دکتر
محمد ملکی: رهبران واقعی و نمادین جنبش سبز مجید توکلی ها و احمد زید
آبادی ها هستند به گزارش تارنمای «سبزینه»، جمعی از دانشجویان و فعالین سیاسی و
اجتماعی، از دکتر محمد ملکی که در بستر بیماری به سر می برد، عیادت
کردند، و با وی به گفتگو پرداختند. بر اساس این گزارش، دکتر ملکی با تاکید بر اینکه "دانشجویان و
جوانان موتور محرک جنبش سبز هستند" و این جنبش صد در صد به پیروزی
خواهد رسید"، خاطرنشان و تاکید نمود که رهبران واقعی و نمادین جنبش سبز
مجید توکلی ها و احمد زید آبادی ها هستند. دادگاه محمد ملکی که در جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت و بعد
از مدتهای مدید با قرار وثیقه آزاد شده، به خاطر وضعیت سلامتی اش به
تاخیر افتاده است . محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب، به دلیل بیماری حاد، چندین بار در طول مدت حبس خود بستری شده است. او به سرطان پروستات مبتلاست و از بیماری دیابت و نارساییهای قلبی نیز رنج می برد و عملاً در منزلش بستری است.
نامه زندانیان سیاسی ایران به مراجع تقلید و بزرگان حوزههای علمیه به گزارش سایت کلمه ۲۳ نفر از زندانیان سیاسی ایران نامهای به مراجع تقلید و استادان حوزههای علمیه نوشتهاند. این زندانیان در نامه خود ضمن مقایسه آنچه در ایران می گذرد با آنچه در کشورهای منطقه در جریان است، نوشتهاند: «چگونه است که این جنایات در سایر کشورها فریاد یکپارچه شما را بلند میکند اما همین جنایات در داخل کشور تنها و تنها با واکنش قابل تقدیر معدودی از مراجع عالیقدر و بزرگان حوزه همراه بوده و سایران هیچ واکنش و اعتراضی نسبت به این ظلم ها و جنایات نداشتند. آیا واقعا میتوان در برابر این همه بیعدالتی و ستم در داخل کشور سکوت کرد و انتظار داشت که اعتراض تنها نسبت به ظلم حاکمان مستبد کشورهای منطقه تاثیر گذار بوده و طنینانداز شود؟» سایت کلمه در ادامه نوشته است که با توجه به فشارهای سنگین وارده به نویسندگان نامههای قبلی که منجر به ساعتها بازجویی و پروندهسازی برای جمعی از زندانیان سیاسی شد، فعلا نام امضاکنندگان نزد کلمه محفوظ میماند و منتشر نمیشود.
بازداشت
محمد سیفزاده در ارومیه مرضیه نیک آرا، وکیل محمد سیفزاده با تایید این خبر به کمیته
گزارشگران حقوق بشر گفت که شب گذشته، پس از دو هفته بیخبری از این
وکیل دادگستری، از بازداشت وی مطلع شده است. وی با بیان اینکه پرونده آقای سیفزاده در حال حاضر در شعبه ششم
بازپرسی ارومیه تحت بررسی است، اتهام وارده به موکلش را «اقدام علیه
امنیت ملی از طریق خروج غیرقانونی از مرز» عنوان کرد. به گفته وی محمد سیفزاده، در بازجوییها این اتهام را نپذیرفته و
گفته که به منظور انجام کار تحقیقاتی به ارومیه آمده است. بنا به این گزارش پسر آقای سیفزاده پس از ملاقات یک دقیقهای با
پدرش وضعیت جسمی وی را «بسیار نامناسب» عنوان کرد و گفت که پدرش به شدت
لاغر شد و پای وی هم صدمه دیده است. اتهام محمد سیف زاده «اقدام علیه امنیت ملی از طریق خروج غیرقانونی از مرز» عنوان شده است مرضیه نیک آرا میگوید که بازجوی پرونده با بیان اینکه تحقیقات از
محمد سیفزاده همچنان ادامه دارد، اعلام کرده که وی با قرار بازداشت
موقت در زندان ارومیه است. محمد سیفزاده، وکیل مدافع حقوق بشری و عضو موسس کانون مدافعان حقوق
بشر آبان ماه سال گذشته از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۹ سال حبس و
۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد. دادگاه وی را به «تبانی و اجتماع به
قصد برهم زدن امنیت داخلی»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و نیز «تاسیس
کانون مدافعان حقوق بشر» متهم کرده و پرونده در مرحله تجدیدنظر قرار
دارد. محمد سیف زاده از جمله قضاتی است که انقلاب اسلامی از سمت خود برکنار شد. وی بیشتر از ده سال اجازه فعالیت در حوزه های حقوقی را نداشت و از خرداد ماه ۱۳۸۳ نیز به درخواست وزارت اطلاعات اطلاعات به مدت ۲۰ سال ممنوع الخروج است.
