خبرگزاری مهر: یک عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی از واردات بی رویه، افزایش قیمت سموم شیمیایی و کم آبی به عنوان مهمترین دلایل گران شدن قیمت مرکبات یاد کرد و گفت: کمبود گازوییل تحویلی به کشاورزان با نرخ سهمیهای در کاهش تولید و افزایش قیمت محصولات کشاورزی بی تاثیر نبوده است.
عزت الله یوسفیان ملا با اشاره به اینکه یکی از دلایل گران شدن مرکبات دراستانهای شمالی کشور همچون مازنداران موقعیت جغرافیایی این استانها است، گفت: استانهای پرتردد همچون مازندران به خاطر شرایط گردشگری که دارد باعث افزایش استفاده مردم از مرکبات میشود و این موضوع منجر به افزایش قیمتها می شود.
نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی در مورد مشکلات کشاورزان، بیان
کرد: بیشتر مرکبات مصرفی مردم وارداتی است وآن مقداری را هم که کشاورزان تولید
میکنند به خاطر نبود امکانات تولید صنعتی ضرر میبیند که این امر باعث دلسردی
کشاورزان کشور میشود.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه بیشتر مرکبات مصرفی
مردم از خارج وارد کشور می شود، تصریح کرد: یکی از دلایل نوسان در قیمت مرکبات کم
یا زیاد وارد کردن مرکبات از خارج به داخل کشور است.
وی تاکید کرد: یکی از معضلات کشاورزان خرید گازوییل است که به یکی ازدغدغههای مهم
آنها تبدیل شده و این درحالی است که کمبود میزان گازوییل تحویلی به کشاورزان
مازندرانی با نرخ سهمیهای، موجب کاهش تولید محصولات کشاورزی و افزایش قیمت آن
میشود.
یوسفیان ملا ادامه داد: سیستم تولید مرکبات استان ما درتمام مراحل با مشکلاتی
ازجمله گران شدن سم، کود و دستمزد کارگران روبرو است.
این عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی درمورد مشکلات کم آبی برای کشاورزان توضیح
داد: پیش ازپیروزی انقلاب اسلامی سرانه آب مصرفی برای هر فرد ایرانی هفت هزار و 500
متر مکعب بوده که امروز به 16 هزار و 50 متر مکعب افزایش یافته است.
به گفته این نماینده مجلس شورای اسلامی بر این اساس دولت باید سازه های سنتی را
احیا کند تا بستری مهیا شود تا مصرف آب کاهش و تولید کشاورزی افزایش یابد.
گفتنی است دو میلیون نفراز جمعیت و حدود 60 هزار خانوار مازندران به امر کشاورزی
مشغول هستند اما تشکل کشاورزی مستقل نبوده در حالی که کشاورزان مازندرانی غذای 15
میلیون جمعیت ایرانی را تامین می کنند.
آخرين روزهاي سال 89 هم با بلاتکليفي قرارداد و بودجه برخي گروهها به
پايان رسيد و مشکلات و دغدغههاي تئاتر به قوت خود باقيماند. اما آنچه سال 89 را
از ديگر سالهاي تئاتر ايران تفکيک ميکند، توقيف 4 اجرا بود که به گفته برخي
کارشناسان اين حوزه در نوع خود بيسابقه بوده است.
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه فرهنگ و هنر ـ آخرين روزهاي سال 89 هم با بلاتکليفي
قرارداد و بودجه برخي گروهها به پايان رسيد و مشکلات و دغدغههاي تئاتر به قوت خود
باقيماند. اما آنچه سال 89 را از ديگر سالهاي تئاتر ايران تفکيک ميکند، توقيف 4
اجرا بود که به گفته برخي کارشناسان اين حوزه در نوع خود بيسابقه بوده است. برخي
هنرمندان و کارگردانان تئاتر از عدم حضور پيشکسوتان در صحنههاي تئاتر خبر ميدهند
که ميتواند مشکلات زيادي براي تئاتر ايران به وجود آورد.
بارها گفته شده است که تئاتر هنر فرهنگسازي است که قشر خاصي از جامعه را تربيت
ميکند. اما امروز دغدغه تئاتر و مشکلات آن به جايي رسيدهاست که فرهنگسازي،
آنهم براي قشر خاصي از جامعه، کمتر در اولويتهاي آن ديده ميشود.
به گفته برخي کارشناسان حوزه تئاتر، اين هنر امروز در ايران شرايط مناسبي ندارد.
گفته مي شود عدم انسجام و بي برنامهگي، حوزه تئاتررا با چالشهاي متعددي روبرو
کردهاست. درسال 89 درحالي اداره تئاتر به دليل نداشتن بدنه سالم و فضاي کافي تعطيل
ميشود که هيچ جاي مشخصي براي انتقال اين اداره ديده نشدهاست.
همين امر باعث شد تا بسياري از سالنهاي تمرين تعطيل شوند و برخي کارگردانان
بلاتکليف بمانند. اتفاقاتي که با پررنگ شدن خطوطهاي قرمز، منعقد نشدن قردادها،
گلهمندي هنرمندان از دستمزدها، بالا بودن بهاي بليت و عدم دسترسي برخي از
کارگردانان به سالنهاي نمايش دغدغه اين قشررا پررنگ تراز هميشه کرده است.
فقر تئاتر در صورت و معني
هم اکنون تئاتر دوره فقر را سپري ميکند. سالنهاي تمرين هنوز از امکانات مناسب
برخوردار نيست و گفته ميشود همچنان ضعفهايي در آرشيو لباس و وسايل صحنه در
مکانهايي چون تئاتر شهر و تالار وحدت به چشم ميخورد. بسياري از کارگردانان تئاتر
در طول سال 89 بارها درباره نيازهاي تئاتر ايران و تعويض وسايل فرسوده سخن
گفتهاند.
