آمار تکان‌دهنده سکته در تهران

تهرانی‌ها با خطرات نابرابر مرگ، تهدید می‌شوند

سایت فرارو- یک لخته خون کوچک، رگی از مغز را مسدود می‌کند؛ یا یکی از عروق تغذیه‌کننده بخشی از بافت مغز، پاره می‌شود. این‌طور وقت‌هاست که خون به مغز نمی‌رسد و یا خون‌رسانی دچار مشکل می‌شود. مغز هم دیگر توان عملکرد طبیعی خود را ندارد؛ و فرد سکته مغزی می‌کند. اما نه یک نفر، نه ده نفر، بلکه روزانه دویست تا سیصد نفر، آن هم تنها در تهران.

به گزارش فرارو؛ این آمار تکان‌دهنده را متخصصان مغز و اعصاب ارائه داده‌اند. چند روز پیش نیز رئیس انجمن علوم اعصاب ایران، خبر داد که ایرانی‌ها 10 سال زودتر دچار سکته مغزی می‌شوند. در حالی که سن سکته مغزی در دنیا از 55 سالگی شروع می‌شود، این سن بین ایرانیان به 45 سالگی رسیده و 10 سال کاهش یافته است.

دکتر حسین پاکدامن در حاشیه سمیناری اعلام کرد که سکته‌ مغزی در کشورهای غربی، سومین عامل مرگ و میر است. به این معنا که سکته مغزی، پس از سکته‌های قلبی و سرطان‌ها، سومین دلیل فوت افراد محسوب می‌شود؛ اما در کشورهای در حال توسعه، این بیماری، بعد از سکته‌های قلبی رتبه دوم را دارد.

این متخصص مغز و اعصاب همچنین اظهار داشت که میزان ابتلا به سکته‌های مغزی در زنان و مردان تقریبا برابر بوده و شیوع آن نیز روندی رو به رشد گرفته است.

حرص خوردن، انسان را می‌کشد
گفته می‌شود فشار عصبی و استرس مهم‌ترین عامل سكته مغزی جوانان در ایران محسوب می‌شود. بر اساس تحقیقات جدید در کشور ثابت شده است که استرس، متابولیسم بدن را دچار اختلال می‌کند. از این رو مهم‌ترین عامل سكته مغزی در بین جوانان ایرانی است. رئیس انجمن متخصصان مغز و اعصاب در مصاحبه‌ای گفته است: «میزان استرس در جوانان جامعه ما بسیار بالا است. همین عامل سبب می‌شود میزان كورتیزول خون بالا رود. اگر این میزان به طور مداوم بالا باشد، روی سیستم گردش خون اثر می‌گذارد و باعث سكته مغزی می‌شود.»

سن سکته قلبی، پایین‌تر است
سال گذشته نیز رئیس انجمن پزشکان عمومی ایران گفت که سن سکته قلبی در این کشور کاهش یافته و به مرز ۳۵ تا ۳۲ سالگی رسیده است. همچنین رئیس هیات مدیره جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، در گفت‌وگویی اعلام کرد که قبلا میانگین سنی بیماران قلبی بین ۴۰ تا ۶۰ سال بوده؛ ولی امروزه حداقل سن سکته به ۳۲ تا ۳۵ سالگی کاهش یافته است.

این در حالی است که در آمریکا و کشورهای اروپایی، با وجود مصرف زیاد مشروبات الکلی و استعمال بیشتر دخانیات، سن سکته بالاتر است؛ اما در ایران و تعدادی از کشورهای خاورمیانه این سن هر سال کمتر می‌شود. گفته می‌شود در ایران روزانه 3 هزار سال عمر مفید مردم بر اثر بیماری‌‌های قلبی و عروقی از بین می‌رود؛ و بسیاری از افراد 30 تا 40 ساله به این دلیل جان می‌بازند. آن هم در سنی که افراد باید با فعالیت‌های مؤثر اجتماعی، برای خانواده و اجتماع خویش، بازدهی اقتصادی داشته باشند.