قیمت مواد غذایی بطور
متوسط ۲۵ در صد نسبت به پارسال افزایش یافته
انتقاد شدید دفتر تحکیم وحدت ازرفتارهای
اقتدارگرایانه حکومت در دانشگاهها به گزارش ادوار نیوز، این تشکل دانشجویی با انتقاد شدید از شرایط
حاکم بر محیط های دانشگاهی کشور، و بیان اینکه "روزی نیست که دانشجویی
به زندان نیفتند، استادی اخراج نشود، حکم انضباطی دانشجویی را از تحصیل
محروم نکند و ستاره جدیدی از محرومیت و محدودیت بر سینه دانشگاه
ننشیند"، از وقوع شرایطی همچون انقلاب فرهنگی سال ۵٩ ابراز نگرانی کرد. متن این بیانیه به شرح زیر است: در تمام طول عمر دانشگاه در ایران، به جز در دوران کوتاهی، همواره
سایه استبداد و حاکمیت های اقتدارگرا که دانشگاه را مطیع و فرمانبر خود
می خواستند، بر سر این نهاد علم آموزی و پرسشگری سنگینی کرده است. در
هر دورانی که میزان بیگانگی حاکمیت با نقد و پرسشگری بیشتر بوده، دشمنی
با دانشگاه و دیگر نهادهای منتقد و آگاهیساز شدیدتر شده است. تاسف
انگیز این که در حال حاضر در یکی از بدترین و خردسوزترین دوران به سر
می بریم. شرایطی بر دانشگاه ها حاکم شده است که نامیدن "انقلاب فرهنگی
دوم" سزاوار آن ست. اکنون در آستانه سالگرد انقلاب فرهنگی اول و به دنبال آن تعطیلی
چندساله و تصفیه گسترده دانشگاه ها در دهه شصت قرار داریم. تصفیه ای که
محدود به دانشجو و استاد نماند بلکه همانند امروز به جان علم و دانش هم
افتاد. هم اکنون نیز دولت در حال پیشبرد پروژه انقلاب فرهنگی دیگری در
دانشگاه هاست. تمامیتخواهان از علم و دانش هم تایید اعمال و افکار خود
و مدح و ثنای قدرت را می خواهند. چیزی که با ذات علم از اساس بیگانه
است. این گونه است که بر دانشگاه و استاد و دانشجو مغولوار هجوم می
برند که "اگر دانشگاه ثنایگوی ما نیست پس بهتر آن که با خاک یکسان
باشد". روزی نیست که دانشجویی به زندان نیفتند، استادی اخراج نشود، حکم
انضباطی دانشجویی را از تحصیل محروم نکند و ستاره جدیدی از محرومیت و
محدودیت بر سینه دانشگاه ننشیند. آمارهایی چون بازداشت نزدیک به ۴۰۰
فعال دانشجویی و صدور قریب ٩۰۰حکم محرومیت از تحصیل و دیگر برخوردها با
دانشجویان و دانشگاهیان در سال گذشته خود گویای این امر است. سال گذشته
متاسفانه بار دیگر کشته شدن مجدد حداقل ۴ دانشجو در اعتراضات مسالمت
آمیز، داغی بزرگ بر دل دانشگاه گذاشت. صانع ژاله، دانشجوی کرد و اهل
تسنن دانشگاه هنر تهران، محمد مختاری، دانشجوی دانشگاه آزاد شاهرود،
حامد نورمحمدی، دانشجوی دانشگاه شیراز، و بهنود رمضانی، دانشجوی
دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، از جمله دانشجویان مظلومی بودند که خط
استبداد و سرکوب میان ما و آن ها جدایی افکند. همچنین پس از اعتراضات مردمی در اواخر سال گذشته بازداشت های گسترده
دانشجویان دیگر بار به اوج رسید که از آن جمله می توان به یاران
دبستانی چون علی اکبر محمدزاده، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه
صنعتی شریف، و لقمان قدیری، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز،
و بسیاری دیگر که پس از گذشت چند ماه هنوز در بند هستند، اشاره کرد.