درحال حاضر افزايش سالن هاي نمايش و تماشاخانه ها ضرورتيست که نبايد ناديده گرفته
شود. سال 89، وعدههاي زيادي دراينباره داده شد اما هنوز چندان اين وعدهها اجرايي
نشده است.
در سال جاري باز هم بهاي بليت تئاتر افزايش داشت. تئاتر شهر يکي از مراکز مهم
تئاتر ايران است که مخاطبان اين حوزه را دور هم جمع ميکند. با اينحال افزايش قيمت
بليت باعث شد تا برخي علاقهمندان تئاتر به جاي رفتن به داخل سالنها، نيمکتهاي
کنار تئاتر شهر را براي نشستن انتخاب کنند.
تماشاخانه ايرانشهر که نماد تئاتر خصوصي به شمارميرود نيز از اين امر مستثنا نيست.
ايرانشهر نيز بواسطه بالابودن بليت بسياري از مخاطبانش را ازدست ميدهد به طوري که
تماشاي يک تئاتر خوب قيمتي نزديک به 20 هزار تومان دارد. هرچند تسهيلاتي براي
دانشجويان در نظر گرفته ميشود اما همچنان برخي دانشجويان اين رشته و بسياري از
مردم قادربه تهيه بليت نيستند.
با وضعيت موجود تئاتر،که آن هم تنها در تئاترشهر خلاصه مي شود، وضعيت تئاتر در
شهرهاي ديگر کشور اصلا رضايتبخش نيست. بسياري از اين شهرها از داشتن سالن نمايش و
تئاتر بيبهرهاند. بر همين اساس برخي از گروههاي فعال درشهرستانها به دليل
نداشتن امکانات و مشکلات عديده از اين هنر روي بر ميگردانند. فقري که به دليل
حمايت نشدن از سوي متوليان دولتي، ازاستقبال مردم به اين هنر کاسته است.
از سويي در يک دهه اخير با نگاهي به تاريخ نمايشهاي ايراني در حوزه ارتباط تماشاگر
و صحنه به راحتي ميتوان به ميزان علاقه و اشتياق تماشاگر ايراني و همچنين ارتباط
دوسويه آنها پي برد اما با روند نزولي که تئاتر امروز در پيش گرفته است در آينده
نزديک حتي از تماشاگر خاص نيز خبري نخواهد بود.
گرگان - خبرگزاری مهر: برخی مسافران و گردشگران وارده به گلستان از نامناسب بودن کیفیت غذای اماکن پذیرایی، خرابی خودپردازها، نامناسب بودن وضعیت بهداشتی بوستانها و اماکن گردشگری و کمبود امکانات در این استان گردشگرپذیر ابراز نارضایتی کرده اند.
به گزارش خبرنگار مهر در گرگان، کم بودن تعداد راهنمای گردشگری، نامناسب بودن وضعتیت راهها، اطلاع سانی نامناسب درباره جاذبه ها از دیگر مشکلات عنوان شده است.
کمبود کمپینگ و مراکز اقامتی، بالا بودن قیمتها، نبود امنیت لازم در
کنار جاده و سطح شهر برای مسافران، رعایت نشدن بهداشت در برخی مراکز پذیرایی و
تفرجگاهها و کمبود راهنما از جمله مشکلاتی است که برخی مسافران وارد شده به گلستان
به آن اشاره کرده اند.
حضور تیرک به دستانی که در سطح شهر مشاهده می شوند و به صورت غیر مجاز به اجاره
خانه می پردازند، دستفروشانی که در هر کوی و برزنی حضور دارند، ازجمله مواردی است
که نیاز به توجه بیشتر مسئولان دارد.
این مشکلات درحالی است که مسئولان میراث فرهنگی گلستان مدعی هستند، تمامی شرایط و
امکانات برای استقبال و پذیرایی از مسافران نوروزی در استان مهیا شده است.
خبرگزاری موج: عضو کميسيون انرژی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ما از همان ابتدا پيشبينی کرده بوديم که پس از اجرای قانون هدفمندی يارانهها قيمت برق و گاز افزايش زيادی داشته باشد، افزود: به طور قطع در قبضهای بعدی که در فروردين به مشترکان توزيع میشود، قيمتها افزايش بيشتری خواهد داشت و اين افزايش قيمتهای ناگهانی در ميان مردم شوک به وجود میآورد.
نماينده زرند در مجلس شورای اسلامی يادآور شد: البته با توجه به
اين که در قبضهای برق اين دوره تنها کمتر از يک هفته مربوط به زمان اجرای
قانون هدفمند کردن يارانهها بود، به طور قطع در قبضهای بعدی که در فروردين به
مشترکان توزيع میشود، قيمتها افزايش بيشتری خواهد داشت و اين افزايش قيمتهای
ناگهانی در ميان مردم شوک به وجود میآورد.
وی با تأکيد بر ضرورت اجرای قانون هدفمندی يارانهها و مديريت ريسک و کاهش
تبعات اين جراحی بزرگ اقتصادی در کشور، تصريح کرد: دولت بايد برای جلوگيری از
ايجاد چنين جوی در جامعه، کارشناسانهتر عمل میکرد و اين افزايش قيمتها به
صورت پلکانی رخ میداد.