چرا سکته می‌کنیم؟
کارشناسان بر این عقیده‌اند که با تغییر سبک زندگی و پیشرفت جوامع شهری، انسان‌ها به جای استفاده از عضلات از مغز خود کار می‌کشند؛ به این ترتیب ناخودآگاه خود را برای سکته مغزی آماده می‌سازند. از سوی دیگر شهروند امروز آرامش را فدای آسایش ساخته است و دائم خود را در معرض فشارهای عصبی قرار می‌دهد، پس نباید انتظار قلبی سالم داشته باشد.

یک پرسش مهم
زندگی صنعتی و ماشینی، فشارهای عصبی، غذاهای چرب و فست‌فود، استعمال دخانیات، چاقی و فشار خون بالا، همه و همه عواملی هستند که اگرچه بین ایرانیان رواج دارند اما مردم کشورهای صنعتی، به ویژه آمریکا با شدت بیشتری به آن‌ها دچارند. اگر میزان بالای مصرف الکل را نیز در جوامع غربی در نظر بگیریم، بی‌تردید باید انتظار داشته باشیم که سن وقوع سکته در این جوامع کم‌تر از ایران باشد. اما چنین نیست. به این ترتیب باید دنبال دلیل تأثیرگذار دیگری باشیم در کاهش سن سکته بین ایرانی‌ها، نقشی مهم دارد.

به گفته کارشناسان نباید بالا بودن فاکتورهایی همچون آلودگی هوا و تشعشعات امواج را بر بیماری‌هایی نظیر سکته بی‌تاثیر دانست. آلودگی هوا عامل موثری در تسریع سکته‌های ‌قلبی و مغزی است. شاید این همان حلقه مفقوده‌ای است که سبب می‌شود بسیاری از مردم کشور ما پیش از رسیدن به میانسالی دچار سکته شوند و در این زمینه گوی سبقت را از مردم جوامع غرب بربایند.

وضعیت بهداشتی زندان‌ها نگران کننده است

رییس سازمان زندان‌های کشور به مجلس آمد تا در گزارشی مبسوط به نمایندگان خبر دهد وضع زندان‌ها مناسب نیست و خودشان می‌دانند که زندان‌ها از وضع مناسب بهداشتی برخوردار نیستند و این امر حتی مسوولان را هم نگران کرده است.

به گزارش آفتاب به نقل از اعتماد، اسماعیلی، رییس سازمان زندان‌ها در گزارشی که به کمیسیون اجتماعی داده، عنوان کرده که خودشان از وضع بهداشت در زندان‌ها راضی نیستند و در پاسخ به سوال یکی از نمایندگان درباره شیوع برخی بیماری‌ها در زندان‌ها، موضوع را تلویحا تایید و اعلام کرده وقتی تعداد زندانی‌های کشور سه برابر ظرفیت موجود است، نمی‌توانند همه‌چیز را در کنترل داشته باشند.

به گفته سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس وی در این دیدار، به صراحت عنوان کرده که در زندان‌ها بشدت با کمبود پزشک مواجه هستند و اگر این روند ادامه یابد، احتمال رخدادهای ناگوار وجود دارد. جواد زمانی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی همچنین عنوان کرده رییس سازمان زندان‌ها از وضع کنونی و امکانات زندان‌ها توضیحاتی را به اعضای کمیسیون ارایه کرده و گفته امکانات موجود در زندان‌ها برای ۸۵ هزار نفر در نظر گرفته شده است اما اکنون ۲۳۵ هزار نفر زندانی را جا داده‌اند که این موضوع مشکل‌زا شده است.

نصرالله ترابی، نماینده شهرکرد هم به «اعتماد» می‌گوید در این جلسه نمایندگان عنوان کردند که اگر گزارش‌های مستندی درباره بحرانی بودن وضع بهداشت در زندان‌ها به دست‌شان برسد، راهی زندان‌هایی مانند اوین، رجایی‌شهر و حتی زندان‌های شهرستان‌ها می‌شوند تا از نزدیک به موضوع رسیدگی کنند.

به گفته این نماینده، زندانیان، خانواده‌ها یا وکلایشان می‌توانند این اطلاعات را در اختیار مجلس قرار دهند. به گفته ترابی در جلسه کمیسیون اجتماعی، رییس سازمان زندان‌ها از نماینده‌ها خواسته به دلیل سختی کار پزشکان شاغل در زندان‌ها به آنها اضافه حقوق‌هایی تعلق گیرد که در حال حاضر تنها منحصر به پزشکان مستقر در پزشکی قانونی است.