علاوه بر این در همین ایام بار دیگر شاهد برخورد غیرقانونی با اندک
تشکل های منتقد دانشجویی و تعطیلی این تشکل ها هستیم. به طوری که
همانند روال سابق و بر خلاف نص صریح آیین نامه تشکل های دانشجویی وزارت
علوم با این تشکل ها برخورد و دفترشان تخریب یا به تصرف دانشگاه درآمده
است. از آن جمله می تواند به تشکلی با سابقه تاریخی چون انجمن اسلامی
دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و تشکلی فعال و منتقد چون انجمن اسلامی
دانشجویان دانشگاه آزاد کرج و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه
صنعت نفت آبادان اشاره کرد. تمامی برخوردهای فوق اما نشان از جریان
داشتن زندگی و بالندگی در دانشگاه ها است. به گونه ای که باز از پس
برخورد شدید با هزاران دانشجو و استاد در سالیان متمادی گذشته باز شاهد
تحرک حق خواهانه دانشجویان، جوانه زدن و بهارانه زیستن در دانشگاه ها
هستیم. در حالی تمام دغدغه و تدبیر مدیران نالایق دانشگاه ها مشغول و مصروف
برخورد و سرکوب دانشجویان و اساتید شده است که امور جاری و صنفی-رفاهی
دانشگاه ها، که اولین وظیفه مدیریت در دانشگاه هاست، به حال خود رها
شده است. امروز فریادهای متعدد اعتراض دانشجویان را نسبت به مشکلات
گسترده صنفی دانشگاه ها می تواند شنید. اما مدیریت دانشگاه ها متاسفانه نه تنها توجهی به این مشکلات نداشته
و تلاشی برای رفع آن ها نمی کنند، که به کارگزاران قدرت بدل شده اند تا
به فرموده به هر حربه ای برای تضعیف دانشگاه دست زنند. از آن جمله می
تواند به دخل و تصرف های گسترده، بیجا و غیر عالمانه در دروس و کتب
علوم انسانی و همچنین اهتمام به اجرای طرح های بی ثمری چون تفکیک
جنسیتی در دانشگاه ها اشاره کرد. به طوری که ثمره این گونه سیاست ها و
عملکردهای بنیان برافکن را در سقوط رتبه دانشگاه های ایران به آخرین
جایگاه در میان دانشگاه های معتبر دنیا می تواند دید. در این میان اساتید نیز از تیغ حذف اقتدارگرایان در امان نبودند. از
آن جمله می توان به دکتر محمد شریف، استاد برجسته دانشگاه علامه
طباطبایی، دکتر حسین سیف زاده، استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران،
دکتر جلال حجازی، استاد دانشگاه علم و صنعت، و دکتر احسان الله حیدری،
استاد دانشگاه آزاد واحد خرم آباد، اشاره کرد. دکتر محمد شریف چهرهای
نام آشنا برای دانشجویان، دانشگاهیان و جامعه حقوقی ایران است. ایشان
علاوه بر کسوت استادی، فعالیت های گسترده ای در دفاع از حقوق بشر و
دفاع از حقوق زندانیان سیاسی دارد. استقلال شخصیت و پافشاری بر حقوق
مظلومان توسط دکتر شریف چیزی نبود که تمامیت خواهان بتوانند تحمل کنند.