اميری خامکانی يادآور شد: در قانون پيشبينی شده است که تا پايان برنامه
پنجساله پنجم توسعه، دولت به نحوی قيمتها را افزايش دهد که به مردم فشار
کمتری وارد شود؛ البته هم اکنون که قانون هدفمندی در حال اجرا شدن است، بايد
برای حمايت از مردم و کمک به آنان تلاش شود تا فشار کمتری را از محل اجرای اين
قانون متحمل شوند.
رئيس کميته برق کميسيون انرژی مجلس شورای اسلامی با تأکيد بر اين که طبق قانون
قيمتها بايد پلکانی افزايش میيافت، اين نوع عملکرد دولت را بیتوجهی به
برنامه پنجساله و خلاف قانون خواند.
سایت خبرآنلاین: داود غفارزادگان، نویسنده سرشناس، تصریح کرد که با روند فعلی اعطای مجوز کتاب از سوی ارشاد، حوزه نشر کتاب به تعطیلی نزدیک میشود.
غفارزادگان در خصوص وضعیت نشر در کشور گفت: «با توجه به وضعیتی که وزارت ارشاد برای اعطای مجوز به کتب پیش آورده است میتوان گفت حوزه نشر کتاب به تعطیلی نزدیک میشود. متاسفانه یک اثر برای تجدید چاپ، گاهی یک سال در ممیزی ارشاد می ماند که این اتفاق ظاهرا گسترده است و بدترین اتفاق حوزه نشر است. این وضعیتی که ارشاد ساخته باعث ایجاد فضای عدم اعتماد و ناامیدی شده است.»
به گفته وی مهمترین رویداد سال۸۹ این است که ادبیات تعطیل شده است: «امیدوارم مسئله ممیزی که این روزها گریبان برخی از کتابها را گرفته است، به نوعی حل بشود. در حال حاضر یکسال است که رمان «کتاب بی نام اعترافات» را برای تجدید چاپ به ارشاد ارائه دادهایم اما هنوز جوابی نگرفتهایم کاری که می تواند در عرض یک روز یا حداکثر یک هفته انجام گیرد.»
غفارزادگان که امسال با رمان «کتاب بی نام اعترافات» جایزه متفاوت ترین رمان سال ۸۸ موسوم به جایره ادبی «واو» را از آن خود کرده است، درباره سرنوشت این کتاب گفت: «اگر می خواهند کتاب تجدید چاپ نشود رک و راست به آدم بگویند تا تکلیفش را بداند که بگذارد در اینترنت یا جایی دیگر چاپ کند این بهتر از آن است که آدم را سرگردان نگه دارند و جواب درست و حسابی ندهند.»
وی با اعلام نارضایتی از وضعیت ادبیات در کشور نیز تصریح کرد: «همه مسائل پیش روی حوزه نشر باعث شده ادبیات این روزها حال و روز خوشی نداشته باشد. در حالی که بعید می دانم کسی از این مسائل سود ببرد الان اتفاق ها طوری رقم خورده که اصرار به تعریف جایگاه برای نویسنده دارند؛ فرقی نمی کند در حیطه جوایز خصوصی هم این موارد وجود دارد و این وسط چیزی که از بین می رود فرهنگ و ادبیات این کشور است.»
نویسنده کتاب «شب ایوب» در مورد داستان یا رمان مهمی که سال ۸۹ به چاپ رسید، خاطرنشان کرد: «باید بگویم که چیز خاصی که ارزش توصیه کردن داشته باشد به ذهنم نمی رسد. بیشتر کارهایی که چاپ می شود بیشتر در حد شوخی است و برای این خوب است که ویترین مغازه ها را پر کند. متاسفانه جوانها با گذشتههای خود ارتباط ندارند و چیزی که بیشتر نمایان است، حاشیه است نه چیز دیگر اما ادبیات اصیل اینگونه نیست و کار خود را ساکت و آرام انجام می دهد.»
وی در عین حال راه خروج از یکنواختی موجود در ادبیات داستانی را اینگونه ترسیم کرد: «کماکان باید داستان های کلاسیک بازخوانی شود مثلا کارهایی که آقای جعفر مدرس صادقی انجام داده اند، گرچه این هم کافی نیست نویسندگان باید با گذشته های خود ارتباط برقرار کنند که این مسئله کمک شایانی به آنها می کند.»
غفار زادگان در ادامه، از انتشار مجموعه داستان جدیدش با نام «ایستادن زیر دکل برق فشار قوی» خبر داد و گفت: «این مجموعه در بردارنده ۱۲ داستان کوتاه برای بزرگسالان است که برای نمایشگاه کتاب منتشر می شود و حاصل تجربیات داستانیام در چهار، پنج سال اخیر است که برخی از آنها در مطبوعات به چاپ رسیده است.»
وی این مجموعه را ادامه تجربیات داستاننویسیاش دانست و گفت: «فضای کلی داستانهای این مجموعه در ادامه کارهای قبلی من است؛ ضمن آنکه در فرم و زبان کارم را تجربی پیش میبرم گرچه فضای کلی کار، جدید و متفاوت به نظر میرسد.»
این نویسنده شناخته شده کشورمان پیشنهاد کرد در تعطیلات نوروز ۹۰ بوستان سعدی و رمان «نام من سرخ» از اورهان پاموک را مطالعه کنند. وی افزود: «این اثر یک رمان جالب برای جوانان ایرانی است. داستان یک نویسنده ای در کشور همسایه، آذربایجان است که با کشور ما مشترکات فرهنگی زیادی دارند. این نویسنده از شیوه های روایت شرقی به ویژه ایرانی و آموزه ای از شیوه های غرب استفاده کرده که بسیار جذاب است و موضوعاتی که مطرح می کند نیز موضوعات عام انسانی است.»