همچنین ترابی تکرار چند باره سخنان رییس سازمان زندان‌ها درباره کمبود زندان‌ها را مهم می‌داند و تاکید می‌کند این برای چندمین بار است که رییس سازمان زندان‌ها به صراحت می‌گوید امکانات کنونی گنجایش این میزان زندانی‌ را ندارد و بهتر است وقتی نمی‌توانیم زندان‌های جدیدی بسازیم، تعداد زندانی‌ها را با اقدامات پیشگیرانه کاهش دهیم.

به گفته این نماینده، آیت‌الله شاهرودی در زمان مدیریتش در قوه قضاییه سیاست خود را کاهش زندانی‌ها قرار داده بود و امیدوارند در زمان آقای لاریجانی هم این روند به فراموشی سپرده نشود. این نماینده می‌گوید درباره بهداشت زندان‌ها و وضع جسمی زندانی‌ها کمیسیون‌های بهداشت و اجتماعی می‌توانند در یک کار مشترک نظارتی را آغاز و برای بهبود شرایط، نیازهای لازم را در حد ممکن تامین کنند.

سیستم پلیسی حاکم؛ تشکیل پلیس خانواده

خبرگزاری مهر: روش اجرای سیاست ارتقای نظام حقوقی، اخلاقی، ‌تربیتی و فرهنگی خانواده مبتنی بر اصول ایرانی و اسلامی یکی از پنج محور اصلی سیاست‌های کاهش طلاق و تحکیم بنیان خانواده است که مشاور رئیس جمهور در امور زنان و خانواده در خصوص ساز و کار اجرایی آن گفت: اصلاح و تکمیل قانون حمایت از خانواده و کنترل طلاق، به‌کارگیری پلیس ویژه خانواده به منظور مداخله کارشناسی و علمی و پیشگیری و مبارزه قاطعانه با خشونت در خانواده از طریق وضع قوانین خاص، سیاست‌های اجرایی این روش است.

هشدار در مورد مسموم کردن موسوی و کروبی

سایت روز: آیت الله علی محمد دستغیب از مراجع تقلید شیعه که همواره نسبت به بازداشت رهبران جنبش سبز میرحسین موسوی و مهدی کروبی معترض بوده در دیدار با دانشجویان دانشگاه شیراز بار دیگر نسبت به ادامه بازداشت غیرقانونی آنها اعتراض و در مورد وضعیت سلامت آنها ابراز نگرانی کرد.

آیت الله دستغیب در این باره گفت: "امیدوارم که زندانیان سیاسی بخصوص آقایان موسوی و کروبی هر چه زودتر آزاد شوند و هیات حاکمه متوجه شود که این راه نتیجه خوبی ندارد یعنی مردم را در شکنجه قرار دادن و ایجاد جو امنیتی که هیچ کس جرات نکند حرف بزند، راه حکومت داری نیست، راه قرآن نیست، راه اسلام نیست."

وی همچنین تاکید کرد: "اگر می خواهند همیشه حکومت خوب داشته باشند و از این اضطراب درونی که مجبور شوند خود را مشغول کنند به چیزهای دیگر رها شوند باید عمل کنند به قانون اساسی و اعتنا کنند به خواسته اکثریت مردم."

آیت الله دستغیب همچنین میرحسین موسوی را فردی صادق خواند که مردم بخاطر صداقتش او را دوست دارند و در ادامه خطاب به دانشجویان افزود: "شخص یا اشخاصی همانند آقای میرحسین موسوی و مهدی کروبی که اینطور دارند خودشان را فدای آزادی می کنند، فدای حق می کنند آیا شایسته حمایت نیستند؟ خوب آنکس که خود را فدای مردم می کند و فریاد می زند که گنج های مردم را تاراج نکنید و اموال مملکت را بتاراج ندهید و با عدالت رفتار کنید و همه چیز را برای خود و اطرافیانتان نخواهید و گدا پروری نکنید... بفکر مردم مستضعف و رنج دیده باشید، آیا چنین شخصی شایسته حمایت نیست؟"