لذا ایشان و همچنین دکتر سیف زاده، دکتر حجازی و دکتر حیدری را بدون
هیچ گونه توجیهی اخیرا از دانشگاه اخراج کرده اند. اخراج اساتید
گرانقدری چون دکتر شریف، دکتر سیف زاده، دکتر حجازی و دکتر حیدری به
طور قطع حرمان و ضایعه ای بزرگ برای دانشگاه و دانشجویان است. در این میان لازم است یاد کنیم از اساتید در بندی چون دکتر
زیدآبادی، دکتر میردامادی، دکتر رمضان زاده، دکتر سلیمانی، دکتر شعله
سعدی و ... آنان که امروز بر سر آرمان های آزادیخواهانه خود محکم و
استوار ایستاده اند. در کنار ایشان همپنین باید یادی کنیم از مهندس
میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنود که آن ها نیز ناجوانمردانه اسیر دست
استبداد شده اند. آن ها که از حضور در دانشگاه و سر کلاس درس هم مدت ها
بود محروم شده بودند. اما با این وجود آن ها دوشادوش مهدی کروبی و
فاطمه کروبی در دانشگاهی به وسعت ایران به ملت درس صداقت، ایثار و
ایستادگی آموختند. نمی توان از دانشجویان و اساتید در بند یاد کرد اما
حامی همیشگی و بی پیرایه ای چون مهدی کروبی که برای آزادی تک تک
زندانیان بیگناه و احقاق حقوق آن ها از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کرد یاد
نکرد. امروز اساتید ما و یاوران و رهبران صدیق جنبش سبز اگر چه در
زندان هستند و ارتباط شان به ظاهر با بیرون قطع شده است، اما با در بند
بودن خویش هم همچنان به همگان درس آزادی و آزادگی می دهند. دفتر تحکیم وحدت ضمن محکومیت کلیه فشارهای وارده بر دانشگاه ها از
جمله تداوم بازداشت دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و شیراز، بازداشت
اساتید دانشگاه، برخورد غیرقانونی با انجمن های اسلامی دانشگاه های
شریف و آزاد کرج، اخراج دکتر محمد شریف، دکتر حسین سیف زاده، دکتر جلال
حجازی و دکتر احسان الله حیدری و... خواستار رفع سریع موانع ایجاد شده
بر سر راه علم آموزی نقادانه و دانش اندوزی پرسش گرانه در دانشگاه
هاست. دفتر تحکیم وحدت همچنین اعتراض شدید خود را نسبت به تداوم
بازداشت و اعمال فشارهای گوناگون به یاران دبستانی دربندی چون بهاره
هدایت، ضیاء الدین نبوی، مهدیه گلرو، مجید توکلی، عبداله مومنی، علی
جمالی، مهدی خدایی، محمد پورعبداله و شمار زیاد دیگری از دانشجویان در
بند اعلام می دارد و خواستار آزادی هر چه سریعتر این عزیزان است. در پایان یادآوری این نکته ضروری است که فعالان دانشجویی میلاد
اسدی، مجید دری، حسن اسدی و علی ملیحی در روزهای آتی متاسفانه دومین
سالروز تولدشان را هم بایستی پشت میله های زندان و در تبعیدگاه و در
شرایط سخت و طاقت فرسا سپری کنند. نیکوست که در این ایام خاصه به یاد