وی در توضیح موضوع این رمان گفت: «اتفاقات این رمان به قرن ۱۶ مربوط می شود. پادشاه عثمانی تصمیم دارد به مناسبت هزارمین سال هجرت پیامبر(ص) کتابی را به دوک ونیز هدیه کند که نقاشی های این کتاب به خواست پادشاه باید بر اساس اصول نقاشی غربی کشیده شود. نقاشان دربار وظیفه تصویرسازی این نقاشی ها را به سرپرستی یکی از راویان کتاب، که ما با نام «شوهر عمه» با او آشنا می شویم بر عهده دارند. در این میان قتلی اتفاق می افتد که این کتاب را به یک رمان کارآگاهی تبدیل می کند و باعث می شود خواننده تا پایان کتاب به دنبال قاتل بگردد.»
ایسنا: رییس سازمان بسیج مستضعفین در پیام تبریکی به مناسبت آغاز سال 1390، بر ضرورت بکارگیری ظرفیتها و استعدادهای بسیجیان برای تحقق جهاد اقتصادی تاکید کرد.
متن کامل پیام سردار محمدرضا نقدی به شرح ذیل است:
« بسم الله الرحمن الرحیم »
خدای کریم را سپاس که بهار طبیعت دیگری را ارزانی داشت تا سالی دیگر به
حلول بهار حقیقت نزدیکتر شویم.
سال نو را با سلام به آنکه حیات دوباره طبیعت و لطافت بهار، قائم به
اوست و سلام بر بزرگ پرچمدارش امام خامنهای عزیز آغاز میکنیم.
خدا را سپاس که توفیق دوره دیگری از زندگانی مفتخر به شرافت بسیجی را
عطا فرمود و سلام بر بسیجیان جهان اسلام که قیام شکوهمندشان امید به
فرج را به اوج رسانده است.
هر چند پرپرشدن شقایقها شیرینی نوروز را از کامها ربوده است، رویش
این شکوفههای خون رنگ، بوی بهار وصل میدهد و نوید بخش میوههای
شیرینی است که همه تلخیها را از کامها خواهد زدود.
خدا را سپاس که این بیداری اسلامی را موهبت فرمود و درود بر شهیدان و
جانبازانی که مسیر تعالی و پیشرفت را پیش روی امت اسلامی گشودند و سلام
برخانوادههای صبورشان که با استقامت در این راه، زینبوار منادیان
پیام حسینیان زمان شدند.
سال جدید را در حالی آغاز میکنیم که بار سنگین حمایت از امت اسلامی به
صحنه آمده در نبرد با استکبار؛ بر بار مسوولیت حراست از میراث گرانسنگ
شهیدان و وظیفه ساختن نظام الگو افزون گشته و بسیجیان رسالت سنگینتری
را بر دوش دارند.
در مسیر ساختن نظام الگو، بنا بر امر ولایت، امروز تکلیف بزرگ جهاد
اقتصادی پیش روی ماست؛ تکلیفی که همه اقشار و اصناف بسیجی در ایفای آن
نقش بر عهده دارند:
روحانیون و اساتید بسیجی با تبیین درست اقتصاد اسلامی و تحریض به آن با
ارائه الگوی عملی این جهاد در زیّ طلبگی خود اساتید و دانشجویان بسیجی
با تلاش فزاینده تحقیقاتی و برداشتن گامهای جهشی در مسیر خودکفایی و
قطع وابستگیهای علمی و فنی فرهنگیان بسیجی با آموزش راه و رسم
خودباوری و استقلال و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان با عشق به کار
وخدمت در رعایت الگوی مصرف مدیران وکارمندان بسیجی ادارات با ارتقاء
بهرهوری و سلامت اداری، کاستن از هزینههای دولت، تسهیل گردش کارها
بویژه فرایندهای اشتغال و کارآفرینی و پرهیز از اسراف و تجملگرایی.
اصناف و بازرگانان بسیجی با ترویج کالاهای ایرانی و چرخش بسوی تجارت
صادرات محور، به جای بازار واردات محور.
کارآفرینان واصناف بسیجی با کمک به جوانان در سرمایهگذاریهای مولد و
راهاندازی تعاونیها و مهندسان، صنعتگران وکارگران بسیجی با افزایش
بهرهوری و کاهش قیمت تمام شده و ارتقاءکیفیت تولید.
مهندسان، کشاورزان و عشایر بسیجی با تحول در بهرهبرداری از منابع آب و
عملی کردن شیوههای کاشت، داشت و برداشت و هنرمندان بسیجی با دمیدن روح
تعهد و عشق به کار، تولید، خدمت و ترسیم جلوههای زیبای خودباوری و
خودکفایی و قبح اسراف و تبذیر مبلغان بسیجی و بسیجیان رسانه با اهتمام
جدی به آموزش همگانی راه و رسم جهاد اقتصادی و تقویت انگیزش عمومی در
این مسیر و زنان بسیجی با ترویج الگوی مصرف اسلامی.
طلاب، دانشجویان و دانشآموزان و همه جوانان بسیجی با گسترش کمی وکیفی
بسیج سازندگی و مشارکت هر چه فعالتر در سازندگی کشور و الگوسازی خدمت
بدون مزد و منت.
دولتمردان بسیجی با مدیریت جهادی اصلاح بانکداری، توزیع عادلانه ثروت،
کاهش هزینههای اداری و همه آحاد بسیجیان با کار هرچه بهتر و بیشتر و
مصرف هرچه کمتر و بهینه.
اما جهاد یعنی بذل جان و مال و استعدادها در جهت رفع موانع و دفع
دشمنان در مسیر وصول به هدف متعالی و این مهم از عهده انسانهای ساخته
نشده برنمیآید.