این مرجع تقلید شیعه ساکن شیراز ضمن ابراز نگرانی از وضعیت بازداشت رهبران جنبش سبز تحت تدابیر شدید امنیتی در سخنانی هشدار گونه گفت: "این سید عزیز و اولاد رسول الله که ماه ها در حبس خانگی قرار گرفته که اگر مریض شود باید دکتری که مورد تایید خودشان باشد را بیاورند و از غذایی که آنان صلاح بدانند تناول کند و حتما فردا هم چیزی در غذایش می ریزند و بعد هم می گویند به مرگ طبیعی فوت نموده است و همینطور برادر عزیز جناب حجة الاسلام والمسلمین کروبی، آیا شایسته حمایت نیستند؟"

کودک آزاری؛ دو کودک دیگر جان باختند

جام جم آنلاين: 2 كودك خردسال كه در 2 حادثه جداگانه مورد‌كودك آزاري قرار گرفته بودند، روز گذشته در بيمارستان تسليم مرگ شدند. اين 2 پسربچه به نام‌هاي محمد پويا و پارسا بودند كه از اوايل تيرماه به خاطر اين كه مورد كودك‌آزاري قرار گرفته بودند، به بيمارستان بهرامي تهران منتقل شدند و تلاش پزشكان براي نجات جان آن دو آغاز شد، اما آنها پس از چند هفته بستري شدن در بيمارستان در حالي كه به كما رفته بودند، روز گذشته تسليم مرگ شدند.

اين در حالي است كه مادر پارسا و مرد مورد علاقه وي به اتهام كودك‌آزاري در زندان به سر مي‌برند و در پرونده مرگ محمدپويا نيز، پدر سنگدل وي بازداشت شده است و تحقيقات از اين 3 متهم همچنان ادامه دارد.

پارسا، نخستين قرباني

به گزارش «جام‌جم»، نخستين قرباني كه پارسا نام داشت، اوايل تيرماه در حالي كه به دليل ضرب و جرح بي‌هوش شده بود، به بيمارستان فياض‌بخش تهران منتقل شد. پزشكان در بررسي از وضعيت كودك مشاهده كردند، روي بدن وي آثار سوختگي با سيگار، كابل، شلنگ و سيخ داغ وجود دارد.

پزشكان با اطمينان از اين كه پارسا مورد كودك‌آزاري قرار گرفته است، ماجرا را به ماموران كلانتري 151 يافت‌آباد گزارش دادند و با حضور ماموران كلانتري در بيمارستان، مادر كودك و مردي كه او را همراهي مي‌كرد، دستگير شدند.

بنابراين گزارش، از همان زمان تلاش پزشكان براي نجات پارسا آغاز شدولي با وخامت حال وي، كودك به بيمارستان بهرامي منتقل شد و تلاش‌ها براي نجات وي ادامه پيدا كرد.

انكار مادر به كودك‌آزاري

با تشكيل پرونده قضايي در اين زمينه، مادر پارسا در بازجويي‌ها گفت: چند سال پيش ازدواج كردم، اما پيش از تولد پارسا وضعيت نابسامان مالي ما موجب شد تا شوهرم ما را ترك كند.

وي افزود: بعد از تولد فرزندم، شوهرم به طور غيابي طلاقم داد و سرپرستي فرزندمان را به من سپرد. با كار كردن هزينه زندگي‌مان را تامين مي‌كردم تا اين‌كه از چند ماه پيش با مردي آشنا شده و تصميم به ازدواج گرفتيم اما خانواده‌ام با اين وصلت مخالف بودند.

بعد از مدتي متوجه اعتياد محمدرضا ـ مرد مورد علاقه‌ام ـ شدم. زن جوان ادامه داد: محمدرضا به من قول داد اعتيادش را ترك كند اما بي‌فايده بود و چند بار مرا مجبور به مصرف مواد مخدر (شيشه)‌ كرد و با اجاره خانه‌اي از من خواست در آنجا زندگي كنم.مادر جوان با اشاره به شب حادثه كودك‌آزاري گفت: 20 روز قبل از حادثه اين مرد از من خواست پارسا را نزد خودم بياورم تا مقدمات ازدواجمان را فراهم كند. چند روزي از آمدن پسرم نگذشته بود كه يك شب به ملاقاتمان آمد و با ديدن پسرم كه بي‌قراري مي‌كرد وي را بشدت كتك زد و دست و پاي او را سوزاند و پس از كتك زدن من، ما را در خانه زنداني كرد و متواري شد. وي اضافه كرد: در اين 20 روز وضعيت جسماني پسرم هر روز بدتر مي‌شد تا اين‌كه پارسا به كما رفت و در روز بيست و يكم مردي كه با او قصد ازدواج داشتم به ديدارمان آمد و وقتي پارسا را بيهوش ديد، ما را به بيمارستان منتقل كرد.