آن ها و در کنار خانواده هایشان باشیم و یارانمان را تنها نگذاریم. به امید آزادی روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت
نماینده آمریکا برای رایزنی درباره تداوم
فشارها بر ایران به فرانسه و ترکیه میرود وزارت خزانهداری ایالات متحده با اعلام این خبر گزارش داد که این سفر در راستای «تأکید بر اهمیت اجرای قاطعانه تحریمهای چندجانبه علیه رژیم ایران» انجام خواهد شد. معاون وزیر خزانهداری آمریکا قرار است در این سفر چهار روزه که روز یکشنبه آغاز میشود با مقامهای ارشد فرانسوی و ترک دیدار و گفتوگو کند. بنا بر این گزارش، دیوید کوهن قرار است در این دیدارها در مورد مسئله اِعمال «حداکثر فشار» بر حکومت لیبی نیز گفتوگو کند. ایالات متحده از زمان شروع تحریمها علیه حکومت معمر قذافی که از ماه فوریه آغاز شده، در حدود ۳۴ میلیارد دلار از داراییهای آن حکومت را مسدود کردهاست. در ارتباط با ایران، ایالات متحده و همپیمانانش همواره کوشیدهاند تا از راه افزودن به تحریمها، حکومت جمهوری اسلامی را وادار به توقف برنامه هستهایاش کنند. پس از آنکه ترکیه به قطعنامه اخیر شورای امنیت درخصوص تحریم بیشتر ایران رأی منفی داد، نام ترکیه نیز در ماههای اخیر در کنار چین به عنوان یکی از راههای گریز ایران از تحریمها مطرح شدهاست. با این حال دیوید کوهن، که از دو ماه پیش به عنوان جانشین استوارت لوی مقام مسئول در امور تحریمهای ایران معرفی شده، در این زمینه به رادیو فردا گفته بود که این گونه نیست و آمریکا با متحدان خود در ترکیه مشغول رایزنی در این زمینهاست. از تازهترین اقدامهای دیوید کوهن در ارتباط با ایران، اعلام تحریم علیه بانک «ایست لند» کره شمالی به اتهام همکاری مالی با بانکهای ملی و سپه است. وزارت خزانهداری آمریکا و مشخصاً معاونت مبارزه با تروریسم این وزارتخانه چند سالی است که در سفر به گوشه و کنار جهان تلاش میکند با گسترش تحریم ایران، فشار بر مقامهای تهران را افزایش دهد. پیشتر سالومه زورابیشویلی، مدیر کمیسیون سازمان ملل برای نظارت بر تحریمهای ایران، در پاسخ به پرسش رادیو فردا در مورد میزان تأثیرگذاری این تحریمها بر جمهوری اسلامی گفته بود: «هم اکنون ما به جرئت میتوانیم بگوییم که ممکن است تحریمها مقامهای ایران را از اصرار بر این برنامه منصرف نکرده باشد، اما برنامه هستهای را کند کردهاست.» از سوی دیگر اوایل فروردینماه، دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا، خواستار تشکیل «ائتلافی از کشورهای داوطلب» در میان اعضای اتحادیه اروپا شد تا تحریمهای جدیدی را علیه جمهوری اسلامی ایران که از نگاه وی «کشوری در حال مطرود شدن» است، اعمال کنند.