شکی نیست که بسیجیان در لبیک به امر مولایشان، امسال همه استعدادهای
خود را برای تحقق جهاد اقتصادی بکار خواهند بست اما باید بدانیم جهاد
اقتصادی، همت وکار مضاعف، اصلاح الگوی مصرف، نوآوری وشکوفایی و... و
همه عناوینی که در راستای ایجاد یک جامعه اسلامی الگو، سالها به آن
نامیده شده و خواهد شد، به تکلیف مهمتری وابسته است که اگر تحقق نیابد
در به ثمر رساندن این عناوین هم، موفقیت مورد انتظار کسب نخواهد شد.
شکل دادن به یک نظام الگو و بسط آن به جامعه الگوی اسلامی فرمولی نیست
که هرکس به آن دست یافت بتواند آنرا عملی کند. نظام اسلامی فقط به دست
انسانهای ساخته شده بنا میشود و جامعه اسلامی از انسانهای مومن و با
تقوا شکل میگیرد و اگر همه ما در انتظار موعودیم، موعود ما خود در
انتظار پرورش یافتن یاران صالحی است که از عهده این مهم برآیند.
از همین روست که سالها با هر عنوانی میآیند و میروند ولی این مطالبه
ثابت ولی امر از ما بسیجیان در همه سالهاست که خود را بسازیم، ازگناه
دوری کنیم، تزکیه شویم، معرفت دینی خود را تعمیق بخشیم و در مسیر درست
تربیت و تعالی قرارگیریم.
حلقههای تربیتی، معرفتی و بصیرتی صالحین الگوی مناسبی است که
انشاءالله امسال همه بسیجیان فعال در آن گرد خواهند آمد تا هم از این
طریق، هر روز خود را قویتر کنند و برای هر جهادی مهیاتر شوند و هم با
ایجاد این تشکل معنوی بتوانند بطور دست جمعی و تشکیلاتی برای آنچه در
امر پیشبرد جهاد اقتصادی است مشارکت فعال داشته باشند.
از خدای سبحان میخواهم به ما توفیق دهد در تحقق این تشکل بزرگ معنوی
که زیر بنای همه جهادها و مهمتر از همه ساختن انسانهای آماده سربازی
مخلصانه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است، وظیفه خود را به نحو
احسن اجرا کنیم و بزودی شاهد تحقق این وعده الهی باشیم که فرمود: ان
الارض یرثها عبادی الصالحون.
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته
برادر بسیجی شما: محمدرضا نقدی
پاسدار رادان جانشين فرمانده ناجا که طبق معمول یکی دو روز بعد از هر حادثه تروریسی از شناسایی و دستگیری عوامل ترور خبر می دهد اینبار نیز از شناسايي و به دست آمدن سرنخهایی از عوامل ترور دو نفر از پرسنل نیروی انتظامی در سنندج خبر داده است. و اظهار نمود که اين افراد از دستنشاندههاي دشمنان نظام در خارج هستند كه با حمايت آنان دست به چنين اقداماتي ميزنند.
وی در بخشی از اظهارات خود گفت: «امسال نيز همچون گذشته و با توجه به نامگذاري سال جهاد اقتصادي، نيروي انتظامي براي برخورد قاطع با اين جرايم بيش از گذشته تلاش ميكند و تمام توان خود را در راستاي تحقق فرمان مقام معظم رهبري در سال جاري به كار ميگيرد.»
حال اینکه شناسایی عوامل ترور چه ارتباطی با سال جهاد اقتصادی دارد مشخص نیست!
سایت خبرآنلاین: رئیس جمهور ترکمنستان هزار تن آرد عیدی داد و یک هواپیما از احمدینژاد عیدی گرفت!
قربانقلی بردی محمداف، هزار تن آرد به عنوان عیدی به همتای ایرانیاش داده بود و امروز در بدو ورود به ایران، با مقابله به مثل میلیونی محمود احمدینژاد روبرو شد.
رییس جمهور ترکمنستان که برای شرکت در جشن جهانی نوروز صبح امروز وارد تهران شد؛ هدیه رییس جمهور ایران را که یک فروند هواپیمای اسپورت دو نفره است، دریافت کرد. به این ترتیب او هزار تن آرد عیدی داد و یک هواپیما از احمدینژاد عیدی گرفت!
این هواپیما در کلاس LSA و از نوع هواپیمای 'پرنده آزاد' است و سومین هواپیما در دنیا در این کلاس پروازی به شمار میرود. قیمت هرنوع از این نوع هواپیما حدود 130 میلیون تومان است.
این در حالی است که هدیه نوروزی رییس جمهوری ترکمنستان شامل هزار تن آرد بود که 28 اسفند از ایستگاه راه آهن عشق آباد بارگیری شد و روز 4 فروردین در مراسمی با حضور سرکنسول ترکمنستان و جمعی از مسؤولان خراسان رضوی به سیلوی مشهد تحویل شد.
اما هواپیمای اهدایی به محمداف، برای استفاده شخصی، آموزشی، کنترل مرزها و کنترل ترافیک طراحی شده و سرعت پروازش هواپیما 250 تا 300 کیلومتر در ساعت و برد آن را 900 کیلومتر است.
خبرگزاری فارس: ماموران گمرك آستاراي جمهوري آذربايجان با بازرسيهاي شديد و عكسبرداري از اتباع ايراني عازم اين كشور، برخورد توهينآميز ميكنند.
تشديد برخوردهاي موهن ماموران گمرك آستاراي جمهوري آذربايجان با مسافران ايراني موجب اعتراض شهروندان ايراني شده است.
