت‌طلب‌ها بتوانند از اراضی ملی سوءاستفاده کنند؟
‌عمرانیان: قانون این اجازه را داده که در باغ ساخت و ساز انجام شود؛ برای مثال قانونگذار تصویب کرده بود که در باغ بقیه درخت‌ها حفظ بشود و فقط در وسط باغ با 10‌درصد سطح اشغال یک برج بسازند. خود احداث این برج باعث از بین رفتن بقیه درختان هم می‌شود. آب و سیمانی که پای درختان ریخته می‌شود، باعث از بین رفتن درخت‌ها خواهد شد. می‌بینیم آنچه در شمیران اتفاق افتاد و دیگر فکر نمی‌کنم باغی مانده باشد.

توکلیان: البته محور بحث به‌دلیل مشکلاتی که لمس می‌کنیم، تهران قرار گرفته است. جلوی این اتفاقات را در جاهای دیگر تا به این شدت نرسیده است، می‌شود بگیریم. متأسفانه سازمان‌های متولی امر زمین تعدادشان زیاد است. این یکی از مشکلات بزرگ جامعه ماست. در یک بخش، شهرداری متولی است و در بخش دیگری سازمان زمین شهری متولی است و سازمان مهندسین نیز یک جور دیگر نظر دارد. اینها اگر جمع بشود و یک مرکزیت پیدا کند، شاید در مورد تصویب قوانین و اجرا موضوع فرق کند. اما سؤال شما در مورد باغشهر و استفاده از آن بود.

سوءاستفاده‌هایی که ممکن است اتفاق بیفتد...
توکلیان: حالا من می‌گویم استفاده و فرار از قانون. وقتی که ما مواد‌147 و ‌148 قانون ثبت را داریم که می‌گوید به زمین‌های تصرف شده سند می‌دهیم، یک باغ 20‌هزار‌متری وقتی مثلا به 20 نفر ورثه به ارث می‌رسد، آنها می‌آیند آن باغ را تقسیم می‌کنند. اسناد عادی هم در کشور ما خیلی مرسوم است و مردم ما، املاک را با اسناد عادی به هم منتقل می‌کنند. بعد هرکدام با کشیدن دیوار، متصرف سهم خودشان می‌شوند. در نتیجه از آن قانون عدم‌تفکیک باغ‌ها به قطعات زیر 2هزار متر سوءاستفاده می‌کنند و می‌روند با همین تفکیک عادی سند می‌گیرند و باغ را به 10 تکه تقسیم می‌کنند. هر قطعه 1500‌متری هم می‌تواند تراکم کامل خود را داشته باشد. بنابراین بحث من این است که راه فرار از قانون را بعضا مجری‌ها و بعضا قوانینی که در کنار هم تصویب می‌شوند و فکر قانون دیگر را نمی‌کنند، باز می‌کنند. زمان تصویب ماده‌147 و ماده 148 قانون ثبت باید فکر قانون قبلی می‌شد که این کجا راه فرار آن را باز می‌کند. بعضی مواقع خود یک قانون راه فرار را باز نمی‌کند. یک قانون دیگر این راه فرار را باز می‌کند. این یک مورد، ولی مورد دیگر به 10‌درصد اجازه سطح اشغال زمین برای ساخت و ساز مربوط می‌شود. چرا در بعضی مواقع تا 30‌‌‌درصد یا 40‌درصد هم اجازه ساخت داده می‌شود. به‌نظر من این مجوز دادن‌های غیرقانونی، فروش حقوق حقه تمام مردم است و جلوی این کارها باید گرفته بشود؛ یعنی هیچ قانونی به‌صورت موردی عمل نشود.

در روز 25 اسفند1389، شورای‌عالی شهر‌سازی‌، ایجاد باغستان را در اطراف پردیس تأیید کرد و بخشنامه شده است که «سرانه مسکونی در قطعات تفکیکی منحصرا به‌صورت ویلایی (تک واحدی) و 2طبقه و 3طبقه پیش‌بینی و قسمتی از اراضی به‌صورت باغستان طراحی شود.» درصورتی که این رویکرد تحقق پیدا کند و ساخت خانه‌های یک طبقه در کشور ترویج شود، آیا این روش و استفاده بیش از پیش از اراضی ملی و باغ‌ها، جوابگوی نیازهای جامعه به مسکن و رشد جمعیت خواهد بود؟
تطهیری مقدم: نه، من معتقدم که این هم باز یکی از راه‌های تخریب این اراضی است، چون ما کفر ابلیسی داریم. به نام عمران و آبادی به «کلاردشت» بروید و ببینید که چه بر سر آن منطقه آورده‌اند. کلاردشت، بهشت سرزمین ایران تلقی می‌شد و تک‌تک مناطقی که پتانسیل کلاردشت را دارد یا دیلمان یا سمت شمال شرق تهران را دارد، تمام اینها توسط همین قیاس دارد به تخریب کشانده می‌شود. حالا که می‌خواهیم قوانین موجود کشور را تنقیح کنیم باید محمل‌های قانونی و تبصره‌ها و بندهای قانونی را که فهمیده‌ایم مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند، بازنگری کنیم تا بیش از این اراضی ملی و باغ‌ها از بین نرود.