درپي اين اظهارات، مرد معتاد نيز بازجويي شد و ادعا كرد مادر كودك وي را شكنجه كرده است وهمچنان متهمان يكديگر را مقصر آن حادثه معرفي مي‌كنند.

مرگ دومين كودك

دومين قرباني محمد پويا كودك 4 ساله‌اي بود كه خانواده‌اش هنگام انتقال او به بيمارستان بهرامي ادعا مي‌كردند كودك بعد از مصرف مواد مخدر (كراك)‌ بيهوش شده است.

كادر درماني بيمارستان تلاش براي نجات وي را آغاز كرده بودند تا اين‌كه معلوم شد، اين كودك همان فردي است كه اوايل فروردين سال جاري خانواده‌اش اورا به خاطر مصرف مواد مخدر كراك به بيمارستان آورده و اين كودك چند روزي بستري بود و خانواده‌اش با تعهد قضايي، او را تحويل گرفته و به خانه برده بودند. با مشخص شدن اين موضوع، پرونده‌اي تشكيل و والدين وي بازداشت شدند. آنها در بازجويي يكديگر را مقصر دانستند تا اين‌كه مادر كودك گفت، شوهرش مرد معتادي است و مواد مخدر (كراك)‌ را به زور به خورد پسرمان داده تا او آرام شود و خودش بتواند با دوستانش در خانه مواد مخدر مصرف كند.

در پي اين اظهارات مادر و پدر كودك با دستور قضايي روانه زندان شدند. بنابراين گزارش، با مرگ 2 پسر خردسال، رسيدگي به هر دو پرونده وارد مرحله جديدي شده و اجساد 2 قرباني با قرار قانوني به پزشكي قانوني انتقال يافته است.

جزئیات تکان دهنده از پذیرش بیماران در بیمارستان‌ها

سایت لمون پرس - شاهدان و دوستان طلبه جوان آمر به معروف در نامه شکایت خود از وزارت بهداشت، جزئیات و دلایل نپذیرفتن طلبه مضروب را در بیمارستانهای تهران تشریح کردند.

به گزارش مهر، جمعی از دوستان علی خلیلی روحانی آمر به معروف که شامگاه شنبه 25 تیرماه مورد حمله اراذل و اوباش قرار گرفت و بیمارستانهای زیادی در سطح پایتخت این مجروح را نپذیرفتند متن شکایتی را در قالب نامه به دبیرخانه وزارت بهداشت خطاب به دکتر امامی رضوی، معاون درمان وزارت بهداشت ارسال کردند.

در این نامه شکایت آمیز آمده است: ما جمعی از شاهدین و همراهان ناهی منکر طلبه بسیجی علی خلیلی هستیم که شامگاه شنبه 25/4/90 در اثر حمله اراذل و اوباش مضروب شد. که در این زمینه نسبت به عملکرد بیمارستانهای خاطی شکایت جدی داریم، لازم به ذکر است که ایشان در حدود ساعت 23:30 از ناحیه گردن با ضرب چاقو به شدت آسیب دیده و توسط مردم به بیمارستان فلکه سوم تهرانپارس منتقل گردید و الحمدلله با تلاش فراوان کارکنان اورژانس و انجام امور مقدماتی احیا صورت گرفته ولی به دلیل عدم حضور پزشک متخصص عروق و کمبود امکانات آن مرکز، از همراهان مجروح تقاضای انتقال وی به یک مرکز مجهز شد.

این در حالی است که خدمت رسانی از ستاد هدایت و دانشگاههای علوم پزشکی جهت انتقال مجروح انجام نگرفت و مرکزی به ما معرفی نشد. شرایط وخیم و وضعیت حساس و بحرانی این طلبه بسیجی ما را برآن داشت تا خودجوش با تماسهای تلفنی و مراجعات حضوری چندین گروه موتوری، به دنبال اخذ پذیرش باشیم. این امر حدودا سه و نیم ساعت در بازه زمانی 24 الی 3:30 نیمه شب به طول انجامید.