بازرسيهاي شديد و تبعيضآميز، عكسبرداري از اتباع ايراني عازم جمهوري آذربايجان در گمرك آستاراي اين كشور و برخوردهاي غيرمحترمانه به مسافران ايراني عازم جمهوري آذربايجان نارضايتي از سفر به اين كشور را افزايش داده است.
دريافت وجوه خارج از عرف به روشهاي مختلف از اتباع ايراني در مبادي ورودي به جمهوري آذربايجان نگراني ايرانيان را در بر داشته است.
با توجه به اينكه دولت جمهوري آذربايجان از يك ماه گذشته انجام اصلاحات اقتصادي و اجتماعي و برخورد با رشوه و اخاذي از مسافران خارجي در گمرك اين كشور را با گماردن ماموران ويژه آغاز كرده است، ولي همچنان اخاذي گسترده كارمندان گمرك و پليس اين كشور با ايرانيان صورت ميگيرد.
يك شهروند ايراني كه همراه خانوادهاش از جمهوري آذربايجان بازگشته بود، در پايانه مرزي مسافري آستاراي ايران در گيلان در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: برخورد نامناسب ماموران گمرك جمهوري آذربايجان با مسافران ايراني به زيان اين كشور است.
رضا نادي افزود: اگر كسي قصد سفر به جمهوري آذربايجان را داشته باشد بايد به محض ورود به اين كشور سركيسه را شل كند در غير اين صورت مأموران مرزي آن بهانهجويي ميكنند.
وي برخورد خلاف شأن ماموران جمهوري آذربايجان با شهروندان ايراني را غيرقابل قبول دانست و گفت: وزارت امور خارجه بايد در اين باره بر ضرورت توجه به شئون مسافران ايراني واكنش نشان دهد.
ماندانا رسولي ساكن تهران كه مسافر بازگشته از جمهوري آذربايجان بود نيز به خبرنگار فارس اظهار داشت: ماموران در ايستگاههاي مختلف پس از عكسبرداري از اتباع ايراني و به بهانه انجام كارهاي غيرقانوني مبالغي را اخذ ميكنند و سپس امور مربوط به مسافران ايراني را انجام ميدهند.
وي افزود: اقدام جمهوري آذربايجان در عسكبرداري از اتباع ايراني به هنگام ورود به اين كشور اهانت به شأن و عزت ايراني است.
رسولي با اشاره به اينكه در هر كشوري بايد عزت ايراني حفظ شود، گفت: در هر كشوري حقوقي براي مسافران خارجي درنظر گرفته شده است كه اگر اين حقوق در باره اتباع ايراني اجرا نشود قابل پيگيري است.
شهرستان آستارا در استان گيلان آخرين نقطه مرزي ايران و جمهوري آذربايجان است.
خبرگزاری مهر: پس از آنکه میلیونها سال پیش عصر دایناسورها به پایان رسید و حیات این جانداران به کلی از کره خاکی محو شد هم اکنون آثار باقیمانده از دایناسورها نیز در کرمان در حال از بین رفتن است.
در حالیکه استان کرمان مملو از استعدادهای گردشگری و عجایب باورنکردنی برای توریستها است اما متاسفانه بسیاری از این پتانسیلها به خوبی به مردم معرفی نشده است و یا شرایط بازدید از آنها مهیا نشده است.
این درحالیکه است که برخی از استانهای دیگر که دارای استعدادهای به مراتب کمتر از استان کرمان هستند توانسته اند با جذب اعتبارهای مناسب و همچنین معرفی و تبلیغ پتانسیلهای خود که به مراتب کمتر از کرمان است در کنار مدیریت منسجم و دقیق در طول سالهای گذشته خود را بعنوان یکی از قطبهای گردشگری ایران معرفی کنند.
یکی از مهمترین و جالبترین پتانسیلهای گردشگری کرمان وجود آثار دایناسورها و حیوانات هم عصر با آنها در استان پهناور کرمان است که می تواند کرمان را به بهشتی برای دیرینه شناسان تبدیل کند اما این پتانسیلها به دلیل عدم معرفی مناسب و تبلیغات بسیار ضعیف و بی توجهی مسئولان رها شده اند.
آثار دایناسورها در کرمان در سایه بی توجهی در حال فراموشی است
وجود مناطق فسیل خیز و هزاران قطعه فسیل دایناسورها در کرمان و همچنین وجود ردپای دیناسور عظیم الجثه در روستای ده علیرضای شهرستان زرند دلیلی بر این مدعا است.
با این وجود متاسفانه بدلیل بی توجهی های صورت گرفته و در مواردی بی مهری هایی که انجام شده است این عجایب در حال تخریب هستند.
تخریب قسمتی از رد پای دایناسور ده علیرضا
هم اکنون به علت عدم حفاظت از ردپای دیناسور عظیم الجثه ده علیرضا این اثر شگفت انگیز که اگر در استانهای دیگر کشور بود به قطب توریست تبدیل می شد در حال تخریب شدن است.
طی سالهای گذشته دو انگشت رد پای دایناسور کرمان به وسیله برخی افراد تخریب شده است و این نگرانی وجود دارد که بزودی این اثر بی نظیر از بین برود.
این در شرایطی است که بدلیل ساختار زمین شناسی خاص این مناطق به گفته مردم محلی بسیاری از آثار دیگر در این محدوده وجود دارد که تاکنون حرکت منسجمی برای شناسایی و ایجاد یک بانک اطلاعاتی علمی مناسب در این خصوص صورت نگرفته است و اگر هم فردی با صرف هزینه و زمان اقدام به جمع آوری این گنجینه گران بها کرده است نه تنها از وی حمایت نشده است بلکه بی مهری های صورت گرفته موجب دلسردی این افراد نیز شده است.