پیشنهاد من این است که انگیزه مال اندوزی را کمی تضعیف کنیم؛ یعنی قیمت زمین تغییر کند. بعد در کنارش مانع این بلاها یا سوءاستفاده‌ها یا استفاده‌های آنچنانی شویم. البته ما تحصیل‌کرده‌ها بستر‌سازی‌ این سوءاستفاده‌ها را انجام می‌دهیم.

این افراد و خانواده‌ها هستند که با هدف ساخت‌وساز می‌خواهند این زمین‌ها را دریافت ‌کنند... .
تطهیری مقدم: به نام عیسی و به کام موسی می‌شود؛ یعنی با این بهانه، آن اتفاق دیگر می‌افتد. من می‌گویم تالی فاسد یعنی همین قضیه. وقتی که باغ‌ها را از بین ببریم یا اراضی تغییر کاربری یافته مثل کلاردشت و امثال آن را می‌بینیم، این سرنوشت توسط چه کسانی برای آنجا رقم خورده است. آنها هم آدم‌هایی مثل ما هستند. حتی اشتها را بیشتر می‌کنیم و چاشنی به آن می‌زنیم؛ مثلا حقوق‌دان‌های ما محمل‌های حقوقی آن را برای اینها به‌وجود می‌آورند. وقتی این را مثلا دست بنده می‌گذارند که تقوا هم ندارم ولی فقط ادعای آن را دارم همان تقوا را نیز می‌فروشم. آن هم در چنین سیستمی تبدیل به ریال می‌کنم و همه چیز قیمت پیدا می‌کند.

در درجه اول رفع نقص کردن یا تصریح کردن یا تنقیح این قوانین باید اتفاق بیفتد. به‌صورتی که کمتر امکان سوءاستفاده باشد. یک ابزار هم آزاد کردن قیمت زمین است که دیگر این دلالی‌ها و این کاتالیزورها مؤثر نباشد، چرا که کاتالیزورهای آن هم معمولا ما تحصیل‌کرده‌ها هستیم و باید این نقش‌ها کمرنگ بشود.

قرار شده است در قالب طرح باغشهرها 1500‌هکتار در اطراف تهران از جمله در «بومهن» واگذار شود. اگر این مقدار واگذاری زمین از اراضی ملی اتفاق بیفتد چه وضعی را به‌وجود می‌آید؟
توکلیان: خدا کند این اقدام صورت نگیرد. چون دستگاه‌های ما اینقدر قوی هستند که بتوانند از این موضوع حفاظت کنند وگرنه این باعث از بین رفتن اراضی ملی‌ای می‌شود که اگر از تهران به سمت شمال کشور برویم نمونه این ساخت‌و‌سازها را کوه و تپه می‌بینیم. در کلاردشت هم اگر به سمت عباس‌آباد بروید تمام ویلا می‌بینید و جای پارک ماشین هم نخواهد بود.درست است که در بعضی از کشورهای اروپایی، حتی جنگل‌ها را هم بین مردم تقسیم کرده‌اند ولی در آنجا ضمانت اجرایی در این حد هست که جنگل را حفظ کنند. اگر درختی از آنجا را قطع کنند باید به جای آن درختی بکارند. فکر می‌کنم در این وضعیت فرهنگی که در کشور ما و در بین برخی افراد سودجو وجود دارد که همیشه مترصد این نوع اقدامات هستند، واگذاری زمین و جنگل صحیح نیست.به‌نظر من، اگر دولت بخواهد این زمین‌ها را واگذار کند همه 70‌میلیون نفر جمعیت کشور متقاضی دریافت این زمین‌ها خواهند بود. چون قاعدتا نباید دریافت این زمین‌ها بد باشد. همه متقاضی این زمین‌ها خواهند بود و در کوهستان هم می‌روند ویلا می‌سازند.

تطهیری مقدم: برای همیشه تیر خلاص است دیگر.

‌عمرانیان: خدا کند که این اتفاق صورت نگیرد.

توکلیان: من نخستین سؤالی که در ذهنم مطرح می‌شود این است که هدف از ملی کردن این زمین‌ها چه بوده است و چه مفهومی دارد. آیا ملی شدن فقط به معنی این است که تعدادی را راضی کنیم به اینکه تو مالک هستی. آیا امکانات ساخت و ساز و امکان دادن رفاه و امنیت و... مفهومش این است که همه بروند در ویلا زندگی کنند. ان‌شاء‌الله که این جوری نباشد.