صدور احضاریه برای قطب دراویش گنابادی در
ایران مصطفی آزمایش، سخنگوی دراویش نعمت اللهی به بی بی سی فارسی گفت که این احضاریه را دادستانی گناباد صادر کرده و برای آقای تابنده به تهران فرستاده است. به گفته او، مقامات قضایی پذیرفته اند که با توجه به سن بالا و جایگاه آقای تابنده، نماینده ای را برای "تفهیم اتهام" نزد او بفرستند. احضاریه مذکور به موضوع دفن اموات در گورستان مزار سلطانی، مدفن اقطاب و مشایخ دراویش سلسله نعمت اللهی در بیدخت گناباد مربوط می شود که مقامات آن را ممنوع کرده اند و می گویند که عملی "غیر بهداشتی" است. همزمان از بیدخت گناباد خبر می رسد که انتقال ۸ تن از دراویش به زندان وکیل آباد مشهد اعتراض پیروان سلسله را در پی داشته است. آقای آزمایش در این باره گفت که حکم محکومیت این افراد پیش تر صادر شده بود و اکنون اجرا شده است. او گفت وکلای دراویش سه روز پیش در محل دادگستری گناباد حاضر شده و با دادستان این شهر گفت و گو کرده بودند و او ارائه پاسخ را به امروز (شنبه سوم اردیبهشت) موکول کرده بود. اما مقامات قضایی صبح امروز اعلام کردند که حکم های مذکور قطعی و لازم الاجراست. به دراویش هشدار داده شده است که در صورت هر گونه تجمع یا اقدام اعتراضی، با واکنش قاطع مأموران انتظامی و امنیتی مواجه خواهند شد. فشار بر دراویش گنابادی در سال های اخیر در ایران افزایش یافته و حسینیه آنها در شهرهای قم، بروجرد و اصفهان تخریب شده است. گروهی از روحانیان سنتی شیعه و مسئولان نهادهای مذهبی در ایران از گرایش روزافزون جوانان به اعتقادات عرفانی و صوفی گرایانه اظهار نگرانی کرده و این اعتقادات را گمراه کننده دانسته اند. به نظر می رسد که برخورد با دراویش گنابادی ناشی از این گونه نگرانی ها باشد. سابقه سلسله دراویش نعمت اللهی گنابادی به شاه نعمت الله ولی، عارف قرن نهم هجری باز می گردد. پیروان شاه نعمت الله ولی در سده های اخیر به سه شاخه ذوالریاستینی (منورعلیشاهی)، گنابادی (سلطانعلی شاهی) و صفایی (صفی علیشاهی) تقسیم شده اند. اعتقادات طریقت گنابادی نسبت به شاخه های دیگر به اهل شریعت نزدیک تر است و پیروان این شاخه مکان های تجمع خود را به جای خانقاه، "حسینیه" می نامند. رهبر یا "قطب" فعلی دراویش گنابادی نورعلی تابنده، معروف به مجذوبعلی شاه است.
چهار پناهجوی ایرانی در بریتانیا لب های
خود را دوختند
باراک اوباما میگوید سوریه برای سرکوب
معترضان، از ایران کمک می خواهد رئیس جمهوری آمریکا در بیانیه خود از سوریه بخاطر کمک گرفتن از جمهوری اسلامی ایران در سرکوب بیرحمانه اعتراضات انتقاد کرد و گفت: در حالی که دولت سوریه خارجیها را مقصر میداند،خود از ایران کمک می خواهد تا همان روش های وحشیانۀ متحدش ایران را برای سرکوب به کار برد. در بیانیه باراک اوباما، که شامگاه جمعه منتشر شد، رفتار حکومت سوریه با معترضان بشدت محکوم شده و از بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، خواسته شده است تا صدای مردم کشورش را بشنود. بیانیه رئیس جمهوری آمریکا، اندکی پس از آن صادر شد که خبرگزاریها و گروههای بینالمللی حقوق بشری، به نقل از فعالان حقوق بشر در سوریه، از کشته شدن بیش از ۸۰ تظاهر کننده در شهرهای مختلف سوریه، در روز جمعه و به دست نیروهای امنیتی خبر دادند.
واکنش وزارت خارجه ایران به بیانیه مشترک اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در واکنش به بیانیه مشترک اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران، اعلام کرد که حاكمان كشورهای عربی سیاست وابستگی به قدرتهای فرامنطقهای را بر منافع ملت خویش ترجیح دادهاند. به گزارش خبرگزاری ایلنا، مهمانپرست در ادامه با اشاره به اتفاقات در حال وقوع در بحرین اظهار داشت که این کشورها برای رفع اتهام از خود، فرار به جلو را انتخاب کردهاند. اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس در بیست و یکمین نشست دورهای خود به دخالتهای ایران در امور داخلی بحرین و دیگر کشورهای عربی پرداختند و برنامه هستهای ایران را غیر صلحآمیز و خطرناک توصیف کردند.
|