تعطیلی موزه دیرینه شناسی کرمان موجب تعجب گردشگران نوروزی
یکی از مهمترین نمونه این اقدام نیز تعطیلی موزه دیرینه شناسی کرمان طی چند ماه گذشته بود.
موزه دیرینه شناسی کرمان که مملو از فسیلهای بی نظیر و شگفت انگیزی از میلیونها سال قبل شامل فسیل حیوانات هم عصر با دایناسورها، تخم دایناسورها، تنه درخت از دوران ژوراسیک، فسیل کامل یک ماهی از دوران کامبرین، هزاران فسیل بی مهرگان و سخت پوستان و گیاهان بود هم اکنون تعطیل شده است و مدیر سابق این موزه حتی از سرنوشت فسیلهای این موزه بی اطلاع است.
نکته قابل توجه در زمان تعطیلی این موزه عدم واکنش مناسب رسانه های کرمان در قابل تعطیلی این موزه بود.
مردم دشت خاک هم تخته سنگ دایناسورهای این روستا را ندیده اند
از سوی دیگر تخته سنگی شامل ردپای دهها دایناسور کوچک و بزرگ که به گفته کارشناسان رد پای دایناسورهای متعلق به یک خانواده از این حیوانات بوده است نیز سرنوشتی نامعلوم دارد.
این تخته سنگ چند سال پیش به صورت کاملا اتفاقی در یک خانه روستایی در منطقه دشت خاک زرند توسط دهیار این روستا درحالی کشف شد که این خانواده روستایی از این تخته سنگ برای ساخت کف حوض حیاط خانه استفاده کرده بودند.
این قطعه سنگ گران بها نیز پس از کشف توسط یکی از ادارات به کرمان انتقال یافت و پس از سالها هنوز هیچ کار تحقیقاتی روی این سنگ صورت نگرفته است و هیچ کس از نیز از سرنوشت آن اطلاعی ندارد.
حتی شرایط لازم برای در معرض بازدید عموم قرار گرفتن این اثر بی نظیر مهیا نشده است.
روستائیان موزه دیرینه شناسی ایجاد کردند / استخوان عظیم الجثه گردن دایناسور در دشت خاک
تنها موزه ای که برخی از آثار فسیلها در آن انتظار گردشگران را می کشد موزه مردمی دیرینه شناسی روستای دشت خاک است که تنها با همت و پشتوانه مالی مردم محلی و محروم این روستا بنا نهاده شده است.
محل نگهداری فسیلهای دایناسور در گاراژ خانه اجاره ای
کشف تخته سنگ شامل ردپای دایناسورها برای مردم این منطقه جرقه ای شد برای معرفی این استعداد خاص روستای دشت خاک به گردشگران، هر چند مردم این روستا خود دیگر این تخته سنگ را ندیدند و هنوز جای آن در موزه مردمی دیرینه شناسی کرمان خالی است اما ساکنان دشت خاک از توابع شهرستان زرند با اهداء فسیلهایی که به مرور زمان در منطقه کشف کرده بودند هم اکنون گنجینه ای از حیوانات ماقبل تاریخ ساخته اند.
یکی از شاخصترین فسیلهای موجود در این موزه مردمی استخوان گردن یک دایناسور عظیم الجثه در این موزه است.
شاید در نگاه اول کسی باور نکند که چنین فسیلهایی در کرمان وجود دارد زیرا بدلیل اطلاع رسانی بسیار ضعیفی که در این خصوص صورت گرفته است حتی ساکنان استان کرمان نیز اطلاع دقیقی از وجود این فسیلها ندارند.
این درحالی است که همچنان جای تحقیقات علمی و حمایت مسئولان استان کرمان از این گنجینه طبیعی خالی است.
بی توجهی و فعالیتهای عمرانی مناطق فسیل خیز را در معرض تخریب قرار داده است
محسن تجربه کار مدیر موزه دیرینه شناسی دشت خاک در این خصوص در گفتگو
با خبرنگار مهر در کرمان اظهارداشت: استان کرمان در مناطق مختلف مملو از فسیلهای
دایناسور است و این درحالی است که در بسیاری نقاط جهان وقتی یک فسیل کشف می کنند از
آن به عنوان افتخار و یک پدیده علمی یاد می کنند و همین مسئله موجب جذب گردشگر و
حتی رونق اکوتوریسم در منطقه می شود اما متاسفانه این امر در کرمان روی نداده است و
عدم توجه مسئولان و برخی فعالیتهای عمرانی مناطق فسیل خیز کرمان را به سوی نابودی
سوق داده است.
این محقق کرمانی گفت: پس از سالها تلاش هزاران قطعه فسیل منحصر بفرد را از دشتهای و
کوهستانهای کرمان جمع آوری کردم اما در نهایت هیچ کس کوچکترین حمایتی از این امر
نکرد.
مسئولان به صورت مقطعی تنها حرف حمایت را می زنند
تجربه کار گفت: پس از کشف جدید در کرمان برخی مسئولان به صورت مقطعی صحبتهایی در
خصوص حمایت از این حرکت انجام می دهند اما در نهایت تمام این حرکتها بی نتیجه مانده
است و کوچکترین قدمی برای حمایت از حفاظت فسیلها انجام نگرفته است.
وی ادامه داد: تنها موزه دیرینه شناسی شهر کرمان بدلیل بی توجهی برخی مسئولان طی
چهار سال اخیر بسته بود و حتی برق این مجموعه قطع شده بود و درنهایت نیز با استفاده
از کامیون فسیلها را از موزه بار کردند و به محل دیگری منتقل کردند.