شرح تماسهای تلفنی به صورت ذیل است:

1. بیمارستان امام خمینی(ره): اعلام شد: جراح عروق نداریم

2. بیمارستان طالقانی: اعلام شد: اتاق عمل پر است

3. بیمارستان الغدیر: تماس منجر به نتیجه نشد

4. بیمارستان سینا: اعلام شد: شب چنین دکتری برای قلب و عروق نداریم

5. بیمارستان امام حسین(ع): اعلام شد: بخش عروق نداریم.

6. بیمارستان دی: تماس منجر به نتیجه نشد

7. بیمارستان بهرام: اعلام شد: بخش عروق نداریم.

8. بیمارستان لواسانی: اعلام شد: بخش عروق نداریم.

9. بیمارستان لاله: اعلام شد: بخش عروق نداریم.

10. بیمارستان جماران: اعلام شد: بخش عروق نداریم.

11. بیمارستان خاتم الانبیا: اعلام شد: بخش عروق نداریم.

12. بیمارستان آتیه: اعلام شد: باید پول بیاورید تا پذیرش کنیم ،با تماس اول نپذیرفتند.

13. قلب شهید رجایی: اعلام شد: بخش عروق نداریم

14. مرکز قلب تهران: اعلام شد: بخش عروق نداریم.

15. بیمارستان رسول اکرم: اعلام شد: از سوپروایزر خبر میگیریم 5 دقیقه دیگر تماس بگیرید. در تماسهای بعدی پاسخی دریافت نشد.

16. بیمارستان رسالت: اعلام شد: جا نداریم.

17. بیمارستان.شریعتی: اعلام شد: بخش عروق نداریم.

18. تهران کلینیک اعلام شد: بخش عروق نداریم.

19. بیمارستان سجاد تماس منجر به نتیجه نشد.

20. بیمارستان آراد تماس منجر به نتیجه نشد.

شرح مراجعات حضوری به صورت زیر است:

21. بیمارستان شهدای تجریش: اعلام شد: با دلسوزی اظهار داشتند ما چند دانشجو هستیم بیمارتان وضعیت وخیمی دارد بهتر است به بیمارستان خصوصی ببرید که اساتید ما آنجا مشغول هستند و الا می میرد. ضمناً اتاق عمل پر است.

22. بیمارستان پارسیان: اعلام شد: به دلیل وضعیت حادش قبول نمی کنیم.

23. بیمارستان چمران: اعلام شد: بخش عروق نداریم.

24. بیمارستان عرفان: اصرارهای ویژه در دومین پیگیری با دریافت پنج میلیون تومان در سحر نیمه شعبان پذیرش کرد.

25. بیمارستان بقیه ا... علاوه بر تماس تلفنی در مراجعه حضوری اعلام شد: به طور کلی منکر داشتن بخش عروق شدند.

26. بیمارستان میلاد علاوه بر تماس تلفنی در مراجعه حضوری اعلام شد: جراح عروق نداریم.

بخش دیگر شکایت که مربوط به امور اورژانس است:

با شماره ثابت پذیرش اورژانس تهران تماس گرفته شد که برای ما پذیرش بگیرند اما متاسفانه انجام نگرفت. دوستان این طلبه بسیجی امور پذیرش را انجام داده، ماشینهای اورژانس پس از مراجعه خدمت رسانی نمی کردند.

گروه اعزامی اول .............. اورژانس سلامت، بدلیل نبود امکانات کافی برگشت.

گروه اعزامی دوم .............. اورژانس امور ایثار، خصوصی بوده و بدلیل اجازه نداشتن خدمه اش از مسئولشان در اینگونه امور که بیمار وضعیت وخیم دارد قبول نکردند و برگشت.

گروه اعزامی سوم............... اورژانس تهران اعلام کرد بنده مأموریت ندارم و نمی برم.

گروه اعزامی چهارم............. اورژانس سلامت پس از 45 دقیقه تأخیر با دکتر آمدند مجروح را به بیمارستان عرفان انتقال دادند.