تجربه کار ادامه داد: به احتمال بسیار این فسیلها که باید در شرایط خاص نگهداری می
شدند از بین رفته اند و من هم دیگر پس از سالها سعی و تلاش برای جلب رضایت مسئولان
دیگر توان پیگیری سرنوشت آنها را ندارم.
چند پوستر از موزه دیرینه شناسی کرمان بجای مانده است
وی ادامه داد: برای توجه مردم به سمت این فسیلها اقدامات فراوانی کردم حتی طی
ماههای اخیر اقدام به تاسیس یک دفتر در تهران و یک دفتر در کرمان برای جلب نظر
مسئولان و مردم کردم و همچنین پوسترهای این فسیلها را با هزینه شخصی چاپ کردم و
تصمیم داشتم قطعه فرشی نیز با حمایت هنرمندان کرمانی منقش به این فسیلها ببافم اما
متاسفانه دیگر فسیلی وجود ندارد که مردم بخواهند آن را ببینند و تنها چند برگ پوستر
برجای مانده است.
وی ادامه داد: کاش این فسیلها را از خاک خارج نمیکردم چون خاک بهتر این امانت را
حفظ می کرد همانطور میلیونها سال این کار را کرده بود اما تنها طی چند سال هم ما
انسانها نتوانستیم این امانت را نگاه داریم.
علاقمندان برای دیدن فسیلها باید به گاراژ خانه ام بیایند
تجربه کار گفت: سایر فسیلهای باقیمانده را همچنین در انبار خانه ام و در شرایط
بسیار نامناسب نگهداری می کنم.
وی ادامه داد: هزاران قطعه فسیل ماقبل تاریخ را در قوطی حلبی نگهداری می کنم در
حالیکه طی سالهای گذشته دانشمندان نیوزلندی، فرانسوی و پرتغالی با سفر به کرمان
برای بازدید از این فسیلها اقدام کردند اما هم اکنون شرایط برای بازدید از این
مجموعه بی نظیر برای مردم فراهم نشده است.
وی ادامه داد: اگر کسی واقعا برای بازدید از این فسیلها علاقه داشته باشند درب خانه
ام را به روی مردم باز می کنم همانطور که تاکنون نیز این کار را انجام داده ام.
وی در ادامه گفت: برخی مسئولان برای حمایت از این حرکت تنها قولهای مقطعی می دهند
اما کاری نمی کنند.
احتمال انتقال فسیلها به استانهای متقاضی وجود دارد
این محقق کرمانی ادامه داد: بارها از استانها دیگر تقاضای انتقال فسیلها را داده
اند و تاکنون بنا به علاقه ای که به استان کرمان داشتم از انتقال آن خود داری کردم
اما تا کی باید شاهد این بی توجهی ها باشیم.
وی با اشاره به انجام اقدامات عمرانی در مناطق فسیل خیز کرمان گفت: این منطق باید
تحت حفاظت قرار گیرند اما تاکنون بیش از 90 درصد این مناطق از بین رفته اند و جالب
اینکه حتی موزه دیرینه شناسی را هم تعطیل کردند.
کتاب فسیلهای کرمان در نیوزلند چاپ شد اما اطلس دیرینه شناسی کرمان منتشر نشد
مدیر سابق موزه دیرینه شناسی کرمان اضافه کرد: هر قطعه از اشیاء این موزه می تواند
برگ جدیدی در شناخت این حیوانات ما قبل تاریخ باشد همانطور که دانشمندان نیوزلندی
در این راستا در دانشگاه این کشور اقدام به چاپ کتابی در این خصوص کردند اما هنوز
اطلس دیرینه شناسی کرمان منتشر نشده و کسی هم حمایت نمی کند.
وی ادامه داد: هر مسئولی که برای حمایت از این حرکت جلو می آید اول می خواهد مکان
کشف فسیلها را بداند و خواهان واگذاری فسیلها به مجموعه تحت مسئولیتش می شود و طرح
دقیقی در راستای حمایت از این فسیلها ارائه نمی دهند.
رادیو فرانسه: هواپیماهای مسافربری ایرانایر در حال حاضر با مشکلات روزافزونی برای دریافت سوخت مواجهاند و ناچار میشوند پروازهای مستقیم خود را، برای سوختگیری، به پروازهای غیرمستقیم تبدیل کنند.
از اواسط سال۲۰۱۰ میلادی، شرکتهای نفتی چندملیتی از قبیل بریتیش پترولئوم، شل و توتال، تحویل سوخت به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران را متوقف کردند. به همین دلیل، هواپیماهای مسافربری شرکت هما دیگر امکان سوخت گیری در بسیاری از فرودگاه های اروپایی را از دست دادند. یکی از فرودگاه هایی که هنوز این امکان را به شرکت ایرانی میداد، فرودگاه وین بود. اما با پایان گرفتن قرارداد ایرانایر با شرکت OMV، سوختگیری در وین نیز به مشکل برخورد خواهد کرد.
در ماههای اخیر، بسیاری از پروازهای مستقیم شرکت ایرانایر، به دلیل مشکل سوخت، عملاً به پروازهای غیرمستقیم تبدیل شده است. مسافران شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی که معمولاً اطلاعات روشن و دقیقی در این مورد دریافت نمیکنند، گاه در طول سفر باخبر میشوند که هواپیما در بین راه توقف خواهد داشت. به عنوان مثال،اخیراً پرواز استکهلم – تهران که قبلاً مستقیم بود، در شهر بوداپست توقف داشته، و یا پرواز مستقیم تهران-پاریس، با توقفی در دانمارک انجام گرفته است.