ما شاهدین و همراهان طلبه بسیجی برادر علی خلیلی ضمن شکایت از نحوه عملکرد بیمارستانهای مذکور و اورژانسهای تحت نظارت وزارت بهداشت از آن نهاد درخواست داریم به صورت سریع ماجرا را بررسی و نتیجه را به اطلاع افکار عمومی برساند.

سئوال اصلی این است که اگر روزی یکی از شهروندان تهرانی و ایرانی، فارغ از چگونگی مشکل پیش آمده، آیا نباید بیمارستانی باشد که او را پذیرش کرده و خدمات درمانی ارائه دهد؟

امیدواریم مشکلات پیش آمده برای طلبه ناهی منکر علی خلیلی باعث شود مسئولان آن نهاد پیگیر مشکلات عموم مردم باشند، تا حوادث از این دست تکرار نشود.

وضعیت اسفبار زندانیان سیاسی زن در زندان اوین

سایت کلمه: وضعیت بهداشتی و رفاهی بند سیاسی زنان زندان اوین بسیار نامناسب است و این زندانیان حتی از حق هواخوری هم محروم‌اند.

با وجود اینکه بیش از ۳۰ زندانی در این بند به سر می برند، اما همچنان این بند یک هواخوری بسیار کوچک دارد که در حدود پنج یا شش متر است و عملا زندانیان از حق هواخوری محروم هستند. چندی پیش هشت زندانی سیاسی از زندان قرچک ورامین به زندان اوین منتقل شدند که این موضوع تعداد زندانیان این بند را به بیش از ۳۰ نفر رساند. لازم به ذکر است که زندانیان عادی زن هنوز از زندان قرچک ورامین به زندان اوین منتقل نشده‌اند و تنها این هشت زندانی که جرایم سیاسی داشته‌اند، به اوین آورده شده‌اند.

تعداد زندانیان این بند در حال حاضر ۳۲ نفر گزارش شده که در فضای کوچکی نگهداری می‌شوند و فضای هواخوری مناسبی ندارند. این موضوع موجب شده که برخی از زندانیان این بند به بیماری‌های مختلف که ناشی از نبود آفتاب کافی است، مبتلا شوند، چرا که فضای کوچک هواخوری بیشتر برای خشک کردن لباس زندانیان استفاده می‌شود و زندانیان امکان استفاده دیگری از آن را ندارند.

همچنین این بند فاقد هرگونه امکانات رفاهی است و فروشگاه کوچک بند نیز، برخلاف سایر بندهای زندان اوین، اقلام مناسب و مورد نیاز زندانیان را ارائه نمی‌دهد.

در کنار این امکانات بسیار محدود، اغلب زندانیان سیاسی زن از حق ملاقات حضوری محروم‌اند و تنها به تعداد اندکی از آنان این حق داده می‌شود. تلفن‌های این بند نیز از ماه‌ها پیش قطع شده است؛ موضوعی که در تمام بندهای زندانیان سیاسی کشور عمومیت دارد و زندانیان از حق تماس تلفنی با خانواده هایشان محروم‌اند. زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین و زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر مدتهاست حق هیچ‌گونه تماس تلفنی ندارند، حال آنکه این امکان برای زندانیان عادی در سایر اندرزگاه‌های این زندانها فراهم است.

نسرین ستوده، عالیه اقدام‌دوست، عاطفه نبوی، نازنین حسن‌نیا، فاطمه درویش، هانیه فرشی شتربان، لادن مستوفی، شعله طائب، منیژه نصراللهی، صحبا رضوانی، سوسن تبیانیان، نازیلا دشتی، فرح واضحان، کفایت ملک محمدی، زهرا جباری، فاطمه خرم‌جو، محبوبه کرمی، شبنم مددزاده، مریم حاجی لویی، مریم اکبری منفرد، معصومه یاوری، کبری بنازاده، مطهره بهرامی، مهوش ثابت و فریبا کمال‌آبادی از جمله زندانیان سیاسی زن زندان اوین محسوب می‌شوند.

بهاره هدایت و مهدیه گلرو از فعالان دانشجویی، هنگامه شهیدی روزنامه‌نگار و لیلا توسلی از بازداشت‌شدگان حوادث عاشورای سال ۸۸ از دیگر زندانیان این بند هستند که برای گذراندن مرخصی کوتاه چند روزه بیرون از زندان هستند.